سال گذشته درآمد حاصل از فروش تصاویر و فیلم‌های محرّکِ جنسی چیزی در حدود ۵۷ میلیارد دلار بود. این مبلغ بیش از درآمد سالیانۀ ۱۷۰ کشور دنیاست! علت اینکه چرا چنین تجارتی تا بدین حد پررونق است، ساده است: انسان، چه مرد و چه زن، علاقۀ شدیدی به تماشای تصاویر جنسی دارد.

تنها آمار ارقام مربوط به اینترنت در این باره انسان را انگشت‌به‌دهان می‌گذارد: هر روزه به‌طور متوسط سی میلیون نفر از یکی از سایت‌های تحریک‌کنندۀ جنسی دیدن می‌کنند، و این در حالی است که تعداد اینگونه سایت‌ها بالغ بر بیش از چهار میلیون است که دوازده در صد از کل سایت‌های اینترنتی را تشکیل می‌دهند! ۳۵ درصد از کل داون‌لودهای اینترنتی را فیلم‌ها و تصاویر مستهجن جنسی تشکیل می‌دهد (که معادل یک و نیم میلیارد داون‌لود در ماه است!).

۲۵ در صد از تمام جستجوهایی که در اینترنت انجام می‌شود به نوعی در ارتباط با امور جنسی است. تعداد نامه‌های الکترونیکی (ای‌مِیل) دارای موضوعات جنسی که هر ماهه برای مردم مختلف فرستاده می‌شود دو و نیم میلیارد عدد است. ۷۲ درصد از بازدیدکنندگان سایت‌های تحریک‌آمیز جنسی را مردان، و ۲۸ درصد را زنان تشکیل می‌دهند. به‌عبارت دیگر، می‌توان گفت که ده درصد از جمعیت هر کشور در تماشای اینگونه سایت‌ها هیچ اشکالی نمی‌بینند، و از این عده، ده درصد به چنین سایت‌هایی معتاد شده‌اند. این بدان معناست که ۸۰ درصد از مردم جایی در این بین قرار دارند.

تخمین درآمد صنعت بالغان در ایالات متحده مشکل است. در سال ۱۹۷۰ یک مطالعه فدرال تخمین زد ارزش کل خرده‌فروشی پورنوگرافی هاردکور در ایالات متحده از ۱۰ میلیون دلار بیشتر نباشد.

گزارش مرکز تحقیقات فورستر در سال ۱۹۹۸، حجم درآمد سالیانه صنعت پورنوگرافی را از طریق اینترنت بین ۷۵۰ میلیون دلار تا ۱ میلیارد دلار تخمین زد.

میلیونها نفر از مردم با روی آوردن به فیلم‌ها و تصاویر محرک جنسی در واقع می‌کوشند عطش درونی خود را برای پذیرفته شدن و مورد مهر و محبت قرار گرفتن در چهارچوب رابطه‌ای گرم (که لزوماً دارای ماهیت جنسی نیست)، فرو نشانند. این امر به‌ویژه در مورد کسانی صادق است که در خانواده‌هایی پرورش یافته‌اند که دچار بحران و از هم گسستگی بوده و از این رو کمتر محبت دیده‌اند. البته پرواضح است که تصاویر شهوت‌انگیزِ صامت و بی‌جان هرگز قادر نیستند چنین نیازهایی را برآورده کنند، و در واقع تنها بر احساس تنهایی، شرم و از خودبیگانگی فرد می‌افزایند.

امروزه در غرب روابط جنسی خارج از چارچوب روابط زناشویی امری طبیعی و پذیرفته شده محسوب می‌شود و بی‌بند و باری جنسی امری متعارف و عادی است‌. سقط جنین در بسیاری از کشورها قانونی شده است و سالانه میلیونها سقط جنین در کشورهای مختلف صورت می‌گیرد. همجنس‌گرایی به‌عنوان شکلی پذیرفته شده و بهنجار از روابط جنسی در جوامع مختلف بیش از پیش گسترش می‌یابد و آمار طلاق روزبروز افزایش می‌یابد.

فیزیولوژی مغز و پورنوگرافی

ویلیام ام. استراترز دانشیار دانشگاه ویتون کالج در رشتۀ روانشناسی می‌گوید: “از آنجا که مغز انسان مرجع زیست شناختی تجربۀ روانشناختی ما است، شناخت نحوۀ عملکرد آن بسیار مفید است. شناخت نحوۀ ارتباط بخش‌های مختلف مغز با یکدیگر و جاهای حساس آن به ما کمک می‌کند تا نحوۀ اثرگذاری پورنوگرافی (هرزه‌نگاری) را بر مغز بشناسیم” در ادامه ۹ نکته ذکر شده است که باید دربارۀ اثرات هرزه‌نگاری بر مغز بدانید.

