مفهوم تاب آوری
سلامتی مفهومی چند بعدی است که علاوه بر فقدان بیماری و ناتوانی احساس شادکامی و بهزیستی را در بر می گیرد اغلب روانپزشکان روانشناسان و متخصصان بهداشت روان جنبه های مثبت سلامت را نادیده می گیرند (مومنی ،خدامراد،اکبری، مصطفی،آتشی زاده فروزان – ۱۳۸۸).
در مدل استرس – بیماری (بیماری ناشی از استرس) اعتقاد بر این است که افراد در صورتی دچار بیماری اختلال یا اختلال می شوند که در ابتدا زمینه ای زیستی روان شناختی یا روان اجتماعی برای ابتلا به آن اختلال یا بیماری داشته باشد و سپس تحت استرس قرار گیرند در حالی که بسیاری از افراد زمینه ابتلا به بسیاری از بیماری ها را دارند اما همه دچار این بیماری ها نمی شوند آنچه مانع از پای در آمدن افراد در مقابل استرس می شود روش هایی است که آنها برای تعدیل استرس به کار می برند این روش های کار آمد بر پایه ویژگی های تابآوری بروز می کند (میکینون).
ماهیت بعضی از مشاغل و تجارب به گونه است که خواه نا خواه افراد دچار مشکل می شوند به گونه ای که ممکن است سلامت روانی آنها تهدید شود.
بنابر این توجه به ظرفیت های فردی و روانی که فرد به کمک آنها بتواند در شرایط مقاومت نماید و دچار آسیب دیدگی نگردد و حتی در تجربه چنین شرایط مشکل آفرین یا بحرانی ،خود را از لحاظ شخصیتی ارتقاء دهد اخیرا مورد توجه روان شناسان مثبت قرار گرفته است مفهومی که تحت عنوان رشد پس از ضربه (post traumaticgrowth) مطرح می شود (مومنی، خدامراد،اکبری، مصطفی،آتشی زاده فروزان-۱۳۸۸).
مفهوم تاب آوری نه فقط افزایش قدرت تحمل و سازگاری فرد در برخورد با مشکل است بلکه مهم تر از آن حفظ سلامت روان و ارتقاء آن است تاب آوری به افراد توانایی می بخشد تا با مشکلات و نا ملایمات زندگی و شغلی روبرو شوند بدون اینکه دچار آسیب شوند و حتی این موقعیت ها را فرصتی بر ای رشد ارتقاء و رشد شخصیت خود مورد استفاده قرار دهند (مومنی، خدامراد،اکبری، مصطفی،آتشی زاده، فروزان-۱۳۸۸).
تاب آوری فرایند مقابله و سازگاری موفقیت آمیز در برابر شرایط چالش بر انگیز و تهدید کننده زندگی است به عبارتی نوعی سازگاری مثبت در برابرشرایط ناگوار است و ایجاد تقویت آن در انسان ها بالاخص از زمان کودکی تاثیر بسزایی در سازگاری با شرایط مختلف زندگی و سلامت روان دارد و همچنین از طرفی یکی از عوامل موثر بر آن شرایط اجتماعی رفاهی و منطقه ای است که فرد در آن زندگی می کند لذا به نظر میرسد عوامل اجتماعی مربوط به جامعه و بهره مندی از امکانات رفاهی به عبارتی زندگی در مناطق دارای امکانات تاثیر بسزایی در تاب آوری افراد دارد (سیماراصل ، نسترن ، فیاضی، مرجان،قلی پور، آریان – ۱۳۸۹)
تاب آوری در مورد کسانی بکار می رود که در معرض خطر قرار می گیرند ولی دچار اختلال نمی شوند از این رو شاید بتوان نتیجه گیری کرد که مواجه شدن با خطر شرط لازم برای آسیب پذیری هست اما شرط کافی نیست تاب آوری توانایی بازگشت به عقب و بهبود یا انطباق موفق در مواجه با آسیب یا مانع است و عوامل محافظتی نقش بلوک های ساختاری تاب آوری برای توانمند کردن فرد جهت غلبه بر عوامل فشارزای زندگی را ایفا می کند (گارمزی۱۹۹۱) (راتر۱۹۸۷) (ورنر۱۹۸۹).
