دیدگاه تکاملی خانواده که توسط اویلین دووال ارائه‌شده بر اساس نظریه‌ تکامل انسان شکل‌گرفته است و مشکلات خانواده‌ها را در ارتباط با والدین پیر و کمک به آن‌ها و بعضی‌اوقات سایر افراد پیر بررسی می‌کند. بر اساس این نظریه، مراقبت فرزندان از والدین ناتوان ممکن است منجر به فشارهای جسمی، عاطفی و مالی برای افراد در سنین میان‌سالی گردد. همچنین هم‌زمان با افزایش تعداد سالمندان، مسئله‌ وابستگی به افراد دیگر مطرح می‌گردد .

بر اساس این نظریه، افراد با سیر کهن‌سالی، علاوه بر خانواده، در سطحی وسیع‌تر باعث ایجاد بار مضاعف بر جامعه می‌شوند که برای رفع نیاز آن‌ها می‌بایست برنامه‌ریزی دقیقی انجام پذیرد. سند ملی ارتقاء سلامت، رفاه و منزلت سالمندان ایران در این راستا حمایت‌های ویژه‌ای برای مراقبین سالمندان و اماکن ارائه‌دهنده خدمات، پیش‌بینی نموده است.

طبق نظریه تکاملی خانواده دووال وجود فشار جسمی، عاطفی و مالی برای فرزندان به سبب مراقبت از والدین است .

كتاب دووال به نام "ازدواج و تحول و تكوين خانواده" همواره مأخذ معتبري در زمينه رشد و تكوين خانواده بوده است. اين كتاب فرايند تحول و تكوين خانواده را به هشت مرحله تقسيم مي‌كند. اين مراحل عبارتند از:

- زوج هاي بدون فرزند.
- خانواده‌هاي بچه‌دار، كه در آنها كودك ارشد كمتر از 30 ماه دارد.
- خانواده‌هايي با بچه‌هاي پيش‌ دبستاني، كه بزرگترين كودك آنها دو سال و نيم تا 6 سال دارد.
- خانواده‌هايي با بچه‌هاي مدرسه رو، كه كودك ارشد خانواده بين 6 و 13 سال دارد.
- خانواده‌هايي با بچه‌هاي نوجوان كه بزرگترين كودك 13 تا 20 سال دارد.
- خانواده‌هايي كه جوانان از آنها جدا مي‌شوند. اين مرحله با عزيمت اولين بچه از خانه شروع مي‌شود و با رفتن آخرين آنها خاتمه مي‌يابد.
- والدين ميانسال، از هنگامي كه فرزندان آنها منزل را ترك گفته‌اند تا زمان بازنشستگي.
- مرحلة كهولت اعضاي خانواده، مرحله‌اي از بازنشستگي تا مرگ .

اویلین دووال (1977) در کتاب خود کتاب تکامل خانواده ساخت مفهوم تکامل خانواده را ارائه نموده. به طور خلاصه او از مراحل تکامل انسان استفاده نموده و آن را برای خانواده به عنوان یک واحد به کار برد. نقش مشکل زا در ارتباط با والدین سالمند و کمک به آن ها بعضی اوقات سایر افراد پیر، در خانواده های گسترده می باشد. مراقبت فرزندان از والدین ناتوان، ممکن است به فشارهای جسمی عاطفی و مالی برای افراد در سنین میان سالی منجر گردد. عوامل استرس زایی که توسط افراد سالمند تجربه می شود شامل موارد زیر است:

- اقتصادی

- مسکن

- اجتماعی

- کاری

- بهداشتی

همزمان با افزایش تعداد سالمندان مسئله وابستگی آنان به افراد دیگر مطرح می شود. دلایلی که سبب وابستگی افراد سالمند می گردد شامل موارد زیر است:

- بیماری

- ناتوانی

- اختلالات ذهنی

- فوت همسر، خویشان و دوستان

- فقر (حسام زاده، 1382)

این دیدگاه براساس نظریه تکامل انسان شکل گرفته، مشکلات خانوادهها را در ارتباط با والدین پیر و کمک به آنها و بعضی اوقات سایر افراد پیر بررسی می کند. براساس این نظریه، مراقبت فرزندان از والدین ناتوان ممکن است منجر به فشارهای جسمی، عاطفی و مالی برای افراد در سنین میانسالی گردد. همچنین همزمان با افزایش تعداد سالمندان، مسئله وابستگی آنان به افراد دیگر مطرح می گردد ( حسام زاده، 1383).

