نظریه رونالدز ایلنگورث (Ronalds Ilangorath) درباره تنبیه به بررسی پیامدهای تنبیه بدنی و روانی بر کودکان می‌پردازد و به نقد روش‌های تنبیهی می‌پردازد که ممکن است به سلامت روانی و عاطفی کودکان آسیب برساند.

نظریه رونالدس ایلینگورس در مورد تنبیه به نقد روش‌های تنبیهی و تأکید بر استفاده از روش‌های مثبت و حمایتی در تربیت کودکان می‌پردازد. این نظریه به والدین و مربیان کمک می‌کند تا درک بهتری از تأثیرات تنبیه بر روی سلامت روانی و عاطفی کودکان داشته باشند و رویکردهای مؤثرتری برای آموزش و انضباط اتخاذ کنند.

نظریه رونالدز ایلنگورث درباره تنبیه به تحلیل و نقد روش‌های تنبیهی می‌پردازد و بر اهمیت استفاده از روش‌های مثبت و حمایتی در تربیت کودکان تأکید می‌کند. او به والدین و مربیان کمک می‌کند تا درک بهتری از تأثیرات تنبیه بر روی سلامت روانی و عاطفی کودکان داشته باشند و رویکردهای مؤثرتری برای آموزش و انضباط اتخاذ کنند.

در ادامه به برخی از نکات کلیدی نظریه او اشاره می‌کنیم:

1. انتقاد از تنبیه بدنی

  • ایلنگورث بر این باور است که تنبیه بدنی به عنوان یک روش انضباطی نادرست و نامطلوب است. او می‌گوید که این نوع تنبیه ممکن است باعث ایجاد احساس ترس و ناامنی در کودکان شود و در عوض، باید به دنبال روش‌های دیگری برای انضباط و آموزش رفتارهای مناسب بود.

  • غیرمؤثر بودن تنبیه بدنی: ایلنگورث بر این باور است که تنبیه بدنی نه تنها غیرمؤثر است، بلکه می‌تواند عواقب منفی جدی برای کودکان به همراه داشته باشد. او معتقد است که این نوع تنبیه می‌تواند منجر به احساس ترس و ناامنی در کودک شود و نه تنها رفتارهای نامناسب را اصلاح نمی‌کند، بلکه می‌تواند به بروز رفتارهای خشن‌تر منجر شود.

2. خطرات تنبیه روانی

  • او به خطرات ناشی از تنبیه روانی و ذهنی اشاره می‌کند. ایلنگورث معتقد است که تهدید به ترک یا عدم محبت، یا استفاده از تمسخر و تحقیر، تأثیرات منفی بیشتری بر روی روان کودک دارد. این نوع تنبیه می‌تواند منجر به احساس بی‌کفایتی، اضطراب و افسردگی در کودکان شود.

  • ایلنگورث به این نکته تأکید می‌کند که بسیاری از والدین به جای تنبیه بدنی، از تنبیه‌های روانی و ذهنی استفاده می‌کنند، که به مراتب خطرناک‌تر است. او هشدار می‌دهد که تهدید به ترک کودک، عدم محبت یا استفاده از تمسخر و تحقیر می‌تواند به شدت بر سلامت روانی و عاطفی کودک تأثیر بگذارد.
  • پیامدهای منفی: ایلنگورث به تأثیرات منفی تنبیه بدنی و روانی بر کودکان توجه دارد. او تأکید می‌کند که این نوع تنبیه می‌تواند به مشکلاتی نظیر اضطراب، افسردگی، کاهش اعتماد به نفس و آسیب به روابط اجتماعی منجر شود.

3. تأکید بر روش‌های مثبت

  • این نظریه به والدین و مربیان توصیه می‌کند که به جای تنبیه، بر تقویت رفتارهای مثبت و ایجاد محیطی حمایتی تمرکز کنند. هدف باید آموزش و راهنمایی کودکان باشد تا آن‌ها بتوانند رفتارهای مناسب را یاد بگیرند و درک کنند.

  • ایلنگورث بر اهمیت استفاده از روش‌های مثبت انضباطی تأکید می‌کند. او پیشنهاد می‌کند که به جای تنبیه، والدین و مربیان باید بر روی تقویت رفتارهای مثبت و ایجاد محیطی حمایتی تمرکز کنند. این شامل تشویق، پاداش و ایجاد ارتباطات مثبت است.