۱. منابع آشکار تحریک جنسی، نرون‌های آیینه‌ای مغز مردان را تحریک می‌کند. این نرون‌ها که با فرایند چگونگی تقلید یک رفتار سر و کار دارند، دارای یک سیستم خودکار هستند که با بروز یک رفتار ارتباط دارد. در ارتباط با هرزه نگاری، سیستم نرون آیینه‌ای باعث تحریک اندام جنسی شده و منجر به تحریک جنسی می‌شود که به بروز یک رفتار خروجی نیاز دارد. استراترز می‌گوید: “واقعیت تأسف برانگیز آن است که وقتی فردی اقدام به خود ارضائی می‌کند، عواقب هورمونی و عصب شناختی به دنبال دارد که در ورای موضعی که بر آن تمرکز کرده است، قرار دارند”. در نقشۀ خداوند، این موضع همسر مرد است. اما برای بسیاری از مردها این موضع، تمرکز بر تصویر روی یک صفحۀ نمایش است. بنابراین، هرزه‌نگاری فرد را برده یک تصویر می کند و واکنش زیست شناختی رابطۀ طبیعی یک مرد با همسرش را از او می رباید و باعث از دست رفتن پیوند زن و شوهری می شود.

۲. در مردان برای تحریک و واکنش جنسی ۵ مادۀ شیمیایی وجود دارد. یکی از مهم ترین موادی که بیشترین نقش را در اعتیاد به هرزه‌نگاری دارد، دوپامین است. دوپامین نقش بسیار مهمی در سیستم مغزی دارد و مسئول واکنش به یادگیری های پاداش محور است. تمام واکنش های مورد مطالعه سطح ترشح دوپامین مغز را افزایش می دهد. محرک ها، داروها و مواد مخدر گوناگونی مانند کوکائین، آمفتامین و مت‌آمفتامین، مستقیماً بر ترشح دوپامین تأثیر می گذارند. هنگامی که فرد در معرض یک محرک جدید قرار می گیرد، بخصوص اگر این محرک جنسی و یا محرک قوی تری باشد، دوپامین ترشح می شود. از آنجا که تصاویر شهوانی دوپامین بیشتری نسبت به رابطۀ جنسی با یک شریک جنسی آشنا ترشح می‌کند، قرار گرفتن در معرض هرزه‌نگاری (پورنوگرافی) باعث اعتیاد جنسی می‌شود و به مغز می‌آموزد که یک تصویر مستهجن را ترجیح داده و از رابطۀ جنسی واقعی کمتر ارضاء شود.

۳. چرا مردان به جای یک تصویر، در جستجوی تصاویر جنسی متعددی هستند؟ علت این میل به کولیج افکت نسبت داده می‌شود، پدیده‌ای که در گونه‌های نر پستانداران (در موارد کمی گونه‌های ماده) دیده می‌شود. بر اساس کولیج افکت، مردان حتی پس از ارتباط جنسی قبلی، آمادۀ ارتباط جنسی جدید هستند. این مکانیسم عصب ‌شناختی یکی از دلایل اولیه و قوی در اعتیاد به هرزه‌نگاری اینترنتی است.

۴. تحریک بیش از اندازۀ توالی پاداش ـ مانند تکرار ترشح دوپامین با مشاهدۀ هرزه‌نگاری ـ حساسیت زدایی ایجاد می‌کند. در این مورد گری ویلسون می‌گوید: “پس از تحریک زیاد، وقتی که فرد گیرنده دوپامین دریافت می‌کند، مغز او به اندازۀ کافی پاسخ نمی‌دهد و ما از پاسخ دادن به محرک احساس لذت کمتری می‌کنیم”. این پدیده باعث می شود که در جستجوی احساس ارضاء بیشتری باشیم. برای مثال، به دنبال یک محرک جنسی بسیار قوی‌تر، هرزه‌نگاری‌های طولانی و یا تماشای مکرر هرزه‌نگاری باشیم تا مغز را بی‌حس کنیم.

۵. استراترز می‌گوید: “عادت‌های روانشناختی، رفتاری و عاطفی که شخصیت جنسی ما را تشکیل می‌دهند، به تصمیم‌های ما بستگی دارند. هنگامی که فرایند محرک و واکنش فعال می‌شود، یک حافظۀ عصبی شکل می‌گیرد که بر پردازشِ علائم واکنش های جنسی آتی تأثیر می‌گذارد. به محض اینکه این جریان عصبی فعال شده و حرکت می‌کند، به یک مسیر اولویت دارِ سفر ذهنی تبدیل می‌شود که مرتب تکرار می‌شود و پیامدهای بسیار زیادی دارد.

۶. چه عواملی باعث منحصر بفرد بودن هرزه‌نگاری‌های اینترنتی می‌شود؟ در این زمینه، ویلسون دلایل مختلفی ذکر می‌کند که برخی از آنها عبارتند از: ۱) هرزه‌نگاری اینترنتی تازه گی و تنوع بسیار زیادی دارد؛ ۲) برخلاف داروها و غذاها، استفاده از هرزه نگاری‌های اینترنتی تقریباً هیچ محدودیت فیزیکی ندارند. ۳) با استفاده از هرزه‌نگاری اینترنتی می‌توان با افزایش تماشای گونه‌های جدید و غیر معمول، شرکای جنسی را افزایش داد. ۴) برخلاف داروها و غذاها، هرزه‌نگاری اینترنتی سیستم اجتناب و دلزدگی طبیعی مغز را فعال نمی‌کند؛ ۵) سن کاربرانی که به تماشای هرزه نگاری می پردازند. مغز یک نوجوان در اوج تولید دوپامین و شکل گیری اندام عصبی است، به همین دلیل این گروه بیشترین داوطلبان اعتیاد و بازنشر هرزه نگاری هستند.

