رابرت هایند ( Robert Hinde ) زیست شناس ، کردارشناس و روانشناس انگلیسی است که در انگلستان متولد شد. پدرش پزشک و مادرش پرستار بود. او پس از جنگ جهانی دوم وارد کالج کمبریج شد و در سال 1948 موفق به اخذ مدرك کارشناسی گردید. در سال 1950 دکتراي خود را از دانشگاه آکسفورد دریافت کرد و پس از آن به عضویت بخش حیاتوحششناسی دانشگاه کمبریج درآمد و در دهه 1950 به بررسی و تحقیق درباره نقشپذیري پرداخت و پس از آشنایی با جان بالبی به بررسی و تحقیق درباره رشد انسان علاقه مند شد. پژوهش هاي هایند بر روي پریمات ها در دهه هاي 1960 و 1970 او را به ماهیت و پویش هاي روابط بین انسانها و نهایتاً اعضاي خانواده و همسالان علاقهمند کرد. علاقه او به رابطه میان روانشناسی و کردارشناسی منجر به تألیف کتاب « رفتار حیوان » در 1966 شد. از دیگر کتاب هاي او می توان به « مبانی زیستی رفتار اجتماعی انسان » (1974) و « فرد ، روابط و فرهنگ » (1987 ) اشاره کرد.

هایند ( 1983 ) اصطلاح دوره حساس را براي نامیدن اوقات خاصی از زندگی که در آن موجود زنده بیشتر تحت تأثیر انواع خاصی از تجربه قرار می گیرد، به دوره بحرانی ترجیح می دهد. اصطلاح دوره حساس که نخستین بار توسط ماریا مونتسوري به کار برده شد، مفهومی گسترده تر و انعطاف پذیرتر از مفهوم محدودتر دوره بحرانی دارد. به ویژه در مورد کودك انسان چنین مینماید که دوره هاي حساس خاصی براي رشد زبان، پیوستگی هیجانی یا روابط اجتماعی وجود دارد. سؤال مطرح شده آن است که آیا بروز نقص در یکی از این دوره هاي حساس در مراحل بعدي رشد جبران می شود یا خیر. در این موارد، نتیجه عمدتاً به میزان محرومیت اولیه و پاسخدهی شرایط محیطی بعدي به نیازهاي عمده منوط خواهد بود (رایس، ترجمه فروغان، 1387).

رابرت هایند (Robert Hinde) جانورشناس و رفتارشناس برجسته بریتانیایی بود که تحقیقات مهمی در زمینه رشد اجتماعی و عاطفی، به ویژه در کودکان، انجام داد. نظریه او بر تعامل بین عوامل زیستی و محیطی در شکل‌گیری رشد تاکید دارد.

مفاهیم کلیدی در نظریه رشد هایند:

1- اهمیت روابط:

  • هایند بر اهمیت روابط اولیه، به ویژه رابطه مادر-کودک، در شکل‌گیری رشد اجتماعی و عاطفی تاکید داشت.
  • او معتقد بود که کیفیت این روابط اولیه، الگوهایی را برای روابط بعدی فرد ایجاد می‌کند.

2- سیستم‌های رفتاری:

  • هایند مفهوم “سیستم‌های رفتاری” (Behavioral Systems) را مطرح کرد که به الگوهای رفتاری سازمان‌یافته‌ای اشاره دارد که هدف خاصی را دنبال می‌کنند (مانند سیستم دلبستگی، سیستم بازی، سیستم ترس).
  • این سیستم‌ها به فرد کمک می‌کنند تا با محیط خود سازگار شود و نیازهای خود را برآورده کند.

3- تعامل بین عوامل زیستی و محیطی:

  • هایند معتقد بود که رشد، نتیجه تعامل پیچیده بین عوامل زیستی (مانند ژنتیک و فیزیولوژی) و عوامل محیطی (مانند تجربیات اولیه، روابط خانوادگی و فرهنگ) است.
  • او تاکید داشت که نمی‌توان تاثیر این دو دسته از عوامل را به طور جداگانه بررسی کرد.

4- تغییر و ثبات:

  • هایند معتقد بود که الگوهای رفتاری در طول زمان می‌توانند تغییر کنند، اما برخی از جنبه‌ها نیز نسبتاً پایدار می‌مانند.
  • تجربیات جدید می‌توانند الگوهای رفتاری قبلی را تعدیل کنند، اما الگوهای اولیه همچنان می‌توانند تاثیر خود را حفظ کنند.

5- پیچیدگی و چندوجهی بودن:

  • هایند تاکید داشت که رشد یک فرآیند پیچیده و چندوجهی است که تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارد.
  • او معتقد بود که برای درک رشد، باید به تعامل بین این عوامل توجه کرد.

