تعارض در روابط انسانی، به ویژه در روابط زناشویی و دوستی، می‌تواند به عنوان یک فرصت برای رشد و توسعه تلقی شود. تعارض در روابط می‌تواند به عنوان یک فرصت برای رشد و یادگیری تلقی شود. با استفاده از کارکردهای مثبت تعارض، زوجین می‌توانند روابط خود را تقویت کنند و به درک عمیق‌تری از نیازها و احساسات یکدیگر دست یابند. این رویکرد می‌تواند به بهبود کیفیت ارتباط و افزایش رضایت در روابط کمک کند.

رابرت ترنر (2004) به نقل از ویکز و تریت ( 2008) اصطلاح بهره ‏برداری از تعارض را عنوان می‏ کند و آن را فرایندی فعال و پویا در جهت استفاده زوج از تعارض و بسنده نکردن به حل مشکل تعریف می ‏نماید. به نظر وی تعارض می ‏تواند مثبت، مولد و عامل رشد باشد. نظریه ترنر (2004) به این نکته اشاره دارد که تعارض نباید فقط به عنوان یک مشکل یا مانع دیده شود، بلکه می‌تواند به عنوان یک منبع انرژی و خلاقیت برای بهبود روابط مورد بهره‌برداری قرار گیرد.

تعارض در روابط می‌تواند به عنوان یک فرصت برای یادگیری و رشد در نظر گرفته شود. با بهره‌گیری از کارکردهای مثبت تعارض، افراد و زوجین می‌توانند روابط خود را تقویت کرده و به درک عمیق‌تری از نیازها و احساسات یکدیگر دست یابند.

رابرت ترنر (Robert Turner) یکی از نظریه‌پردازان و محققان شناخته‌شده در حوزه تعارض و مدیریت تعارض است. او به‌ویژه به خاطر نظریه تعارض مثبت خود معروف است. این نظریه بر این اساس استوار است که تعارض می‌تواند به عنوان یک ابزار سازنده و مثبت در روابط انسانی و سازمانی عمل کند، به جای اینکه صرفاً به عنوان یک مشکل یا مانع دیده شود.

نظریه تعارض مثبت ترنر (Robert Turner) به بررسی جنبه‌های مثبت تعارض در روابط انسانی، به ویژه در روابط زناشویی و دوستی، می‌پردازد. این نظریه بر این باور است که تعارض نه تنها می‌تواند منفی باشد، بلکه می‌تواند به عنوان یک عامل سازنده و مثبت در رشد و توسعه فردی و روابط مورد استفاده قرار گیرد. ترنر تأکید می‌کند که با مدیریت صحیح تعارض، می‌توان از آن به عنوان ابزاری برای بهبود ارتباطات و تقویت روابط استفاده کرد.

رابرت ترنر با نظریه‌های خود در حوزه مدیریت تعارض و روانشناسی سازمانی تأثیر عمیقی بر روی نحوه درک و مدیریت تعارضات در محیط‌های کاری و اجتماعی گذاشته است. کارهای او به سازمان‌ها و افراد کمک می‌کند تا رویکردی سازنده‌تر به تعارض داشته باشند و از آن به عنوان ابزاری برای بهبود و توسعه استفاده کنند.

اصول کلیدی نظریه تعارض مثبت ترنر:

  1. تعارض به عنوان یک فرصت:

    • ترنر معتقد است که تعارض می‌تواند به عنوان فرصتی برای رشد و یادگیری در نظر گرفته شود. وقتی افراد با چالش‌ها و اختلافات مواجه می‌شوند، می‌توانند از این تجربیات برای بهبود روابط خود استفاده کنند.
    • در نظریه تعارض مثبت ترنر، تعارض به عنوان یک فرصت تلقی می‌شود که می‌تواند به رشد فردی و بهبود روابط منجر شود. این دیدگاه بر این اساس استوار است که تعارض‌ها، به جای اینکه به عنوان موانع یا مشکلات نگریسته شوند، می‌توانند به عنوان فرصتی برای یادگیری، نوآوری و بهبود ارتباطات مورد استفاده قرار گیرند.
    • تعارض می‌تواند به افراد این امکان را بدهد که از تجربیات خود بیاموزند. مواجهه با چالش‌ها و اختلافات می‌تواند به درک عمیق‌تری از نیازها، خواسته‌ها و ارزش‌های خود و دیگران منجر شود.
    • بنابراین، در نظریه تعارض مثبت ترنر، تعارض به عنوان یک فرصت برای یادگیری، رشد و تقویت روابط در نظر گرفته می‌شود. این رویکرد به افراد کمک می‌کند تا به جای ترس از تعارض، به آن به عنوان یک ابزار مثبت و سازنده نگاه کنند که می‌تواند به بهبود کیفیت زندگی و روابطشان کمک کند.
  2. توسعه خلاقیت و نوآوری:

    • تعارض می‌تواند به تحریک خلاقیت و نوآوری منجر شود. با طرح سوالات جدید و دیدگاه‌های متفاوت، افراد می‌توانند راه‌حل‌های جدیدی برای مشکلات پیدا کنند.
    • در هنگام تعارض، افراد ممکن است مجبور شوند از روش‌های جدید و خلاقانه برای حل مسائل استفاده کنند. این می‌تواند باعث ایجاد ایده‌های نو و راه‌حل‌های ابتکاری برای مشکلات شود.
    • توسعه خلاقیت و نوآوری یکی از اصول کلیدی نظریه تعارض مثبت ترنر است. این اصل بر این باور تأکید دارد که تعارض می‌تواند به عنوان محرکی برای خلاقیت و نوآوری در روابط و فرآیندهای تصمیم‌گیری عمل کند.
    • در نظریه تعارض مثبت ترنر، تعارض به عنوان یک منبع برای توسعه خلاقیت و نوآوری در نظر گرفته می‌شود. با استفاده از این رویکرد، افراد می‌توانند از تعارض به عنوان ابزاری برای بهبود و نوآوری در روابط و فرآیندهای خود بهره‌برداری کنند. این دیدگاه می‌تواند به ایجاد محیطی خلاقانه و پویا کمک کند که در آن افراد بتوانند به بهترین نحو همکاری کنند و راه‌حل‌های جدیدی برای چالش‌ها پیدا کنند.
    • تحریک تفکر خلاق: در شرایط تعارض، افراد معمولاً با چالش‌هایی مواجه می‌شوند که نیاز به تفکر خلاق و نوآورانه دارند. این چالش‌ها می‌توانند موجب شوند تا افراد از چارچوب‌های معمول خارج شوند و راه‌حل‌های جدید و ابتکاری برای مشکلات پیدا کنند.

    • ایجاد تنوع در ایده‌ها: تعارض به افراد این امکان را می‌دهد تا دیدگاه‌ها و ایده‌های مختلف را مطرح کنند. این تنوع در ایده‌ها می‌تواند به ایجاد راه‌حل‌های جدید و متنوع منجر شود که ممکن است در شرایط عادی به آن‌ها فکر نمی‌شد.

    • تحریک گفت‌وگو و تبادل نظر: تعارض می‌تواند منجر به گفت‌وگوهای عمیق‌تری شود که در آن افراد به تبادل نظر و ایده‌های خود می‌پردازند. این تبادل نظر می‌تواند به ایجاد ایده‌های جدید و نوآورانه کمک کند.

    • تغییر در الگوهای تفکر: تعارض می‌تواند افراد را به تجدید نظر در الگوهای تفکر خود وادار کند. این تغییر در نحوه تفکر می‌تواند به ایجاد دیدگاه‌های جدید و خلاقانه منجر شود.

