پيامبر اسلام (ص) 7 سال نخست زندگي را سال هاي بازي ناميده است . بازي به ، روان ، شخصيت و عواطف و روابط اجتماعي كودك شكل مي دهد. و در رشد او نقش يسيار سازنده اي دارد. 

پيامبر اسلام (ص) در مورد بازي كودكان فرمودند : چه خوب است كه فرزندانتان در خردسالي بازيگوش و پر تلاطم باشند.

مع ذلك هيچ يك از نظريه ها تضادي در استفاده از بازي به عنوان يك روش درماني ندارند. اگر چه افراد مختلف ممكن است در باره علت بازي كودكان اختلاف نظر داشته باشند . ولي با اين نكته موافقند كه بازي ، از مولفه هاي ضروري زندگي كودكان است .چرا كه آن ها به هنگام بازي معمولاً در طبيعي ترين و راحت ترين و ضعيت هستند . و به همان راحتي كه بزرگسا لان احساساتشان را از طريق گفتار ابراز مي كنند .كودكان همين كار را با بازي انجام مي دهند.

 

تعاليم اسلامى در مورد تربيت کودک ابعادى وسيع دارد و علاوه بر اينکه براى دوران پيش از تولد دستورات مؤکّدى دارد، براى دوران بعد از تولّد (شيرخوارگي، نوپائي، نوباوگى و ...) نيز توصيه‌هائى مى‌نمايد.

يکى از غرايزى که خداوندِ حکيم در باطن کودک قرار داده، تمايل به بازى است. کودک، بالفطره ميل به بازى دارد، گاهى مى‌دود و جست‌وخيز مى‌کند، گاهى با اسباب‌بازى‌هاى خود سرگرم مى‌شود و از جابه‌جا کردن آنها لذت مى‌برد. بازى براى کودک درسى است از زندگي، البته متناسب با استعداد او. طفل از بازى تعليم مى‌گيرد و با بازى تربيت مى‌شود و رشد مى‌کند. شايد بعضى از پدران و مادران، بازى را براى طفل امرى بيهوده و بى‌ارزش بپندارند ولى حقيقت امر غير از اين است. بازى براى طفل کار است و شغل اساسى او در سنين طفوليت است.

عوامل کودکانه‌ٔ طفل - که سرشار از مايهٔ کار و نيروهاى متراکم و لبريز از نشاط و شادابى است - مقتضى است که به بازى و توسنى و به‌اصطلاح شيطنت بپردازد و بايد او را براى اين‌گونه جنبش‌ها - که با آميزهٔ آمريت و فرمانروائى رنگ گرفته است - آزاد گذاشت تا از اين طريق علاوه بر خارج ساختن نيروهاى متراکم، به تجديد نشاط پرداخته و ضمناً بتواند با محيط پيرامون خود به مناقشه و درگيرى سرگرم شود و از اين رهگذر، نيروى قهر و غلبه به محيط خود را به تمرين و ورزش وادارد.

اسلام، دوران هفت‌سالگى اطفال را زمينه‌ساز دوران‌هاى ديگر مى‌داند و چنان شخصيتى براى کودک قائل مى‌شود که حتى اين دوره را دورهٔ ”سيادت کودک“ مى‌نامد. براى کودک در اين مرحله از زندگي، اسلام ”آزادى و آمريت“ را توصيه مى‌کند و والدين را موظف مى‌کند تا از برآوردن درخواست‌هاى مشروع کودکان سرباز نزده و به اين فرمانروائى کودک احترام بگذارند.

 

امام صادق (ع) ، هفت سال اول زندگى کودک را دورهٔ بازى کودکان مى‌داند. ايشان در خصوص لزوم آزادى کودک در سال‌هاى اوليهٔ زندگى به اولياء و مربيان توصيه کرده است که بايد کودک را در جنبش‌هاى کودکانه او آزاد گذاشت؛ آنجا که مى‌فرمايد: ”فرزند خود را آزاد بگذار تا هفت سال به بازى بپردازد“. (اصول کافي، جلد ششم، ص ۴۶، به نقل‌الحديث ۱۳۶۹)

اين حديث اشاره‌اى است به اينکه طفل در دورهٔ هفت سال اول نه تنها به هيچ تکليفى و حتى هيچ تمرينى - در انجام تکاليف - موظف نيست بلکه بايد ميدان را براى آزادى او در رهائى از نيروهاى متراکم، بازگذاشت تا ضمن تمرين در آزادي، با محيط خود به مناقشه بپردازد و در ضمن درک کند که در اجراء خواسته‌هاى مشروع کودکانهٔ خود مى‌تواند از يک نوع آمريت و درخواست و انتظار طاعت از ديگران، بهره‌مند باشد.

