يکی از سوالهاي مهم در باره خلاقیت آن است كه انسانهاي مختلف چگونه خلاقیت خود را بروز می دهند ؟
عده اي از پژوهشگران مثل می ، اندرسون ، والاس ، اتريك ، آلبرشت ، قائل به مرحله اي و فرآيندي بودن آن هستند. ممکن است چنین بپنداريم كه ايده هاي نو به يك باره در ذهن ظاهر می شوند اما واقعیت امر چنین نیست بطور كلی ظهور هر ايده خلاقانه از يك فرآيند هفت گانه تبعیت می كند كه عبارتند از :

1- آماده سازي : ذهن براساس تجارب و آموزشها چهارچوب بروز خلاقیت را فراهم می سازد.
2- بررسي : ذهن براي درک روشنتر از ايده جديد و شناخت عناصر آن به تحقیق و بررسی می پردازد.
3- تغيير : ذهن تفاوت ها و شباهت هاي اطلاعات مربوط را با استفاده از تفکر واگرا و همگرا شناسايی می كند.
4- دوره كمون : ضمیر ناخودآگاه اطلاعات جمع آوري شده را براي مدتی راكد و سپس منعکس می كند.
5- جرقه : ذهن با پردازش اطلاعات قبلی ، ايده جديدي را شکل داده و ارائه می دهد. دانته در تائید اين مطلب می گويد:" شعله هاي بزرگ ناشی از جرقه هاي كوچك است "
6- تاييد : فرد با آزمايش ايده جديد در يك مقیاس كوچکتر امکان عملی شدن آن را تجربه می نمايد.
7- اجراء : فرد نتیجه ايده خلاقانه و آزمايش عملی موفقیت آمیز خود را بشه مرحله اجرا می گذارد .
ديدگاه ديگر كه متعلق به آلبرشت است يك فرآيند پنج مرحله اي براي بروز خلاقیت به شرح زير مطرح می نمايد:
1- جذب : منظور توجه ويژه و شیفته شدن به يك موضوع است كه اغلب نیازمند اطلاعات جديد است .
2- الهام : منظور رخنه ناگهانی و سريع يك راه حل است كه به ذهن می رسد و فرد " آهان " می كويد.
3- آزمايش : منظور به مرحله اجراء گذاشتن ايده ها ست تا درستی و نادرستی آن معلوم گردد.
4- پالايش : منظور ايجاد اصلاحات و تغییرات لازم در ايده جديد جهت كاربردي كردن آن است .
5- عرضه : منظور وجود خريدار و مشتري براي ايده جديد است تا به جامعه عرضه گردد .

آلبرشت معتقد است كه شخص خلاق ، اطلاعات پیرامون خود را جذب و براي بررسی مسائل ، رهیافتهاي مختلفی را مورد بررسی قرار می دهد زمانی كه ذهن فشرد خلاق از اطلاعات خام انباشته شد بطور غیر محسوس شروع بکار می كند و پس از تجزيه و تحلیل و تركیب اطلاعات ، رهیافتی براي مسئله ارائه می كند ، البته مرحله سوم و چهارم نیازمند صرف وقت و انرژي زيادي است .
والاس فرآيند خلاقیت را شامل مراحل زير می داند ( البته اين ديدگاه تا حدودي شبیه ديدگاه كلی است كه ابتداء شرح داده شد ) :
1- آمادگي  : شامل ايجاد توجه ويژه و تمركز بر روي يك مسئله بمنظور حل آن است .
2- نهفتگي : شامل غفلت موقتی و ناخودآگاه از مسئله است كه به آن مرحله خواب روي مسئله هم گفته می شود.
3- پافشاري : شامل تلاش و درگیري جدي با مسئله كه همراه با پشتکار و جمع آوري اطلاعات است.
4- بصیرت: شامل نیل ناگهانی به حل مسئله است كه با تجزيه وتحلیل عوامل و تركیب آنها ايجاد می شود.
5- رسيدگي و ارزيابي : شامل سنجش اعتبار ، سودمندي و مطلوبیت ايده است چرا كه هر نتیجه اي الزاما مفید نیست .
استین نیز فرآيند خلاقیت راشامل سه مرحله زير می دانست:
1- فرضيه سازي : بر مبناي هدف انجام بهتر كار و ويژگیهاي شخصیتی و عوامل شناختی انجام می گیرد .
2- آزمون فرضيات : بررسی عملی نتیجه بخش بودن يك ايده خلاق خصوصی به تجربه عمومی است .
3- انتقال نتايج : فرد با روش مناسب ، نتايج بدست آمده را به ديگران انتقال می دهد .
البته نبايد فراموش كرد اعتقاد به مرحله اي بودن جريان بروز خلاقیت ، نبايد ما را به خطاي فرمولی بودن آن دچار سازد. اين مراحل نه علمی است و نه عملی . بلکه به عنوان يك راهنما در درک چند مرحله اي بودن ، حل خلاقانه مسائل می توان آنرا به كار برد .