    • فرصت برای آزمایش و تجربه: مواجهه با تعارض ممکن است به افراد این فرصت را بدهد که ایده‌ها و راه‌حل‌های جدید را آزمایش کنند. این آزمایش می‌تواند به کشف نکات مثبت و منفی ایده‌ها کمک کند و به بهبود آن‌ها منجر شود.

    • افزایش انگیزه و اشتیاق: وقتی افراد با چالش‌های جدید مواجه می‌شوند، ممکن است انگیزه و اشتیاق بیشتری برای پیدا کردن راه‌حل‌های خلاقانه داشته باشند. این انگیزه می‌تواند به نتایج مثبت و نوآورانه‌ای منجر شود.

  3. تقویت ارتباطات ( بهبود مهارت‌های ارتباطی ):

    • مواجهه با تعارض می‌تواند به تقویت ارتباطات بین افراد کمک کند. وقتی افراد در مورد احساسات و نیازهای خود صحبت می‌کنند، فهم بهتری از یکدیگر پیدا می‌کنند و این می‌تواند به تقویت روابط منجر شود.
    • مواجهه با تعارض فرصتی برای تمرین و بهبود مهارت‌های ارتباطی فراهم می‌کند. افراد می‌توانند یاد بگیرند که چگونه به طور مؤثرتر با یکدیگر صحبت کنند، احساسات خود را ابراز کنند و به نظرات یکدیگر گوش دهند.
    • تقویت ارتباطات یکی از اصول کلیدی نظریه تعارض مثبت ترنر است که تأکید می‌کند تعارض می‌تواند به عنوان یک ابزار مؤثر برای بهبود و تقویت ارتباطات در روابط انسانی عمل کند.
    • در نظریه تعارض مثبت ترنر، تقویت ارتباطات به عنوان یکی از نتایج مثبت تعارض شناخته می‌شود. از آنجا که تعارض می‌تواند به شفافیت، همدلی، اعتماد و همکاری منجر شود، به افراد کمک می‌کند تا روابط خود را تقویت کنند و به درک بهتری از یکدیگر دست یابند. این رویکرد می‌تواند به ایجاد روابط سالم‌تر و پایدارتر کمک کند.
    • افزایش شفافیت: تعارض باعث می‌شود افراد مجبور به بیان دقیق‌تر احساسات، نیازها و خواسته‌های خود شوند. این شفافیت می‌تواند به کاهش سوءتفاهم‌ها و خطاهای ارتباطی کمک کند.

    • توسعه مهارت‌های ارتباطی: مواجهه با تعارض به افراد این فرصت را می‌دهد که مهارت‌های ارتباطی خود را تقویت کنند. افراد می‌آموزند که چگونه به طور مؤثر گوش دهند، ابراز نظر کنند و عواطف خود را به شیوه‌ای سالم بیان کنند.

  4. آگاهی و ابراز احساسات:

    • تعارض فرصتی برای برملا شدن احساسات و افکار است که ممکن است در شرایط عادی به آن‌ها پرداخته نشود. این ابراز احساسات می‌تواند به درک بهتر و همدلی بین افراد کمک کند.
    • تعارض می‌تواند به افزایش همدلی و درک متقابل منجر شود. وقتی افراد در مورد اختلافات خود صحبت می‌کنند، ممکن است دیدگاه‌های جدیدی را کشف کنند که به آن‌ها کمک می‌کند به یکدیگر نزدیک‌تر شوند.
    • آگاهی و ابراز احساسات یکی از اصول کلیدی نظریه تعارض مثبت ترنر است. این اصل بر این باور تأکید دارد که تعارض می‌تواند به افراد کمک کند تا احساسات خود را شناسایی، ابراز و مدیریت کنند.
    • آگاهی و ابراز احساسات به عنوان یکی از جنبه‌های مهم نظریه تعارض مثبت ترنر شناخته می‌شود. این اصل به افراد کمک می‌کند تا با درک بهتر احساسات خود و دیگران، روابط خود را بهبود بخشند و از تعارض به عنوان یک فرصت برای یادگیری و رشد استفاده کنند. این رویکرد به ایجاد فضایی حمایتی و همدلانه کمک می‌کند که در آن افراد می‌توانند احساسات خود را به اشتراک بگذارند و روابط خود را تقویت کنند.
    • ایجاد فضایی برای ابراز احساسات: تعارض می‌تواند فضایی را برای ابراز احساسات ایجاد کند که در آن افراد می‌توانند به راحتی احساسات خود را بیان کنند. این ابراز احساسات می‌تواند به درک بهتر یکدیگر کمک کند و روابط را عمیق‌تر کند.

