از دیدگاه یونگ (۱۹۱۳) پدیده‌های برونگرایی (Extraversion) و درونگرایی (Introvwersion) دو جنبه مهم از شخصیت انسانی را تشکیل می‌دهند.

درون گرايي :

ـ تعريف نظري : ويژگي خُلقي است كه با ديدگاه دروني ذهني همراه بوده و فرد دورن گراآمادگي بيشتري براي خود داري و تسلط بر نفس از خود نشان مي‌دهد. اين افراد كمتر تمايل به حضور در جمع دارند و و بيشتر دقت خود را به مطالعه و فعاليت هاي ذهني انفرادي مي‌گذرانند.

برون گرايي:

ـ تعريف نظري: ويژگي خُلقي است كه با ديدگاه عيني و خارجي مشخص شده و با فعاليت عملي بالاتري همراه است، افراد برون‌گرا از آمادگي كمتري براي تسلط بر نفس خويش برخوردارند.

ويژگي هاي شخصيتي برونگراها

1 ) علاقه مند به وقايع پيرامون خود

2 ) رو راست و معمولا پرحرف

3 ) عقيده ي خود را با عقايد ديگران مقايسه مي كند

4 ) اهل عمل و پيشقدمي در كارها

5 ) به سهولت دوستان جديدي يافته و يا با يك گروه خود را وفق مي دهد

6 ) افكار خود را بيان مي كند

7 ) علاقه مند به افراد جديد

8 ) بزرگترين وحشت وي آن است كه نكند پس از يك فاجعه هولناك آخرين بازمانده بشر روي زمين باشد (ترس از قطع ارتباط با دنياي خارج و مردم) تنهايي براي وي بسيار آزار دهنده مي باشد9 ) از تعامل و ارتباط برقرار كردن با ديگران انرژي مي گيرند

10 ) خوش مشرب بوده اما زياد احساساتي نيستند

11 ) ريسك پذيرند، سريع تصميم مي گيرند، اجتماعي هستند، درك آنها آسان است، شخصيت آنها در خلوت و حضور ديگران يكسان است و معاشرتي هستند

12 ) پس از آنكه حرف خود را زدند به گفته ي خود مي انديشند. علاقه مند به كار گروهي هستند. نقل هر مجلس مي باشند. موسيقي با صداي بلند و فعاليت هاي هيجان انگيز را بيشتر دوست دارند

13 ) رنگ هاي روشن را بيشتر دوست دارند. بيشتر از اعمال ديگران خشمگين مي گردند تا اعمال خودشان. اطلاعات شخصي خود را به سادگي با ديگران قسمت مي كنند. رويكرد سريع الوصول را بيشتر ترجيح مي دهند. تنها از روي تجارب زندگي خود درس مي گيرند و نه عبرت گرفتن از ديگران

14 ) 57 الي 60 درصد از جمعيت زمين را تشكيل مي دهند.

البته خصوصيات فوق هيچ ارتباطي با اعتمادبه نفس داشتن فرد برونگرا ندارد، يك برونگرا ممكن است اعتمادبه نفس پاييني داشته باشد

ويژگي هاي شخصيتي درونگرا

1 ) علاقه مند به احساسات و افكار خودشان. نياز به داشتن قلمرو شخصي. كم حرف، ساكت و متفكر.

2 ) دوستان زيادي ندارد. در ارتباط برقرار كردن با افراد جديد مشكل دارد. علاقه مند به سكوت و تمركز. از ديد و بازديد هاي غير منتظره و ناگهاني بيزار است

3 ) كارايي وي در تنهايي بيشتر است. بزرگترين وحشت وي آن است كه در يك جمع شلوغ قرار گيرد. ترس از آنكه فرديت خود را از دست بدهد. از فعاليت هاي انفرادي انرژي مي گيرد. 65 درصد نوابغ را درونگرايان تشكيل مي دهند

4 ) در بين انبوه مردم بودن آنها را خسته مي كند. معمولا كمرو هستند. دركشان مشكل است. اهل ايده و عقايد نو مي باشند

5 ) شخصيتي متمايز در خلوت خود و در حضور ديگران دارند. مشتاق و احساساتي مي باشند. معمولا احساساتشان را بيان نمي كنند. در جمع ناآشنا ساكت اما در جمع دوستان خود راحت مي باشند. تمركزشان قوي است. براي تصميم گيري به زمان نياز دارند. پيش از حرف زدن مي انديشند

6 ) از در ميان گذاشتن اطلاعات شخصي خود با ديگران ممانعت مي كند. مايل به رويكرد آهسته اما دقيق مي باشد. با مشاهده درس مي آموزد (عبرت از ديگران) و پس از آموختن روش زندگي، زندگي خود را آغاز مي كند

7 ) 25 الي 40 درصد از جمعيت را تشكيل مي دهند .اين خصوصيات هيچ ارتباطي با كمرويي درونگرايان ندارد، ممكن است آنها خيلي هم با اعتمادبه نفس باشند. . از قوانين بيزار و خواهان آزادي است

یونگ براساس تعامل های دو نگرش وچهار کارکرد، هشت تیپ روان شناختی را معرفی کرد.

