شارلوت بوهلر (Charlotte Buhler) طبقه‌ بندى ديگرى را از انواع بازى‌ها ارائه نموده و آن را به پنج دسته تقسيم‌ بندى نموده است، که عبارتند از:

1- بازى‌هاى کنشي

2- بازى‌هاى وانمودسازى يا خيالي

3- بازى‌هاى انفصالي

4- بازى‌هاى ساختماني

5- بازى‌هاى جمعى 

 

 بازى‌هاى کنشى

بوهلر بازى‌هاى مرحلهٔ حسى - حرکتى را بازى‌هاى کنشى مى‌نامد. در اين بازى‌ها که دو سال اول زندگى انسان را شامل مى‌شود کودک با استفاده از جسم و بدن خود حرکات تکرارى و تصادفى انجام مى‌دهد و از اين کار لذت مى‌برد نحوهٔ واکنش مادر و اطرافيان در پاسخ به اين‌گونه اعمال نوزاد بسيار مهم و اساسى است به‌ويژه صداهائى که از خود درمى‌آورد بايد با عکس‌العمل همراه بوده و جوابى داشته باشد. کودک گاهى با اين‌گونه بازى‌ها والدين خود را ملعبه ساخته آنها را به بازى دعوت مى‌کند. نگاه کردن به دست‌ها، گذاردن اشياء در دهان، به‌هم زدن اسباب‌بازى‌ها، واکنش به صداى موسيقي، هل دادن اشياء روى زمين و ورق زدن صفحات کتاب از جملهٔ اين‌گونه بازى‌ها است.

 

 بازى‌هاى وانمودسازى (Mack - believe) يا خيالى (Imaginative)

در اين‌گونه بازى‌ها همان‌طور که از نام آن پيدا است کودک با استفاده از مجموع تجربيات خود رويدادى جديد را که در سابق برخورد چندانى با آن نداشته است تجسم مى‌کند و با آن بازى مى‌نمايد.

 

 بازى‌هاى انفعالى

بازى‌هاى انفعالى نوعى از بازى است که در آن کودک با اينکه بازى مى‌کند ولى نقش و خلاقيت بيشترى در بازى ندارد. در اين‌گونه بازى‌ها کودک با نگاه کردن به تصاوير يا شنيدن داستان و استفاده از قصه‌گوئى بزرگترها مشغول مى‌شود. استفاده از قصه در متون مذهبي، تاريخى و ادبى اکثر ملل وجود دارد، در صدر اسلام از قصه‌گوئى استفادهٔ بيشترى شده است.

در ايالات‌متحدهٔ آمريکا، چهار روش قصه‌گوئى وجود داشته است که عبارتند از: آموزشي، مذهبي، کتابخانه‌اى و تفريحي، قصه‌گوئى نوع اخير عمدتاً با هدف سرگرم کردن کودکان صورت مى‌گرفت، اين روش قصه‌گوئى به مرور توسط عده‌اى به‌صورت رسمى و با عنوان کار، با استفاده از زمين‌هاى بازى صورت گرفت. مؤسسهٔ زمين‌هاى بازى در سال ۱۹۰۶ تأسيس شد. اعضاء اين مؤسسات در پارک‌هاى شهر يا مراکز تفريحى که توسط شهردارى نگهدارى و اداره مى‌شد به کار قصه‌گوئى مى‌پرداختند هدف نهائى آنها اين بود که ضمن سرگرم کردن کودکان، با فرهنگ عامه، ادبيات و تاريخ سرزمين خود را به کودکان آموزش بدهند.

بازى‌هاى انفعالى را مى‌توان به اشکال ديگرى هم به‌کار گرفت مثلاً مى‌توان به کودکان گفت که داستان‌هائى را براى ساير کودکان نقل کنند و يا اينکه در هنگام گفتن داستان توسط قصه‌گو، در نقش بازيگر صحنه‌اى عمل نمايند به‌عبارت ديگر عمل بازيگر اصلى داستان را اجراء نمايند، اين کار باعث مى‌شود که کودکان ضمن اينکه از حالت انفعالى صرف بيرون آيند با اجراء حرکات و اعمالى که در متن داستان گفته مى‌شود احساس، عاطفه و هيجان آن را عملاً تجربه نمايند.

 

 بازى‌هاى ساختمانى

منظور بوهلر از بازى‌هاى ساختمانى يا سازنده همان بازى‌هائى است که به سازندگى واقعى منجر مى‌شود مثلاً کودک در حين بازى چيزى را درست مى‌کند و يا وسيله‌اى را مى‌سازد و يا اينکه عمل بازى کودک منجر ساخت وسيله يا ابزارى مى‌شود.

 

 بازى‌هاى جمعى

در بازى‌هاى جمعى کودک با ساير دوستان خود بازى مى‌کند در اين نوع بازى که با بازى ”با قاعده“ پياژه همخوان است کودک با قوانين و قواعد بازى آشنا مى‌شود و با ديگران به روابط متقابل مى‌پردازد و از اين طريق دامنهٔ دوستى‌هاى خود را گسترش داده، نوعى از زندگى اجتماعى را ياد مى‌گيرد اين‌گونه بازى‌ها معطوف به رشد اجتماعى فرد است ولى رشد روانى و جسمى را هم در برمى‌گيرد.