مراحل تحول خانواده

روان شناسان برای گروه های اجتماعى، مراحل تحولى را در نظر مى گیرند که از شکل گیری تا انقضای گروه را در بر مى گیرد. خانواده نیز مراحل متعددی را در گذر زمان تجربه مى کند و مى توان هر خانواده مفروض را در یکى از این مراحل در نظر گرفت. خانواده یک واحد اجتماعى ایستا نیست، بلکه فرآیندى از تغییر مداوم است. ورود افراد به مجموعه خانواده یا خروج از آن، از موجب تغییر و تحول در خانواده است. اگر تغییر را مطابق زندگى بشری بهنجار بدانیم، خانواده را نیز باید بسیار انعطاف پذیر با نوسان دائمى و بیشتر در حالت عدم تعادل ببینیم. خانواده مانند همه ارگانیزمهای زنده مایل به بقا و استمرار است و تغییر آن نیزگاه به منظور حفظ بقا و تعادل مى باشد.

براى تحول خانواده چهار مرحله [واحد دو نفره زن و شوهر (مرحله زوجیت)، خانواده دارای فرزندان خردسال، خانواده داراى فرزندان مدرسه اى یا نوجوان و خانواده دارای فرزندان رشد یافته] و گاه تا نه مرحله در نظر گرفته شده که به شرح ذیل است: ۱٫ مرحله گزینش همسر و نامزدی؛ ۲٫ زوجهای بدون فرزند؛ ۳٫ خانواده هاى دارای کودکان کم تر از سى ماه؛ ۴٫- خانواده های دارای کودکان پیش دبستانى (۲/۵ – ۶ ساله)؛ ۵٫ خانواده های داراى کودکان مدرسه ای (۱۳ – ۶ ساله)؛ ۶٫ خانواده هاى دارای نوجوان (۱۳ – ۲۰ ساله)؛ ۷٫ خانواده هایى که جوانان از آنها جدا مى شوند؛ ۸٫ والدین میان سال؛ ۹٫ مرحله کهولت اعضاى خانواده.

دووال، به هشت مرحله تحول در خانواده معتقد است، ولى مرحله گزینش همسر را نیز گرچه پیش از ازدواج است، باید از مراحل مهم زندگى خانوادگى دانست. هر چند برای تحول خانواده الگوى کلى – مانند آنچه گفته شد – ارائه شده است، باید توجه داشت هر خانواده ضرب آهنگ، سرعت، پاداشها، رویدادها، هماهنگى ها و ناسازگاری های ویژه خود را دارد که در پذیرش یک مرجع و قالب کلى براى تحول خانواده ها، باید در نظر گرفته شود.

خانواده ها در هر مرحله تحول، وظایف و مسئولیتهایى متناسب با آن مرحله دارند؛ همچنین ویژگى های روانى افراد و مشکلات هر مرحله، با مراحل دیگر متفاوت است؛ از این رو باید متناسب با مرحله تحولى خانواده، به راهنمایى و حل مشکلات و سعى در رشد آن پرداخت. به جهت هاى یاد شده، شناخت مراحل تحول خانواده در هر فرهنگ اهمیت ویژه دارد.

مراحل تکاملی خانواده ( چرخه زندگی خانواده ) دووال و میلر

دووال و ميلر (1985) براساس اصول تكاملي افراد، براي خان واده به عنوان يك واحد كل، مراحل تكاملي در نظر گرفتند؛ يعني همچنان كه هر فرد دوره تكاملي را طي مي كند، خانواده نيز دوره تكاملي خود را مي گذراند. رشد خانواده در طي سيكل زندگي در يك الگوي قابل پيش بيني و مشخص رخ مي دهد. مطالعه رشد خانواده، دو مرحله كلي رانشان مي دهد:

1 . توسعه خانواده : با اضافه شدن هر فرد جديد به خانواده نقش ها و روابط افزايش مي يابند.

2 . كوچك شدن خانواده : زماني است كه اعضاء براي تشكيل زندگي جديد، خانواده را ترك مي كنند.