۷. مردان با قرار گرفتن در معرض منابع تحریک جنسی با مشکلات اضطراب اجتماعی، افسردگی، انگیزه کم، بدکاری نعوظ، مشکلات تمرکز حواس و درک منفی از خود مواجه می‌شوند که تاثیر بر شکل ظاهری و عملکرد جنسی آنها دارد.

استرس یک عامل برانگیزنده و تشدیدکننده این اختلال است. در واقع فرد معتاد از طریق رابطه جنسی آلام عاطفی و عقده‌های روانی خود را تسکین می‌دهد. باید توجه داشت که نباید اعتیاد به رابطه جنسی را با شهوت جنسی قوی اشتباه گرفت. فرد معتاد به رابطه جنسی ممکن است دارای شهوت جنسی اندکی باشد. اعتیاد به رابطه جنسی در هر دو جنس زن و مرد مشاهده می‌گردد. در واقع با ارضاء جنسی به فرد احساس سرخوشی در پی آزادسازی آدرنالین و اندورفین‌ها دست داده و وی را موقتاً آرام می‌کند. معمولاً فرد معتاد از رابطه جنسی خود لذت چندانی نمی‌برد زیرا پس از آن دچار احساس گناه و شرمساری می‌گردد.

اعتیاد جنسی

باید بین احساس جنسی که یک مقوله مثبت است و شهوت‌محوری یا شهوت‌پرستی که منفی است مرزی قائل شد. همۀ ما انسان‌ها به علت عوامل فیزیولژیکی و هورمونی احساس جنسی در ما وجود دارد امّا اگر این احساس تبدیل به یک مقولۀ غیرقابل مهار شود آن موقع است که شخص خود را درگیر مشکلات جنسی کرده است.

در رابطه با علل این مشکل مثل سایر مشکلات دیگر می‌شود به دو ریشۀ عمده اشاره کرد.

اول خانواده یا فضایی که فرد در آن بزرگ شده است و دوم فضای محیطی یا اکتسابی است.

اگر فرد در یک خانواده‌ایی بزرگ شود که هیچ وقت از جانب پدر یا مادرش محبت نشده است مثلاً پسری که مادرش هیچ وقت به او محبت نکرده است و یا دختری که پدرش هرگز او را در آغوش نگرفته است این افراد بیشتر در این خطر هستند چون می‌خواهند این نیازِ ارضاء نشده دوران کودکی‌شان را با انجام دادن یک سری از کارها ارضاء کنند.و یا اگر فردی در یک خانواده‌ایی بزرگ شود که اعتماد به نفس خیلی پایینی دارد و عزت نفس‌اش همیشه سرکوب شده است او سعی می‌کند با دست زدن به یک سری اعمال مثلاً خود‌ارضایی و یا روابط جنسی خارج از ازدواج آن کمبودها را جبران کند. بعضی افراد هم فکر می‌کنند که با انجام این کارها فشار زندگی را می‌توانند تحمل کنند که این دروغ بزرگی‌است. مورد دیگری که خیلی مهمِ عوامل محیطی است یعنی آموزش‌هایی که فرد می‌بیند و متأسفانه بسیاری آموزش‌های غلط وجود دارد که از طریق‌های مختلف به افراد می‌رسد.

اعتیاد به رابطه جنسی یا اعتیاد جنسی به نبود توانایی در مهار یا به تعویق انداختن تمایلات و فعالیت‌های جنسی گفته می‌شود. در واقع رابطه جنسی و اندیشیدن به آن، افکار معتاد را تحت سیطره خود قرار می‌دهد و نیاز به انگیختگی جنسی جای نیاز به صمیمیت را می‌گیرد. علت آن معمولاً بدرفتاری با معتادان در سنین کودکی این گونه افراد می‌باشد. اعتیاد به روابط جنسی یک بیماری پیشرونده بوده و می‌توان همانند بسیاری بیماری‌های دیگر، آن را متوقف نمود.

در این بیماری، یک الگوی وسوسه و اجبار به برقراری رابطه جنسی وجود دارد که در آن روابط جنسی منجر به تخریب‌های زیادی در زمینه‌های کاری، خانوادگی و عزت نفس، می‌گردند.

خصوصیات اعتیاد جنسی

در اعتیاد جنسی رفتارهای جنسی یکدیگر را تقویت می‌کنند به عبارت دیگر معتاد از یک نوع رفتار به نوعی دیگر گرایش پیدا می‌کند. تحقیقات در این حوزه نشان داده‌اند که در اکثر موارد رفتار جنسی با رفتارهای حاصله از دیگر انواع اعتیاد، مرتبط است مانند اعتیاد به خوردن، به کار، مصرف مواد مخدر،.. اعتیاد جنسی شامل یک سری اختصاصات می‌باشد مانند اشتغال و وسواس فکری، یعنی شخص به صورت مداوم در رابطه با موقعیت‌ها و حوادث جنسی دارای اشتغال ذهنی است و تمرکز مداوم فرد با مسائل جنسی باعث سطح بالای تحریک‌پذیری جنسی در او می‌گردد.

