نظریه های اجتماعی نای
نظريه مدل اجتماعي نای ( social exchange theory Nye )
يكي از نظريه هاي مهم در زمينه ازدواج و خانواده كه توجيه مناسبي براي روابط رضايت بخش و بالعكس مي باشد، نظريه مبادله اجتماعي ناي (1978)، است. اين نظريه مبتني بر يك مدل اقتصادي از رفتار انساني است و فرض اساسي در نظريه فوق اين است كه روابط با پاداشهاي بيشتر و هزينه هاي كمتر رضايتمندي بيشتري را ايجاد خواهد كرد و دوام بيشتري خواهند داشت.
در اين نظريه پاداش ها وهزينه هاي مورد تعاملات مورد توجه قرار مي گيرد.افراد به دنبال مبادلات پاداش دهنده هستند وتلاش كمتري براي حفظ هزينه ها در مقايسه با پاداش ها مي كنند.
نظريه مبادلات اجتماعي ناي مبتني بر يك مدل اقتصادي از رفتارانساني است كه فرض اساس در اين نظريه عبارتست از اين كه :روابط با پاداش هاي بيشتر وهزينه هاي كمتر رضايتمندي بيشتري را ايجاد خواهد كرد ودوام بيشتري خواهد داشت.اين نظريه اشاره به اين مطلب دارد كه هركس منافع شخصي مانند: پول ،دانش،استعداد،عاطفه و... دارد كه براي پاداش مناسب به ديگران از اين منافع استفاده مي كند. چنين منافعي مي تواند منبع قدرت در تصميم گيري زوجين باشد.لذا اين نظريه به طور گسترده اي براي كمك به زوجين به كار مي رود ( سيف،1377 ).
شواهدي وجود دارد كه دوام يك رابطه با سطح كلي پاداشهاي موجود مرتبط مي باشد. اين نظريه اشاره به اين مطلب دارد كه هركس منابع شخصي مانند پول، دانش، استعداد، عاطفه و ... دارد كه براي پاداش مناسب به ديگران از اين منابع استفاده مي كند. چنين منابعي مي توانند منابع قدرت در تصميم گيري زوجين باشد .
نظر به مبادله اجتماعي مي تواند به طور گسترده اي براي كمك به زوجين در موقعيت هاي داراي تعارض استفاده شود. اكثر درمانهاي موفق زناشويي به حداكثر سازي جنبه هاي پاداش دهنده روابط و به حداقل رساندن موانع تاكيد مي كند.( برنشتاین، برنشتاین، 1998، ترجمه، پور عابدینی نائیینی ،1380 و لاسول و لاسول ، ۲۰۰۰ به نقل از دانش، ۱۳۸۵).
از نظر نای، زوجین در رابطه متقابل با بررسی و مقایسه منافع و هزینه های ارتباطی ( مدل اقتصادی روابط ) قضاوت می کنند. تا زمانی که منافع برابر با هزینه ها یا فراتر از هزینه ها باشند، روابط صمیمانه تر و خصوصی تر می شود؛ اما هنگ امی که هزینه ها از منافع فراتر روند، روابط به تدریج متوقف و در نهایت پاشیده می شود. اگر شخص معتقد باشد که سرمایه گذاری ( هزینه های ارتباطی ) عواملی همچون پول، وقت و احساسات با عواملی نظیر محبت و امنیت ( پاداش های ارتباطی ) جبران می شوند، آن زمان است که شخص مای ل به ادامه رابطه خواهد بود. اما اگر شخص، دهنده محض و شریك و همسر او، گیرنده محض باشد، این رابطه احتمالا قطع خواهد شد. اثر درمان های موفق زناشویی بر حداکثرسازی جنبه های پاداش دهندۀ روابط و به حداقل رساندن موانع تأکید دارند ( رحیمی و همکاران، 1395 :153 ).
