در چارچوب بررسی مسایل روانی ملاک های مختلفی برای روشن ساختن مفهوم بازی مورد بحث و تحلیل قرار گرفته اند که در این زمینه می توان از ملاک های زیر نام برد:

الف) یکی از این ملاک ها این است که بازی را یک فعالیت بی هدف یا هدف در خود اصطلاحاً اتوتلیت بدانیم ، یعنی فعالیتی که هیچ نوع نفعی برای خود ندارد. بالدوئین اصطلاح اتوتلتیسم را برای فعالیتی که هدف آن در خود آن است عنوان کرده است.

ب) کارل گروس دانشمندی که در زمینه روانشناسی کودک و در زمینه بازی بررسیهای جالبی با توجه به تئوری تکاملی داروین کرده است. برای اولین بار به جنبه کنش بازی در بین دیگر فعالیتهای دیگر کودک توجه داشته است و بازی کودکان را یک نوع پیش تمرین عمومی دانسته است، فعالیت یا تمرینی مقدماتی و کمک کننده برای فعالیتهای که فرد در آینده می خواهد انجام دهد. پس به این ترتیب کودکان خود را ضمن بازی آماده فعالیتهای سازی شیافته ای خواهند کرد که در آینده ناگزیر خواهند بود آن فعالیت را در زندگی داشته باشند.

ج) ملاک دیگر بازی را یک فعالیت ارتجالی یا خودجوش می داند که در فرد از آغاز زندگی وجود دارد و در طول زندگی به شکل ارتجالی باقی می ماند.

د) کارل وبلهر اصل لذت را ملاک بازی می پذیرد. اصل لذت درمقابل اصل واقعیت ، یعنی همان دواصلی که فروید عنوان کرده است قراردارد. کودک هر چند در ابتدا در طول تحول از اصل لذت پیروی می کند وبعدها از اصل واقعیت تبعیت می کند. بدون اینکه اصل لذت واقعاً از بین رود.

هـ) بسیاری از روانشناسانی که در بین دو جنگ جهانی ( اول و دوم) شهرت قابل توجهی داشته اند بازی را بیشتر ازجنبه فیزیولوژیک مطرح کرده اند/ از آن میان کلا پاره معتقد است که بازی تحقق بخشیدن فوری نیازها است.

و) اما اگر در حد دقیقتری در چارچوب و ملاک های روانشناسی رشد( تحولی) مساله مطرح شود، باید از خود پرسید اساسا بازی چه وضعی در سازمان روانی دارد، چه نقشی ایفا می کند؟ تمام روانشناسان این مطلب را قبول دارند که بازی مانند کنشهای روانی دیگر در شمار فعالیتهای اساسی سازمان روانی انسان است.

در این صورت اگر مثلا ما به نظام پیاژه مراجعه کنیم و مسئله روان بنه ( طرحواره) را بررسی کنیم، می بینیم که هر روان بنه در تماس با محیط روکنش مهم و اساسی دارد. درون سازی و برون سازی در زمینه هوش فعالیت روان بنه ها و غنی شدن فراینده آنها تحول روانی ما را تامین می سازد. چه هر بار ما را با وضع سازش یافته تر ( هوشمندانه) نیستند و همانطور که از شکل نموداری پیاژه در زیر می توان استنباط کرد، فعالیت روان بنه ها را در سه دسته تقسیم می کند . 

دسته ای که در حکم فعالیت های سازش یافته اند ( هوشمندانه) و نشان دهنده تعادل بین دو قطب کنش روان بنه، بین درون سازی و برون سازی ، درواقع در برگیرنده همان هوش می باشند

دسته ای که در آنها اولویت با درونی سازی نسبت به برونسازی است و این خود ملاک تمایز بازی از فعالیت های دیگر استدسته ای که در آنها اولویت با برونسازی است و این در صورت اخیر سخن از تقلید است.