محققين در مراحل رشد خانواده، سه معيار مختلف را مدنظر قرار داده اند كه شامل تغيير در تعداد اعضاي خانواده، سن و رتبه كلاسي بزرگترين فرزند و بازنشستگي پدر مي باشد. دووال، سه معيار را با هم تركيب كرده و مجموعا در هشت مرحله بيان مي كند .

دووال و میلر (1985) در کتاب ازدواج و تحول و تکوین خانواده ، چرخۀ زندگی خانواده و یا فرآیند تحوّل و تکوین خانوار را به 8 مرحله تقسیم می کنند :

1 . شروع زندگي ( بنیانگذاری خانواده ، ازدواج )

2 . تولد فرزند

3 . خانواده با فرزند سن قبل از مدرسه ( پيش دبستاني )

4 . خانواده با كودك سن مدرسه ( دبستاني )

5 . خانواده با نوجوان

6 . خانواده با فرزند سن ترك خانواده ( خانواده هایی با کانون جدایی )

7 . خانواده ميانسال ( خانواده هایی در سنین میانسالی )

8 . خانواده در سن پيري ( بازنشستگي ، خانواده های مسن )

در اين مدل، سن بزرگترين فرزند خانواده، ملاك مشخص كردن مراحل مختلف زندگي است . به عنوان مثال، خانواده اي كه در سن مدرسه قرار دارد، سن بزرگترين فرزندش 12-6 سال مي باشد، حتي اگر فرزند يا فرزندان كوچكتري هم داشته باشد. اندازه هر بخش از نمودار بالا ، نشان دهنده مدت زمان هر مرحله است . به دنبال تغييرات اجتماعي، صنعتي شدن جوامع، تغيير نقش ها و الگوهاي زندگي براي زن، تعداد فرزندان خانواده ها كاهش پيدا كرده است . بسياري از زنان خواستار تحصيلات در سطح بالاتر يا آموزش هاي ديگر و تجارب كاري بيشتر هستند يا علاقه مند به داشتن وضعيت مالي بهتر و پايه محكم تري براي پيشرفت زندگي شان مي باشند. به همين دليل زوجين، بخش بيشتري از زندگي شان را به تنهايي سپري خواهند كرد و مرحله 1 ،7 و 8 طولاني تر مي شود. نقطه ضعف اصلي اين مدل، آن است كه اين مدل بر پايه خانواده هسته اي بنا شده است، در حالي كه امروزه تعريف خانواده بسيار متنوع مي باشد.

در طی هر مرحله از چرخه زندگی خانواده، وظایف مشخصی را که متوجه هر کدام از افراد خانواده است، می توان تشخیص داد . چنین وظایفی اگر بعداً موجب بروز مشکلاتی نشوند، باید انجام پذیرند. بنابراین زوجهایی خانواده را بنیان می نهند، باید برای رسیدن به مراحل « دووال » که در مرحله یک زیر تلاش کنند : مرحله سکونت ، درآمد ، ارتباطی کارساز با دیگر اعضای خانواده ، توافق بر اینکه چه کسی چه کاری را انجام دهد و چه کسی جوابگوی دیگری باشد ، زندگی جنسی و سیستم ارتباطی موفق ، ارتباطی کارساز با دیگر اعضای خانواده ، برخی سیستم های همکاری موفق با دوستان و همکاران خارج از خانواده ،چند فلسفه کارساز برای زندگی .

اگرچه، بعضی بحثهای مرتبط با ساختارهای جدید خانواده بسیار پیچیده اند، چرخه زندگی « دووال » در مورد اغلب خانواده ها صدق می کند . آگاهی در مورد چرخۀ زندگی خانواده، رفتار مفیدی برای فهم موانع تعادل خانواده است ( بیرامی، 1378).

وظايف خانواده در هر مرحله تكاملي

هر مرحله از چرخه زندگي خانوادگي، وظايف و نيازهاي تكاملي دارد كه بايستي توسط خانواده در هر مرحله تكاملي برآورده شوند و شامل نيازهاي بيولوژيكي، امور فرهنگي، آرزوها و ارزش هايي است كه بايد ارضاء شوند . لازم به ذكر است كه وظايف تكاملي خانواده، علاوه بر وظايف تكاملي فردي مي باشد. برخلاف وظايف تكاملي فردي كه ويژه هر سطح سني خاص هستند، اعمال تكاملي خانواده در سراسر زندگي و چرخه آن ادامه دارند؛ مثلا كليه خانواده ها بايد براي رفع نيازهاي جسمي ساير افراد خانواده در تمام مراحل آماده باشند، اما بعضي از فعاليت ها در يك دوره خاص نياز به تأكيد بيشتر دارد.

