تری موفیت در سال ۱۹۹۳ نظریه ای را مطرح نمود که نه فقط مفاهیم گرفته شده از زیست ­شناسی، روانشناسی و جامعه شناسی را باهم تلفیق می کند، بلکه همچنین تبیین بزهکاری و جرم را از منظر رویکرد تکاملی به هم نزدیک می کند.

از نظر موفیت همه­ ی مجرمین، رفتار مجرمانه را از سنین اولیه شروع نمی کنند. برخی از آن­ها تا سنین نوجوانی شان از قوانین سرپیچی نمی کنند و آدم های سر به راهی هستند. حتی برخی رفتار ضداجتماعی و بزهکارانه را از دوره­ی بزرگسالی شروع می کنند. وی به بررسی این مسأله پرداخت و مطالعاتش نشان داد که متخلفان به دو دسته تقسیم می شوند: متخلفان پایدار در دوره­ ی زندگی ( متخلفان دائمی ) و متخلفان محدود به دوره­ی نوجوانی ( سیگل و ولش، ۲۰۱۱: ۱۲۳).

متخلفان دائمی، کسانی هستند که تخلف را از اوایل زندگی شروع کرده، در دوره ­ی نوجوانی آن را با شدت بیشتری ادامه داده و در دوره­ ی بزرگسالی نیز این روند را پی می گیرند، یعنی همواره اثری از جرم و بزهکاری در زندگی آنها ملاحظه می گردد. متخلفان محدود به دوره­ ی نوجوانی، در طول دوره­ ی نوجوانی اقدام به انجام تخلف نموده، برای دوره­ی زمانی کوتاهی این کار را انجام داده و وقتی که وارد دوره­ی بزرگسالی شدند آن را کنار می گذارند. در حالی که دوام و پایداری برای فهم تخلف پایدار دوره­ی زندگی مهم است، انفصال و ناپیوستگی مفهوم کلیدی در فهم تخلف محدود به دوره­ی نوجوانی است. موفیت با مطرح کردن این دو نوع تخلف، استدلال می کند که هر دو نوع تخلف برای تبیین نظری اش ضرورت دارند ( ترنر و بلوینس، ۲۰۰۹: ۳۴۳).

علل نظری تخلف پایدار از اوایل دوره­ ی زندگی شناسایی شد. به طور خاص، موفیت بیان کرد که هم وقوعی تولد فرد با نقص های روانی-عصبی و ناتوانی والدین در انجام مسؤولیت های والدگری شان ( ضعف جامعه پذیری والدین ) این احتمال را افزایش می دهد که افراد مسیر تخلف پایدار دوره­ی زندگی را شروع نمایند. قابل ذکر است که تجربه کردن یکی از این عوامل خطر به تنهایی، احتمالاً فرد را در مسیر تخلف پایدار قرار نمی دهد؛ در عوض، وجود این دو عامل باهم است که احتمال شروع مسیر تخلف از ابتدای زندگی را ممکن می سازد (همان: ۳۴۳). به علاوه، خزانه یا منبع اعمال خلاف این گروه، متنوع و شامل خشونت بین شخصی نیز می شود ( پیکوئرو و همکاران، ۲۰۰۷: ۳۱).