تنیدگی در برابر آسیب
همه ما میدانیم زندگیای که برای مدت طولانی با تنشهای زیاد همراه باشد میتواند آثار ویرانگری برای بهباشی بدنی، هیجانی و روانشناختی ما به بار آورد. با اینهمه، پژوهشها نشان میدهند که تنیدگی (استرس) گاهی میتواند مفید باشد؛ البته به شرطی که میزان آن اندک باشد و فقط گاهی اوقات رخ دهد. تنیدگی متناوب، یا آلوستاسیس متراکم ( tight allostasis ) (چارنی، ۲۰۰۴) برای آماده نگهداشتن ما در مقابل تنشزاهای آتی اهمیت بسیاری دارد. علاوه بر این، تجربه ناملایمات/تنشزاها، اگر مزمن و همیشگی نباشد، میتواند شخص را به سلاحی مجهز کند که «آمادگی روانشناختی» یا گونهای «مایهکوبی در برابر تنیدگی» ( psychological preparedness’ or a sort of ‘stress inoculation ) نامیده میشود، که فرد را برای نیرومندتر شدن در برابر تنشزاهای آتی توانمند میکند(جانُف بولمَن،۴ ۱۹۹۲، ۲۰۰۴؛ تدِسکی، پارک، و کلهون، ۱۹۹۸).
با اینهمه، آسیب امری «غیرمنتظره» است. آسیب، رخدادی «غیرعادی و استثنایی» است که گاهی مشکلات ماندگاری میآفریند و زندگی فرد را اساساً دچار وقفه میکند (تدسکی و کلهون، ۱۹۹۵، ۲۰۰۶). برای همین است که نسبت به « پیش و پسِ» آن احساس شدیدی وجود دارد. با این همه، درباره ماهیت اجزای تشکیلدهنده رخداد آسیبزا بحثهای فراوانی هست. برای نمونه، در تشخیص سرطان سینه، آیا پیشامد آسیبزا خودِ غده است؟ تشخیص است؟ از دست دادن موهاست؟ یا از دست دادن سینهها؟ همانگونه که میبینید، تنشزاها و آسیبهای گوناگونی میتواند در پی هر رخداد آسیبزا به وجود آید، و از اینروست که چهبسا نیاز به بازتعریف «آسیب» در نوشتجات روانشناسی باشد (هِفِرن و دیگران، ۲۰۰۸، ۲۰۱۰).
هنگامی که فردی با آسیب یا تغییری ناخواسته روبهرو میشود، سه نوع واکنش روانشناختی ممکن است نشان دهد:
۱. تسلیم شدن در برابر عامل تنشزا (که اختلالِ تنیدگی پسآسیبی ( post-traumatic stress disorder or PTSD ) نیز نامیده میشود)،
۲. تابآوری و یا بهبود
۳. رشدِ پسآسیبی. باور رایج آن است که پس از آسیب واردهشدهای مانند تشخیص بیماری، شخص بهشدت دچار تنیدگی میشود. اما پژوهش نشان میدهد که در واقع تنها ۵ تا ۳۵ درصد از افراد تسلیم این شیوه منفی اندیشیدن میشوند (کَنگِز و دیگران، ۲۰۰۲؛ کوردُوا،۲ ۲۰۰۸)
تعاریف تاب آوری :
تاب آوری را فرایند توانایی یا پیامد سازگاری موفقیت آمیز با شرایط تهدید کننده تعریف نموده اند (گارمز و ماستر ۱۹۹۱؛ والدد۲۰۰۱) چنین گفته است که سازگاری مثبت فرد در واکنش به شرایط ناگوار آسیب ها و تهدید ات است البته می توان گفت تاب آب آوری ،توان مندی فرد در برقراری تعادل زیستی – روانی در شرایط خطرناک است (کانرو دیدیسون۲۰۰۳) تاب آوری را فرایند مقابله سازگاری موفقیت آمیز با شرایط چالش بر انگیزو تهدید کنندگی زندگی (والرا۲۰۰۰) یانوعی ترمیم خود یا پیامد های مثبت هیجانی ،عاطفی و شناختی (ماستی ۲۰۰۱ به نقل از سامانی و همکاران- ۱۳۸۶) – شرکت فعال و سازنده خرد در محیط پیرامونی خود است و شامل توانمندی فرد در برقراری تعادل زیستی – روانی در مواجه با شرایط خطرناک است (کانرو دیوید سون۲۰۰۳ به نقل از صفاری نیا ،مجید بازیاری میمنه،مهتاب -۱۳۹۱) تاب آوری از سوی مارش (۱۹۹۶) به عنوان توانایی عبور از دشواری ها و غلبه بر شرایط خطرناک در زندگی تعریف شده است و نیومن تاب آوری را به عنوان تطابق با دشواری ما مورد اشاره قرار گرفته است (مومنی، خدامراد،اکبری، مصطفی،آتشی زاده، فروزان-۱۳۸۸).
