تربیت جنسی در محیط آموزشی از منظر اسلام
تربیت جنسی یکی از انواع تربیت است که در کنار سایر اقسام تربیت همچون تربیت اجتماعی، تربیت عقلانی، تربیت اخلاقی، تربیت مدنی و تربیت سیاسی قابل طرح است. در مورد اینکه مراد از تربیت جنسی چیست دیدگاه های متفاوتی وجود دارد؛ بعضی از پژوهشگران در این حوزه بر این باورند که تربیت جنسی ارائة یک سلسله اطلاعات ضروری روانشناختی، جسمانی و دینی درباره مسائل جنسی مربوط به هر فرد است ( فرمهینی فراهانی، 1386 ،ص 1).
در مقابل عده ای تربیت جنسی را اینگونه بیان کرده اند که زمانی که زمینه ها و عواملی که مربوط به مسائل جنسی است، طوری فراهم شود که استعدادهای شخصی در جهت رسیدن به کمال اختیاری فرد، شکوفا شود و او را برای رسیدن به کمال مطلوب، یاری کند آن وقت تربیت جنسی محقق شده است ( ثابت، 1396 ،ص 44 ).
بنابراین تربیت جنسی عبارت است از آن اقدامات و اطلاعات روانشناختی که مورد قبول آموزه های دینی باشد و با روح حاکم بر دین ناسازگار نباشد.
تربیت جنسی، تربیت انسانها در دورههای رشد کودکی، نوجوانی و جوانی است. آمادگی روانی برای ازدواج و داشتن یک زندگی سالم خانوادگی برای آنها، ضرورت توجه به احکام دینی را ایجاب میکند.
اسلام، دینی است که به همه جوانب زندگی انسان توجه دارد، لذا تربیت جنسی نیز از نظر اسلام دور نمانده است و بزرگان، ائمه و قرآن راهکارهایی برای تربیت جنسی کودکان ارائه کردهاند. آموزههای دینی مسائل جنسی را مورد بررسی قرار داده و با پرورش استعدادهای افراد جامعه، کمک شایانی را به ارتقای سطح سلامت و تحقق اهداف عالی تعلیم و تربیت کرده است و از انحرافات جنسی جلوگیری نموده است.
هدف اصلی از تربیت جنسی قرب الهی است. فرد زمانی که از فشار غریزهجنسی در امان باشد میتواند با خیالی آسوده به تفکر و عبادات بپردازد. تربیت جنسی کودکان در عصر حاضر یکی از دغدغههای اصلی خانوادههاست این نوع تربیت زیر مجموعهای از نظام تعلیم و تربیت است و در اسلام نیز این تربیت مورد توجه قرار گرفته است.
تعریف مناسبی که میتوان از تربیت جنسی ارائه کردهاند این گونه است: «فرد در دورههای رشد کودکی، نوجوانی و جوانی به گونهای پرورده شود و آموزش ببیند که با جنسیت خود آشنا گردد و آنها را بپذیرد، قدردان وجود خویش باشد و به آن افتخار کند، نقش مذکر یا مؤنث بودن از لحاظ اجتماعی را یاد بگیرد، و احکام و آداب دینی در ارتباط با مسائل جنسی مربوط به خود و روابط با همجنس و جنس مخالف را فرا گیرد، آمادگی روانی برای ازدواج و تشکیل خانواده را پیدا کند، با مسائل مربوط به زندگی خانوادگی و روابط با همسر آشنا گردد و در سایهی آن، به آرامش برسد و به گونهای توانمند شود که عواطف و فعالیتهای جنسی خویش را در جهت قرب الی الله و جلب خشنودی خداوند، به کار گیرد».
تربیت جنسی یکی از نقشآفرین ترین مباحث در رشد سالم در مراحل مختلف رشدی انسان است به صورتی که یک فرد برای داشتن زندگی سالم و بدون اختلال در دورههای مختلف رشدی و قبول مسئولیت های مخصوص آن دوره، نیاز به تربیت جنسی صحیح درهر دوره دارد .
دین مبین اسلام که برنامه کاملی برای بهترین نوع زندگی دارد در این مورد هم دارای برنامه بوده و با راهکارهایی عملی ما را به سوی سلامت رشدی هدایت می کند .
شماری از مردم، به ویژه نوجوانان و جوانان، اصول و قواعد تربیت جنسی از نگاه اسلام را نمی دانند و ممکن است رفتار بهنجار جنسی درستی نداشته باشند و ناآگاهانه دست به اعمالی بزنند که حرمت شرعی دارد. در این مورد، مسئولیت آگاه سازی نوجوانان و جوانان، به عهده والدین و مربیان است. صاحب نظران نیز می توانند با پژوهش و تألیفات مناسب در زمینه تربیت جنسی به آنان کمک کنند.
اهمیت تربیت جنسی در خانواده
اولین و کوچکترین و در عین حال مهمترین نهاد تربیتی خانواده است. در این نهاد است که کودک آداب معاشرت، و قوانین زندگی اجتماعی،مهارتهای زندگی و سنت را میآموزد. در این میان والدین به عنوان نخستین آموزگاران زندگی باید در آموزش مسائل تربیتی و از جمله مسائل جنسی به کودکان دقت لازم را بنمایند.
یکی از کارکردهای مهم خانواده امر تربیت فرزندان است که دارای جنبه های مختلف است و یکی از جنبه های تربیت فرزندان، تربیت جنسی است که بدون شک از اهمیت زیادی برخوردار بوده و سلامت و سعادت افراد جامعه در گرو صحت آن می باشد؛ بنابراین نقش خانواده در ایفای تربیت جنسی فرزندان نقش مهم و سرنوشت سازی است؛ آماده سازی دختر و پسر برای زندگی سالم خانوادگی آموزش مسائل مختلف مربوط به غریزه جنسی و مسائل خانوادگی، زمینه ازدواج سالم همراه پیوند عمیق زوجین را فراهم می نماید.
جوانی که قصد ازدواج دارد، باید بداند که چگونه ابراز محبت کند و چگونه اعتماد طرف مقابل را به خود جلب کند و در مواقع سخت، چگونه غریزۀ خود را مدیریت کند. همچنین باید بداند چه مسائلی سلامت زندگی خانوادگی را تضمین می کند و چه مسائلی، آن را متزلزل می سازد از طرف دیگر، تربیت جنسی صحیح، از انحرافات جنسی زوجین و تزلزل پیوند خانوادگی، جلوگیری می کند و وقتی که زوجین قبل از ازدواج، از ارتکاب محرمات خودداری کنند، مسلماً اعتماد و اطمینان آنان به یکدیگر، بیشتر خواهد شد و همین امر، عامل مهمی در سلامت زندگی مقدس خانوادگی خواهد بود. به عبارت دیگر، آموزش ویژگی های روانی عاطفی جنس مخالف به دختر و پسر، آشنا کردن آنها با اصول ازدواج سالم و نشانگان ازدواج های غیرسالم، پرورش مهارتهای برقراری رابطه صحیح زن و مرد پس از ازدواج، آنها را برای زندگی سالم جنسی همراه با آرامش روان، پاکدامنی و پرهیز از انحرافات جنسی، آماده می سازد .