  • رویکردهای جایگزین: به جای استفاده از تنبیه، ایلنگورث به والدین و مربیان پیشنهاد می‌کند که از روش‌های مثبت و حمایتی برای تربیت کودکان استفاده کنند. این شامل تشویق، پاداش و ایجاد محیط‌های یادگیری مثبت است که به کودک کمک می‌کند تا رفتارهای مطلوب را فراگیرد.

4. تنبیه بدنی در سنین پایین

  • ایلنگورث اشاره می‌کند که در مورد کودکان پیش از دبستان، زدن ضربه‌ای آرام به پشت ممکن است بدون خطر باشد، اما این نوع تنبیه نیز در سنین بالاتر غالباً غیرضروری و نامطلوب است. او به این نکته تأکید می‌کند که هر نوع تنبیه بدنی نباید به آسیب جسمی منجر شود.

  • ایلنگورث اشاره می‌کند که ممکن است زدن ضربه‌ای آرام به پشت کودک در سنین پیش از دبستان، خطرناک نباشد، اما به مرور زمان این نوع تنبیه نیز غیرضروری و نامطلوب می‌شود. او تأکید می‌کند که تنبیه بدنی نباید هرگز به آسیب جسمی منجر شود.

5. اهمیت همدلی و ارتباط

  • ایلنگورث تأکید می‌کند که پس از هر نوع تنبیه، ارتباط و همدلی با کودک بسیار مهم است. او توصیه می‌کند که پس از تنبیه، والدین نباید با کودک قطع رابطه کنند و باید به او نشان دهند که او هنوز مورد محبت و توجه است.

  • حفظ ارتباط: ایلنگورث تأکید می‌کند که پس از هر نوع تنبیه، والدین باید ارتباط خود را با کودک حفظ کنند و به او نشان دهند که او هنوز مورد محبت و توجه است. این کار می‌تواند به کاهش احساس ناامنی و غم در کودک کمک کند.
  • تربیت در جهت رشد: ایلنگورث بر اهمیت توسعه مهارت‌های اجتماعی و عاطفی کودکان تأکید می‌کند. این مهارت‌ها به کودکان کمک می‌کند تا در روابط خود با دیگران بهتر عمل کنند و به سازگاری اجتماعی بیشتری دست یابند.

6. آگاهی از پیامدها ( درک تأثیرات تنبیه بر سلامت روانی ) : این نظریه به والدین و مربیان کمک می‌کند تا درک بهتری از تأثیرات تنبیه بر روی سلامت روانی و عاطفی کودکان داشته باشند. با شناخت این تأثیرات، آن‌ها می‌توانند انتخاب‌های بهتری در زمینه روش‌های تربیتی خود داشته باشند.

7. آموزش به والدین و مربیان: ایلنگورث به اهمیت آموزش والدین و مربیان در مورد عواقب تنبیه و روش‌های تربیتی مثبت تأکید می‌کند. این آموزش می‌تواند به آن‌ها کمک کند تا به جای تنبیه، از استراتژی‌های مؤثرتری برای انضباط و آموزش استفاده کنند.

رونالدس ایلنگورث می‌گوید: «بسیاری از والدین بر این باورند که تنبیه بدنی نادرست و نامطلوب است و به جای آن اغلب از تنبیه ذهنی و روانی که به مراتب خطرناکتر است، استفاده می‌کنند. هیچ پدر و مادری هرگز نباید از سلاح تهدید به ترک کودک، یا دوست نداشتن او و یا فرستادن کودک به شبانه روزی‌ها استفاده کند. در تمام مواقع، چه در خانه و چه در مدرسه، سلاح تمسخر ، انتقاد و تحقیر کودک بد و نامطلوب است و نتیجه‌ای جز اینکه کودک را غمگین و دچار نا امنی سازد نخواهد داشت. در مورد کودکان سنین پیش از دبستان که به‌ اندازه کافی می‌فهمند زدن ضربه‌ای آرام به پشت او بدون خطر است. همین تنبیه نیز پس از آن سن، غالبا غیر ضروری و نامطلوب است. به هر حال باید توجه داشت که تنبیه بدنی به هیچ عنوان نباید آسیب برساند. همچنین کودک نباید در حضور خواهران و برادران خود تنبیه بدنی شود احیانا اگر تنبیه شد، پس از آن دیگر نباید با او حرف زد.»