تاب آوری را راتر (۱۹۹۰) چنین تعریف کرد که تاب آوری به عنوان تفاوت های فردی در مقابله و واکنش به موقعیت های دشوارمی باشد. بنابراین یک فرد تاب آوری را به عنوان تفاوت های فردی در مقابله واکنش به موقعیت های دشوار تعریف می کند. بنابراین ،یک فرد تاب آور موقعیت ناگوار را به شیوه ی مثبت تری پردازش می کند و خود را برای رویایی با آن توانمند قلمداد می کند.
کانرو دیویدسون تاب آوری را توانمندی فرد در برقراری تعادل زیستی – روای را در شرایط خطرناک می داند گارمزی ماستی (۲۰۰۱) راتر (۱۹۹۹) لوتار سیچنی وکبر ۲۰۰۰) تاب آوری را نوعی پیامدهای مثبت هیجانی ،عاطفی و شناختی می داند (سید جوادی ،سید محمود ،رجبی ،چنگیز،محمدی نوراله – ۱۳۸۸).
کامپفر (۱۹۹۱) باور داشت که تاب آوری بازگشت به تعادل اولیه با رسیدن به تعادل سطح بالاتر در شرایط تهدید کننده است و از این روموجب سازگاری موفق در زندگی می شود. در عین حال کامیفر به این نکته اشاره می کند که سازگاری مثبت با زندگی هم می تواند پیامد تاب آب آوری به شمار آید و هم با عنوان پیش آیند سطح بالاتری از تاب آوری را موجب شود تاب آب آوری به انطباقی موفق گفته می شود که در آوردگاه مصائب و استرس ها ی جانکاه و ناتوان ساز آشکار می گردد که این تعریف بیان گر پویایی سازه ای است که مستلزم تعامل پیچیده بین عوامل خطر ساز و محافظت کننده استکونور (۲۰۰۶) هم تاب آوری را به عنوان روش برای اندازه گیری خرد در مقابله با عوامل استرس زا و عوامل استرس زا و عواملی که سلامت روانی فرد تهیه می کند تعریف کرده است (رستمی علیرضا،نوروزی علی،زارعی عادل ،امیری محسن،سلیمانی مهران – ۱۳۸۸).
تاریخچه:
از دهه ۱۹۶۰ روانشناسان و روان پزشکان علاقه مند به سبب شناسی آسیب های روان به مطالعه طولی کودکانی پرداختند که پیش بینی می شد به دلیل عوامل بیولوژیک خاص (برای مثال داشتن یک والد اسکیزوفرنیک) در خطر آسیب روانی باشند .
مشاهده ی عملکرد طبیعی برخی از این کودکان منجر به ارائه مفهومی به نام تاب آوری (resilience) شده که به معنای داشتن عملکرد مناسب در یک بافت خطر زا (بشارت، محمدعلی، ساداتی ، مریم ،شاه محمدی، خدیجه،نادعلی ،حسین ،زبر دست ،عذرا) .
همین طور نظریه های نخستین در مورد تاب آوری ، بر ویژگی های مرتبط با پیامد های مثبت در مواجه با مصائب و ناملایمات زندگی تاکید داشتند (راتر۱۹۸۵؛ورنر۱۹۸۴) این دسته از پژوهش ها بعدها عوامل حفاظتی بیرونی مانند: مدارس کارآمد و روابط با بزرگسالان حمایت گر را نیز در بهبود تاب آوری ،موثر داشتند (لاتر و همکاران۲۰۰۰) نظریه های تاب آوری را سازه ای چند بعد متشکل ازمتغیرهای سرشتی،مانند مزاج وشخصیت همراه با مهارتهای مخصوص مثل مهارت حل مسئله می دانند (کمیل سلمن کوهان استنی ۲۰۰۶).
کنار آمدن موفقیت آمیز فرد با عوامل استرس زا و موقعیت های دشوار تاب آوری نامبرده می شود (مک کوبین و مک کوئین ۱۹۹۶) تاب آوری به عنوان حوزه ای پرطرفدار در سال های اخیر به مطالعه و کشف توانمندی های فردی وبین فردی می پردازد و باعث پیشرفت ومقاومت در شرایط دشواری می گردد(ریچاردون۲۰۰۲) افراد تاب آور قدرت پذیرش واقعیت را دارند و بر این باورند که زندگی با معنا تراز آن است بخواهند در مقابل مشکلات تسلیم شوند (کوتر ۲۰۰۲).
هر آنچه از روانشناسی می خواهید را در این وبلاگ بجویید .