تاثیر پاداش و تنبیه
شاید به نظرمان, مهم است که دانش آموزان خودشان را با هنجار های جامعه هماهنگ کنند،چون در غیر این صورت مشکل به وجود خواهد آمد. شاید دلایل معقولی نیز داشته باشیم برای اینکه دانش آموزمان بخواهیم برخی از کارها را انجام ندهند.گاهی اوقات اگر دانش آموزمان کاری را مدام انجام دهد ممکن است ناراحت کننده باشد.کمی ارامش و سکوت میخواهیم یا میترسیم که مدیر مدرسه تذکر بدهد, به همین دلیل با تنبیه دانش آموزانمان میکوشیم تا از بروز رفتار ناخوشایند آنان جلوگیری کنیم یا بازیگوشی آنها را مهار کنیم. نتیجه ی این رفتار ممکن است این باشد که آنها هرگز رفتاری را که به خاطر انجام ان تنبیه شده اند ,تکرار نکنند. با این وجود, این رفتار دانش آموزان برگرفته از خواسته ی قلبیشان برای خوش حال کردن ما یا اینکه دیگر نمی خواهند بازیگوشیان را تکرار کنند,نیست,بلکه از احساس ترس,گناه و شرم ناهشی می شود.
دانش آموزان میترسند که دوباره تنبیه شوند .فکر میکنند که تقصیره آنها است که دیگران از دستشان خشمگین هستند و بدین ترتیب مسولیت احساسات و خواسته های دیگران را به عهده می گیرند.از این که کار نادرستی انجام داده اند,احساس شرم می کنند. اگر دانش آموزان پیوسته این واژگان را بشنوند که نادان, تنبل, ناسپاس و دست پاچلفتی هستند و به خاطر این تنبیه شوند,از وجود خود شرم می کنند و به مرور از باور و اعتماد به نفسشان کاسته می شود.
تاثیر پاداش و تنبیه
رضا با توپش بازی یک ردیف از گل های لاله ی باغ جلویی را له کرده است .برای تنبیه ,او یه هفته اجازه ندادند بیرون از خانه بازی کند.وقتی دوستانش زنگ در را میزدند تا از اون بخواهند برای بازی بیرون آید, او از کارنادرستی را که انجام داده است احساس شرم می کند تصور میکند که خشم پدر و مادر و همسایه تقصیر اوست. هنگامی که دوباره اجازه پیدا می کند تا بیرون از خانه بازی کند, به دلیل ترس از اینکه ممکن است دوباره به همان فاجعه گرفتار شود دیگر جرات نمی کند با توپش بازی کند. شاید او با دیدن لاله های له شده و شکسته و احساس خیلی بدی نیز پیدا کرده باشد. دیگر نیازی نبود تا برای درک نادرستی کارش دوباره تنبیه شود یا شاید می توانست بدون مداخله ی فردی بزرگسال راهی برای پزیرش مسولیت کارش بیابد.ممکن بود لاله های شکسته را بر دارد و پیش همسایه اش ببرد و عذر خاهی کند.یا شاید بپرسد کاری هست که شاید بتواند آن را انجام دهد با نه.شاید همسایه به او میگفت دفعه ی بعد هنگام توپ بازی بیشتر مراقب باشد یا کمی دور تر بازی کند. ممکن است این اتفاق دوباره رخ دهد, ولی تنبیه شیوه ی قابل اطمینان و مناسبی برای جلوگیری از این کار نیست.
پاداش نیز درست می تواند مانند تنبیه به احساس ترس,گناه و شرم منجر شود. اگر شما به دلیل انجام کاری که در آن مهارت دارید پاداشی را دریافت کنید ممکن است به نظرتان باید به زندگی بر طبق انتظارات زیاد دیگران ادامه دهید . پس به مرور از ناکامی می ترسید و خود را به دلیل موفق نبودن در کارها سرزنش خواهید کرد و کمبود هایتان را مایه ی شرم می دانید.