امام باقر (علیهالسلام)، برای جلوگیری از پیامدهای ناگوار کمبود محبت و اینکه فرزندان در آینده، بتواند عقده حقارت را از خود دور کنند و عکسالعمل محیطی از خود نشان دهند میفرماید: «به خدا سوگند، من در ارتباط با بعضی از فرزندانم، شخصیت او را میسازم. او را روی زانوی خود مینشانم و بسیار به او محبت میکنم. زیاد به او محبت میدهم و او را به عنوان نعمت خداوند بزرگ میبینم. با آن که این همه احترام و محبت، شایستهی فرزند دیگر من است، اما این نوع کارها را میکنم تا او به عوارضی مبتلا نشود. جان فرزند شایستهام از شرّ او مصون باشد و با او رفتاری را که برادران یوسف (علیهالسلام) با وی نمودند، ننماید.»
متاسفانه در جامعه ما، شاهد والدینی هستیم که تمایل دارند فرزندانشان را تمام وقت زیر نظر بگیرند و همهی رفت و آمدهای آنان را کنترل کنند. آنان به تصور اینکه فرزندانشان از درک و شعور بالایی برخوردار نیستند و نمیتوانند در جامعه، از عهدهی وظایف محوله خود به نحو احسن برآیند، دائماً مراقب رفتارهای آنان بوده و اجازهی هیچ گونه ابتکار عمل را به آنان نمیدهند. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز به این امر توجه کرده و میفرماید: «به هیچ وجه، فرزند خود را به نادانی و نفهمی متهم نکنید.
نکته بسیار مهمی که باید از سوی والدین رعایت شود، این است که هرگز اجازه ندهند که کودکان روابط زناشویی آنها را ببینند. پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میفرماید: سوگند به آن که جانم در دستان او است، اگر هنگام روابط زناشویی والدین در خانه، کودک بیدار باشد و آنان را بنگرد و سخنانشان را بشنود و نفس آنها را احساس کند، آن کودک رستگار نخواهد شد. اگر آن کودک، پسر باشد، زنا کار میشود، و چون دختر باشد، به زنا تن میدهد.
اهمیت تربیت جنسی در اجتماع
پیشگیری از انحرافات جنسی و ایجاد زمینه پاکدامنی در جامعه از دیگر اهداف مهم تربیت جنسی از دیدگاه اسلام است؛ برای رسیدن به این مهم، اهداف دیگر تربیت جنسی، به نحوی سهیم هستند. جمله معروف « پیشگیری، بهتر از درمان است » ، اگرچه معمولاً در مورد بیماریهای جسمی گفته میشود، ولی در امور روانی نیز جریان دارد و شاید در امور جنسی، بیشترین تأثیر را داشته باشد؛ زیرا درمان افراد مبتلا به انحراف جنسی و برگرداندن آنها به حالت طبیعی، کاری بسیار دشوار است؛ چون برگرداندن هر معتادی از عادتش مشکل است؛ امام حسن عسکری علیه السلام می فرماید : « رد المعتاد عن عادته کالمعجز، برگرداندن معتاد از عادتش، مانند معجزه است » ( مجلسی، 1413 ق،ج 75 ، ص 374).
ازطرفی انسان موجودی اجتماعی است و این مطلب، به اندازهای روشن است که به هیچ توضیحی نیاز ندارد؛ به همین سبب برخی از روانشناسان چنین عادتی را جزء فطریات انسانها قلمداد می کنند؛ ( شایان مهر، 1381 ش، ج 3، ص 238 237 ) ولی مسلم است که اگر ما به طور « انفرادی » زندگی می کردیم و از « اجتماع » بهره نمی بردیم، نه می توانستیم درست ببینیم، نه درست بشنویم و نه درست حرف بزنیم. در نتیجه برای داشتن جامعه ای پویا و سالم
نیازمند الگوی صحیح تربیت جنسی هستیم. زیرا انسانها موجوداتی ناشناخته هستند و تربیت و راهنمایی چنین موجودی نیازمند برنامهای منسجم و بدون نقص است؛ از طرفی انسانها دارای ابعاد مختلف جسمی و روحی هستند و داشتن شناختی کامل از چنین موجود پیچیده ای برای کسانی که مسئولیت تربیت جامعه را بر عهده دارند ضروری و لازم است؛ کسی که می تواند چنین برنامه ای را برای سعادت انسان تنظیم کند خالق اوست که شناخت و اطلاع کامل از امکانات وجودی او را دارد و با ارائة دستوراتی از طریق انبیاء و رسولان نقش خویش را در تربیت و راهنمایی انسان به خوبی ایفا کرده است.پ
اما در مقابل الگوهای انسانی در تربیت، به جای مدیریت صحیح در این حوزه با ارائة الگوهایی همچون همجنسگرایی و خودارضایی، موجبات انحطاط جامعة بشری را در پی داشته است.
تربیت صحیح جنسی، باعث به وجود آمدن آگاهی صحیح و داشتن توقعات بجا از هویت جنسی کودکان است. این آگاهی صحیح میتواند با تواناییهای جنسی مطابقت کامل داشته باشد. این هدف باید در دوره کودکی و نوجوانی بر آورده شود، تا فرد در سنین بزرگسالی بتواند مسئولیتهای خود را مناسب با جنسیتش انجام دهد.
پیشگیری از انحرافات جنسی
نظام تربیتی اسلام اگر به طور کامل اجرا شود خواهیم فهمید که تعالیم بسیاری در این رابطه وجود دارد. در این نظام تربیتی به تربیت حتی قبل از تولد معتقداند و پدران و مادران را نیز در مراقبت و دقت در این امرسفارش میکنند. پیشگیری در تربیت جنسی به معنای بستن راه نفوذ عوامل بروز انحراف جنسی است. علاج واقعه را باید قبل از وقوع کرد چون که هزینه درمان آن از هزینه پیشگیری خیلی بیشتر است. امام کاظم (ع) در این باره می فرمایند : « الحمیه راس الدواء » پیشگیری در راس همه داروها و درمان هاست ( مجلسی، 1413 ق،ج 63 ،ص 142 ).