خصیصه دوم در اعتیاد جنسی تکراری شدن رفتار است به عبارتی شخص به رفتار جنسی خود برای ارضا ادامه نمی‌دهد بلکه هدف تحریک شدن هرچه بیشتر است و بدین شکل این اعتیاد به تداخل با برنامه‌های روزانه می‌انجامد و عملکرد اجتماعی و فردی را مختل می‌کند ولی با وجود این عوارض رفتار تداوم پیدا می‌کند.

بنابراین خصیصه سوم، از دست دادن کنترل (اجبار) شخص با وجود مشکلات حاصل است که کماکان به رفتارهای تکراری خود شامل تحریک‌پذیری بالا بدون احساس رضایت،... ادامه می‌دهد و نمی‌تواند رفتار را متوقف کند با اینکه هر روز وقت بیشتری را برای متوقف کردنش اختصاص می‌دهد.

خستگی خصیصه چهارم اعتیاد جنسی است. شخص که دچار احساس شرمساری از رفتار شدید و غیرقابل کنترل خود و آسیب هائی که به دیگران می‌زند است، کاملاً خسته و سرخورده می‌شود.

اعتیاد به پورنوگرافی

اعتیاد به پورنوگرافی یا اعتیاد به پورن، یک مدل از اعتیاد به رفتارهای اجباری جنسی با استفاده از فیلم‌ها و تصاویر هیجان‌انگیز جنسی است که بر خلاف آثار فیزیکی، ذهنی، اجتماعی و اقتصادی آن می‌تواند همچنان دنبال گردد. معیارهای تشخیص عمومی پذیرفته‌شده‌ای برای اعتیاد به پورنوگرافی یا تماشای مخاطره‌آمیز پورنوگرافی وجود ندارد اما آزمایش‌های انجام‌شده در مورد علائم پورنوگرافی بر روی انسان، اعتیاد جنسی اینترنتی را به عنوان یکی از مصادیق اعتیادهای رفتاری نشان می‌دهد.

تماشای پورنوگرافی در اینترنت، به دلایل مختلف شخصیتی و اجتماعی، می‌تواند مخاطره‌آمیز باشد؛ از جمله اینکه فرد به جای برقراری ارتباط با دیگران، زمان زیادی را صرف تماشای محتواهای پورنوگرافی می‌کند. در این حالت، افراد، ممکن است که حالاتی از افسردگی، انزوای اجتماعی، از دست دادن شغل، کاهش فعالیت و آثار نامطلوب اقتصادی را به عنوان نتایج تماشای محتواهای پورنوگرافی در اینترنت، بر روی زندگی شخصی و اجتماعی خود، گزارش دهند.

بر اساس تحقیقات عوارض اعتیاد به پورنوگرافی در بلندمدت عبارت است:کاهش عشق_افسردگی_کاهش تمرکز_انزوای اجتماعی_اختلال در حافظه کلامی_افزایش پرخاشگری_کوچک شدن قشر خاکستری مغز_اختلال نعوظ_بزرگ شدن و افزایش فعالیت بخش‌های حیوانی مغز مانند مغز خزنده_تبدیل شدن به فردی عجیب و غریب از لحاظ جنسی_برهم خوردن تعادل شیمیایی مغز به واسطه ترشح زیاد دوپامین و سرتونین و سایر هورمون ها_افزایش بیش از اندازه هورمون‌های جنسی مانند تستسترون و آندروژن فعالیت‌های فکری را کاهش می‌دهد_افزایش بیش از اندازه هورمون‌های جنسی می‌تواند عوارض جسمانی به وجود بیاورد_عدم انزال_خیانت در روابط زناشویی و در نهایت کاهش میل جنسی و لذت می‌شود. عوارض گفته شده کم‌کم و به مرور زمان به وجود می‌آید و یک شبه به وجود نمی‌آید مانند سایر اعتیادها. پورنوگرافی در ابتدا و در کوتاه مدت باعث افزایش میل جنسی و رضایت از رابطه جنسی می‌شود و اختلالات جنسی را به طور کوتاه مدت درمان می‌کند اما این‌ها اثرات موقت بوده و با گذشت زمان زندگی جنسی با کاهش میل جنسی و رضایت کمتر از رابطه و لذت کمتر روبرو خواهد شد و اختلالات جنسی نیز تشدید می‌شود. تحقیقات بلند مدت این عوارض را در بلند مدت تأیید می‌کنند مانند تحقیقی شش ساله در آمریکا که اثر پورنوگرافی را بر روی چند زوج را بررسی کرد در ابتدا زوجین افزایش شادی و میل جنسی و رضایت بیشتری را در رابطه جنسی و عاطفی و بهتر شدن ارتباطات عاطفی خود گزارش کردند، اما با گذشت زمان این رضایت کمتر و کمتر می‌شود. و در نهایت در اواخر تحقیق ازدواج زوجین در معرض از بین رفتن و طلاق بود و زوجین شادی کمتر میل جنسی کمتر، رضایت کمتر از رابطه، عشق کمتر و بی‌توجهی، سست شدن و ضعیف شدن ارتباط عاطفی، بی علاقگی و در نهایت یک رابطه شدید ضعیف و در معرض طلاق و خیانت و دارای کلی مشکل در ارتباط جنسی و غیر جنسی را گزارش کردند.