 

بازى بزرگسالان با کودکان در برنامه‌هاى تربيتي، امرى بسيار مهم تلقى شده است. پيشوايان گرامى اسلام به اين عامل بزرگ تربيتي، توجه کامل نموده‌اند و بازى با کودکان را از مستحبات دينى قلمداد کرده‌اند. بازى پدر و مادر با فرزند مانند لباس نو و کفش قشنگ و اسباب‌بازي، مايهٔ مسرّت و شادمانى کودک است. در اسلام مسرور کردن کودک از عبادات است.

 

در احاديث منقول از حضرت محمد (ص) شرط تفاهم و همدلى و همچنين فراهم آوردن زمينهٔ رشد شخصيت آنها، رفتن اولياء و بزرگترها در قالب شخصيت کودکان است. رسول اکرم مى‌فرمايد: ”آن‌کس که نزد او کودکى است بايد در پرورش وى کودکانه رفتار نمايد“. در همين خصوص حضرت على (ع) فرموده است: ”کسى که کودکى دارد بايد در راه تربيت او خود را تا حد طفوليت تنزل دهد“.

 

نحوهٔ برخورد پيامبر اسلام با کودکان از ظرافت، دقت و روشنى ويژه‌اى برخوردار بود. رسول اکرم در حساس‌ترين لحظات زندگى خود، و با همهٔ گرفتارى‌هائى که در صدر اسلام با آن روبه‌رو بود، رفتارى پيامبرانه را به کودکان مى‌آموخت. آنگاه که به نماز جماعت مى‌ايستاد، نوهٔ گرامى خود که دوران طفوليت و خردسالى را سپرى مى‌کرد، به خود اجازه مى‌داد که بر گُردهٔ برگزيدهٔ خدا سوار شود و پيامبر اکرم در مقابل اين طفل خردسال چنان حلم و بردبارى و خضوعى نشان مى‌داد و تکريم مى‌کرد که اطرافيان را به تعجب وامى‌داشت. علاوه بر آن کودکانِ مدينه در برخورد با پيامبر به خود جرأت مى‌دادند و از آن حضرت مى‌خواستند که با آنها به بازى بپردازد و نبى‌اکرم به خواست آنها جوابى مثبت و منطقى مى‌داد.

 

علاوه بر مطالبى که پيشوايان دين در مورد تربيت کودکان فرموده‌اند، دانشمندان اسلامى نيز برنامه‌هائى را براى اين دوره ارائه داده‌اند:

 

- ابو على سينا ، حکيم و دانشمند ايراني، معتقد است که اطفال تا شش سالگى از تمايلات خود پيروى مى‌کنند و بر اولياء طفل است که همواره آنها را از آنچه به آن تمايل دارند محروم کنند و آنچه را باعث محدود شدن کودکان مى‌شود، بر او تحميل ننمايند. بوعلى سلب آزادى و جلوگيرى از جنب‌وجوش و بازى کودکان را زمينه‌اى براى افسردگى آنها مى‌داند.

 

- ابو على مسکويه ، از ديگر دانشمندان ايرانى است که در برنامهٔ تربيتى پيشنهادى خود، جست‌وخيز، بازى و تحرک کودکانه را توصيه مى‌کند و از مراجع تعليم و تربيت زمانهٔ خود مى‌خواهد تا به ورزش و بازى کودکان توجه کنند.

 

- امام محمد غزالى در برنامهٔ پيشنهادى خود، براى آموزش کودکان ساعاتى از وقت مراکز تعليم و تربيت را به بازى و ورزش اختصاص مى‌دهد.

 

- خواجه نصيرالدين طوسى در بخش ششم برنامه‌ٔ پيشنهادى خود براى آموزش کودکان خردسال، ورزش و بازى را وسيله‌اى براى رفع خستگى از فعاليت‌هاى جدى مى‌داند. او شرط بازى را آزادى عمل اطفال مى‌داند و ممانعت از بازى‌هاى اَلَم‌انگيز را وظيفهٔ والدين به‌شمار مى‌آورد.

از نظر خواجه نصير، بازى وسيله‌اى است براى بروز توانائى‌هاى کودکان، برانگيختن شور و نشاط آنها و در پايان وسيله‌اى براى رسيدن کودکان به سلامت جسم و روح است.