زمانی که دانش آموز ابتدایی بودم اتفاقی شبیه به این برای من هم رخ داد . در سال دوم دبستان من ۲۴ سوره قران حفظ بودم و حفظ قران را دوست داشتم . مدیر مدرسه وقتی از این داستان با خبر شد عکس من را همراه با ۲۴ ستاره به دیوار راهرو چسباند و گفت هر سوره بیشتر که حفظ کنی یک ستاره بیشتر برایت می زنم . استرس تمام وجودم را گرفته بود چون اولا نگاه دیگران به من تغییر کرده بود و دوم اینکه سوره های کوچک تمام شده بود و سوره های بزرگ هم برایم سخت شده بود.
نتیجه اینکه تا پایان دوره ی دبستان حتی من یک ستاره هم به آن لیست اضافه نکردم
شاید شما نیز چنین احساس تنشی را هنگامی که از شما انتظار انجام کاری میرود تجربه کنید.اگر شما خانم هستید ممکن است همسرتان چند نفر از دوستانش را برای صرف شام دعوت می کند و از شما میخواهد تا غذای ویژتان را بپزید.او با اب و تاب فراوان به دوستانش از مهارت اشپزی شما می گوید.شما عصبی می شوید و یا اینکه می کوشید غذا خوب شود , فراموش می کنید به غذا نمک بزنید یا غذا می سوزد.
به نظر من خیلی وقت ها پاداش و تنبیه نوعی سوءاستفاده است.
واژگان نشان دهنده ی تحسین و انتقاد اثر یکسانی دارند.می توانیم به وسیله کتک زدن ایجاد محدودیت حبس کردن یا دریغ داشتن نیاز های اساسی مانند غذا و خواب دانش آموزان را تنبیه کنیم .سرسزنش کردن به کار گیری واژگان تحقیر امیز و تهدید ها نیز همان اثرات تنبیه را دارند. دانش آموزان به دلیل ترس از این موارد می کوشند تا با انجام آنچه به ان گفته می شود از وقوع آن جلوگیری کنند . ما از انواع برچسب ها، شکلات ها، پول ها و هدایای دیگر به عنوان پاداش استفاده می کنیم , بنابراین دانش آموزان آنچه را که به آنها میگوییم انجام می دهند چون به دنبال کسب پاداش هستند.
پاداش دادن در فرایند آموزش از چه زمانی گسترش یافت؟
پاداش ها چگونه ایفا گر چنین نقش پررنگی در جامعه ما هستند؟چرا پاداش را ضروری می دانیم ؟آیا بدون آن نمی توانیم احساس شادی کنیم؟ یا جهان بدون آن دچار بی نظمی خواهد شد؟ استفاده ی آموزشی از پاداش به زمانی برمی گردد که بی.اف.اسکینر موفق به کشف شرطی شدن کنشگر شد .او هنگام آزمایش با خرگوش ها دریافت که می توان انها را طوری آموزش داد که مانع را پایین آورند.البته در صورتی که کمی غذای لذیذ در پشت مانع گذاشته شود که تنها با پایین اوردن ان قابل دسترسی باشد. به این ترتیب غذای لذیذ پشت مانع پاداش این کار خرگوش ها بود.اسکینر به این امر بسنده نکردو یافته اش را در باره ی انسان ها نیز به کار برد.از آن پس استفاده از پاداش برای مجبورکردن افراد به انجام کار دلخواه به طور گسترده ای باب شده است.
با وجود این اسکینرو همراهانش امر مهمی را نادیده گرفتند. انسان ها با حیوانات متفاوت اند. انسان ها می توانند بیاندیشند،شعور دارند و می توانند آزدانه و برپایه ی انگیزش درونی تصمیم بگیرند.می توانیم انسان ها با استفاده از پاداش مجبور کنیم تا آنگونه که می خواهیم رفتار کنند،ولی نمی توانیم به طور بنیادی دگرگونشان سازیم.اگر باور داریم که می توان افراد را با بهره گیری از پاداش ، به موجوداتی سخت کوش ، دوستدار جامعه و شاد و سالم تبدیل کرد، سخت در اشتباهیم . این اهداف با این روش رنگ حقیقت نخواهد گرفت .