اعتیاد جنسی اینترنتی

اعتیاد جنسی اینترنتی ( Internet sex addiction ) ، همچنین شناخته‌شده با نام اعتیاد جنسی سایبری ( Cybersex addiction ) ، به عنوان نوعی از اعتیاد جنسی معرفی شده است که از راه فعالیت‌های جنسی مَجازی اینترنتی، می‌تواند موجب نتایج منفی وخیمی بر روی شرایط فیزیکی، ذهنی، اجتماعی یا اقتصادی فرد گردد. این موضوع همچنین ممکن است به عنوان زیرمجموعه‌ای از اعتیاد به اینترنت (استفاده نابجا از اینترنت) در نظر گرفته شود . نمودهای اعتیاد جنسی اینترنتی شامل رفتارهای مختلفی می‌گردد: خواندن داستان‌های برانگیخته‌کننده جنسی، مشاهده و دانلود فیلم‌های پورنوگرافی، فعالیت‌های آنلاین جنسی در اتاق‌های گفتگو، روابط مجازی جنسی، خودارضایی در هنگام انجام فعالیت‌های آنلاین برای برانگیختگی جنسی، جستجو برای یافتن شرکای مجازی جنسی و جستجوی اطلاعات درباره فعالیت‌های جنسی.

پورنوگرافی

هرزه‌نگاری یا پورنوگرافی ( Pornography ) (اختصاری Porn) تجسم و نمایش بی‌پرده از آمیزش جنسی در انسان با هدف ایجاد هیجان، تحریک یا ارضای جنسی است که در قالب‌های مختلف از جمله کتاب، عکس، پویانمایی، مجسمه، متن، نقاشی، فیلم، بازی و مجله ارائه می‌شود.

در بسیاری از موارد تمایز بین پورنوگرافی و هنر اروتیک تا حد زیادی ذهنی و بیانگر تفاوت‌های فرهنگی در جوامع گوناگون است. کسی که در این صنعت فعالیت می‌کند را پورن‌استار ( Pornstar ) گویند.

قانون ۳۴ ( Rule 34 ) یک اصطلاح اینترنتی است که می‌گوید پورنوگرافی هر چیزی وجود دارد. این مفهوم معمولاً به عنوان فن آرت (هنر طرفداران) کشیده می‌شود و در این تصاویر، افراد یا اشیاء در یک حالت جنسی یا رفتار جنسی قرار دارند.

پورنوگرافی می‌تواند با رسانه‌های مختلفی نمایش داده شود؛ مثل کتاب، مجله، کارت پستال ، عکس ، مجسمه‌سازی ، رسم ، نقاشی ، پویانمایی ، صدای ضبط شده، متن، فیلم، نوانما و بازی ویدئویی باشد. در چند دهه اخیر، با گسترش فرهنگی که موضوعات جنسی را تابو نمی‌داند، صنعتی بر حول تولید و مصرف محتوای پورنوگرافی ایجاد شده‌است. گسترش و بهبود رسانه‌های صوتی و تصویری و اینترنت نیز در رشد آن نقش مهمی داشته‌است. آمارها نشان می‌دهند که ۵۰٪ کاربران اینترنت به‌طور مرتب پورن تماشا می‌کنند. هرزه‌نگاری ادبی به متنی می‌گویند که در آن بر فعالیت‌های جنسی بسیار تأکید می‌شود به‌طوری‌که ممکن است به برانگیختگی هیجانات جنسی بینجامد.

پورنوگرافرها از هر پیشرفتی برای تولید و توزیع پورنوگرافی بهره گرفته‌اند. آن‌ها در صنعت چاپ از لیتوگرافی و عکاسی استفاده کردند. آن‌ها از فناوری‌هایی شامل چاپ فشاری، عکاسی، تلویزیون ماهواره‌ای، اشکال مختلف ویدئو و اینترنت استفاده می‌کنند. با اختراع دوربین‌های کوچک و وسایل بی‌سیم، پورنوگرافی یواشکی در حال گسترش است.

پورنوگرافی و تأثیرات آن مبحثی مفصل و البته جنجالی است. کلیشه و پیش‌فرض‌های نادرستی له و علیه این پدیده وجود دارد و افراد بسته به فرهنگ، عقیده، مذهب، تحصیلات و حتی نوع پورنوگرافی نظرات بسیار متفاوتی دربارهٔ تأثیر پورنوگرافی در ابعاد مختلف اجتماعی و فردی دارند.

تحقیقات انجام شده دربارهٔ تأثیرات پورنوگرافی با چند عامل مرتبط هستند. این تحقیقات شامل تأثیرات احتمالی پورنوگرافی بر تجاوز جنسی، خشونت خانگی، ناکارآمدی جنسی، مشکلات مربوط به روابط جنسی و سوءاستفاده جنسی از کودکان است. در حالی که برخی از پیشینه‌های پژوهش بیانگر این هستند که تصاویر و فیلم‌های پورنوگرافیک می‌توانند اعتیادآور باشند، شواهد کافی برای نتیجه‌گیری وجود ندارد.

