ویلیام بوبت (William B. H. Boubet) متولد 1916 و متوفای 2005 ، یکی از شخصیت‌های مهم در زمینه نظریه‌های رشد حرکتی و روانشناسی توسعه است. او به‌ویژه در زمینه نظریه‌های حرکتی کودکان و نحوه رشد و توسعه آن‌ها در سال‌های اولیه زندگی شناخته شده است. بوبت به عنوان بنیان‌گذار نظریه اصلی رشد حرکتی شناخته می‌شود. او بر اهمیت مراحل رشد حرکتی و تأثیر آن بر توسعه شناختی و اجتماعی تأکید می‌کند. بوبت بر این باور است که رشد حرکتی نه تنها به مهارت‌های حرکتی مربوط می‌شود، بلکه بر احساسات، شناخت و روابط اجتماعی نیز تأثیر می‌گذارد.

ویلیام بوبت (William B. H. B. Boubet)به عنوان یک تئوری‌پرداز و متخصص در زمینه رشد حرکتی و توانبخشی شناخته می‌شود. با این حال، به نظر می‌رسد که در اینجا یک اشتباه در نام وجود دارد، زیرا نام صحیح و معروف در این زمینه ویلیام بوبات (William Bobath) است.

ویلیام بوبات به‌همراه همسرش، کارولین بوبات، مفهوم “نظریه بوبات” را توسعه دادند که به‌طور خاص بر روی توانبخشی بیماران مبتلا به سکته مغزی و اختلالات حرکتی تمرکز دارد. این نظریه بر اهمیت حرکات طبیعی و عملکردی در درمان تأکید دارد و به بیماران کمک می‌کند تا مهارت‌های حرکتی خود را بازیابند. ویلیام بوبات به عنوان یک پیشگام در زمینه توانبخشی حرکتی و فیزیوتراپی، تأثیر عمیقی بر روی روش‌های درمانی و رویکردهای توانبخشی دارد. نظریه او به بسیاری از بیمارانی که دچار اختلالات حرکتی هستند کمک کرده و همچنان در آموزش و درمان‌های حرکتی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

ویلیام بوبت بر این باور است که رشد حرکتی کودکان شامل مراحل مختلفی است که هر مرحله به‌طور خاص با توانایی‌های حرکتی و شناختی مرتبط است. او مراحل رشد حرکتی را به‌گونه‌ای تقسیم‌بندی کرده که شامل شناخت خط وسط بدن، خروج و بازگشت به خط وسط، تلاش برای کسب وضعیت‌های سه‌بعدی و ارتفاع، و تجربه ترس و شجاعت می‌شود.

نظریه رشد بوبت جدید (نئو بوبت)، به‌ویژه در زمینه رشد حرکتی و توسعه فیزیکی کودکان، یک رویکرد جامع و عملی است که به توصیف مراحل مختلف رشد حرکتی در سال اول زندگی می‌پردازد. این نظریه به والدین، مربیان و متخصصان کمک می‌کند تا درک بهتری از این مراحل داشته باشند و به بهبود توانایی‌های حرکتی کودکان، به ویژه کودکان با آسیب‌های حرکتی و جسمی، کمک کنند.

این رویکرد دید جدیدی از اصول رشد حرکتی کودک در یک سال اول بعد از تولد را به شما نشان می‌دهد که به وسیله آن می‌توانید به کودک یا مراجعان خود که دارای آسیب حرکتی و جسمی هستند بیشتر کمک کنید. همچنین می‌تواند اصولی را مطرح کند که والدین دارای کودکان عادی هم می‌توانند از آن استفاده کافی را ببرند.

نظریه رشد بوبت جدید (نئو بوبت) به ما کمک می‌کند تا درک بهتری از مراحل مختلف رشد حرکتی کودکان، به‌ویژه در سال اول زندگی، داشته باشیم. این نظریه می‌تواند به والدین و متخصصان آموزش دهد که چگونه به بهبود توانایی‌های حرکتی کودکان، به ویژه کودکانی که دارای آسیب‌های حرکتی و جسمی هستند، کمک کنند. با فهم این مراحل، می‌توان برنامه‌های مناسبی برای تقویت مهارت‌های حرکتی و اعتماد به نفس کودکان طراحی کرد و به آن‌ها در مواجهه با چالش‌های حرکتی یاری رساند.