غریزه جنسی از زمان تولد، در نهاد هر انسانی نهفته است نباید تصور کرد که کودکان تا زمان بلوغ، از رفتارهای جنسی، تاثیر نمیپذیرند، کودکان نیز غریزهی جنسی را در وجود خود احساس میکنند. اسلام به این مسئله نیز توجه کرده است و تاکید میکند که کودکان هم میل جنسی دارند، اما باید به تحریک آنها نپرداخت.
والدین باید از انجام دادن عمل زناشویی در جایی که کودکان نیز حضور دارند و میتوانند آن را درک کنند جلوگیری کنند تا از تحریکات جنسی خودداری شود. این خود داری باید از دوران نوزادی تا سنین نوجوانی و بعد از آن انجام شود. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میفرماید: «قسم به آن که جانم دردست اوست. اگر مردی با همسرش هم آغوش شود و در خانه، کودکی بیدار باشد و آنها را ببیند و صدا و نفس آنها را بشنود، هیچ گاه رستگار نمیشود. اگر پسر باشد یا دختر زناکار میشود.»
از آن جا که کودکان ذهن پرسش گر و کنجکاوی دارند نباید هیچ گونه زمینه انحراف را در آنها به وجود آورد. حتی لباس خواب و یا وضعیت خاص والدین در رختخواب میتواند ذهن کودک را به خود مشغول کند و زمینه ساز انحراف جنسی در کودکان شود. به همین دلیل اسلام به این مسئله توجه کرده است و خداوند در قرآن میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، باید بردگان و کودکانتان که به حد بلوغ نرسیدهاند، در سه وقت از شما اجازه بگیرند: قبل از نماز صبح، در نیم روز، هنگامی که لباسهای خود را بیرون میآورید و بعد از نماز عشاء: این سه هنگام، زمان خلوت کردن برای شماست. پس از آن، نه بر شما اشکالی وارد است، نه بر آنها که بر شما وارد شوند و آمد و شد کنند. هنگامی که کودکان شما بالغ شدند، باید همانند قبل، اجازه بگیرند. خداوند، این گونه آیات خود را برای شما آشکار بیان میکند و خداوند، دانا و حکیم است».
برهنه شدن در حضور کودکان، از دو جهت میتواند اثرات نامطلوبی بر آنها داشته باشد: از یک سو، باعث از بین رفتن حیای آنها میشود و از دیگر سو، تمایلات جنسی آنها را تحریک میکند. برهنه کردن کودکان و نگاه به عورت آنها نیز همین اثر را در مورد فرزندان دارد. امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «بدترین جای خانه حمام است؛ چرا که باعث پرده دری و آشکار شدن عورت است؛ و از طرف دیگر، حمام جای خوبی است؛ چرا که آتش جهنم را به یاد انسان میآورد و ادب حکم میکند که مرد، پسرش را با خود به حمام نبرد تا چشم فرزندش به عورت پدر نیفتد.
امام علی (علیهالسّلام) با اشاره به این که کودکان از شش سالگی به بعد، تحریک جنسی بیشتری را تجربه میکنند و دستمال کردن عورت کودک، باعث انحراف جنسی او میشود، میفرماید: «دستمال کردن زن به آلت دخترش هنگامی که به شش سالگی برسد، نوعی زناست » این عمل ممکن است در آینده توسط خود کودک انجام شود و در نتیجه باعث خود ارضائی او در بزرگسالی میشود.
با وجود این که اسلام به محبت کردن، نوازش کردن و بوسیدن کودکان توصیه کرده است، اما این رفتار، در سنین خاصی، از سوی نامحرمان منع شده است. امام علی (علیهالسّلام) میفرماید: «هنگامی که دختر به شش سالگی رسید، جایز نیست که او را مرد نامحرمی ببوسد و یا او را فشار دهد».
با توجه به دستوری که در سورهی نور، دربارهی لزوم اجازه گرفتن فرزندان در هنگام ورود به اتاق والدین آمده است، به طریق اولی خوابیدن کودکان، در بستر والدین جایز نمیباشد. از این رو، والدین باید به این امر، توجه داشته باشند که کودکان را از سنینی که میتوانند برای ورود به اتاق اجازه بگیرند، (تقریباً از سن سه سالگی) از خوابیدن در بستر خود منع کنند و در بستری جداگانه بخوابانند. بستر کودکان دختر و پسر باید در سنین خاصی، از یکدیگر جدا شود روایاتی وجود دارد که سن جدا سازی را، شش، هفت و ده سالگی میداند.
پرورش هویت جنسی نوجوان
والدین باید هویت جنسی فرزندانشان را طوری بپرورانند که دختر از دختر بودنش و ایفای نقش مادران هاش در آینده و پسر از پسر بودنش و قبول مسئولیت در قبال خانواده اش ،احساس مباهات کند و رضایت کامل داشته باشد. هویت دستاورد مهم شخصیت نوجوانی است. تشکیل هویت عبارت است از مشخص کردن اینکه چه کسی هستید، برای چه چیز ارزش قایل هستید و چه مسیری را می خواهید در زندگی دنبال کنید. نوجوانی دورهای است که هویت در آن شکل می گیرد. وقتی کودکان به سنین نوجوانی نزدیک می شوند و فرایند شکل گیری هویت در آنها شروع می شود معمولاً دیدگاهها و نظریات والدین خود را نمی پذیرند و حتی ممکن است آنها را رد کنند این فرآیند سالم و طبیعی است. گاهی هم نوجوان، نه نسبت به هویت خود احساس رضایت دارد و نه اینکه هویتی را که دیگران به او نسبت می دهند می پذیرد ( رضوی رضوانی، 1389 ،ص 42 ).
احساس هویت شخصی در نوجوانان، به تدریج بر پایه همانندسازی های گوناگون دوران کودکی، تکوین می یابد. ارزش ها و معیارهای اخلاقی کودکان تا حدود زیادی، همان هایی هستند که والدین آنها، نیز دارند. احساس عزت نفس در نوجوانان نیز از نگاه والدینشان نسبت به آنها سرچشمه می گیرد. با ورود به نوجوانی و دنیای وسیعتر آنان در دبیرستان، آنها به صورت چشمگیری به ارزشهای گروه همسالان خود و همچنین به ارزیابی های معلمان و دیگر بزرگسالان، بیشتر ارزش گذاری می کنند. از جمله راه های آسان در رسیدن به هویت جنسیتی، این است که دختر و پسر نوجوان، از شبیه کردن خود به جنس مخالف خودداری کند و به هیچ وجه، به خود اجازه ندهند که چنین رفتارهایی را داشته باشند؛ چون از نظر اسلام این عمل، حرام شمرده می شود و مبادرت به این نوع عملکردها، محرومیت دختر و پسر از رحمت های طبیعی خداوند را دنبال دارد امام علی علیه السلام می فرماید: از رسول اکرم صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود : « لعن الله المتشبهین من الرجال بالنساء و لعن المتشبهات من النساء بالرجال؛ خدا لعنت کند مردانی را که خود را شبیه زنان می کنند و زنانی که خود را شبیه مردان می سازند » ( حر عاملی، 1419 ق، ج 21 ، ص 221).