    • تقویت همدلی: در خلال تعارض، افراد ممکن است نیاز به درک دیدگاه‌های یکدیگر داشته باشند. این نیاز به همدلی می‌تواند باعث تقویت ارتباطات و ایجاد احساس نزدیکی بین افراد شود. ابراز احساسات می‌تواند به دیگران کمک کند تا احساسات و تجربیات افراد را درک کنند. این درک متقابل می‌تواند به تقویت همدلی و نزدیکی بین افراد منجر شود.

    • ایجاد اعتماد: هنگامی که افراد از طریق تعارض موفق به حل مشکلات می‌شوند، این می‌تواند به افزایش اعتماد بین آن‌ها کمک کند. اعتماد به نوبه خود، ارتباطات را تقویت می‌کند و به افراد اجازه می‌دهد تا به راحتی احساسات و نظرات خود را بیان کنند.

    • شناسایی احساسات: تعارض به افراد این فرصت را می‌دهد که به بررسی و شناسایی احساسات خود بپردازند. در مواجهه با تعارض، افراد مجبور می‌شوند به آنچه که احساس می‌کنند و علت آن توجه کنند، که این می‌تواند به آگاهی بیشتر از خود منجر شود.

    • ابراز احساسات به شیوه‌ای سالم: تعارض می‌تواند به افراد کمک کند تا احساسات خود را به شیوه‌ای مؤثر و سالم ابراز کنند. ابراز احساسات به جای سرکوب آن‌ها می‌تواند به بهبود روابط و کاهش تنش‌ها کمک کند.

    • کاهش سوءتفاهم‌ها: وقتی افراد احساسات خود را به وضوح بیان می‌کنند، احتمال سوءتفاهم و برداشت‌های نادرست کاهش می‌یابد. این شفافیت می‌تواند به درک بهتر یکدیگر و تقویت ارتباطات منجر شود.

    • مدیریت عواطف: آگاهی از احساسات می‌تواند به افراد کمک کند تا عواطف خود را بهتر مدیریت کنند. این مدیریت می‌تواند شامل یادگیری نحوه کنترل استرس، خشم یا ناامیدی باشد که می‌تواند به بهبود کیفیت روابط کمک کند.

    • تقویت ارتباطات عاطفی: ابراز احساسات به‌ویژه در مواقع تعارض می‌تواند به تقویت ارتباطات عاطفی بین افراد کمک کند. این ارتباطات عاطفی می‌تواند به احساس نزدیکی و وابستگی بیشتر در روابط منجر شود.

    • توسعه استراتژی‌های حل تعارض: با آگاهی از احساسات خود و دیگران، افراد می‌توانند استراتژی‌های مؤثری برای حل تعارضات پیدا کنند. این استراتژی‌ها می‌توانند شامل مهارت‌های ارتباطی، همدلی و همکاری باشند.