ویلیام بوبت به عنوان یک تئوری‌پرداز کلیدی در زمینه رشد حرکتی و روانشناسی توسعه، تأثیر عمیقی بر فهم ما از مراحل رشد حرکتی کودکان و اهمیت تعاملات اجتماعی و محیطی در این فرآیندها داشته است. نظریه‌های او می‌توانند به والدین و متخصصان کمک کنند تا درک بهتری از نیازها و مراحل رشد کودکان داشته باشند و راهکارهای مؤثری برای حمایت از آنان ارائه دهند.

این چهار مرحله شامل:

  1. شناخت خط وسط بدن
  2. خروج ارادی از خط وسط بدن و بازگشت ارادی به آن
  3. تلاش برای کسب وضعیت‌های سه‌بعدی و دارای ارتفاع( مانند نشستن و چهار دست و پا
  4. ترس و شجاعت

۱. شناخت خط وسط بدن

  • تعریف: خط وسط بدن به عنوان مرز بین دو نیمه راست و چپ بدن شناخته می‌شود. شناخت این خط برای کودک ضروری است زیرا به او کمک می‌کند تا بدن خود را درک کند و حرکات خود را هماهنگ کند.

  • اهمیت: این مرحله به کودک کمک می‌کند تا با بدن خود آشنا شود و احساس تعادل و هماهنگی را در حرکات ابتدایی خود ایجاد کند. شناخت خط وسط می‌تواند به بهبود مهارت‌های حرکتی و شناختی کودک کمک کند.

نوزادان زمانی که در رحم قرار دارند قوانین محیط آب بر تعادل و حرکتشان حاکم است زیرا کودک درون یک محیط آب مانند زندگی می‌کند. در این محیط چون حرکت کودک کم است، نیازی زیادی به تعادل و شناخت مرکز ثقل ندارد، پس شناخت قوانین حرکت و ثبات هم برای او اهمیت زیادی ندارد. اما به ورود به دنیای ما و به محض تولد حرکات نوزاد زیاد می‌شود حال لازم است که کودک تکیه‌گاه‌ها را بشناسد، در بدن خودش تکیه‌گاه درست کند و با تیکه برآنها حرکات اندام‌ها را انجام دهد تا توسعه حرکتی و حسی و شناختیش انجام شود.

در این زمان لازم است که کودک وسط بدن خودش را بشناسد و سپس بر روی آن کنترل پیدا کند. اولین تلاش کودک برای کسب این مهارت‌ها آوردن دست به دهن است. در این مرحله باید دست کودک تمیز باشد و از بردن دست به دهن ممانعت نشود. از سوی دیگر بردن دست به دهن به رشد حس دهان، لب‌ها و خود دست کمک می‌کند.

در مرحله بعدی کودک هر دو دست خود را در خط وسط بدن به هم تماس می‌دهد و بعد از چند روز تا چند هفته اکنون هر دو دست را با هم به دهان می‌برد.

در مرحله بعد اشیا و اسباب‌بازی‌هایش را به دهان می‌برد و آنها را مزمزه می‌کند. در اینجا مهم است که اسباب بازی‌ها یکسری ویژگی داشته باشند که در زیر به آنها اشاره می‌شود:

  • سبک باشند: سبک بودن و راحتی حمل انگیزه نوزاد برای بردن آنها را به دهن بیشتر می‌کند.
  • دارای دسته یا فرورفتگی و برجستگی باشند: نوزاد در ابتدای گرفتن اشیا از هماهنگی چشم و دست و کنترل خوبی روی حرکات انگشتان برخوردار نیست، پس اسباب‌بازی‌هایی که در اختیارش قرار می‌گیرد باید به راحتی و با کمترین تلاش قابل گرفتن باشد.
  • صدادار باشند: صدادار بودن باعث افزایش انگیزه نوزاد برای گرفتن می‌شود و یک حس مفید دیگر او یعنی حس شنوایی را تحریک می‌کند و زمینه توسعه شنوایی را هم فراهم می‌کند. این کار یعنی گرفتن و حمل اسباب‌بازی‌های صدادار در ادامه رشد نوزاد زمینه حرکات ریتمیک برای به صدادر آوردن اسباب‌بازی‌ها را فراهم می‌کند و حرکت ریتمیک یعنی افزایش هماهنگی حرکتی و قدرت کنترل درست عضلات و مفاصل!
  • رنگ‌های جذاب داشته باشند: بینایی قویترین حس بدن ما برای درک دنیای پیرامون است. اسباب‌باز‌ی‌های دارای رنگ‌های شاد بسیار بسیار در افزایش انگیزه کودک برای کشف دنیای پیرامون موثر است.
  • تیزی و سفتی نداشته باشند: وقتی نوزاد اولین تلاش‌هایش برای بردن وسایل به دهانش را انجام می‌دهد از کنترل حرکتی خوبی برخوردار نیست و ممکن است تا روزها و هفته‌ها در اولین تلاش‌ها وسایل را به قسمت‌های دیگر صورتش بزند تا در نهایت بتواند آنها را به دهانش ببرد. از سویی خود اعضای دهان هم بسیار ظریف و حساس هستند و وسایا تیز و سفت زمینه اسیب به اجزای صورت و دهان را فراهم می‌کند.

مهارت بعدی این مرحله مهارت گرفتن و لمس پاها با دست‌ها است. کودک ابتدا با یک دست و سپس با دو دست یک پایش را می‌گیرد و سپس آنها را به دهنش می‌برد. در قسمت آخر این مرحله با هر دست یک پا را می‌گیرد. این کار علاوه بر شناخت خط وسط بدن تمرینی برای نشستن با پای دراز هم هست.

۲. توانایی خروج ارادی از خط وسط بدن و بازگشت ارادی به آن

  • تعریف: در این مرحله، کودک یاد می‌گیرد که به‌طور ارادی از خط وسط بدن خود خارج شود و سپس به آن بازگردد. این مهارت شامل حرکات مختلفی مانند چرخش، خم شدن و حرکت به سمت جلو و عقب است.

  • اهمیت: این مرحله به توسعه کنترل حرکتی و ایجاد اعتماد به نفس در حرکات کمک می‌کند. کودک با یادگیری این مهارت‌ها می‌تواند به تدریج به انجام حرکات پیچیده‌تری بپردازد و هماهنگی بیشتری در حرکات خود پیدا کند.

در این مرحله کودک بعد از اینکه توانست خط وسط بدن را بشناسد باید بتواند به صورت ارادی وزن را بر روی یک سمت بدن بندازد.

یعنی بتواند با انتقال وزن بر روی یک سمت بدن یک تکیه‌گاه فراهم کند تا سمت دیگر بدن با استفاده از این تکیه‌گاه آزادانه در محیط حرکت و بازی کند.

هم‌چنین کودک باید بتواند به خط وسط برگردد. این مسئله هم مهم است چون اگر کودک نتواند به خط وسط برگردد و بعد از وزن را برروی سمت مقابل بیندازد فشار وارده بر روی یک سمت بدن ممکن است در دراز مدت باعث عوارض اسکلتی و عضلانی شود.

کودکانی که این مرحله را به خوبی طی می‌کنند اماده وضعیت‌هایی می‌شوند که مستلزم انتقال وزن از یک سمت به سمت دیگر است.

از جمله این وضعیت‌ها می‌توان به سینه‌خیز رفتن، چهار دست و پا رفتن و راه رفتن اشاره کرد.