1-برون گرای متفکر منطقی،واقع بین ، متعصب

2-برون گرای احساسی عاطفی، حساس، معاشرتی، بیشتر ویژه زنان است تا مردان

3-برون گرای حسی معاشرتی، لذت جو، سازش پذیر

4-برون گرای شهودی خلاق،از توانایی برانگیختن دیگران وغنیمت شمردن فرصت ها برخوردار است

5-درون گرای متفکر به عقاید بیشتر از افراد علاقه مند است

6-درون گرای احساسی تودار،خویشتندار ولی با این حال از توانایی هیجان عمیق برخوردار است

7-درون گرای حسی درظاهربی اعتنا وخشک، خود را درفعالیت های هنرشناختی ابراز می کند

8-درون گرای متفکر با ناهشیار بیشتر از واقعیت روزمره ارتباط دارد

تیپ برون گرای متفکر دقیقا مطابق با مقررات جامعه عمل می کند. این افراد گرایش دارند احساسات وهیجانات را سرکوب کنند. ممکن است به صورت آدم های خشک وسرد برداشت شوند. آنها دانشمندان خوبی می شوند زیرا تمرکز آنها برآگاه شدن از دنیای بیرونی واستفاده از قواعد منطقی برای توصیف کردن آن است.

تیپ برون گرای احساسی گرایش دارد شیوه متفکر بودن را سرکوب کند وبسیار هیجانی باشد. آنها به طرز غیر معمولی نسبت به عقاید وانتظارات دیگران حساس اند. آنها از لحاظ عاطفی حساس بوده وبه راحتی رابطه دوستی برقرار می کنند، وآدم های معاشرتی وسرزنده ای هستند. یونگ معتقد بود که این تیپ در بین زنان بیشتر ازمردان یافت می شود.

تیپ برون گرای حسی بر لذت وخشنودی وبر جستجو کردن تجربیات تازه تمرکز می کند. این افراد عمیقا به سمت دنیای عملی گرایش دارند وبا انواع مختلف افراد وشرایط متغیر سازش پذیر هستند.

تیپ برون گرای شهودی به خاطر توانایی زیادی که در بهره جستن از فرصت ها دارد، موفقیت را درکار وکاسبی وسیاست می یابد. این افراد مجذوب اندیشه های تازه هستند وبه خلاق بودن گرایش دارند. آنها به تغییر پذیر بودن نیز گرایش دارند طوری که ازیک فکر یا کار مخاطره آمیز به سراغ دیگری می روند وبیشتر به جای تامل بر پایه شم تصمیم گیری می کنند. با این حال، تصمیمات آنها احتمالا درست ازآب در می آید.

تیپ درون گرای متفکر با دیگران خوب کنار نمی آید ودر انتقال دادن عقاید مشکل دارند. این افراد به جای احساسات بر فکر تاکید دارند واز قضاوت عملی ضعیفی برخوردار هستند. آنها که عمیقا خلوت گزین هستند، ترجیح می دهند به موارد انتزاعی ونظریه ها بپردازند و روی شناختن خودشان به جای دیگران تمرکز کنند. دیگران آنها را به صورت آدم های یکدنده، عزلت گزین، متکبر، و بی ملاحظه برداشت می کنند.

تیپ درون گرای احساسی تفکر منطقی را سرکوب می کند. این افراد هیجان عمیقی دارند ولی از ابراز علنی آن خودداری می کنند. آنها مرموز ودست نیافتنی به نظر می رسند وبه ساکت بودن، متواضع بودن، وبچه گانه بودن گرایش دارند. آنها به احساسات وافکار دیگران اهمیت زیادی نمی دهند ومنزوی، سرد، واز خود مطمئن به نظر می رسند.

تیپ درون گرای حسی منفعل، آرام وجدا از دنیای روزمره به نظر می رسد. این افراد اغلب فعالیت های انسان را به دیده نیکخواهی ومسرت می نگرند. آنها از لحاظ هنر شناختی حساس هستند وخود را در قالب هنر یا موسیقی ابراز می کنند وبه ابراز کردن شهود خود گرایش دارند.

تیپ درون گرای شهودی به قدری عمیق بر شهود تمرکز دارد که افراد دارای این تیپ تماس کمی با واقعیت دارند. این افراد ژرف اندیش وخیالپرداز، کناره گیر وبی اعتنا به مسایل عملی بوده ودیگران آنها را خوب درک نمی کنند. آنها که عجیب و غریب ونامتعارف به نظر می رسند، در کنار آمدن با زندگی روزمره وبرنامه ریزی برای آینده مشکل دارند.

مسیری که یونگ ترسیم کرد انقدر غنی بود که سوشیونیکز و ساب تایپها، Neris, طبایع دیویدکرسی، Typefinder(تلفیقی با نئو یا بیگ فایو), ساختارهای مغزی داریو ناردی، DCNH و اوه یه عالمه شاخه های جذاب و به روز دیگه همه بر مبنا، و الهام گرفته از اون شکل گرفتن.