نظریه سه وجهی هوش رابرت استرن برگ
رابرت استرن برگ، روانشناس، هوش را بدین صورت تعریف میکند: «فعالیت ذهنی، در جهت انطباق هدفمند با محیط واقعی مربوط به زندگی شخص یا انتخاب و شکل دهی آن» (استرن برگ، 1985). با وجودی که او با گاردنر موافق است که هوش، بسیار فراتر از یک قابلیت منفرد و عمومی است، امّا عقیده دارد که برخی از انواع هوشهای گاردنر، بهتراست به عنوان استعدادهای فردی در نظر گرفته شوند. آنچه استرن برگ «هوش موفق» نامیده از سه عامل متفاوت تشکیل شده است:
- هوش تحلیلی: این مؤلفه به قابلیتهای حل مسأله اشاره میکند.
- هوش مولّد: این جنبه از هوش شامل قابلیت برخورد با شرایط جدید با استفاده از تجربیات گذشته و مهارتهای فعلی است.
- هوش عملی: این عنصر به قابلیت انطباق و وفقپذیری با یک محیط در حال تغییر اشاره میکند.
با وجودی که بحثهای زیادی بر سر طبیعت واقعی و دقیق هوش وجود دارد، هنوز هیچ تصوّر قطعی حاصل نگشته است. امروزه روانشناسان به هنگام بحث درباره هوش، غالباً دیدگاههای نظری مختلف را در نظر میگیرند و تصدیق میکنند که این بحث همچنان ادامه دارد.
+ نوشته شده در چهارشنبه سی ام فروردین ۱۳۹۶ ساعت 15:37 توسط جعفر هاشملو
|