روشی دیگر برای دستیابی آسان در رسیدن به هویت یابی جنسیتی در نوجوانان، « همانندسازی » آنها با والد همجنس است. اگر چه همانندسازی، قبل از سنین بلوغ و تقریبًا از سه سالگی انجام میشود، اما به علت دگرگونیهای دوران بلوغ به این همانندسازی در این دوره، کمی مختل می شود و دوباره به شکل دیگری انجام می گیرد. لذا والدین همجنس نوجوان در این دوره، نقش مهمی دارند ( فقیهی، 1387 ،ص 13 ).
نقش خانواده در تربیت اجتماعی
افراد قبل ازورود به اجتماع، نیازمند یادگیری رفتارهای اجتماعی هستند و اجتماع انسانی به دلیل حضور زن و مرد که بطور طبیعی خواهان گرایش به یکدیگرند، نیازمند کسب آموزشهای لازم در این زمینه می باشد. این امر مهم در مرحله اول به عهده خانواده قرار گرفته و وظیفه والدین است که آموزشهای لازم را به کودکان و نوجوانان خود بدهند.
در تربیت اجتماعی، روبرو شدن با جنس مخالف یکی از مهمترین امور است که برای این باید ویژگی های جنس مخالف را برایشان توضیح داد. افراد باید بدانند که برقراری روابط تا زمانی که در حد انسانی باشد از نظر شرع ایرادی ندارد، ولی زمانی مسئله ساز است، که روابط با عواطف و احساسات وکمکم رنگ جنسی به خود گرفتن باشد، لذا شرع اسلام برای حفظ انسانیت، محدودیتهای قائل شده است که برخی دائمی و برخی مقطعی است. پوشش کامل از نامحرم جزء برنامه های دائمی است که امکان بهره وری جسمی و جنسی را از بین می برد، البته برای این که حضور اجتماعی زنان و مردان دچار مشکل نشود.
یکی دیگر از مسائلی که در رابطه با نامحرم بسیار حائز اهمیت است، صحبت کردن با نامحرم در روابط اجتماعی است. در این رابطه دوطرفه باید هوس و گناه را از رابطه سالم و انسانی جدا کنند. اسلام صحبت نکردن دو نامحرم را در غیر ضرورت بهتر دانسته است و در صورت آمیخته شدن آن با گناه، صحبت کردن با نامحرم را حرام شمرده است.
داشتن روابط دوستانه، بین دختر و پسر در شرع اسلام به دلیل عوارض نامطلوب ناشی از آن، ناپسند شمرده شده است. در حالی که برخی پسران داشتن دوست دختر را نوعی قدرت اجتماعی تلقی می کنند. و دختران نیز رابطه داشتن با پسران را نوعی جاذبه می دانند و معمولاً از این را بطه انتظار ازدواج دارند، ولی پس از برقراری رابطه، بیش از آنکه به توقعات خود دست یابند دچار آسیب های روانی، اجتماعی و تربیتی می گردند. پدر و مادر از کودکی باید نحوه برقراری
ارتباط زن و مرد را که به صورت مکمل یکدیگر و برخاسته از احترام است، آموزش دهند و در هنگام بلوغ از اختلاط نامحرمان در خانواده جلوگیری کنند و روابط دختر خاله و پسر خاله و... را عادی نمایش ندهند و به نوجوان بفهمانند که رعایت اصول اخلاقی و اجتماعی نشانه رشد فرهنگی است، می توان به اهمیت دادن نوجوان به این مسایل امیدوار بود.
زندگی اجتماعی فرزندان با دوستیابی و معاشرت با دوستان شروع می شود از این رو این امر به تدریج قوت گرفته و اثرپذیری نوجوان از گروه همسالان و دوستان خویش، بیش از تاثیر خانواده خواهد بود. والدین اگر طرح دوستی و آشنایی با دوستان فرزندانشان را بریزند راحتر می توانند به آنها نزدیک شوند آشنایی با دوستان نوجوان و شناخت نسبت به آنها، بر والدین لازم و ضروری است تا ضمن احساس نزدیکی نوجوانان با والدین، بتوانند برآنها نظارت داشته باشند.
کودکان پس از گذر از مرحله کودکی، پا به مرحله بلوغ جنسی می گذارند و تحولات جنسی همراه با پرسشهای جنسی همراه. از آنجا که آموزش جنسی در اجتماع به دلایل مختلف دارای محدودیت می باشد و آموزش در مدارس و مجامع عمومی به صورت کلی میباشد، بهترین راه آگاه سازی نوجوانان نسبت به این امورخانواده می باشد ( هاشمی و هاشمی زاده، 1389 ،صص 175- 183 ).
تاثیر مدرسه در تربیت جنسی کودکان و نوجوان
مدرسه، هم میتواند محیطی موثر در تربیت دانش آموزان باشد یا باعث انحطاط و تباهی رفتن آنها باشد اگر اهداف آموزشی خانواده و مدرسه، با هم در تضاد باشند یا اگر رفتار معلم ها، رفتاری ضد ارزشی باشد، افراد را دچار سردرگمی، گیجی و تزلزل اعتقادات کرده، زمینه انحطاط اخلاقی آنها را فراهم می سازد. مثلاً معلمی که حجاب خود را حفظ نمی کند، اگر بخواهد به علت ضوابط و مقررات، شاگردانش را به حفظ حجاب، سفارش کند، فقط بر آنها تأثیر معکوس می گذارد؛ چون شاگردان، از رفتار معلم الگوسازی می کنند و از او پیروی می کنند.
