نظریه روانشناسی جنایی مونه ریدر
آقای مونه ریدر (Mone Rieder) یک پژوهشگر و نظریهپرداز در زمینه علوم جنایی و روانشناسی جنایی است. او بهویژه در زمینه تحلیل شخصیت جنایی و بررسی عوامل مؤثر بر رفتارهای مجرمانه فعالیت کرده است.
نظریه جنایی آقای مونه ریدر (Mone Rieder) به بررسی علل و عوامل مؤثر در رفتارهای مجرمانه و شخصیت جنایی میپردازد. او با تأکید بر ترکیب عوامل زیستی، روانی و اجتماعی، سعی در تحلیل عمیقتری از پدیده جرم دارد. نظریه وی بهویژه بر ویژگیهای شخصیتی و روانشناختی مجرمان و چگونگی تأثیر این ویژگیها بر رفتارهای مجرمانه متمرکز است.
مؤلفههای کلیدی نظریه جنایی مونه ریدر :
ترکیب عوامل زیستی، روانی و اجتماعی:
- مونه ریدر بر این باور است که رفتارهای مجرمانه نتیجه تعامل پیچیده بین عوامل زیستی (مانند وراثت و فیزیولوژی)، روانی (شخصیت و عواطف) و اجتماعی (محیط خانواده، جامعه و فرهنگ) است.
- مونه ریدر بر ویژگیهای شخصیتی و روانشناختی مجرمان تمرکز دارد و به بررسی صفات عمومی شخصیت جنایی میپردازد.
- به عبارتی، هیچیک از این عوامل به تنهایی نمیتواند بهطور کامل رفتار مجرمانه را توضیح دهد، بلکه باید بهصورت ترکیبی مورد بررسی قرار گیرند.
- او نظریهای جامع ارائه میدهد که شامل تعامل عوامل زیستی، روانی و اجتماعی در شکلگیری رفتارهای مجرمانه است.
شخصیت جنایی:
- یکی از جنبههای مهم نظریه مونه ریدر، بررسی ویژگیهای شخصیتی و عاطفی مجرمان است. او به صفات عمومی شخصیت جنایی، از جمله عدم احساس عذاب وجدان، ضعف در همدلی و تمایل به خطرپذیری اشاره میکند.
- بهعلاوه، او بر این باور است که افراد با شخصیت جنایی ممکن است دچار ناپایداری عاطفی و عدم توانایی در سازگاری اجتماعی باشند.
شرایط محیطی:
- مونه ریدر بر اهمیت شرایط محیطی و اجتماعی در شکلگیری شخصیت جنایی تأکید میکند. عواملی مانند خانواده، دوستان، فشارهای اجتماعی و دسترسی به فرصتهای مجرمانه نقش مهمی در توسعه رفتارهای جنایی دارند.
- او بهویژه به تأثیر منفی محیطهای آسیبزا و ناکارآمد اجتماعی بر رفتارهای جنایی اشاره میکند.
پیشگیری و اصلاح:
- نظریه مونه ریدر به این نکته اشاره دارد که برای پیشگیری از جرم و اصلاح مجرمان، باید به عواملی چون آموزش، مشاوره روانشناختی و ایجاد فرصتهای مثبت اجتماعی توجه شود.
- او بر این باور است که ایجاد تغییرات در محیط اجتماعی و تقویت عوامل مثبت میتواند به کاهش رفتارهای مجرمانه کمک کند.
صفات عمومی شخصیت جنایی ( مؤلفه های شخصیت جنایی ) از دیدگاه مونه ریدر
مونه ریدر (Mone Rieder) در زمینه شخصیت جنایی و ویژگیهای مرتبط با آن، به بررسی مؤلفههای مختلفی پرداخته است. او بر این باور است که شخصیت جنایی شامل مجموعهای از صفات و ویژگیها است که میتواند به شناسایی و درک رفتارهای مجرمانه کمک کند. در زیر به برخی از صفات عمومی شخصیت جنایی از دیدگاه مونه ریدر اشاره میشود:
۱. عدم احساس عذاب وجدان : شخصیت جنایی معمولاً فاقد احساس عذاب وجدان است و به راحتی میتواند در ارتکاب جرم اقدام کند بدون آنکه احساس ناراحتی یا پشیمانی کند.
۲. بیتوجهی به عواقب اجتماعی : این افراد معمولاً نگران عواقب اجتماعی یا برچسبهای منفی ناشی از اعمال خود نیستند. آنها احساس شرم یا نگرانی نسبت به نظرات دیگران ندارند.
۳. ضعف در همدلی : شخصیتهای جنایی به طور معمول دارای ضعف در توانایی همدلی و درک احساسات دیگران هستند. این ویژگی میتواند منجر به بروز رفتارهای خشونتآمیز و غیرانسانی شود.