دلایلی مبنی بر نادرستی پاداش دادن:
- پاداش گرفتن، حس رقابت ایجاد می کند.”نخستین فردی که تمرینش را تمام می کند می تواند تخته را پاک کند”.”فردی که بالاترین نمره را بگیرد این دفتر را جایزه خواهد گرفت.”اگر دانش آموزی چینین عبارت هایی را بشنود، ممکن است خواست کمتری برای کمک به دانش آموزان دیگر ، یاهمکاری با آنان برای انجام تمرینهای جمع ریاضی به شکل گروهی نشان دهد. کارگروهی وقت بسیاری می گیرد. یا با انجام این کار ممکن است دانش آموزان دیگر نمره های بالاتری کسب کنند. گاهی رقابت می تواند انگیزه بیافریند،اگرافراد برای شرکت کردن یا شرکت نکردن در یک رقابت،امکان گزینش داشته باشند از نظر من ایرادی ندارد. خواه ناخواه ، تا وقتی پاداش بخشی از نظام آموزشی است ، دانش آموزان همیشه در معرض آن قرار دارند.
- پاداش ، به طور معمول ما را از توجه به آنچه در ذهن دانش آموز می گذرد، باز می دارد.اگر دانش آموزی که در کلاس دائم مداد را در دهانش می جود بگوییم که اگر این کار را نکنی به تو جایزه می دهم .شاید بتوانیم سر انجام او را از این کار منصرف کنیم .ولی به دلیل استرس و بی قراری دانش آموز پی نخواهیم برد. آیا این دانش آموز مشکلات خانوادگی دارد؟آیا می خواهد چیزی به ما بگوید و نمی تواند ؟ آیا از شیوه ی برخود ما رنجیده خاطر شده است؟
- پاداش موجب می شود راه امن و آسان را برگزینیم .پاداش دشمن روحیه جستجو و پژوهش درماست .پاداش باعث می شود که پیش از آنچه که برای دستیابی به آن لازم است تلاش نکینم.دیگر به جنبه های فرعی وظیفه ما توجه نمی کنیم
- پاداش موجب کاهش علاقه ی دانش آموزان به موضوع درس می شود و توجه و اشتیاق حقیقی به محتوای تکلیف را از بین می برد. حتما دیده ایم زمانی که دانش آموزان ساعتی زود تر از مدرسه تعطیل می شوند چقدر خوشحالی می کنند و بی صبرانه روز ها را تا فرا رسیدن یک روز تعطیل یا تعطیلات تابستان می شمارند.
- اگر دانش آموزان در محیطی باشند که هر روز پاداش دریافت کنند ، انگیزه ی درونی یا انگیزه ی ذاتی”intrinsic motivation” را از دست می دهند.متاسفانه بیشتر وقت ها خاستگاه انگیزه ی یاد گیری ، دنیای بیرون است، که این امر را انگیزه ی بیرونی”extrinsic motivation” می نامیم.هنگامی که انگیزه ی بیرونی در بطن یادگیری جای گیرد، یادگیری تنها با هدف “گذراندن دوره” یا ” گرفتن مدرک” انجام می شود.دانش آموزان تنها زمانی در نظافت مدرسه شرکت خواهند کرد که برای آن جایزه یا پاداشی دریافت کنند.
- دانش آموزان در نظام پاداش و تنبیه چیزی درباره ی همکاری ، هماهنگی و احترام متقابل نمی آموزند، بلکه در باره ی چیرگی و برتری می آموزند: نیرومند ترین فرد پیروز خواهد شد و افراد ضعیف چاره ای جز تسلیم شدن یا نافرمانی ندارند.
نتایج تحقیق آلن کازین در مورد تاثیر پاداش و تنبیه
آلن کازین به مدت دوازده روز به گروهی از کودکان ۹ تا ۱۲ سال ، هنگامی که بازی ویژه ی انجام می دادند پاداش می داد و وقتی بازی دیگری انجام می دادند از دادن پاداش خود داری می کرد. آن ها بی درنگ به سراغ بازی هایی می رفتند که پاداش داشت، وی وقتی پس از دوازده روز، پاداش دادن ها متوقف شد، علاقه ی کودکان به بازی های مذکور به طور چشمگیری کاهش یافت.درپایان علاقه ی کودکان به بازی کمتر از زمانی بود که امکان دریافت پاداش از ابتدا اعلام شده بود.
پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که زیاد و منظم پاداش دادن موجب کم رنگ شدن نقش فرد در انجام وظیفه ی مورد نظر می شود .
هر آنچه از روانشناسی می خواهید را در این وبلاگ بجویید .