معلم های دینی و قرآن، اگر افرادی بی روح و متعصب یا بی بندوبار و لاابالی باشند، باز هم تأثیر سوء خواهند گذاشت. به دلیل تأثیر معلم در شاگرد، تأکید بر این است که معلم، فردی شایسته باشد؛ زیرا همان طورکه شایستگی معلم، باعث گستردگی رفتارهای شایسته در بین شاگردان می شود، ناشایستگی معلم رفتارهای نابهنجار را در شاگردان افزایش می دهد. امام علی علیه السلام با اشاره به نقش آموزشی و الگودهی معلمان و علما میفرماید : « کثره الفجور من العلماء؛ زیادی نابهنجاری ها در بین مردم، ناشی از معلمان و علمای ناشایسته است ( تمیمی آمدی، 1411 ق ، ج 3 ، ص 458 ) و از این رو، افراد را از چنین معلمان و عالمان برحذر داشته، میفرماید : « فاتقوا الفاجر من العلماء؛ از عالمان تعلیم دهنده فسق و فجور، دوری کنید» ( همان ، ج 4 ، ص 556 )( فقیهی، 1387 ،ص 364 ).
زمانی که از مدرسه نام می بریم آنچه که تداعی خاطر می شود، محیط مدرسه، دانش آموزان، کتاب های درسی، معلمان و سایر دست اندرکاران امر آموزش و پرورش است. واقعیت این است که همین ها عناصر اساسی در مدرسه اند؛ از این رو اگر نقش مدرسه در تربیت جنسی مورد ارزیابی قرار می گیرد، باید همه این عوامل شناخته شود و تاثیر آنها در امر تربیت جنسی مورد ارزیابی قرار گیرد.
معمولاً در دوره دبستان مدارس بیشتر فضای دخترانه دارند تا پسرانه و در آنجا بیشتر آرام بودن، اطاعت و رفتار انفعالی را در دانش آموزان پسر و دختر رواج می دهند که با دختر سازگارتراست؛ در حالیکه پسران در این دوره فعالیتهای پر سر و صدا جسورانه، رقابت آمیز و رفتار مستقلانه ای را طلب می کنند.
بنابراین تعجب آور نیست که در دوره ابتدایی دختران بیشتر از پسران مدرسه را دوست دارند و در کارهای تحصیلی از پسران موفق ترند؛ در حالیکه پسران مشکلات رفتاری و یادگیری بیشتری در مدرسه دارند. از آنجایی که مدرسه و کارکنان آن عامل مهم اجتماعی کردن کودک و نوجوان هستند، کارکرد آنان فقط انتقال دانش به کودکان و نوجوانان و تربیت آنان نیست؛ بلکه وظیفه مهم دیگرشان این است که فرآیندی را که والدین در خانه برای تربیت فرزندان خود آغاز کرده اند، ادامه دهند و به انجام برسانند و هماهنگ و همسو با خانواده، ارزشها و الگوهای رفتاری مورد نظر فرهنگ جامعه را به آنان منتقل کنند. دانش آموزان در سطوح مختلف ارزشها و مبانی اخلاقی را از جهات زیر در مدرسه فرا گرفته، به کار می بندند:
الف) چون معلمان جایگاه ویژهای در روند تربیتی دارند و رفتار آنان الگوی قابل قبول شاگردان است، باید معلمان را از بین اشخاصی انتخاب کرد که صلاحیت احراز این شغل را دارند؛
ب) با شرکت دادن نوجوانان در کارهای جمعی،آنان را با ارزشهای دینی وهنجارهای اجتماعی و طرز اجرای آنها و استفاده از مبانی علمی در مسایل زندگی آشنا کرد؛
ج) حضور کودک و نوجوان در فعالیتهای گروهی میتواند نقش زیادی در تربیت آنان داشته باشد، مدرسه می تواند با فراهم ساختن زمینه حضور در جشنهایی مانند جشن تکلیف و عبادات و اجتماعاتی مناسب، مانند نماز جمعه و جماعت، بخشی از ارزشها و مبانی اخلاقی را به کودکان نوجوانان منتقل کند ( ثابت، 1396 ،صص 111- 113 ).
معلمان همواره باید بدانند که تمام رفتارهای آنان از سوی دانش آموزان رصد می شود پس در جهت تربیت صحیح دانشآموزان ابتدا باید مراقب رفتارهای خویش باشند تا بتوانند موفق باشند.
تاثیر کادر آموزشی در تربیت جنسی کودکان و نوجوان
معلم می تواند الگوی موفقی برای دانش آموزان محسوب شود روایت وارد شده از ابی عبدالله (ع) نیز گویای همین مطلب است که دانش آموز دوست دارد در آینده مانند او رفتار کند « کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم لیروا منکم الاجتهاد و الصدق و الورع، مردم را دعوت کنید اما نه با زبانتان، تا مردم از شما تلاش و کوشش و راستی و تقوا ببینند » ( ورام بن ابی فراس، 1369 ش،ج 1،ص 12 ).
معلمان نیز مانند خانواده ها نقش بسیار مهمی در چگونگی تصورات صحیح و کسب عادات مناسب بر عهده دارند و مسئولیت مهمی در این خصوص بر عهده دارند. آنان با فراهم ساختن محیط سالم و روابط صحیح در مدرسه به دانش آموزان که به خانه دوم پا گذاشته اند، کمک می کنند تا با یادگیری های درست، مراحل پر فراز و نشیب دوره مدرسه را پشت سر بگذراند. متولیان امر تربیت با رعایت نکاتی در مدرسه میتوانند مکمل تلاش تربیتی خانواده باشند و اساس اخلاقی را که خانواده پایه گذاری کرده، به حد مطلوب شایسته ای برسانند.
بنابراین از عواملی که شخصیت کودک و نوجوان را تحت تاثیر خود قرار می دهد. معلم است که با سخنان و رفتار کردار خود شاگرد را تحت نفوذ خود در می آورد و می تواند بر او تاثیر گذار باشد. تاثیر گذاری معلم بر شاگرد، حداقل از دو زاویه قابل بررسی است؛ زیرا رفتار انسان از جمله دانش آموز، از دو منبع ناشی می شود: یکی از بعد شناختی و دیگری از بعد عاطفی. معلم از این جهت که حوزه شناختی شاگرد را در اختیار دارد، با تغذیه علمی و شناختی، رفتار و نگرشهای شاگرد را تحت تاثیر خود قرار می دهد.
او می تواند با توجه به سطح علمی خود رفتار یک دانش آموز را تغییر دهد. جهت دوم تاثیر گذاری معلم از ناحیه حوزه انگیزشها است؛ به این صورت که او میتواند از راهکارهای مناسب استفاده کند و انگیزه فرد را تغییر داده و انگیزه دیگری در او ایجاد کند.