۴. تمایل به خطرپذیری : افراد با شخصیت جنایی غالباً تمایل به انجام رفتارهای خطرناک و مجرمانه دارند. این تمایل ممکن است ناشی از جستجوی هیجان یا کمبود احساس خطر باشد.
۵. عدم مسئولیتپذیری : شخصیت جنایی معمولاً از پذیرش مسئولیت برای اعمال خود خودداری میکند و ممکن است دیگران را به عنوان مقصر معرفی کند.
۶. شخصیت ضداجتماعی : شخصیتهای جنایی ممکن است ویژگیهای ضداجتماعی داشته باشند، که شامل تمایل به نقض قوانین و هنجارهای اجتماعی است.
۷. خودمحوری : این افراد معمولاً خودمحور هستند و نیازها و خواستههای خود را بر دیگران ترجیح میدهند. آنها ممکن است از دیگران سوءاستفاده کنند تا به اهداف خود برسند.
۸. احساس قدرت و کنترل : شخصیت جنایی ممکن است احساس قدرت و کنترل بر دیگران را تجربه کند، بهویژه در موقعیتهای مجرمانه. این احساس میتواند به افزایش رفتارهای مجرمانه منجر شود.
۹. عدم توانایی در سازگاری اجتماعی : بسیاری از افراد با شخصیت جنایی در روابط اجتماعی و سازگاری با دیگران مشکل دارند. این عدم توانایی میتواند به انزوا یا رفتارهای مجرمانه منجر شود.
10. ناپایداری عاطفی : شخصیتهای جنایی ممکن است دارای ناپایداری عاطفی باشند و به راحتی تحت تأثیر احساسات شدید قرار گیرند که میتواند به رفتارهای غیرقابل پیشبینی منجر شود.
شروط چهارگانه تبدیل اندیشه مجرمانه به عمل
مونه ریدر (Mone Rieder) در زمینه شخصیت جنایی و عوامل مؤثر بر ارتکاب جرم، چهار شرط اساسی را برای اینکه اندیشههای مجرمانه از قوه به عمل درآید، مطرح میکند.
مونه ریدر بر این باور است که برای اینکه یک اندیشه مجرمانه به عمل تبدیل شود، وجود همزمان این چهار شرط ضروری است. این نظریه بهویژه در زمینه شخصیت جنایی بزهکاران راستین کاربرد دارد، چرا که این افراد به وضوح دارای ویژگیهایی هستند که باعث میشود بتوانند از این چهار شرط عبور کنند و به ارتکاب جرم بپردازند. این شروط به شرح زیر است:
۱. شرط اخلاقی
این شرط به معنای عدم وجود ترس از عواقب اجتماعی و اخلاقی ناشی از ارتکاب جرم است. به عبارت دیگر، فرد مجرم باید نسبت به برچسبهایی مانند “مجرم”، “سارق” یا “قاتل” بیتوجه باشد و عیب و ننگ ناشی از این برچسبها برای او بیاهمیت باشد. این بدان معناست که فرد باید بهگونهای رفتار کند که احساس شرم یا عذاب وجدان نکند و به راحتی بپذیرد که به عنوان یک مجرم شناخته شود.
شرط اخلاقی در نظریه مونه ریدر نشان میدهد که برای ارتکاب جرم، فرد باید از نظر اخلاقی به گونهای باشد که احساس شرم و عذاب وجدان نکند و بتواند عواقب اجتماعی عمل خود را نادیده بگیرد.
مفهوم شرط اخلاقی :
عدم احساس شرم و عذاب وجدان:
- فرد مجرم باید نسبت به برچسبهای اجتماعی (مانند “مجرم”، “سارق” یا “قاتل”) بیتوجه باشد. این بدان معناست که او باید احساس شرم یا عذاب وجدان را نسبت به عمل خود نداشته باشد و به راحتی بپذیرد که به عنوان یک مجرم شناخته شود.
- به بیان دیگر، فرد باید از نظر اخلاقی بهگونهای باشد که انجام جرم برای او قابل قبول و بدون عواقب ذهنی منفی باشد.
بیتوجهی به عواقب اجتماعی:
- فرد باید بتواند عواقب اجتماعی و منفی ناشی از ارتکاب جرم را نادیده بگیرد. این شامل ترس از طرد شدن از سوی جامعه، خانواده یا دوستان است. اگر فرد به این عواقب توجه کند، احتمال کمتری دارد که به ارتکاب جرم اقدام کند.