تحقیقات متعددی نشان می‌دهند که آزادسازی پورن در جامعه ممکن است با افزایش نرخ تجاوز و خشونت جنسی مرتبط باشد در حالی که سایر تحقیقات چنین تأثیری را نفی می‌کنند یا در مورد نتیجهٔ آن تردید دارند.

مخالفت با پورنوگرافی به‌طور کلی از دو منبع سرچشمه می‌گیرد: اعتقادات دینی و اعتقادات فمینیستی. که این مخالفت‌ها بعضاً شکل قانون در کشورهای مختلف می‌گیرند. یکی از موارد مطرح شده در این مخالفت‌ها امکان اعتیاد به پورنوگرافی می‌باشد.

مسیحیت و اسارت جنسی

عیسی مسیح می‌فرماید: «اگر کسی با نظر شهوت‌آلود به زنی بنگرد، در دل خود با او زنا کرده است.» و عیسی در ادامه می‌گوید : «اگر چشم راستت تو را به گناه وامی‌دارد، آن را از کاسه درآور و به دور افکن، زیرا بهتر است عضوی از بدن خود را از دست بدهی تا اینکه تمام بدنت در آتش جهنم بسوزد.» به‌عبارت دیگر، اگر چشمان خود را از نگریستن به تصاویر تحریک‌آمیز جنسی باز نداریم، وارد جهنم خواهیم شد!

پولس رسول نیز در بسیاری از رسالات خود به‌صراحت در این باره هشدار می‌دهد. او به مسیحیان چنین می‌گوید: «بدن برای بی‌عفتی نیست» و می‌افزاید: «از بی‌عفتی بگریزید! هر گناه دیگری که انسان مرتکب شود بیرون از بدن اوست، اما کسی که مرتکب بی‌عفتی می‌شود، نسبت به بدن خود گناه می‌کند.» (اول قرنتیان ۶‏:۱۳ و ۱۸).

این نکتۀ مهم را که اراده خدا برای یک فرد مسیحی چیست نمی‌توان نادیده گرفت. خدا از ما می‌خواهد که از لحاظ جنسی خود را پاک نگه داریم. یکی از کشیشان، این پاکی را چنین تعریف می‌کند: «عدم کسب ارضای جنسی از کسی جز آنکه با او پیوند زناشویی بسته‌ایم.»

پرهیز از شهوت

در این آیات‌، عیسی توجه خود را از فرمان ششمِ ده‌فرمان موسی‌، به فرمان هفتم معطوف می‌دارد، یعنی از نهی از قتل به نهی از زنا.

«شنیده‌اید که به اولین گفته شده است زنا مکن‌. لیکن من به شما می‌گویم هر کس به زنی نظر شهوت اندازد، هماندم دردل خود با او زنا کرده است‌. پس اگر چشم راستت تو را بلغزاند، قلعش کن و از خود دور انداز، زیرا تو را بهتر آن است که عضوی از اعضایت تباه گردد از آنکه تمام بدنت در جهنم افکنده شود. و اگر دست راستت تو را بلغزاند، قطعش کن و از خود دور انداز، زیرا تو را مفیدتر آن است که عضوی از اعضای تو نابود شود، از آنکه کل جسدت در دوزخ افکنده شود.»

رابی‌های یهود در این مورد نیز می‌کوشیدند تا گسترۀ فرمانِ "زنا مکن‌" را محدود سازند. از آنجا که گناهِ طمع به زوجۀ مردی دیگر در فرمان دهم از ده‌فرمان آمده‌، برای رابیها آسان می‌نمود که حکم هفتم را نادیده بینگارند. طبق تعلیم ایشان‌، تا زمانی که خودشان و مریدانشان از خودِ عمل زنا اجتناب می‌کردند، حکم هفتم را رعایت کرده‌اند. بدینسان‌، محدودۀ گناه جنسی را تنگ و محدودۀ پاکی جنسی را گسترش می‌دادند.

اما عیسی تعلیم متفاوتی داد. او محدودۀ نهی الهی را گسترش داد. او فرمود که معنی واقعی حکم خدا بسی گسترده‌تر از پرهیز از خودِ عمل جنسی است‌. همانطور که نهی از قتل شامل پرهیز از افکار خشم‌آلود و گفتار اهانت‌آمیز می‌شود، نهی از زنا نیز شامل نگاهها و افکار شهوانی می‌گردد. ما با "گفتارمان‌" می‌توانیم مرتکب قتل شویم‌؛ با "قلب‌" یا فکرمان نیز می‌توانیم مرتکب "زنا" شویم‌.

اگر در این مورد به بحث و جدل بپردازیم و بگوییم که منظور عیسی شهوت‌رانی مرد نسبت به زن بوده و نه بالعکس‌، یا هواس‌رانی مرد متأهل بوده و نه مرد مجرد، درست به‌دنبال همان کلاههای شرعی رفته‌ایم که فریسیان به‌دنبالش بودند و عیسی محکومشان می‌کرد. تأکید عیسی این است که هر نوع عمل جنسی که در عمل غیراخلاقی است‌، در نگاه و فکر نیز غیراخلاقی است‌.