پس با توضیحات داده شده والدین و درمانگران چه برای کودکان عادی چه برای کودکان با مشکلات رشدی باید صبر و حوصله کافی را به خرج دهند تا توانایی‌ها و مهارت‌های مرحله دو به خوبی کسب شود و سپس کودک وارد مرحله سه بشود وگرنه در ادامه روند کسب مهارت‌های حرکتی مشکلات عدیده‌ای متوجه کودک خواهد بود.

۳. توانایی کسب و حفظ تعادل در وضعیت‌های سه بُعدی ( دارای ارتفاع )

  • تعریف: این مرحله شامل تلاش کودک برای نشستن، چهار دست و پا رفتن و به‌دست آوردن وضعیت‌های سه‌بعدی است. این وضعیت‌ها به کودک کمک می‌کند تا مهارت‌های حرکتی خود را گسترش دهد.

  • اهمیت: کسب این وضعیت‌ها به کودک این امکان را می‌دهد که درک بهتری از فضای سه‌بعدی پیدا کند و توانایی‌های حرکتی و تعادلی خود را تقویت کند. این مرحله همچنین به توسعه مهارت‌های حرکتی ظریف و درشت کمک می‌کند.

مرحله سوم رشد حرکتی زمانی اتفاق می‌افتد که کودک توانایی انتقال وزن را در مرحله دوم آموخته باشد و در وضعیت خوابیده به شکم(دمر)، کنترل خوبی را کسب کرده باشد؛ چون که در مرحله سوم همانطور که در تصویر زیر( تصویر مربوط به مرحله سه) مشاهده می‌کنید وضعیت دمر پایه و اساس شروع قبول وضعیت‌های دارای ارتفاع و سه‌بُعدی است.

اولین وضعیت سه بعدی که کودک تجربه خواهد کرد خوابیده به شکم است در حالی که وزن نیم تنه بالایی بر روی کف دست‌ها تحمل می‌شود و سر و گردن کودک به واسطه این ارتفاع گرفتن آزادی بیشتری را نسبت به وضعیت دمر اولیه تجربه می‌کنند.

نکته مهم دیگر در این مرحله شروع حرکات چرخشی در تنه و مهارت‌های وابسته به آن است.

بدن ما برای آمدن از سطوح پایین حرکتی( مانند دراز کشیده به شکم یا به پشت) به سطوح بالا( مانند نشستن و چهار دست و پا و…) از چرخش استفاده می‌کند و عضلات چرخاننده ستون فقرات و تنه نقش مهمی در کسب این توانایی‌ها دارند.

از طرف دیگر برای کسب حرکات چرخشی بدن نیاز به هماهنگی بسیار بالایی بین عضلات صاف کننده بدن( مانند عضلات پشت کمر) و عضلات خم کننده بدن( مانند عضلات شکم) دارد.

چون نیمی از حرکت چرخشی (درکنار خود عضلات چرخاننده) برعهده عضلات صاف کننده و نصف دیگر بر عهده عضلات خم‌کننده است.

از این رو کودکانی که شیفت کردن انقباض بین عضلات مختلف مشکل دارند در این مرحله با مشکل جدی روبرو خواهند شد. از جمله این کودکان می‌توان به کودکان فلج مغزی سفت و کودکان فلج مغزی با تون عضلانی متغیر اشاره کرد.

در این مرحله کودک می‌تواند کم‌کم توانایی نشستن صحیح را شروع کند و در ادامه بعد از کسب این مهارت می‌تواند انتقال از خوابیده به نشسته یا از چهار دست و پا به نشسته را هم تمرین کند.

شروع سینه‌خیز، شروع حفظ وضعیت چهار دست و پا و مهارت‌ها و وضعیت‌های مابین نشسته و چهار دست و پا و وضعیت دمر از دیگر مهارت‌های متصور برای این مرحله هستند.

البته باز تاکید می‌کنیم که هیچ یک از این مراحل حرکتی قابل تفکیک شدن از هم نیستند و در خلال و با هم‌پوشانی با همدیگر اتفاق خواهند افتاد. اما برای مطالعه و فهم درست از رشد حرکتی کودک و اصول کلی آن، این مراحل طراحی شده است.