توجیه رفتار مجرمانه:
- فرد ممکن است از دلایل و توجیهاتی برای عمل مجرمانه خود استفاده کند که به او این امکان را میدهد که احساس کند عمل او درست است. این توجیه میتواند ناشی از شرایط اجتماعی، اقتصادی، یا فرهنگی باشد که فرد در آن قرار دارد.
- بهعنوان مثال، فرد ممکن است بر این باور باشد که ارتکاب جرم به دلیل شرایط سخت اقتصادی یا مشکلات اجتماعی مجاز است.
تأثیر بر هویت فردی:
- در این شرط، هویت فرد بهعنوان یک مجرم ممکن است برای او پذیرفته شده باشد. این بدان معناست که فرد خود را بهعنوان یک مجرم میبیند و از این هویت احساس رضایت میکند.
- این امر میتواند به تشدید رفتارهای مجرمانه و ادامه آنها منجر شود، زیرا فرد خود را بهعنوان بخشی از یک گروه یا خردهفرهنگ خاص میبیند که این رفتارها را توجیه میکند.
۲. شرط کیفری
این شرط به عدم وجود ترس از کیفر و مجازات اشاره دارد. فرد باید قادر باشد که پیامدهای قانونی و مجازاتهای ناشی از عمل مجرمانه را نادیده بگیرد یا از آنها هراسی نداشته باشد. به عبارت دیگر، مجرم باید توانایی پیشبینی مجازات را نداشته باشد یا اگر هم پیشبینی کند، از آن نترسد.
شرط کیفری در نظریه مونه ریدر نشاندهنده نقش کلیدی عدم ترس از مجازات در فرآیند تصمیمگیری برای ارتکاب جرم است.
مفهوم شرط کیفری :
عدم ترس از مجازات:
- فرد مجرم باید بتواند پیامدهای قانونی ناشی از ارتکاب جرم را نادیده بگیرد. به عبارت دیگر، او باید احساس کند که مجازات یا عواقب قانونی عملش برای او تهدید جدی نیست.
- این عدم ترس میتواند ناشی از عدم آگاهی از مجازاتها یا احساس اینکه مجازاتها برای او جدی نیستند، باشد.
پیشبینی نکردن مجازات:
- فرد ممکن است قادر به پیشبینی عواقب قانونی عمل مجرمانه نباشد. این به این معناست که او ممکن است درک درستی از قوانین و مجازاتهای مربوط به آن نداشته باشد یا توانایی درک عواقب عمل خود را نداشته باشد.
- این ناآگاهی میتواند ناشی از عدم آموزش یا آگاهی ناکافی از سیستم قضایی باشد.
عدم تاثیر پذیری از تهدیدات قانونی:
- گاهی اوقات، حتی اگر فرد به عواقب قانونی عمل خود آگاه باشد، ممکن است این عواقب نتوانند او را از ارتکاب جرم بازدارند. این ممکن است به دلیل وجود احساساتی مانند جسارت، بیخیالی یا حتی اعتقاد به عدم دستگیری یا مجازات باشد.
- برخی افراد ممکن است فکر کنند که به اندازه کافی زیرک هستند که از مجازات فرار کنند یا اینکه سیستم قضایی به اندازه کافی کارآمد نیست که آنها را مجازات کند.
تأثیر بر رفتار مجرمانه:
- شرط کیفری بر رفتار مجرمانه فرد تأثیر میگذارد، زیرا اگر فرد احساس کند که مجازات بهطور واقعی در انتظار او نیست، احتمال بیشتری دارد که به ارتکاب جرم اقدام کند.
- این امر میتواند به ایجاد محیطی مناسب برای ارتکاب جرم منجر شود، به ویژه در جوامعی که سیستم قضایی ضعیف است یا مجازاتها به طور مؤثر اجرا نمیشوند.
۳. شرط مادی
این شرط به وجود امکانات مادی و فیزیکی برای ارتکاب جرم اشاره دارد. به این معنا که فرد باید به منابع و شرایط لازم برای انجام عمل مجرمانه دسترسی داشته باشد. موانع مادی مانند قفلها، امنیت مکان و قدرت دفاعی قربانی باید از میان برداشته شوند. بهعلاوه، وجود امکاناتی مانند ابزارهای لازم برای ارتکاب جرم نیز ضروری است.
شرط مادی در نظریه مونه ریدر تأکید میکند که برای اینکه یک اندیشه مجرمانه به عمل تبدیل شود، وجود امکانات مادی و فیزیکی ضروری است.
مفهوم شرط مادی :
وجود امکانات و منابع مادی:
- برای ارتکاب یک عمل مجرمانه، فرد باید به منابع و امکانات مادی لازم دسترسی داشته باشد. این شامل ابزارها، وسایل و هر گونه منابعی است که برای انجام عمل مجرمانه ضروری است.