از دیگر مسایلی که ممکن است رشد جنسی کودکان را در محیط مدرسه با مشکل روبرو سازد وجود معلمان زن برای پسران یا معلمان مرد برای دختران است. به طور کلی در این دوره پسران معلمان مرد را بیشتر از معلمان زن می پسندند؛ زیرا معلمان مرد بیشتر از معلمان زن خود را درگیر فعالیتهای ورزشی و مردانه با دانش آموزان پسر می کنند و به خوبی می توانند نقش رهبری را برای پسران این دوره اکتفا کنند، و همین مسئله جذابیت معلمان مرد را برای پسران بیشتر می کند ( ثابت، 1396 ،صص 114- 115 ).
تاثیر محتوای کتاب های درسی در تربیت جنسی کودکان و نوجوان
علاوه بر جنبه عمومی مدرسه و تاثیر معلمان کتابهای درسی نیز میتوانند تاثیرگذار باشند در روند تربیتی کودکان. اگر کتابهای درسی مبتنی بر نیازهای رشد جنسی هر دو جنس تالیف شود، در شکل گیری صحیح شخصیت جنسی دختر و پسر تاثیر زیادی خواهد داشت.
پس کارشناسان و متخصصان امر یادگیری، باید در تالیف کتابهای درسی در تمام سطوح به کار گرفته شوند تا مطالب سودمند در کتابها گنجانده شود. در بین کتابها و مواد درسی، ادبیات نقش مهمی در هدایت یا انحراف انسان دارد. انسان، به ویژه کودک و نوجوان که در حال یادگیری و تجربیات خود می باشد و نسبت به بزرگسال از اندوخته کمتر برخوردار است. از ادبیات اعم از تصویرها، نظم و نثر،آهنگها و مانند آنها به صورت فوق العادهای لذت میبرد. از طریق ادبیات انسان میتواند از عالم واقع فاصله بگیرد و به خیال پردازی، تأمل و تفکر بپردازد.
به قول موریس دبس: « ادبیات در تربیت ذوق شاگرد مقام عمده ای دارد. از 11 سالگی اغلب شاگردان از زیبایی تصویر و زیر و بم شعر و وجد و حال لذت می برند و این حالات را ادراک می کنند. برخی از ایشان بر اثر تماس با ادبیات، مخصوصاً شعر از این دوره راه فرار از واقعیت و پناه بردن به خیال و حتی تأمل و تفکر را پیدا میکنند... بدین ترتیب، زمینه جستجوی زیبایی که در نظم نوجوان عزیز است، از این دوره فراهم میشود و حتی این جستجو شروع می شود » ( موریس دبس ، مراحل تربیت،ترجمه علی محمد کاردان،ص 82 ).
ادبیات که بخشی از مجموعه گسترده غذای روحی انسان است، نقش زیادی در بروز رفتارهای انسان دارد؛از این رو خداوند حکیم ضمن یک امر کلی، به انسان در بهره بردن ازطعامی که میخورد، تذکر داده و می فرماید : « فَلْیَنظُرِ الْانسَانُ إِلىَ طَعَامِهِ » ( عبس/ 24 ) ؛ انسان باید به طعام خویش بنگرد. برخی از مفسران این طعام را به غذای معنوی، یعنی علم و دانش معنا کرده اند ( ثابت، 1396 ،ص 117).
پاسخ دادن به پرسشهای جنسی کودکان
مسائل جنسی از زمان خردسالی و حتی از ابتدای تولد با انسان همزاد است بنابراین کودکان همواره سؤالاتی درباره این مسائل در ذهن دارند. به نظر میرسد که باید به سؤالات کودکان در سطح فهم آنان، پاسخهای قانع کننده و صحیح داد. چون اگر کودکان با پاسخ صحیح رو به رو نشوند ممکن است از طریق دوستان ناسالم و منابع ناصحیح به پاسخ سؤالات خود برسند که البته انحرافات جنسی نیز به همراه خواهد داشت.
نکات مهم در مورد پاسخگویی :
الف. باید توجه داشت که در پاسخ گوئی به پرسشهای جنسی کودکان، شفافیت تا حدی باشد که ابهامهای ذهنی آنها را برطرف کند.
ب. نباید با پاسخهای غیرمنطقی، میل جنسی کودکان را تحریک کرد.
ج. هر کدام از والدین بتوانند بهتر پاسخگویی سؤالات جنسی کودکان باشد، باید او جواب گوی فرزندان باشد.
د. نباید با پاسخهای بیشرمانه، حیا را در کودکان از بین برد.
ه. نباید کودکان را با پاسخهای نفرت انگیز از خود دور کرد. برخی از والدین به دلیل شرم و حیا یا فرهنگ خاص خود، از پاسخ دادن طفره میروند یا عصبانی میشوند.
و. جوابها باید بهاندازه عقل و درک کودکان باشد و کودکان را در حد خودشان قانع کند و از توضیحات اضافی باید خودداری کرد.
آموزش های ضروری
اعمال دینی با فطرت انسان هماهنگی کامل دارد. آموزش مسائل دینی که آکنده است از فضائل اخلاقی، پاکی و صداقت، یاد کردن خداوند به مهربانی و بخشش، میتواند کودکان را به مسیر صحیح زندگی، هدایت کند و از عمل به رفتارهای ناصحیح جنسی دور سازد. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) والدین را توصیه میفرمود که از شش سالگی فرزندان خود را با اعمال دینی آشنا سازد و به نماز خواندن تشویق کنند. روزی پیامبر به کودکانی برخورد نمود که با احکام و آداب دینی آشنایی نداشتند. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) ناراحت شدند و فرمودند: «وای بر فرزندان آخرالزمان از دست پدرانشان! » یکی از اصحاب گفت: ای رسول خدا! از دست پدران مشرکشان؟ پیامبر اکرم (صلیاللهوعلیهوآله) فرمود: «نه! بلکه از دست پدران مؤمنشان، که هیچ چیز از فرائض و احکام الهی را به آنها نمیآموزند و حتی ممکن است اگر کودکان، خودشان یاد بگیرند؛ ولی والدین، مانع آنها شوند. این والدین بهاندک کارهای دنیوی از ناحیه کودکان، راضی میشوند و هیچ توجیهی به اخلاق و معنویت آنها نمیکنند. من از اینها بیزارم و آنها از من بیزار.»
دعا کردن کودکان همواره آنها را از شر شیاطین و وسوسههای آنها در امان نگه میدارد و باعث میشود که از لحاظ روانی توانمندیهای مناسبی کسب کنند تا از انواع انحرافات (از جمله انحراف جنسی) در امان بمانند. امام رضا (علیه السلام)، آموزش «معوذتین» را به کودکان توصیه کرده میفرماید: «فردی که از سنین کودکی، هر شب، سورهی فلق و ناس را هر کدام سه بار بخواند و قل هو الله احد را صد بار یا اگر نتوانست، پنجاه بار بخواند، خداوند – عزوجل – هر گرفتاریای که بر کودکان وارد میشود یا بیماریای مانند دل درد و... از او دور میکند تا وقتی که پیر میشود. پس اگر خود را به آن عادت بدهد یا خانوادهای او را عادت دهند تا روزی که فوت کند، خداوند، او را حفظ میکند.
