مبانی نظری حافظه رویدادی یا حافظه اپیزودیک
حافظه اپیزودیک یا حافظه رویدادی (Episodic memory) خاطره شخص از یک واقعه خاص است. از آنجا که هر فرد دیدگاه و تجربه متفاوتی از یک واقعه دارد، خاطره اپیزودیک وی از آن واقعه بی نظیر است. حافظه اپیزودیک دستهای از حافظه بلند مدت که شامل به خاطر سپردن رویدادها، موقعیتها و تجربیات خاص است. خاطرات شما از اولین روز مدرسه، اولین بوسه، حضور در جشن تولد یک دوست و فارغ التحصیلی برادرتان، همه نمونههایی از خاطرات اپیزودیک است. علاوه بر یادآوری کلی شما از خود رویداد، شامل خاطرهای از مکان و زمان وقوع آن رویداد نیز میشود.
آنچه که محققان از آن به عنوان حافظه زندگینامه (autobiographical memory) یا خاطرات شما از تاریخچه زندگی شخصی شما یاد میکنند، با این حافظه رابطه نزدیک دارد. همانطور که میتوانید تصور کنید، خاطرات اپیزودیک و زندگینامهای نقش مهمی در هویت شخصی شما دارند.
حافظه رویدادی یا همان حافظه ی اپیزودیک ( Episodic memory ) به نوعی از حافظه در انسان اشاره دارد که تجربههای ویژه شخصی را ذخیره میکند. حافظه رویدادی به همراه حافظه معنایی دو مقوله حافظه آشکار را تشکیل میدهند.
حافظه رویدادی ، توانایی یادآوری رویدادهای تجربه شده شخصی مرتبط با زمان و مکان خاص است .
حافظهٔ رویدادی یا حافظهٔ رویدادهای ویژه شامل خاطرات ما از تجارب شخصی خودمان است، 'نوعی فیلم ذهنی از آنچه دیده یا شنیدهایم'. به سخن دیگر، حافظهٔ رویدادی شامل اتفاقاتی است که در زندگی ما رخ دادهاند و به زمان و مکان خاصی وابسته هستند. برای نمونه، وقتی به یاد میآوریم که در میهمانی شب گذشته چه کسان تازهای را ملاقات کردیم یا در آخرین روز جمعهای که به کوه رفتیم چه منظرههای تازهای را دیدیم، خاطرات رویدادهای ویژه را به یاد میآوریم. اگر کسی از ما بپرسد که در آخرین جمعهای که به کوه رفتیم چه منظرههای تازهای را دیدیم، ما عموماً صحنههای آن روز تعطیل را در کوهستان در پیش خود مجسم میکنیم و به یاد میآوریم که چه چیزهایی را دیدهایم؛ بنابراین، تصاویر ذهنی در حافظهٔ رویدادی نقش مهمی ایفاء میکنند. همچنین سرنخها یا نشانههای مربوط به زمان و مکان به ما کمک میکنند تا اطلاعات را از این بخش حافظه بازیابیم.
انسانها یک “سیستم حافظه اپیزودیک” اختصاصی را برای بازنمایی شناختی رویدادهای خاص گذشته اجرا میکنند چراکه بخش بزرگی از هستی شناسی اجتماعی ما به بازنمایی تاریخ متکی است. در حالی که سایر سیستمهای حافظه به ما امکان میدهند به سادگی آنچه را که در گذشته اتفاق افتاده است بدانیم، حافظه اپیزودیک نیز به ما امکان میدهد بدانیم که چگونه این اتفاق برای ما افتاده است. وقتی یک رویداد گذشته را به یاد میآوریم، نه تنها آن رویداد را به یاد میآوریم، بلکه می دانیم که آن را تجربه کردهایم. به عبارت دیگر، حافظه اپیزودیک به ما این امکان را میدهد که شاهد گذشته باشیم. مثل وقتی فیلمی را با نگاه انتقادی می بینیم.
حافظه اپیزودیک، خاطرات را همراه با اطلاعاتی در مورد زمان و مکانِ رویداد، همچنین اطلاعاتی در مورد عواطف و پرسش هایی نظیر چه کسانی، چرا و چگونه در بر می گیرد. به این علت که تمرکزِ حافظه اپیزودیک بر چیزهایی است که برای شخص روی داده اند، آن را حافظه اتوبیوگرافیکال (شرح حال خود) نیز می نامند. تحقیقات زیادی در زمینه حافظه اپیزودیک در روانشناسی شناختی و علوم اعصاب اخیراً بر شباهتهای عصبی شناختی بین “به خاطر سپردن گذشته” و “تصور آینده” متمرکز شده است. با این حال، به نظر میرسد گاهی اوقات در این پژوهش، فراموش میشود که یادآوری گذشته و تصور آینده، آشکارا و به طور اساسی فعالیتهای متفاوتی هستند حتی اگر این ظرفیتها ممکن است یک بستر عصبی-شناختی مشترک داشته باشند، آنها باید به وضوح تحت فشارهای انتخاب متفاوتی قرار داشته باشند: گذشته نقش اساسی متفاوتی در زندگی ما نسبت به آینده ایفا میکند.