مرحله 1 - تشكيل خانواده

با ازدواج زن و شوهر آغاز مي شود. طول مدت اين مرحله متغير است.

وظايف خانواده در مرحله اول تكاملي

- فراهم نمودن محيط رضايت بخش متقابل : يادگيري زندگي با يكديگر در حالي كه نيازهاي شخصي هر يك را ديگري برآورده مي سازد، وظيفه اصلي تكاملي اين دوره است . پس از ازدواج، زوجين براي شروع يك ز ندگي جديد، آماده مي شوند. نقش هاي آنان تغيير كرده و فعاليت ها و مسئوليت هاي جديد را مي پذيرند . در بعضي موارد زوجين با توافق يكديگر ، قوانيني وضع ميكنند مثل زمان خواب، نظافت منزل و ... . كسب ارتباطي رضايت بخش بستگي به راه هاي مقابله صحيح با اختلافات و تعار ضات دارد. روش صحيح حل مشكل مربوط به همسران؛ به توانايي همدردي، حمايت متقابل و توانايي برقراري ارتباط باز و واقع بينانه بستگي دارد.

- تنظيم خانواده : تعيين زمان بچه دار شدن، بخش مهمي از زندگي است . توجه به مادر باردار و خانواده و نوع مراقبت بهداشتي خانواده در ز مان بارداري ، تأثير زيادي بر توانايي سازش خانواده با تغييرات وسيع پس از تولد فرزند دارد.

- ارتباط با اقوام و خويشاوندان : داشتن ارتباطي مناسب و سازگار با خانواده هاي زوجين طوري كه وظيفه اصلي آنها به ارتباطات زناشويي شان معطوف گردد .

مرحله 2 - فرزنددار شدن

از تولد تا 30 ماهگي طول مي كشد، بنابراين دوره نوزادي، شيرخوارگي و نوپايي كودك را دربر مي گيرد. معمولا والدين از تولد نوزاد خوشحال و در عين حال نگران ميباشند. اين نگراني به دليل احساس عدم كفايت در انجام نقش والدي يا وجود نقص در كود ك ميباشد. فقدان كمك از طرف خانواده يا دوستان يا كشمكش با توصيه دوستان، خانواده و يا سيستم بهداشتي در خصوص نحوه مراقبت از كودك، بيدار شدن كودك در شب، خستگي جسمي و رواني مادر به ويژه در زايمان هاي سخت و طولاني يا سزارين از مشكلات اين دوره هستند. ورود كودك جديد به منزل، باعث ايجاد نقش ها و ارتباطات جديدي در اعضاي خانواده ميشود، نقش هايي مثل مادر، پدر، مادربزرگ و پدربزرگ.

بحران تكاملي، مشخصه اين دوره است كه علت آن عدم آمادگي لازم براي پذيرش نقش مادر پدري و تصورات باطل والدين ميباشد. دوره نوپايي كودك نيز مسائل خاص خود (از جمله آموزش كنترل دفع) را به همراه دارد .

موارد زير به عنوان عوامل تنش زا در مادران مطرح هستند:

• نخست زايي

• نداشتن فاميل يا خويشاوند براي كمك در مراقبت از كودك و عدم حضور همسر در منزل

• ابتلا به عوارض بارداري (نوزاد نارس، اكلامپسي و ...)