۴. ترس و شجاعت

  • تعریف: این مرحله به احساسات و نگرش‌های کودک در مواجهه با چالش‌های حرکتی و محیطی اشاره دارد. کودک ممکن است در برخی موقعیت‌ها احساس ترس کند و در برخی دیگر شجاعت نشان دهد.

  • اهمیت: ترس و شجاعت به‌عنوان جزء مهمی از رشد حرکتی، به کودک کمک می‌کند تا با چالش‌ها روبه‌رو شود و مهارت‌های جدید را امتحان کند. این احساسات می‌توانند بر روی تصمیم‌گیری و رفتارهای حرکتی کودک تأثیر بگذارند و به او کمک کنند تا در مواجهه با موقعیت‌های جدید و دشوار، اعتماد به نفس کسب کند.

به توضیحات مرحله آخر مراحل رشد حرکتی کودک در یک سال اول بعد از تولد خوش آمدید.

اسم این مرحله شاید حس کنجکاوی شمارو نسبت به مراحل قبل بیشتر تحریک کرده باشه.

بارزترین ویژگی مرحله چهار تمرین ترس و شجاعت است. اما ترس از چه چیزی؟ و شجاعت برای انجام چه کاری؟

در مرحله چهار با توانایی‌های حرکتی که کودک کسب می‌کنه، می‌تونه از پدر و مادر و مراقباش فاصله بگیره و از اونها جدا بشه. در واقع مهمترین رشد این مرحله رشد روانی است تا رشد حرکتی؛ هرچند رشد حرکتی این مرحله را هم در ادامه صحبت خواهیم کرد.

همان‌طور که در شکل زیر می‌بینید پایه این مرحله وضعیت چهار دست و پا است که بقیه مهارت‌ها از این وضعیت منشعب می‌شوند.

این مرحله حرکات داینامیک را در دل خود دارد یعنی کودک از یک مکان می‌تواند به یک مکان دیگر به منظور کنجکاوی حرکت کند.

مثلا از اتاق خواب به پذیرایی برود و با وسایلی نظیر تلویزیون و … خودش را سرگرم کند.

اما در این مرحله کودک یک نوع دیگر حرکت انتقالی را هم تجربه می‌کند.

انتقال از وضعیت‌های پایین( مانند دراز کش) به وضعیت‌های بالا( مانند ایستاده). در هر دو نوع حرکات انتقالی چه از یک مکان به مکان دیگر، چه از یک وضعیت به وضعیت دیگر؛ کودک نیاز به توانایی حفظ تعادل خود دارد و مولفه تعادل در این مرحله باید به خوبی رشد کند.

یکی از جنبه‌های ترس کودک در این مرحله هم همین تمرین حفظ تعادل و فائق آمدن بر ترس ناشی از بی‌تعادلی و متعاقب آن افتادن است.

کودکانی که پیش‌نیازهای این مرحله را در مراحل قبلی به درستی و به خوبی کسب‌ کرده‌اند؛ و فرصت کافی برای تمرین مراحل قبلی در فضای مراقبتی ایشان وجود داشته است به خوبی می‌توانند بر ترس این مرحله غلبه کنند و شجاعت حفظ تعادل و شجاعت دور شدن از والدین را کسب کنند.

اهمیت شناخت و تعاملات اجتماعی

بوبت بر این تأکید دارد که محیط و تعاملات اجتماعی نقش مهمی در شکل‌گیری و توسعه حرکات کودک دارند. او باور دارد که کودکان از طریق تعامل با محیط و دیگران، مهارت‌های حرکتی و اجتماعی خود را توسعه می‌دهند.

رویکرد چندوجهی به رشد

نظریه بوبت به‌طور خاص بر اهمیت ترکیب حرکات بدنی و فرآیندهای شناختی تأکید دارد. او معتقد است که رشد حرکتی نه تنها به مهارت‌های حرکتی مربوط می‌شود، بلکه بر رشد شناختی و اجتماعی نیز تأثیر می‌گذارد.