نظریه رشد اجتماعی هایند

هایند ( 1987 ) این مطلب را مورد بحث قرار داد که تعامل با همسالان، پیچیدگی و ماهیت تعامل اجتماعی را افزایش می دهد و همه اینها در سه مرحله موفقیت آمیز رخ می دهد:

1- تعاملات : که نتیجه فرآیند دوجانبه اي است که فرد در این فرآیند با فعالیت هاي داراي سطوح مشابه، سروکار داشته و دست و پنجه نرم می کند.

2- ارتباطات : که وابسته به تعاملات است، اما شامل حس تعهد قوي است.

3- گروه ها : که در سطوح گسترده تري وجود دارند و پیوستگی بین افراد و حس سلسله مراتبی را در فرد تسهیل می کنند، یعنی حس عضوي از گروه بودن و حس پیروي از دستور و نظم گروه.

نکات کلیدی نظریه رشد اجتماعی رابرت هایند:

  1. اهمیت روابط اجتماعی اولیه: هایند معتقد بود که روابط اجتماعی اولیه، به ویژه با والدین یا مراقبان اصلی، نقش حیاتی در شکل‌گیری الگوهای رفتاری اجتماعی و عاطفی کودک دارند. این روابط، پایه‌ای برای درک کودک از جهان اجتماعی، انتظارات و نحوه تعامل با دیگران را فراهم می‌کنند.

  2. تأثیر متقابل (Reciprocal Influence): هایند تأکید داشت که روابط اجتماعی یک خیابان یک‌طرفه نیستند. کودک و مراقب به طور مداوم بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند. برای مثال، خلق و خوی کودک می‌تواند بر نحوه تعامل مراقب با او تأثیر بگذارد و بالعکس.

  3. تشکیل الگوهای رفتاری: هایند معتقد بود که تجربیات اجتماعی اولیه به شکل‌گیری الگوهای رفتاری خاصی منجر می‌شوند که فرد در طول زندگی خود از آن‌ها استفاده می‌کند. این الگوها می‌توانند شامل نحوه ابراز احساسات، نحوه پاسخ به نیازهای دیگران، و نحوه مدیریت تعارضات باشند.

  4. نقش یادگیری اجتماعی: هایند به اهمیت یادگیری اجتماعی در رشد مهارت‌های اجتماعی اشاره داشت. کودکان از طریق مشاهده، تقلید، و دریافت بازخورد از دیگران، مهارت‌های اجتماعی را یاد می‌گیرند.

  5. تأثیر فرهنگ: هایند به این نکته توجه داشت که فرهنگ می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر رشد اجتماعی داشته باشد. هنجارها و ارزش‌های فرهنگی می‌توانند تعیین کنند که چه رفتارهایی مناسب تلقی می‌شوند و چگونه افراد باید با یکدیگر تعامل کنند.

ارتباط با سایر نظریه‌ها:

نظریه هایند با سایر نظریه‌های رشد اجتماعی، مانند نظریه دلبستگی بالبی و نظریه یادگیری اجتماعی بندورا، همپوشانی دارد. با این حال، هایند بر پیچیدگی و پویایی روابط اجتماعی و اهمیت در نظر گرفتن عوامل متعددی که بر رشد تأثیر می‌گذارند، تأکید بیشتری داشت.

به طور خلاصه، “نظریه رشد اجتماعی رابرت هایند” بر نقش حیاتی روابط اجتماعی اولیه، تأثیر متقابل بین افراد، تشکیل الگوهای رفتاری، یادگیری اجتماعی، و تأثیر فرهنگ در شکل‌گیری رشد اجتماعی و عاطفی کودک تأکید دارد.

تاثیر نظریه هایند:

نظریه هایند تاثیر زیادی بر درک ما از رشد اجتماعی و عاطفی کودکان داشته است. این نظریه به ویژه در زمینه‌های زیر مورد استفاده قرار گرفته است:

  • مطالعات دلبستگی: نظریه هایند به درک بهتر اهمیت دلبستگی در رشد کمک کرده است.
  • پیشگیری از مشکلات رفتاری: این نظریه به شناسایی عوامل خطر و طراحی مداخلات موثر برای پیشگیری از مشکلات رفتاری کمک کرده است.
  • آموزش و پرورش: نظریه هایند به معلمان و مربیان کمک می‌کند تا محیطی را ایجاد کنند که به رشد اجتماعی و عاطفی کودکان کمک کند.

به طور خلاصه، نظریه رشد رابرت هایند بر اهمیت روابط اولیه، تعامل بین عوامل زیستی و محیطی، و پیچیدگی فرآیند رشد تاکید دارد. این نظریه تاثیر زیادی بر درک ما از رشد اجتماعی و عاطفی کودکان داشته است.