نظریه مسیرهای بزهکاری رولف لوبر
رولف لوبر ( Rolf Loeber ) و همکارانش (۱۹۹۸؛۱۹۹۹) یک مدل خط سیر سه گانه ای را ارائه دادند که هم مشکلات رفتاری قبل از بزهکاری و هم اعمال بزهکارانه را باهم ترکیب می کند تا توصیف نماید که کدام گروه از جوانان در معرض بیشترین خطر تبدیل شدن به متخلفان حرفه ای و مزمن قرار دارند.
۱- مسیر تضاد اقتدار در سنین ابتدایی با رفتار لجوجانه و مخالفت با والدین شروع می شود. این رفتار منجر به مقاومت و دفاع ( انجام دادن کارها به شیوه ی خاص خود یا نافرمانی ) و سپس به اجتناب از اقتدار ( بیرون ماندن تا دیروقت، فرار از مدرسه و فرار از خانه ) منتهی می شود.
این مسیر با قدرت در سن کم با رفتار لجوجانه آغاز میشود و منجر به خودسری و سپس نافرمانی و تمرد از اقتدار و مخالفت با والدین و نافرمانی که منجر به جرایم خطرناکتر مانند مصرف موادمخدر میشود.
۲- مسیر پنهان که با رفتارهای پنهانی مانند ( دروغگویی، سرقت از فروشگاه ) شروع شده و به خسارات مالی مانند ( ایجاد آتش سوزی و خرابکاری ) منجر می شود و سرانجام با افزایش سریع و جدی اشکال خلافکاری مانند سرقت تفننی اتومبیل، جیب بری، دله دزدی، کشیدن چک بی محل، استفاده از کارت های اعتباری دزدی، سرقت ماشین، قاچاق مواد مخدر و شکستن و وارد شدن خاتمه می یابد.
این مسیر با رفتار فریبکارانه کم اهمیت شروع شده و منجر به تخریب اموال شده و سرانجام به اشکال خطرناکتر بزهکاری، مانند گردش با خودروی مسروقه، دزدی، فروش مواد مخدر و... تبدیل میشود.
۳- مسیر آشکار با اعمال پرخاشگرانه و خشن مانند ( آزار و اذیت دیگران، زورگویی ) شروع می شود و منجر به درگیری فیزیکی و سپس خشونت مانند ( حمله به دیگران، دزدی مسلحانه ) می گردد ( سیگل، ۲۰۱۲: ۳۱۷).
این مسیر شامل تشدید اعمال پرخاشگرانه است که با پرخاشگری شروع و منجر به نزاع بدنی (درگیری و نزاع خیابانی گروههای بزهکار) و سپس خشونت (حمله به افراد و سرقت همراه با اعمال خشونت) خواهد شد.
از نظر لوبر، رشد افراد می تواند در بیشتر از یک مسیر اتفاق بیفتد و برخی از جوانان در هر سه مسیر می توانند ترقی کنند. به علاوه، بیشتر متخلفان افرادی هستند که در مسیرهای مختلف و چندگانه، به ویژه در قالب نمایش رفتارهای آشکار و پنهان قرار می گیرند ( پیکوئرو و همکاران، ۲۰۰۷: ۳۲).
اگرچه برخی از متخلفان پایدار ممکن است در یک نوع از رفتار حرفه ای شده باشند، سایرین در اعمال مجرمانه و رفتارهای ضداجتماعی متنوعی درگیر می شوند. نوجوانان و جوانان ممکن است در امتحانات تقلب کنند، در محیط مدرسه دیگران را تهدید نمایند، مواد مخدر مصرف نمایند، مرتکب دزدی شوند، ماشین سرقت کنند، و سپس از مغازه نیز دزدی کنند. بعداً که بزرگ شدند، برخی در یک عمل مجرمانهی خاص مانند قاچاق مواد مخدر حرفه ای شوند، در حالی که بقیه در یک عمل بزهکارانه ی دیگر مانند دزدی درگیر شوند. ممکن است چندین خرده گروه حرفه ای مجرمانه وجود داشته باشد ( برای مثال فاحشه ها، قاچاقچیان مواد مخدر ) که هر کدام دارای مسیر حرفه ای متمایز و خاص خود هستند ( لاری ج. سیگل، ۲۰۱۲: ۳۱۸).
فرضیه ی کلیدی مدل لوبر این است که رفتار در یک حالت منظم و نه تصادفی اتفاق می افتد. به عبارت دیگر، افراد از مراحل پایین تر نظم به مراحل بالاتر آن پیشرفت می کنند ( پیکوئرو و همکاران، ۲۰۰۷: ۳۲).
پژوهش لوبر و همکارانش نشان داد که هر یک از این مسیرها ممکن است منجر به آن شود که یک فرد جوان به زندگی منحرف طولانیمدت روی بیاورد. بزهکاری همگام با طی مسیر زندگی توسط کودک در واقع تشدید میشود و آخرین نتیجه این پژوهش این بود که رفتارهای ضداجتماعی تکبعدی نبوده، بلکه متنوعاند و به متخلفان اجازه میدهند که در هنگام تبدیل شدن از بزهکار به مجرم، بیش از یک مسیر را طی کنند ( معظمی،1388).