• مرگ نزديكان و بستگان درجه يك

• بيماري مادر در دوران بارداري (ديابت، بيماري قلبي)

• بيماري مادر پس از زايمان

• ناقص ماندن تحصيلات مادر

وظايف خانواده در مرحله دوم تكاملي

- تقويت خانواده به عنوان يك واحد ثابت و پايدار از طريق حفظ ارتباط رضايت بخش بين والدين و والدين و كودك

- مشاوره باهمسر در زمينه كشمكش هاي ناشي از وظايف متعدد اعضاي خانواده

- برآورده كردن نيازهاي تكاملي مادر، پدر و كودك

- پذيرش نقش هاي جديد توسط اعضاء

تماس و همبستگي سريع و شروع ارتباط گرم و صميمي والدين با كودك بر ارتباط آنها در آينده تأثير مي گذارد اغلب، مادران تغييرات نقش و تطابق با مسئوليت هاي جديد والدي را سريع تر مي آموزند، زيرا مادران انتظار تولد فرزند و احساس مادري را داشته، در حالي كه مردان پس از تولد فرزند، احساس پدرانه خواهند داشت .

در دوره شيرخوارگي كودك، ارتباط زناشويي والدين كاهش مي يابد و بعضي از والدين، به دليل افزايش مسئوليت ها، تحت فشار شديدي قرار مي گيرند. خانواده براي انجام وظايف تكاملي خود در اين مرحله نيازمند تعديل ارتباطات با بستگان و دوستان و دريافت كمك و راهنمايي از آنها مي باشد.

با ورود كودك به دوره نوپايي، وظايف خانواده به صورت زير مطرح مي گردد:

• توجه به برقراري و ارزش دادن به روابط صميمي

• ايجاد كانون گرم و محيط امن و راحت

• ايجاد روابط متقابل قابل درك با كودك

• حفظ و نگهداري روابط صميمانه بر اساس نياز كودك

• حفظ فاصله بين تولدها

• پاداش دادن به موقع در زمان مناسب به كودك، نه به عنوان رشوه

مرحله 3 - خانواده با كودك سن قبل از مدرسه (پيش دبستاني)

اين دوره از 2.5 سالگي تا 6 سالگي بزرگترين فرزند خانواده شروع ميشود. در اين دوره معمولا تعداد اعضاي خانواده از 3 تا 5 نفر متغير است و افراد نقش هايي چون همسر، پدر، مادر، دختر، پسر و خواهر و برادر را دارا هستند . بنابراين روابط خانواده در اين مرحله پيچيده تر ميشود. كودكان بايد عدم وابستگي را ياد بگيرند و بتوانند در غياب والدين، مستقل باشند .

وظايف خانواده در مرحله سوم تكاملي

• محافظت كودكان از آسيب ها و سوانح (فراهم كردن محيطي امن و مناسب، در كاهش صدمات مؤثر است).

• اجتماعي كردن كودك

• آموزش مراقبت از خود به كودك

• آماده كردن كودك بزرگتر براي ورود فرزند جديد و برقراري ارتباط بيشتر با او (اطمينان بخشيدن به او كه هنوز هم مورد توجه و علاقه است).

مرحله 4 - خانواده با فرزند سن مدرسه

وقتي بزرگ ترين فرزند خانواده، 6 ساله (بدو ورود به مدرسه) مي شود، اين دوره آغاز مي گردد و در 13 سالگي وي (آغاز نوجواني) پايان مي يابد. اين مرحله، از سه قسمت زير تشكيل مي شود:

1 . كودكي : حدود 6 سالگي كه كودك براي رشد و ارتقاء فعاليت هاي خود، تمايل به گروه دارد.

2 . قبل از بلوغ : در حدود 10 -9 سالگي است. در اين دوره، كودك رضايت و امنيت خود را در رضايت ديگران مي بيند.

3 . بلوغ : تا 13-12 سالگي ادامه دارد. با ترشح هورمون هاي جنسي، بلوغ آغاز مي گردد.

در اين مرحله، خانواده بيشترين تعداد و روابط را دارا مي باشد.

وظايف خانواده در مرحله چهارم تكاملي

• باز نگه داشتن روابط خانوادگي

• كاركردن با هم براي رسيدن به هدف مشترك

• برنامه ريزي و اتخاذ روش هاي مناسب براي تداوم زندگي زناشويي

• توجه به حريم كودكان

• برقراري ارتباط نزديك با بستگان

• ارزش و بهادادن به زندگي خانوادگي

• قبول عقايد جديدي كه كودك به منزل مي آورد.