از دیدگاه نظریه مبادله اجتماعی نای روابط بین زن و شوهر نیز نوعی مبادله است که از ابتدای زندگی شروع می شود. اگر حقوق متقابل آنها را پاداش و هزینه بدانیم، زندگی آنها بر مدار مبادله متقابل جریان می یابد. از طرف دیگر عدم برابری هزینه و پاداش برای زوجین به احساس بی عدالتی و نابرابری در مبادله و در نهایت به گسست روابط متقابل زوجین منجر می شود ( ریاحی، 1386 ). بر اساس این نظریه، هرچه پاداش هایی که یکی از زوجین از زوج دیگر دریافت می کند، از پاداش هایی که پرداخت می کند کمتر باشد ( به طور واقعی یا خیالی ) و یا هزینه های پرداختی یکی از زوجین به زوج دیگر، یا حتی کل خانواده بیشتر از حد واقعی یا مورد انتظار باشد، حالت زیان دیدگی به فرد دست می دهد. در این وضعیت، او خود را در مقام یک فرد زیان دیده می بیند که پایان دادن به رابطه زناشویی یکی از راه حل های اساسی برای دستیابی به پاداش یا حداقل فرار از پرداخت هزینه های بیشتر است .
عوامل تقویت پیوند اجتماعی
از نظر نای، خانواده از طریق چهار عامل باعث تقویت پیوند اجتماعی می گردد:
1- نظارت درونی : از طریق جامعه پذیری کودک و ایجاد وجدان؛ یعنی درونی کردن هنجارها، ارزشها و نیز احساس شرم و گناه در صورت کجرفتاری، به علت رابطه نوجوانان با پدر و مادر و تنبیه و سرزنش از جانب آنها واقع می گردد؛
2- نظارت غیرمستقیم : میل به اینکه مطابق با انتظارات خانواده رفتار کرده، باعث رنجش و ناراحتی آنها نشود. این امر بستگی به وابستگی عاطفی فرد با خانواده دارد؛
3- نظارت مستقیم : تنبیه و محدودیت مستقیم ازجانب خانواده. برای مثال میزان آزادی جوانان یا نوجوانان، نظارت بر زمانی که بیرون از منزل میگذرانند، انتخاب دوستان و نوع سرگرمیها؛
4- ارضای نیازها : توانایی خانواده در تأمین زندگی، فراهم کردن امکانات موفقیت در آینده برای نوجوانان.
به اعتقاد نای برخی از خانواده ها در تحقق این امور موفقتر از بقیه هستند و در نتیجه بیشتر می توانند نوجوان و جوان را با جامعه همنوا سازند ( فاطمی و همکاران، 1395). در حالیکه خانوادههایی که چنین تواناییهایی را ندارند کمتر میتوانند از نوجوانان خود انتظار همنوایی داشتهاند. نای اضافه میکند که فروپاشی خانواده کم اهمیتتر از خوشحالی و خوشبختی خانواده است؛ یعنی خانوادهای که پر از تشنج و اختلاف است میتواند نقش مهمی در کجرفتاری نوجوانان بازی کند. اما نوجوانی که در خانواده طلاق گرفته ولی آرام زندگی کند وضعیت بهتری دارد (ممتاز، 1381: 123).
نظریه کنترل اجتماعی
نظریه ی کنترل اجتماعی، تاریخی طولانی دارد و این عقیده که ارتکاب رفتار منحرفانه توسط جوانان به علت فقدان کنترل اجتماعی است برای مدتی قابل قبول بوده است کنترل عبارت است . از توان اعمال قدرت، هدایت یا بازداشتن اعمال دیگران کنترل در . موارد مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، قضایی و ... دارای کاربرد است .
نای (1985) ، هرشی (1969) ، الیوت (1988) بر سازمان های کنترل اجتماعی مانند خانواده و مدرسه تمرکز کرده اند و بر این باورند که جوانان به علت فقدان یا تضعیف نیروهای کنترل اجتماعی مرتکب اعمال بزهکارانه می شوند .
به عبارت دیگر آنها معتقدند که هنگامی که کنترل اجتماعی به اندازه ی کافی قوی باشد از وقوع کجروی جلوگیری می شود اما زمانی که کنترل های داخلی و خارجی ضعیف باشد یا اینکه از میان رفته باشد رفتار کجروانه خود را نشان می دهد . آنها در مورد این تعلقات فرد به سازمان های اجتماعی از جمله خانواده و مدرسه تمرکز کردند و بر این باورند که جوانان به علت فقدان یا تضعیف نیروهای کنترل اجتماعی مرتکب اعمال بزهکارانه می شوند و معتقدند چنین تعلقاتی معمولاً به وسیله ی کنش متقابل میان فرزندان و والدین و میزان و کیفیت این کنش و همچنین کنش متقابل میان دانش آموزان و معلمان سنجیده می شود .