  5. ایجاد فضای همکاری:

    • تعارض می‌تواند به ایجاد فضایی برای همکاری و مشارکت بیشتر منجر شود. افراد می‌توانند با هم کار کنند تا راه‌حل‌هایی برای مشکلات پیدا کنند.
    • تعارض می‌تواند به افزایش همدلی و درک متقابل منجر شود. وقتی افراد در مورد اختلافات خود صحبت می‌کنند، ممکن است دیدگاه‌های جدیدی را کشف کنند که به آن‌ها کمک می‌کند به یکدیگر نزدیک‌تر شوند.
    • ایجاد فضای همکاری یکی از اصول کلیدی نظریه تعارض مثبت ترنر است که به نقش تعارض در تقویت همکاری و مشارکت بین افراد تأکید می‌کند. این اصل بر این باور استوار است که تعارض می‌تواند به عنوان یک محرک برای ایجاد فضایی حمایتی و همدلانه عمل کند که در آن افراد بتوانند به طور مشترک به حل مسائل بپردازند.
    • ایجاد فضای همکاری به عنوان یکی از جنبه‌های مهم نظریه تعارض مثبت ترنر، تأکید می‌کند که تعارض می‌تواند به عنوان یک فرصت برای تقویت روابط و همکاری در نظر گرفته شود. با استفاده از این رویکرد، افراد می‌توانند از تعارضات به عنوان ابزاری برای یادگیری و رشد استفاده کنند و روابط خود را تقویت نمایند. این رویکرد می‌تواند به ایجاد محیطی مثبت و حمایتی کمک کند که در آن افراد بتوانند به راحتی با یکدیگر همکاری کنند و به حل مشکلات بپردازند.
    • فرصت برای حل مسائل مشترک: تعارض می‌تواند به افراد کمک کند تا با هم کار کنند و راه‌حل‌هایی برای مسائل مشترک پیدا کنند. این همکاری و کار گروهی می‌تواند به بهبود روابط و تقویت ارتباطات منجر شود.
    • تحریک مشارکت: تعارض می‌تواند افراد را به مشارکت و همکاری تشویق کند. زمانی که افراد در مورد مسائل مختلف دچار اختلاف نظر می‌شوند، ممکن است نیاز داشته باشند با هم کار کنند تا به یک راه‌حل مشترک دست یابند.

    • توسعه مهارت‌های کار گروهی: مواجهه با تعارض به افراد این فرصت را می‌دهد که مهارت‌های کار گروهی و همکاری را بهبود بخشند. این مهارت‌ها می‌توانند شامل مذاکره، حل مسئله و تصمیم‌گیری مشترک باشند.

    • ایجاد فضای باز برای تبادل نظر: تعارض می‌تواند فضایی را ایجاد کند که در آن افراد بتوانند نظرات و ایده‌های خود را به راحتی بیان کنند. این تبادل نظر می‌تواند به ایجاد راه‌حل‌های خلاقانه و نوآورانه کمک کند.

    • تقویت احساس همبستگی: وقتی افراد با هم به حل مشکلات می‌پردازند، این تجربه می‌تواند احساس همبستگی و نزدیکی بیشتری بین آن‌ها ایجاد کند. این همبستگی می‌تواند به تقویت ارتباطات و روابط کمک کند.

    • تشویق به مسئولیت‌پذیری: در فضای تعارض، افراد معمولاً بیشتر به مسئولیت‌های خود آگاه می‌شوند و تلاش می‌کنند تا نقش خود را در حل مسائل ایفا کنند. این مسئولیت‌پذیری می‌تواند به بهبود همکاری و کار گروهی منجر شود.

    • ایجاد راه‌حل‌های مشترک: تعارض می‌تواند به افراد کمک کند تا به راه‌حل‌های مشترکی دست یابند که برای همه طرفین رضایت‌بخش باشد. این نوع همکاری می‌تواند به ایجاد توافقات پایدار و بهبود روابط منجر شود.

    • تقویت اعتماد: همکاری در حل تعارض می‌تواند به افزایش اعتماد بین افراد منجر شود. زمانی که افراد احساس کنند که می‌توانند به یکدیگر اعتماد کنند و در کنار هم به حل مشکلات بپردازند، این اعتماد می‌تواند به تقویت روابط کمک کند.