آنچه که درکش به‌طور خاص مهم است‌، ارتباطی است که عیسی میان نگاه شهوت‌آلود به یک زن و ارتکاب زنا با او در دل برقرار می‌کند. همین ارتباط میان چشم و دل است که سبب می‌شود عیسی در دو آیه بعدی (آیه‌های ۲۹ و ۳۰) دستورالعمل‌هایی بسیار عملی در مورد پاکی جنسی بدهد. استدلال عیسی اینچنین است‌: اگر نگاه شهوانی معادل زنا در دل است‌، یا به‌سخنی دیگر، زنای قلبی نتیجۀ زنای چشمی است (چرا که چشم جسمانی چشم دل را تحریک می‌کند)، تنها راه برای حل مشکل‌، در سرآغاز آن است‌، یعنی در چشمان‌.

اعمال شرم‌آور به‌دنبال خیال‌پردازیهای شرم‌آور می‌آید؛ خیال‌پردازیها نیز به‌دنبال بی‌بند و باری چشمْ شعله‌ور می‌شود. قوه تخیل نیرومند ما (که یکی از خصوصیاتی است که انسان را از حیوانات متمایز می‌سازد) عطیه‌ای است گرانبها از سوی خدا. هیچیک از آثار هنری جهان‌، و هیچیک از کارهای شریف و والای انسانها بدون آن میسر نمی‌گردید. قوه تخیل ما کیفیت زندگی‌مان را غنی می‌سازد. اما تمامی عطیه‌های الهی باید مسئولانه به‌کار گرفته شود، چرا که خیلی آسان در معرض انحطاط و سوءاستفاده قرار می‌گیرند. در مورد قوه تخیلمان نیز قطعاً اینچنین است‌. تصور نمی‌کنم که هیچ بشری در ورطۀ گناهان جنسی بیفتد مگر اینکه اول دریچه هوس را از طریق چشمان خود بگشاید. به‌همین شکل‌، مرد یا زنی اگر توانسته تسلط بر خواسته‌های جنسی را در عمل بیاموزد، دلیلش این بوده که چشم جسم و قوه تخیل را تحت تسلط در آورده است‌.

اما شاید در اینجا بی‌مناسبت نباشد که به نحوۀ لباس پوشیدن زنان اشاره کنیم‌. پوشیدن لباس‌های زیبا یک چیز است و پوشیدن لباس به‌منظور جلب توجه و جذب مردان چیزی دیگر. خانمها تفاوت این دو را می‌دانند؛ ما مردان نیز می‌دانیم‌.

این بحث ما را به آیه‌های ۲۹ و ۳۰ هدایت می‌کند: «اگر چشم راستت تو را بلغزاند...» در ظاهر، کندن چشم یا دست یا پایی که خطا کرده‌، حکمی است بسیار تکان‌دهنده‌. فقط مسیحیان انگشت‌شماری که غیرتشان از عقلشان فراتر رفته بود، این گفته عیسی را به‌صورت "تحت‌اللفظی‌" تعبیر کرده‌اند و خود را ناقص‌العضو ساخته‌اند.

حکم مربوط به کندن چشمان‌، دستان‌، و پایهای گناه‌آلود، نمونه‌ای است از کاربرد زبان مجازی توسط خداوند ما. آنچه مورد تأکید او بود، نه قطع اعضای بدن در معنای لغوی آن‌، بلکه انکار نیرومندانه هوا و هوس نفس بود. نه قطع اندامها، بلکه "میراندن‌" هوس‌ها راه تقدسی است که او تعلیم می‌داد. و "میراندن‌" یا "برداشتن صلیب‌" برای پیروی از عیسی‌، یعنی پشت کردن به اعمال گناه‌آلود، آن هم با چنان قاطعیتی که گویی برای آنها مرده‌ایم‌، گویی آنها را به مرگ سپرده‌ایم (مرقس ۸:‏۳۴؛ رومیان ۸:‏۱۳؛ غلاطیان ۵:‏۲۴؛ کولسیان ۳:‏۵).

اما این مفهوم در عمل شامل چه کاری است‌؟ اجازه بدهید فرمایش عیسی را کمی بسط بدهیم و آن را تعبیر کنیم‌؛ معنی گفته عیسی در واقع چنین چیزی است‌: «اگر چشمت باعث گناه توست‌، چونکه وسوسه از طریق چشمانت و چیزهایی که می‌بینی به سراغت می‌آید، آنها را در آور. یعنی نگاه نکن‌! طوری زندگی کن که گویی چشمانت را در آورده‌ای و دور انداخته‌ای‌، و الان کوری و نمی‌توانی چیزهایی را ببینی که قبلاً باعث می‌شد گناه بکنی‌.