تصور کنید که یک دوست قدیمی دانشگاه تماس تلفنی با شما برقرار میکند. شما یک روز برای شام دور هم جمع میشوید و عصر را با یادآوری لحظات سرگرم کننده بیشماری از روزهای دانشگاه خود سپری میکنید. خاطرات شما از همه آن وقایع و تجربههای خاص نمونههایی از حافظه اپیزودیک است. این خاطرات اپیزودیک از این جهت مهم هستند که به شما اجازه میدهند تجربیات شخصی خود را که قسمت مهمی از زندگی شما هستند به یاد آورید. این خاطرات به شما احساسی از تاریخچه شخصی و همچنین سابقه مشترک با سایر افراد زندگی شما را میدهد.
حافظه اپیزودیک یادآور رویدادهای روزمره (مانند زمان ها، جغرافیای مکان، احساسات مرتبط و سایر اطلاعات زمینه ای) است که می تواند به صراحت بیان یا برانگیخته شود. مجموعه ای از تجربیات شخصی گذشته است که در زمان ها و مکان های خاص رخ داده است. برای مثال جشن هفتمین سالگرد. همراه با حافظه معنایی، مقوله حافظه آشکار، یکی از دو بخش اصلی حافظه بلند مدت (دیگری حافظه ضمنی) را در بر می گیرد. اصطلاح "حافظه اپیزودیک" توسط اندل تولوینگ در سال 1972 ابداع شد و به تمایز بین دانستن و به خاطر سپردن اشاره دارد: دانستن حافظه واقعی (معنی) است، در حالی که یادآوری احساسی است که در گذشته (اپیزودیک) واقع شده است.
حافظه رویدادی، بخشی از حافظه طولانی مدت و ضمنی (ناخودآگاه) است که مسئول دانستن نحوه انجام کارها و فعالیتهاست. به این معنا که وقتی ما مهارتهای حرکتی را میآموزیم، این بخش بیشتری تحرک را دارد.
این نوع حافظه شامل تفکر آگاهانه (یعنی خودآگاه – خودکار) نیست و تنها با تمرین و تکرار است که آموزهها را ذخیره میکند. به عنوان مثال، حافظه رویدادی شامل دانش نحوه دوچرخه سواری میشود.
حافظه اپیزودیک در مقابل حافظه معنایی
اصطلاح حافظه اپیزودیک برای اولین بار توسط اندل تولوینگ در سال 1972 برای ایجاد تمایز بین دانستن اطلاعات واقعی (حافظه معنایی) و به خاطر سپردن وقایع از گذشته (حافظه اپیزودیک) مطرح شد.
همانطور که اندل تولوینگ در سال 1972 تعریف کرد، حافظه اپیزودیک مکمل حافظه معنایی به عنوان شکلی از حافظه اعلامی است. اگرچه توصیف اولیه تولوینگ از حافظه اپیزودیک مستلزم به خاطر سپردن سه رویداد: چه چیزی، کجا و چه زمانی است؛ از آن زمان برای شامل احساس خودآگاهی و تجربه آگاهانه که همچنین ذهنی است (به نام آگاهی خودکار) تجدید نظر شده است. به عبارت دیگر، علاوه بر یادآوری حقایق یک رویداد گذشته، شخص نیاز به «سفر ذهنی در زمان» دارد و به یاد داشته باشد که آنها کسانی بودند که شاهد آن رویداد بودند. هیپوکامپ نقش کلیدی در شکل گیری و بازیابی حافظه اپیزودیک ایفا می کند. آتروفی این ناحیه و ساختارهای تشکیل هیپوکامپ مرتبط یکی از ویژگی های بارز بیماری آلزایمر است، اگرچه حافظه اپیزودیک نیز با افزایش سن طبیعی به طور چشمگیری کاهش می یابد.
حافظه اپیزودیک همراه با حافظه معنایی (Semantic Memory) بخشی از تقسیم حافظه است که به عنوان حافظه صریح یا بیانی شناخته میشود. حافظه معنایی بر دانش عمومی در مورد جهان متمرکز و شامل حقایق، مفاهیم و ایدهها است. از طرف دیگر، حافظه اپیزودیک شامل یادآوری تجربیات خاص زندگی است.
بعد از سن 50-45 سالگی عملکرد حافظه رویدادی ضعیف میشود ولی افزایش سن با عملکرد حافظه معنایی رابطهای ندارد. افت در عملکرد حافظه رویدادی میتواند با کاهش کارآیی مغز، تفاوتهای مرتبط با سن در ظرفیت حافظه فعال، سرعت پردازش و عملکردهای بازداری قابل تبیین باشد.
حافظه معنایی
حافظه معنایی بخشی از حافظه آشکار بوده و مسئول ذخیره اطلاعات درباره جهان پیرامون ما است. به این معنا که هرآنچه دانش در مورد معنای کلمات و یا اطلاعات عمومی داریم، در این بخش ذخیره سازی میشوند.