آموزش فضایل اخلاقی در کودکان باعث رشد شخصیت آنها و پرورش روح و روان کودکان میشود. با آموزش فضایل اخلاقی میتوان در برابر رذایل اخلاقی، به خوبی مقاومت کرد و آنها را نابود ساخت.
والدین، معلمان فرزندان در تعلیم آموزههای اخلاقی هستند. کودکان همواره سعی میکنند که خود را به پدر و مادر شبیه کنند و به آنها نزدیکتر شوند. والدینی که از حیا برخوردارند و این خصیصه را در وجود خود پرورش میدهند، زمینهی رشد این صفت را در فرزندان خود نیز به وجود میآورند. والدین نباید اعمالی انجام دهند که حیا را در کودکان از بین ببرد. اعمالی چون، ظاهر شدن در حضور کودکان با لباسهایی نازک یا نیمه عریان، شوخیها و خندههای زننده در برابر نامحرمان.
والدین، علاوه بر اینکه خود باید الگویی عملی در مقید بودن به حیا باشند وظیفه دارند به پیامدهای خوشایند این خصلت و حکمتهای موجود در این فضیلت در برابر کودکان اذعان کنند. امام علی (علیهالسّلام) میفرماید: حیا، انسان را از انجام دادن کارهای زشت، باز میدارد.
اظهار تنفر و ناراحتی از طرف والدین، در قبال کارهای ناشایست کودکان میتواند شیوه خوبی برای جلوگیری از این کارهای ناشایست در آینده باشد. از این رو، زمانی که کودکان به عمل قبیحی دست میزنند، نباید به آنها لبخند بزنند و یا حتی سکوت کنند بلکه باید از این رفتارها اظهار ناراحتی نمایند تا کودکان متوجه زشتی عمل خود شوند. البته والدین نباید در این عمل دچار افراط و تفریط شوند و کودکان را بیش ازاندازه مورد آزار قرار دهند.
عوامل پیدایش انحرافات جنسی
روشن است که انحراف جنسی در نوجوانان و کودکان، خود به خود و در خلاء پدید نمی آید. این امر، زاده عواملی چند است. عوامل پیدایش انحراف جنسی در کودکان و نوجوانان را، می توان در امور زیر خلاصه کرد:
1. اختلالات هورمونی
غده های درون ریز، موادی شیمیایی به نام هورمون می سازند. هورمون ها مستقیماوارد خون می شوند. هر گونه کاهش یا افزایش این هورمون ها، آشکارا بر رفتار، عواطف، احساسات و جسم انسان اثر می گذارد.
رفتار جنسی انسان، با هورمون های جنسی که از غده های تناسلی ترشح می شوند، ارتباط دارد. پیدایش ترشحات هورمون جنسی در غده های تناسلی، با کوچک شدن و کاهش ترشحات هورمونی دو غده تیروئید و تیموس ارتباط مستقیم دارد. تا زمانی که این دو غده فعالند، فعالیت جنسی در حالتی از کمون و بالقوگی است و با کاهش تدریجی وزن این دو غده و افزایش رشد انسان، زمینه برای رشد غده جنسی فراهم می آید. کار هورمون های این دو غده، غیر فعال نگهداشتن غده های تناسلی تا پیش از نوجوانی است. بنابراین از آغاز بلوغ، کار این غدد به پایان می رسد.
حال این سؤال پیش می آید که اگر فعالیت جنسی در دوره کودکی به یمن وجود دو غده مذکور فعلیت ندارد، چرا برخی از کودکان رفتار و فعالیت جنسی دارند؟
در پاسخ باید گفت که این گونه رفتارها و فعالیت ها، برخاسته از رشد و بلوغ جنسی زودرس است که پدیده رشدیِ غیر طبیعی و کمیاب به شمار می آید. این پدیده رشدی کمیاب، باز خورد اختلال در کار غده های کودکی (تیروئید و تیموس) و در پی آن، فعال شدن نابهنگام غدد تناسلی در کودک است که به پیدایش صفات ثانوی بلوغ می انجامد و دلالت بر پیدایش نوجوانی در کودکی دارد.
بلوغ زودرس می تواند با ناهنجاری هایی در رفتار جنسی همراه باشد؛ به ویژه اگر پدر و مادر و مربیان از این امر آگاه نباشند و چنانکه باید از کودک مراقبت نکنند. صورت بلوغ زودرس، واکنش هایی جنسی در کودک رخ می دهد که ممکن است در شخصیت او و روابطش با دیگران اثر سوء بگذارد.
2. عوامل زمینه ساز انحراف جنسی
سه عامل می تواند در پیدایش این آمادگی مؤثر باشد:
الف) ویژگی های مزاجی و اخلاقی پدر و مادر : ویژگی های اخلاقی و مزاجی والدین بر رفتار فرزندان اثر می گذارد. اگر والدین، خصوصیات اخلاقی و مزاجی نامناسبی در زمینه جنسی داشته باشند، بر فرزندان آن ها اثر می گذارد و در آن ها زمینه ناهنجاری در رفتار جنسی به وجود می آورد.لذا اسلام با ازدواج با افراد بدنام موافق نیست.
ب) شیر : کجروی های جنسی از راه شیر نیز منتقل می شود. در روایات بر لزوم طهارت زنی که به بچه شیر می دهد تأکید شده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای جلوگیری از این کجروی ها می فرماید: « فرزندانتان را از شیر بدکاره و روان پریش دور بدارید، زیرا شیر اثر دارد. »
ج) اوضاع و احوال همبستری : حالات همبستری بر شخصیت و رفتار کودک آینده تأثیر می گذارد. آنچه هنگام انعقاد نطفه رخ می دهد، بر شکل گیری ویژگی های آتی فرزند اثر می نهد. دانش نیز به تأثیر نامطلوب همبستری در حال مستی و حیض بر جنین پی برده است. توجه به مستحبات و مکروهات، می تواند به شکل گیری رفتار درست جنسی کمک نماید. حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله در اندرزهایش به علی علیه السلام به پاره ای از مستحبات و مکروهات هنگام انعقاد نطفه برای پرهیز از کجرفتاری فرزند، اشاره می کند. از جمله در یکی از اندرزهایش می فرماید: « از سر شهوت به زنی دیگر، با همسرت جفت مشو. » یعنی افکار فرد در زمان آمیزش، می تواند در آینده کودک تأثیر بگذارد.