  6. بازنگری در انتظارات:

    • تعارض می‌تواند فرصتی برای مذاکره دوباره در مورد قراردادها و انتظارات موجود در یک رابطه باشد. این بازنگری می‌تواند به بهبود روابط و روشن شدن نیازها و خواسته‌ها کمک کند.
    • تعارض می‌تواند فرصتی برای بازنگری در مورد انتظارات و توافقات موجود در یک رابطه باشد. این بازنگری می‌تواند به تنظیم مجدد و بهبود روابط کمک کند و به افراد اجازه دهد تا به توافقات جدیدی دست یابند که برای هر دو طرف رضایت‌بخش باشد.
    • بازنگری در انتظارات یکی از اصول کلیدی نظریه تعارض مثبت ترنر است که به نقش تعارض در تجدید نظر و اصلاح انتظارات و توافقات بین افراد تأکید می‌کند. این اصل نشان می‌دهد که تعارض می‌تواند فرصتی برای بررسی و بازنگری در انتظارات، خواسته‌ها و نیازهای افراد باشد.
    • بازنگری در انتظارات به عنوان یکی از جنبه‌های مهم نظریه تعارض مثبت ترنر، تأکید می‌کند که تعارض می‌تواند به عنوان یک فرصت برای بررسی و تنظیم مجدد انتظارات و نیازها در نظر گرفته شود. این فرآیند می‌تواند به بهبود روابط و ایجاد توافقات واقع‌گرایانه‌تر کمک کند. با استفاده از این رویکرد، افراد می‌توانند از تعارض به عنوان ابزاری برای یادگیری و رشد بهره‌برداری کنند و به روابطی پایدار و سالم دست یابند.

    • شناسایی انتظارات غیرواقعی: تعارض می‌تواند افراد را به شناسایی و بررسی انتظارات غیرواقعی یا غیرمنطقی خود و دیگران وادار کند. در این فرآیند، ممکن است فرد متوجه شود که برخی از انتظاراتش به دلیل عدم ارتباط یا اطلاعات نادرست قابل دستیابی نیستند.

    • تنظیم مجدد انتظارات: بعد از شناسایی انتظارات غیرواقعی، افراد می‌توانند به تنظیم مجدد انتظارات خود بپردازند. این تنظیم مجدد می‌تواند به ایجاد توافقاتی واقع‌گرایانه‌تر و قابل دستیابی‌تر منجر شود که برای همه طرفین رضایت‌بخش باشد.

    • توسعه ارتباطات مؤثر: بازنگری در انتظارات نیازمند ارتباط مؤثر و شفاف است. در خلال تعارض، افراد می‌توانند یاد بگیرند که چگونه انتظارات خود را به وضوح بیان کنند و درباره آن‌ها بحث کنند که این امر به تقویت ارتباطات کمک می‌کند.

    • تقویت همفکری: بازنگری در انتظارات می‌تواند به افراد کمک کند تا به همفکری و درک متقابل برسند. در این فرآیند، افراد ممکن است نیازها و خواسته‌های یکدیگر را بهتر درک کنند و این درک می‌تواند به ایجاد توافقات جدید و بهبود روابط منجر شود.

    • افزایش انعطاف‌پذیری: مواجهه با تعارض و بازنگری در انتظارات می‌تواند به افراد کمک کند تا انعطاف‌پذیری بیشتری داشته باشند. این انعطاف‌پذیری به آن‌ها اجازه می‌دهد تا به تغییرات و چالش‌های جدید پاسخ دهند و در شرایط مختلف بهتر عمل کنند.

    • ایجاد فضای باز برای بحث: بازنگری در انتظارات نیازمند فضایی باز و پذیرنده برای بحث و گفتگو است. تعارض می‌تواند این فضا را ایجاد کند که در آن افراد بتوانند به راحتی درباره انتظارات و نیازهای خود صحبت کنند.