مرحله 5 - خانواده با نوجوان

اين مرحله، با ورود بزرگ ترين فرزند خانواده به 13 سالگي آغاز مي گردد و معمولا 6 تا 7 سال طول مي كشد . اين دوره احتمالا مشكل ترين و بحث برانگيزترين مرحله است . وظيفه تكاملي نوجوان، حركت از قطب وابستگي به والدين و بزرگسالان، به سوي عدم وابستگي و ارتباط بيشتر با همسن و سالان مي باشد. هدف كلي خانواده نيز، انتقال مسئوليت ها به نوجوان و در نظرگرفتن آزادي در حد متعادل براي وي مي باشد. به اعتقاد آدامز، توجه به نكته « آزادي، پرورش فرهنگ جواني و اختلاف نسل ها » در اين دوره، ضروري است.

آزادي : در پايان اين دوره، معمولا نوجوان به فردي تبديل مي شود كه در تصميم گيري ها، آزادتر بوده و ابراز عقيده مي كند و معمولا سه نوع عدم وابستگي شامل استقلال عاطفي، رفتاري و ارزشي را كسب مي كند.

فرهنگ جواني : در اين مرحله، نوجوان، مجموعه استانداردهاي مربوط به خودش را خواهد داشت . همسالان و همكلاسي ها در ايجاد اين فرهنگ و استانداردها نقش و اهميت زيادي دارند . فرهنگ جواني (يا گروه همسالان ) به نوجوان كمك مي كند تا به بزرگسالي برسد.

اختلاف نسل ها : منظور تغييرات ارزشي و اجتماعي فاحش از يك نسل به نسل ديگر است كه باعث ايجاد تضاد و كشمكش هاي غيرقابل اجتناب بين والدين و نوجوان مي گردد. در فرهنگ هايي كه نقش والدين ضعيف يا نامشخص است، نيروهاي قوي اجتماعي (خارج از خانواده) به سرعت موجب تغيير اجتماعي در نوجوان شده و دوره بزرگسالي و نقش هاي آن را به دليل ايجاد كشمكش ها به تعويق مي اندازند.

وظايف خانواده در مرحله پنجم تكاملي

• متعادل نمودن آزادي ها توأم با واگذاري مسئوليت به نوجوان : راز آنجايي كه بيشتين مشكل والدين در اين مرحله، پرورش نوجوانان مي باشد، به اعتقاد فريدمن « وظيفه والدين در اين دوره، پذيرش آز ادي نوجوان بدون طرد كردن اوست ».

• برقراري ارتباط باز و مناسب بين والدين و فرزندان : متأسفانه به دليل اختلاف نسل ها، اغلب طرح دوجانبه از طرف فرزند و والدين در مورد ارزش ها و سبك زندگي صورت مي گيرد.

• حفظ روابط مناسب همسران

مرحله 6 - روانه كردن فرزندان به خارج از منزل

وقتي بزرگ ترين فرزند خانواده، منزل را ترك مي كند اين مرحله شروع شده و تا ترك آخرين فرزند طول مي كشد . بنابراين طول مدت اين دوره، بسته به تعداد فرزندان و زمان ازدواج آنها متفاوت است . ويژگي اين دوره آمادگي براي زندگي مستقل فرزندان مي باشد. هدف اصلي و مهم خانواده نيز سازماندهي مجدد خانواده به منظور حفظ واحد آن است . اين دوره، با سن ميانسالي خانواده مصادف مي شود. والدين، نقش هاي جديدي چون مادربزرگ و پدربزرگ را پيدا مي كنند.

وظايف خانواده در مرحله ششم تكاملي

• حمايت از عدم وابستگي و استقلال فرزندي كه در حال ترك خانواده مي باشد و دخالت در وسيع تر كردن حلقه خانواده براي پذيرش اعضاي جديد

• مراقبت از والدين سالمند و احتمالا بيمار در خانواده زن و شوهر

• تطابق والدين با ترك فرزندان؛ يادگرفتن "عدم وابستگي به فرزندان "، تعديل ارتباطات خود در حفظ مرزهاي ارتباطي با فرزندان

• تطابق با نقش هاي جديد خانوادگي

مرحله 7 - خانواده در سن ميانسالي

وقتي كوچك ترين فرزند خانواد ه منزل را ترك مي كند، اين مرحله شروع شده و تا بازنشستگي يا مرگ يكي از زوجين طول مي كشد. در اين مرحله، زوجين زندگي هسته اي را ادامه داده با فرزندان، نوه ها و والدين خود تعامل دارند.