گفتنی است، عوامل زمینه ساز، آدمی را نسبت به عوامل طبیعی حساس تر و پذیراتر می کند؛ به گونه ای که هر چه آمادگی بیشتر باشد حساسیت و اثر پذیری از محیط بیشتر خواهد بود. البته، اگر محیط خانوادگی و محیط اجتماعی سالم و پاک باشد، ممکن است این آمادگی از حالات کمون بیرون نیاید و تعدیل شود؛ اما اگر در محیط، محرک های گوناگون جنسی وجود داشته باشد، فعلیت یافتن آنها به ناهنجاری های رفتار جنسی در فرد می انجامد.
3. عوامل محیطی تربیتی
عوامل انحرافات جنسی متعدد و متنوع است و نمی توان آنها را در یک یا دو عامل خلاصه کرد. بر این اساس است که در بیشتر پژوهش های روان شناختی و جامعه شناختی، محیط فاسد و روش های غلط تربیتی را عامل مشترک انحراف جنسی دانسته اند؛ چرا که محیط فاسد و تربیت ناصحیح، در واقع دربردارنده شماری دیگر از عوامل دخیل در انحراف جنسی هستند که روی هم رفته، فضای مناسبی برای فعلیت یافتن انحرافات جنسی در افراد فراهم می کنند. برخی از این عوامل عبارتند از:
1 تربیت جنسی نادرست
بیشتر پژوهندگان مسایل انسانی معتقدند روش های نادرست تربیتی عامل اصلی نابهنجاری رفتاری در همه زمینه هاست. بنابراین روش های نادرست تربیت و پرورش اجتماعی، به پیدایش ویژگی های نامناسب شخصیتی در انسان می انجامد و زمینه ساز رفتارهای نابهنجار در افراد می شود.
محیط اجتماعی در شکل گیری رفتار جنسی نابهنجار در کودکان و نوجوانان از خانواده به عنوان نخستین نهاد اجتماعی آغاز می شود و نهادهای اجتماعی آن را تقویت می کند. بزرگترین خطای تربیت جنسی، پوشیده نگهداشتن مسایل جنسی لازم التعلیم از کودکان هفت تا چهارده ساله است. این در حالی است که نظام تربیتی اسلام بسیار پیش از غرب، به تربیت جنسی کودک ممیز اهتمام ورزیده است تا او بتواند با تحولات ناشی از رشد در مراحل آینده درست رو به رو شود.
2 اتاق و بستر مشترک
رختخواب مشترک یا دست کم اتاق مشترک برای خوابیدن دختران و پسران و یا پدر و مادر و فرزندان، پدیده ایست که بیشتر در خانواده های فقیر وجود دارد و باعث می شود فرزندان با رفتار جنسی پدر و مادر آشنا شوند و گاه میان خواهر و برادر و از سر تقلید از پدر و مادر، بی آنکه لذتی در میان باشد، گونه هایی از معاشرت جنسی سر زند که بسیار خطر آفرین است.
3 تقلید رفتار جنسی کودک ممیّز
در روایات از همبستری در محلی که کودک در آن باشد، منع شده است.
4 کودک و پرسش های جنسی
آیا اگر کودکی از چگونگی زاده شدن و یا سؤالاتی از این قبیل خود پرسید، درست است که با پرخاش یا بی اعتنایی روبه رو شود؟ اسلام هرگز این گونه پرسش و پاسخ ها را ناپسند ندانسته است. اگر در این زمینه، به پرسش کودکان پاسخ ندهیم، کودک پاسخ پرسش های خود را از روش هایی به دست می آورد که حاصلش ممکن است پیامدهای خوبی نداشته باشد.
5 برهنگی زن
این امر در خانه و بیرون از آن، پیامدهای ناگواری دارد. در خانه نیز باید احتیاط کرد و حضور کودکان را فراموش نکرد و آن ها را چون عروسک بی ادراک و بی احساس نپنداشت؛ زیرا این مسئله می تواند بر رفتار آنها تأثیر سوء بگذارد.
6 بوسیدن لب های کودک
در پاره ای از خانواده ها، گاه برای بیان دوستی و ابراز محبت، لب های دختر و پسر ممیز خود را می بوسند. چنین رفتاری ممکن است موجب برانگیختگی جنسی شود و باید از آن اجتناب کرد.
7 استفاده از وسایل ارتباط جمعی
کوتاهی خانواده در نظارت بر استفاده کودک از وسایل ارتباط جمعی و تبلیغات، به ویژه تلویزیون، می تواند رفتار جنسی کودکان را تحت تأثیر قرار دهد.
8 دوستان ناباب
نوجوان به لحاظ ناآزمودگی، ممکن است در انتخاب دوست خوب دچار مشکل شود. دوست ناشایست، می تواند شخصیت او را به انحراف کشانده و با گفته ها و کردارهای جنسی خود وی را از راه راست به بیراهه بکشاند.
9 تنگدستی و کوچکی خانه
پاره ای از خانواده ها با فقر دست به گریبانند و گاه این مسئله بر رفتار جنسی آنها تأثیر سوء به جا می گذارد. اگرچه تنگدستی لازمه ناآگاهی از قواعد تربیت جنسی درست نیست، اما فقر، خواه ناخواه بر نوع تربیت و به ویژه تربیت جنسی اثر می گذارد. یک اطاق برای خواب همه اعضای خانواده، ناتوانی در خرید کتاب مناسب، استفاده از تلویزیون همسایه و... مسایل و مشکلاتی از جمله در زمینه جنسی به وجود می آورد.
10 تأثیر آب و هوا بر بلوغ زودرس
دلایلی در دست است که ثابت می کند نوع آب و هوا در رشد رفتار جنسی دخیل است. مثلاً برخی از پزشکان معتقدند، سرما و گرمای محیطی در عادت ماهانه زنان تأثیر دارد و آن را نامنظم می کند. دختران در مناطق گرم زودتر از مناطق سرد به بلوغ جنسی و عادت ماهانه می رسند. چنان که پسران نیز در مناطق گرم زودتر از مناطق سرد بالغ می شوند. پدر و مادر باید به این امر توجه داشته باشند و از تأثیر محیط طبیعی بر بلوغ فرزند خود غافل نمانند و بلوغ زودرس فرزندان در مناطق گرمسیر را در نظر بگیرند و پیش بینی های تربیتی لازم را برای هدایت رفتار جنسی آنها مبذول دارند و در آموزش هنجارهای شرعی دوران بلوغ به فرزندان کوتاهی نکنند.