رویکرد درمانی نئوبات

New Bobath یا نئو بوبات یک رویکرد درمانی در زمینه توانبخشی و درمان اختلالات حرکتی است که بر اساس اصول نظریه بوبات (Bobath Concept) توسعه یافته است. این رویکرد به‌ویژه در درمان بیماران مبتلا به سکته مغزی، اختلالات حرکتی و مشکلات عصبی-حرکتی کاربرد دارد. در ادامه به ویژگی‌ها، اصول و کاربردهای این رویکرد می‌پردازیم:

نئو بوبات یک رویکرد جامع و مؤثر در توانبخشی حرکتی است که بر اساس اصول بوبات توسعه یافته و به‌ویژه در درمان بیماران مبتلا به اختلالات حرکتی کاربرد دارد. با تمرکز بر حرکات طبیعی، آموزش آگاهی و توجه به تعاملات محیطی، این رویکرد می‌تواند به بهبود کیفیت زندگی بیماران کمک کند و آن‌ها را در بازگشت به فعالیت‌های روزمره یاری نماید.

اصول اساسی نئو بوبات

  • تمرکز بر حرکات طبیعی: نئو بوبات بر استفاده از حرکات طبیعی و عملکردی در درمان تأکید دارد. هدف این است که بیماران بتوانند حرکات را به‌طور طبیعی و مؤثر انجام دهند.

  • آموزش و آگاهی: این رویکرد به بیماران و خانواده‌های آن‌ها آموزش می‌دهد که چگونه حرکات صحیح را یاد بگیرند و از آن استفاده کنند. آگاهی از حرکات صحیح می‌تواند به بهبود عملکرد حرکتی کمک کند.

  • توجه به تعاملات محیطی: نئو بوبات به تأثیر محیط و تعاملات اجتماعی بر حرکات فرد توجه می‌کند. این رویکرد به بیمار کمک می‌کند تا در محیط‌های مختلف، حرکات خود را بهبود بخشد.

مراحل درمان

  • ارزیابی اولیه: در مرحله اول، ارزیابی دقیق از وضعیت حرکتی، شناختی و عملکردی بیمار انجام می‌شود. این ارزیابی به تعیین نیازها و اهداف درمان کمک می‌کند.

  • تنظیم برنامه درمانی: بر اساس ارزیابی اولیه، برنامه درمانی خاصی برای بیمار تنظیم می‌شود که شامل تمرینات حرکتی، تکنیک‌های تنفسی و فعالیت‌های روزمره است.

  • تمرینات حرکتی: تمرینات حرکتی شامل فعالیت‌هایی است که به تقویت عضلات، بهبود تعادل و هماهنگی حرکتی کمک می‌کند. این تمرینات به‌طور خاص برای بیماران طراحی می‌شوند تا با توجه به نیازهای آن‌ها پیشرفت کنند.

کاربردها

  • توانبخشی بیماران سکته مغزی: نئو بوبات به‌ویژه در توانبخشی بیماران سکته مغزی و افرادی که به دلیل آسیب‌های مغزی یا نخاعی دچار مشکلات حرکتی شده‌اند، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

  • درمان اختلالات حرکتی: این رویکرد می‌تواند در درمان اختلالات حرکتی در کودکان و بزرگسالان، از جمله اختلالات رشدی، اختلالات عصبی و مشکلات حرکتی ناشی از بیماری‌های مزمن مفید باشد.

مزایا

  • رویکرد شخصی‌سازی شده: نئو بوبات به‌طور خاص به نیازهای فردی بیماران پاسخ می‌دهد و برنامه‌های درمانی را متناسب با شرایط آن‌ها طراحی می‌کند.

  • افزایش آگاهی و مهارت‌های حرکتی: این رویکرد به بیماران کمک می‌کند تا آگاهی بیشتری از حرکات خود پیدا کنند و مهارت‌های حرکتی خود را بهبود بخشند.