وظايف خانواده در مرحله هفتم تكاملي

• انتخاب شيوه سالم زندگي : ترك عادات غيربهداشتي، انجام فعا ليت هاي تفريحي مناسب، استراحت كافي و ...

• احساس رضايت از ارتباط مؤثر با والدين پير و فرزندان (حفظ ارتباط بين نسل هاي گذشته و آينده)

• حفظ ارتباط بين همسران

• تطابق با خلأ ناشي از ترك فرزندان

مرحله 8 - خانواده در سن بازنشستگي و سالمندي

با بازنشستگي يك يا هر دو زوج آغاز شده و با مرگ آنها پايان مي يابد . سالمندان، برداشت هاي متفاوتي ا ز اين مرحله دارند، طوري كه بعضي از افراد سالمند، اين سالها را بهترين سالهاي زندگي خود دانسته، در حالي كه بعضي ديگر، احساس بدبختي ميكنند معمولا اين احساس، به وضعيت مالي، توانايي حفظ محيط رضايت بخش منزل و وضع سلامت فرد بستگي دارد .

وظايف خانواده در مرحله هشتم تكاملي

• داشتن زندگي رضايت بخش (مهمترين وظيفه تكاملي) : زندگي در منزل خود نسبت به زندگي در خانه سالمندان يا منزل فرزندان، رضايت بخش تر است، چون حريم فرد، آزادي و استقلال وي حفظ مي شود.

• تطابق و سازش با كاهش ميزان درآمد به علت بازنشستگي، هزينه درمان بيماري هاي مزمن و تورم اقتصادي

• تطابق با ازدست دادن همسر (كه بيشترين ضربه را وارد مي كند).

• تقويت ارتباط صحيح بين زوجين

• رعايت نكات ايمني در منزل : به دنبال سالمندي وقوع حوادثي چون زمين خوردن در منزل شايع است.

• برنامه ريزي براي پيشگيري از اختلالات تغذيه اي دوران سالمندي

چرخه عمر خانواده دووال

دوال و هیل سه معیار را از معیارهای مختلف برای تولید اولین و شناخته شده ترین سیستم دسته بندی عمر خانواده به مراحل مختلف انتخاب کردند: تغییر عمده در اندازه خانواده، سن توسعه ای بزرگترین فرزند، و تغییر در وضعیت کاری نان آوران:

۱. تغییر عمده در اندازه خانواده، که زندگی خانواده را به پنج مرحله تقسیم می کند:

• مرحله پایدار، بدون فرزند؛
• مرحله توسعه، بچه داری؛
• مرحله پایدار، بچه داری؛
• مرحله کاهشی؛ فرستادن بچه؛
• مرحله پایدار، آشیانه خالی

۲. سن رشدی ای بزرگترین فرزند که مراحل جدیدی در مراحل بچه داری پایدار و در حال توسعه ایجاد کرد:

• خانواده های با کودکان پیش دبستانی
• خانواده های با کودکان مدرسه ای
• خانواده های با نوجوان
• خانوده های با جوان

۳. وضعیت کاری نان آور نیز دو مرحله اضافی در مرحله پایدار آشیانه خالی ایجاد کرد:

• خانواده های در سالهای میانی؛
• خانواده های در فاز بازنشستگی؛
با ترکیب این دسته بندی ها، هشت مرحله توسعه خانواده تولید شده که دو به دو منحصر بفرد هستند:
۱. مرحله پایه ریزی (بدون بچه، تازه ازدواج کرده ها)
۲. اولین بچه داری (خانواده های با نوزاد تا سه سال)؛
۳. خانواده های با بچه های پیش دبستانی (بزرگترین بچه بین ۳ ۶ سال)
۴. خانواده های با بچه دبستانی (بزرگترین بچه ۶ ۱۲ سال)
۵. خانواده ها با نوجوان (بزرگترین بچه ۱۳ ۲۰ سال)
۶. خانواده های که سکو پرتاب کودکان هستند (بچه ها را ازدواج می دهند)
۷. خانواده های در سال های میانی (دوره ی آشیانه خالی پس از بچه داری)
۸. خانواده در بازنشستگی (بازنشستگی نان آوران)