    • توسعه راه‌حل‌های مشترک: با بازنگری در انتظارات و نیازها، افراد می‌توانند به راه‌حل‌های مشترکی دست یابند که به نفع همه طرف‌ها باشد. این می‌تواند به ایجاد توافقات پایدار و تقویت روابط کمک کند.

    • توسعه استراتژی‌های حل تعارض: افراد می‌توانند از طریق تجارب تعارض، استراتژی‌های مؤثری برای حل مشکلات و تعارضات آینده توسعه دهند. این استراتژی‌ها می‌توانند به بهبود روابط و ارتباطات در آینده کمک کنند.

هشت کارکرد مثبت تعارض از نظر ترنر:

  1. بهره‌گیری از انرژی به جای سرکوب آن:

    • به جای نادیده گرفتن یا سرکوب احساسات و تنش‌ها، زوجین می‌توانند از این انرژی برای حل مسائل و بهبود روابط استفاده کنند.
    • تعارض می‌تواند به عنوان منبعی از انرژی و انگیزه عمل کند. به جای سرکوب احساسات و تنش‌ها، افراد می‌توانند از این انرژی برای پیشرفت و حل مسائل استفاده کنند.
  2. استفاده خلاقانه از تعارض در جهت رشد پرسش‌ها و آرای جدید:

    • تعارض می‌تواند به ایجاد سوالات جدید و ایده‌های نو منجر شود که به رشد فردی و مشترک کمک می‌کند. همچنین این فرآیند می‌تواند به نوآوری و خلاقیت در حل مسائل کمک کند.
  3. برملا شدن احساسات و افکاری که تاکنون مخفی مانده‌اند:

    • تعارض فرصتی برای ابراز احساسات و افکاری است که ممکن است به دلایل مختلف در گذشته نادیده گرفته شده باشند. این ابراز می‌تواند به درک بهتر از یکدیگر کمک کند.
  4. خلق شیوه‌هایی نوین برای مدیریت تعارض توسط زوجین:

    • تجربه تعارض می‌تواند به زوجین کمک کند تا روش‌های جدیدی برای مدیریت و حل مسائل خود پیدا کنند.
  5. ارزیابی مجدد قدرت در رابطه:

    • تعارض می‌تواند به زوجین این امکان را بدهد که قدرت و نقش خود را در رابطه بازنگری کنند و به تعادل بهتری دست یابند.
  6. خلق یک فضای همکاری و مشارکت:

    • به جای ایجاد فاصله، تعارض می‌تواند به تقویت همکاری و مشارکت در حل مسائل منجر شود.
    • تعارض می‌تواند به تقویت همکاری و مشارکت در حل مسائل منجر شود و افراد را به سمت کار مشترک سوق دهد.
  7. یادگیری دیدی منطقی نسبت به مسائل:

    • مواجهه با تعارض می‌تواند به زوجین کمک کند تا به مسائل با دیدی منطقی و عینی‌تر نگاه کنند و از احساسات دورتر شوند.
  8. مذاکره دوباره در مورد قراردادهای دیرین و تغییر انتظارات در رابطه:

    • تعارض می‌تواند فرصتی برای بازنگری و مذاکره مجدد بر سر توافقات و انتظارات قبلی باشد، که به بهبود ارتباط و فهم متقابل کمک می‌کند.

نظریه تعارض مثبت ترنر به ما یادآوری می‌کند که تعارض می‌تواند جنبه‌های سازنده‌ای داشته باشد و در صورت مدیریت درست، می‌تواند به رشد فردی و بهبود روابط کمک کند. این رویکرد بر اهمیت دیدگاه‌های مثبت در مواجهه با تعارض تأکید دارد و به زوجین و افراد کمک می‌کند تا از تجربیات خود بهره‌برداری کنند و روابط خود را تقویت نمایند.