به عنوان مثال، لندن پایتخت انگلستان است. این بخش از حافظه بلند مدت، شامل تفکر آگاهانه است و فرد را به اندیشیدن مجاب میکند. دانشی که در حافظه معنایی داریم بر «دانستن این موضوع» متمرکز است (یعنی اظهاری است).
انواع خاطرات اپیزودیک
انواع مختلفی از خاطرات اپیزودیک وجود دارد که افراد ممکن است داشته باشند.
رویدادهای خاص
اینها شامل خاطرات لحظههای خاصی از تاریخ شخصی یک فرد است. یادآوری اولین بوسه خود نمونهای از یک خاطره اپیزودیک خاص است.
حقایق شخصی
دانستن اینکه رئیس جمهور سالی که ازدواج کردهاید، مدل اولین اتومبیلتان و نام رئیس اول شما همه نمونههایی از خاطرات اپیزودیک واقعیت شخصی هستند.
رویدادهای عمومی
به یاد آوردن اینکه بوسه چه حسی دارد نمونهای از این نوع حافظه عمومی است. شما هر یک از بوسههایی را که به یاد داشتهاید به خاطر نمیآورید. اما می توانید احساسات خود را بر اساس تجربیات شخصی خود به یاد بیاورید.
خاطرات فلاش لامپ
خاطرات فلاش لامپ “عکسهای فوری” زنده و مفصلی هستند که مربوط به کشف اخبار به ویژه مهم هستند. بعضی اوقات ممکن است این لحظات کاملاً شخصی باشد، مانند لحظه ای که فهمید مادربزرگت فوت کرده است. در موارد دیگر، این خاطرات ممکن است توسط بسیاری از افراد در یک گروه اجتماعی به اشتراک گذاشته شود. لحظاتی که از سقوط هواپیما اکراینی یا حملات مربوط به مجلس مطلع شدید، نمونه هایی از خاطرات فلاش لامپ مشترک است.
نمونههایی از خاطرات اپیزودیک
برخی از نمونههای خاطرات اپیزودیک ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- خاطره شما از سفر اخیرتان به شمال
- جایی که بودی وقتی فهمیدی عزیزی درگذشته است
- یادآوری شماره تلفن همراه قدیمی خودتان
- خاطره شما از اولین روز کارتان
- خاطرهای از اولین قرار ملاقات با شریک زندگیتان
به یاد داشته باشید، حافظه اپیزودیک هر شخص از یک واقعه کاملاً منحصر به فرد است. حتی سایر افرادی که تجربه مشابهی داشته اند ممکن است خاطرات کمی متفاوت از آنچه اتفاق افتاده داشته باشند.
تحقیقات در مورد حافظه رویدادی
محققان دریافتهاند که حافظه اپیزودیک همچنین میتواند با حافظه معنایی وابسته باشد. در انجام وظایف یادگیری، شرکت کنندگان هنگام مطابقت اطلاعات جدید با دانش قبلی، عملکرد بهتری داشتند. که نشان می دهد دانش معنایی یک کار نوعی چارچوب برای یادگیری دورهای جدید فراهم میکند.
از شرکت کنندگان خواسته شد قیمت اقلام مواد غذایی را به خاطر بسپارند. کسانی که در گروه کنترل بودند، بهتر می توانستند این قیمتها را به یاد بیاورند، وقتی اطلاعات جدید با خاطرات اپیزودی موجود در مورد قیمت مواد غذایی متناسب بود. شرکت کنندگان مبتلا به فراموشی، در به خاطر سپردن اطلاعات جدید عملکرد بسیار بدتری داشتند زیرا از گذشته خود به اطلاعات اپیزودی دسترسی نداشتند.
برعکس، محققان همچنین دریافتهاند که خاطرات اپیزودیک نیز در بازیابی خاطرات معنایی نقش دارند. در آزمایشاتی که از شرکت کنندگان خواسته شد لیستی از اقلام را در دستههای خاص تهیه کنند. کسانی که قادر به تکیه بر خاطرات اپیزودی بودند از اشخاصی که به حافظه های اپیزودی دسترسی نداشتند عملکرد بهتری داشتند.
مطالعات همچنین نشان میدهد که تفاوتهای جنسیتی در حافظه اپیزودیک وجود دارد. به عنوان مثال، تحقیقات نشان داده است که زنان تمایل دارند در تستهای عملکرد حافظه اپیزودیک، به ویژه در حافظه اپیزودیک مبتنی بر کلام، از مردان پیشی بگیرند.
خاطرات اپیزودیکی را که حفظ میکنید و دلایلی که احتمالاً آن تجربههای خاص زندگی را به خاطر می آورید، در نظر بگیرید. سپس، در نظر بگیرید که چگونه میتوانید این اطلاعات را در مورد چیزهایی که امروز می خواهید بهتر به خاطر بسپارید، مانند نام افرادی که ملاقات میکنید، به کار ببرید.