نظریه مراحل نوعدوستی جان پیلیاوین
از نظر دورکیم، نوعدوستی یک تزیین دلپذیر برای زندگی اجتماعی نیست بلکه برای همیشه، مبنای اساسی آن خواهد بود (پیلیاوین و چارنگ،1991).
جان پیلیاوین ( Piliavin ) بر مبنای نظریه مبادله اجتماعی ، یک نظریه پنج مرحله ای مطرح ساخته و معتقد است رفتار نوع دوستانه در فرآیند مراحل زیر شکل می گیرد (پیلیاوین,1972 :507).
1- آگاهی از وضعیت اضطراری
بر اساس این نظریه، رفتار نوعدوستانه پیش از هر چیز مستلزم آگاهی از وضعیت های اضطراری است. طبیعی است که ما فقط در صورتی می توانیم به دیگران کمک کنیم که بدانیم آنان واقعاً به کمک نیازمندند.
اگر فرد حس کند که این فرد مقابل در وضعیت اضطرار نیست و در شرایط عادی بسر می برد کمک نخواهد کرد .
2- تحریک
دومین مرحله این مدل، تحریک هیجانی است. حالت های اضطراری به لحاظ فیزیولژیکی تحریک کننده اند. طبیعی است که تا فرد به لحاظ فیزیولژیکی تحریک نشده باشد، دست به هیچ اقدامی نخواهد زد.
در این مرحله فرد کمک خواه باید انگیزش هیجانی در فرد کمک کننده ایجاد کند مثلا گریه کند ، لباس های کثیف داشته باشد ، غذا از سطل آشغال بردارد و ... تا فرد کمک کننده را تحریک کرده و به کمک کردن متقاعد کند .
3- تفسیر علایم و برچسب زنی به تحریک
صرف تحریک، برای تصمیم گیری به مداخله یا عدم مداخله کفایت نمی کند و لازم است این تحریک، تفسیر گردد.
بعد اینکه فرد کمک خواه ، کمک کننده را تحریک هیجانی کرد باید فرد کمک کننده این شرایط را تفسیر به اضطرار کرده و در این شرایط فرد را لایق کمک بداند .
تعداد افراد حاضر در موقعیتی که نیاز به کمک دارد نیز یک عامل میانجی در تصمیم فرد برای کمک است، جایی که هرچه افراد بیشتری حضور داشته باشند، به دلیل کاهش مسئولیت شخصی درک شده، احتمال کمتری وجود دارد که یک فرد خاص کمک کند. این به عنوان انتشار مسئولیت شناخته می شود، جایی که مسئولیتی که فرد در قبال فرد یا افراد نیازمند احساس می کند بر تعداد تماشاگران تقسیم می شود. عامل دیگری که مطرح می شود، نگرانی از ارزیابی است که صرفاً به ترس از قضاوت شدن توسط سایر تماشاگران اشاره دارد. در نهایت، جهل کثرت گرایانه نیز ممکن است منجر به عدم مداخله کسی شود. این به اتکا به واکنش دیگران، قبل از اینکه خودتان واکنش نشان دهید، اشاره دارد .
مردم همچنین تمایل بیشتری به کمک به افراد در گروه اجتماعی خود، یا "در گروه" خود دارند. با احساس هویت مشترک با فردی که نیاز به کمک دارد، نوعدوست به احتمال زیاد کمک می کند، بر این اساس که فرد زمان و انرژی بیشتری را به رفتار کمک در افراد گروه خود اختصاص می دهد. برچسب زدن به فرد دیگری به عنوان عضوی از "درون گروه" منجر به احساس نزدیکی بیشتر، برانگیختگی عاطفی، و افزایش احساس مسئولیت شخصی در قبال رفاه دیگران می شود که همه اینها انگیزه را برای انجام رفتارهای اجتماعی افزایش می دهد.
4- محاسبه هزینه - پاداش
چهارمین مرحله مدل , محاسبه هزینه - پاداش است که طی آن فرد به طور شناختی, هزینه ها و پاداش های مداخله یا عدم مداخله را بررسی می کند.
افرادی که در روابط اجتماعی, تحلیل هزینه - پاداش مادی می کنند، کمتر تمایل به رفتار نوعدوستانه دارند چرا که رفتار نوعدوستانه معمولا با پاداش مادی همراه نیست.
اما افرادی که تحلیل هزینه فایده را غیر مادی و معنوی تفسیر می کنند به طور معمول تمایل به کمک کردن بیشتری از خود نشان می دهند .
علاوه بر این، پیلیاوین و همکاران (1981) خاطرنشان کردند که افراد احتمالاً پاداش خود را به حداکثر میرسانند و هزینههای خود را در هنگام تعیین اینکه آیا در یک موقعیت کمک میکنند یا خیر، به حداقل میرسانند - یعنی افراد بهطور منطقی خودانگیخته هستند. اگر هزینه کمک کم باشد (یعنی حداقل زمان، یا حداقل تلاش)، اگر کمک کردن واقعاً به نحوی برای فرد کمک کننده مفید باشد و اگر پاداش ارائه کمک زیاد باشد، رفتار اجتماعی اجتماعی بیشتر رخ می دهد. اگر کمک کردن به نفع فردی باشد، به احتمال زیاد این کار را انجام خواهند داد، به خصوص اگر هزینه عدم ارائه کمک زیاد باشد.
5- تصمیم گیری برای رفتار نوعدوستانه
فرد با لحاظ کردن کلیه جوانب به مرحله پنجم، یعنی تصمیم گیری می رسد که رفتار نوعدوستانه انجام دهد یا نه.
تصمیم به کمک کردن نیازمند عادی نبودن شرایط کمک می باشد مثلا ما در جایی باشیم که همه اهالی فقیر باشند مثل آفریقا ، آنجا فرد کمک کننده در کمک کردن مردد می گردد . ولی در لندن ممکن است فرد برای پرواز با هواپیما تقاضای کمک کند و فرد کمک کننده متقاعد به کمک شود .
به اعتقاد پیلیاوین ، افراد ناظر در هنگام مواجهه باحالت های اضطراری به سرعت هزینه ها و پاداش های نوعدوستی و بی تفاوتی را بررسی می کنند. درصورتی که هزینه کمک کردن پایین و هزینه کمک نکردن بالا باشد فرد ناظر اقدام به نوعدوستی خواهد کرد و درصورتی که هزینه کمک کردن بالا و هزینه کمک نکردن پایین باشد فرد ناظر با بی تفاوتی از کنار صحنه خواهد گذشت.
پیلیاوین (1972) و بیرهوف (1384) معتقدند مردان نوعدوست تر از زنان هستند .
هر آنچه از روانشناسی می خواهید را در این وبلاگ بجویید .