- بهعنوان مثال، برای سرقت، فرد نیاز به ابزارهایی مانند کلید، پیچگوشتی یا حتی وسیله نقلیه برای فرار دارد.
عدم موانع مادی:
- شرط مادی همچنین به این معناست که موانع فیزیکی و مادی باید از میان برداشته شوند. این موانع میتواند شامل قفلها، سیستمهای امنیتی، دیوارهای مرتفع، یا قدرت دفاعی قربانی باشد.
- اگر فرد با موانع مادی جدی روبرو باشد، احتمال ارتکاب جرم کاهش مییابد. به عبارت دیگر، وجود موانع فیزیکی میتواند بهعنوان یک عامل بازدارنده عمل کند.
محیط مناسب برای ارتکاب جرم:
- شرایط محیطی نیز در این شرط اهمیت دارد. بهعنوان مثال، اگر فرد در یک مکان عمومی با حضور افراد دیگر یا پلیس باشد، احتمال ارتکاب جرم بهدلیل نظارت و خطر شناسایی کاهش مییابد.
- بنابراین، فرد باید در موقعیتی قرار گیرد که امکان ارتکاب جرم بدون موانع جدی و با حداقل خطر شناسایی وجود داشته باشد.
برنامهریزی و فرصت:
- برای ارتکاب جرم، فرد ممکن است نیاز به برنامهریزی داشته باشد و فرصت مناسب برای اقدام را شناسایی کند. این برنامهریزی میتواند شامل شناسایی مکان، زمان و شرایطی باشد که در آن فرد بتواند به راحتی عمل مجرمانه خود را انجام دهد.
- بهعنوان مثال، مجرم ممکن است برای سرقت از یک فروشگاه برنامهریزی کند و زمانی را انتخاب کند که تعداد مشتریان و کارکنان کمتر است.
۴. شرط عاطفی
این شرط به وجود “مرگ عواطف و احساسات بشری” در فرد مجرم اشاره دارد. در این حالت، ویژگیهایی مانند ترحم، رأفت و نوعدوستی از فرد دور میشود و به جای آن، احساساتی مانند شقاوت و قصاوت قلب جایگزین میگردد. این امر باعث میشود که مجرم قادر به ارتکاب اعمالی مانند قتل عمد یا تجاوز به عنف باشد بدون آنکه احساس عذاب وجدان یا ترحم نسبت به قربانی داشته باشد.
شرط عاطفی در نظریه مونه ریدر نشاندهنده نقش کلیدی احساسات و عواطف در فرآیند تصمیمگیری برای ارتکاب جرم است.
مفهوم شرط عاطفی :
مرگ عواطف و احساسات بشری:
- این شرط به عدم وجود احساسات انسانی مانند ترحم، رأفت، نوعدوستی و همدردی در فرد مجرم اشاره دارد. به عبارت دیگر، فرد باید احساسات مثبت و انسانی را از دست داده باشد تا بتواند به راحتی اقدام به ارتکاب جرم کند.
- این “مرگ عواطف” به معنای توانایی فرد در نادیده گرفتن رنج و درد قربانیان است.
جایگزینی شقاوت و قصاوت:
- در این حالت، احساسات منفی مانند شقاوت و قصاوت قلب جایگزین احساسات انسانی میشود. فرد مجرم ممکن است به دلایل مختلفی، نظیر تجربیات گذشته، تأثیرات محیطی یا مشکلات روانی، به این وضعیت دچار شده باشد.
- این تغییر در احساسات میتواند به فرد این امکان را بدهد که بدون نگرانی از عواقب عاطفی و اجتماعی، اقدام به ارتکاب جرم کند.
کاهش همدردی:
- فرد مجرم ممکن است نتواند یا نخواهد خود را به جای قربانی بگذارد و احساس همدردی کند. این عدم همدردی میتواند باعث شود که فرد به راحتی توانایی انجام اعمال خشونتآمیز را پیدا کند، مانند قتل، تجاوز یا سایر جرائم شدید.
- این کاهش همدردی میتواند ناشی از تجربیات شخصی، تربیت یا سایر عوامل اجتماعی و فرهنگی باشد.
تأثیر بر رفتار مجرمانه:
- شرط عاطفی به این معناست که اگر فرد دارای احساسات انسانی باشد، احتمال کمتری دارد که به ارتکاب جرم بپردازد. بنابراین، عدم وجود این احساسات میتواند به عنوان یک عامل تسهیلکننده عمل مجرمانه عمل کند.
- این امر نشان میدهد که درک عواطف و احساسات فرد مجرم میتواند به شناسایی و پیشگیری از رفتارهای مجرمانه کمک کند.
هر آنچه از روانشناسی می خواهید را در این وبلاگ بجویید .