نظريه‌پردازانى چون پياژه و برونر (Bruner) تشخيص دادند که کودکان در يادگيرى خود فعال هستند، به‌عبارت ديگر آنها با عمل کردن مى‌آموزند.

بازى اغلب بازسازى تجربهٔ کودک به شيوهٔ مخصوص به خود است که از افکار و خلاّقيت او منشاء مى‌گيرد، و همچنين تلفيق اين تجربه با قواعد اجتماعى پذيرفته شده از سوى او است. اين تجارب الهام گرفته از قوهٔ تخيّل و خلاّقيت کودک هستند، مثلاً کودک ممکن است با تعدادى از اسباب‌بازى‌ها فيلمنامه‌اى را خلق کند که در آن، يک اسباب‌بازى به‌عنوان مادر و اسباب‌بازى ديگر به‌عنوان کودک انتخاب مى‌شود. اين در پاره‌اى از موارد اشاره به همان ”نظريهٔ سازندهٔ اجتماعى (Social Constructivist Theory) “ است.