همینطور، اگر دست یا پایت باعث گناه توست‌، چونکه وسوسه از طریق دستهایت (یعنی کارهایی که می‌کنی‌) یا پایهایت (یعنی جاهایی که می‌روی‌) به‌سراغت می‌آید، آنها را قطع کن‌! یعنی دست به آن کارها نزن‌! به آن جاها نرو! طوری زندگی کن که گویی دست و پایت را قطع کرده‌ای و دور انداخته‌ای‌، و الان فلج هستی و نمی‌توانی کارهایی را بکنی یا به جاهایی بروی که قبلاً باعث گناهت می‌شد.» این است معنی "میراندن‌."
نمی‌دانم آیا در طول تاریخ‌، نسلی بوده است که به این تعالیمِ عیسی همچون نسل ما نیازمند بوده باشد، نسلی که اینچنین در معرض کثافاتِ مجلات و فیلم‌های مستهجن (پورنوگرافی‌) قرار دارد؟

پورنوگرافی برای مسیحیان (و البته برای هر انسانی با عقل سلیم‌) اهانت‌بار است‌، نخست و بیش از هر چیز، به‌خاطر اینکه ارزش انسانی زن را تا حد یک ابزار سکسی پایین می‌آورد، و نیز به‌خاطر اینکه به تماشاگرانِ این تصاویر، محرک‌های غیرطبیعی جنسی ارائه می‌دهد. اگر در زمینه تسلط بر خواسته‌های جنسی‌مان مشکلی داریم‌، اگر پایهایمان ما را به دیدن این فیلمها می‌برد، اگر دستانمان ما را به ورق زدنِ این مجلات می‌کشاند، و اگر چشمانمان از دیدن عکسهایی که به ما عرضه می‌شود لذت می‌برد، در اینصورت نه فقط گناه می‌کنیم‌، بلکه عملاً نگون‌بختی را به‌سوی خود فرا می‌خوانیم‌.

اطاعت از این حکم عیسی مستلزم مقداری "قطع عضو" می‌باشد. باید برخی چیزها را از زندگی خود دور کنیم‌، چیزهایی که منبع وسوسه می‌باشند، یا می‌توانند به‌راحتی تبدیل به منبع وسوسه شوند. به زبانی مجازی‌، باید چشم‌، دست‌، یا پای خود را قطع کنیم‌، بدین معنا که از خواندن برخی مطالب و دیدن بعضی فیلمها و رفتن به برخی جاها خودداری کنیم‌. اگر چنین کنیم‌، ممکن است در نظر برخی از اطرافیانمان‌، متعصب و تنگ‌نظر بنماییم‌. تنها سؤال این است که آیا حاضریم به‌خاطر منافع ابدی‌، این تمسخر را تحمل کنیم یا نه‌.

موضع عیسی در این زمینه کاملاً روشن بود. به فرمودۀ او بهتر است که عضوی از بدن را از دست بدهیم و ناقص وارد حیات شویم‌، از اینکه تمام بدن را حفظ کنیم اما به جهنم برویم‌؛ بهتر است از برخی امکاناتی که این زندگی در اختیارمان می‌گذارد چشم‌پوشی کنیم تا وارد حیات واقعی شویم‌. بدیهی است که این تعلیم کاملاً بر خلاف معیارهای مدرن است که در آن همه چیز مجاز شمرده می‌شود. این تعلیم بر این باور استوار است که ابدیت بسی مهم‌تر از امور گذرا است‌.

راه های درمان پورنوگرافی

برای رفع خستگی راه‌های تازه‌ای بیابید .

هر کسی احتیاج دارد خستگی خود را به نوعی رفع کند. مردم اغلب در پایان روز و در حالی که مشغول تمدد اعصاب هستند و می‌خواهند افکارشان را از مشغلات روزانه دور کنند، به سراغ تصاویر و فیلم‌های محرک جنسی می‌روند، چرا که اینگونه تصاویر تقریباً بلافاصله روحیه انسان را دگرگون می‌سازد. اما این کار صرفاً گریز از واقعیات زندگی است. داروی هیجانات جنسی برای چند لحظه کوتاه کاری می‌کند که مردم فشارهای روزمرۀ زندگی را از یاد ببرند. اما به محض آنکه لذت‌جویی پایان یافت، شلاقِ بیرحم شرم و خجالت دوباره به حرکت درمی‌آید و فلاکت، تشویش و اضطرابی عظیم در شخص ایجاد می‌کند.

اگر شما در چنین وضعیتی بسر می‌برید، نخست باید جداً تصمیم بگیرید که به هیچ وجه اجازه ندهید چنین عادات و الگوهای رفتاری (نظیر جستن کانال‌های مختلف تلویزیونی و جستجو در اینترنت) که شما را به‌سوی تصاویر محرک جنسی سوق می‌دهد، در زندگی‌تان مجال عرض اندام یابد. سپس باید به دنبال راه‌های تازه‌ای برای رفع خستگی بگردید. به‌عنوان مثال، کمی ورزش کنید، فیلم‌های سالم و آموزنده تماشا کنید، به سی دی و یا نوار مورد علاقۀتان گوش فرا دهید، روی صندلی راحتی‌تان لم داده، رمانی جالب مطالعه کنید، قدم بزنید، رانندگی کنید، نقاشی کنید، پیانو بنوازید، شعر بنویسید، و غیره.

اگر شما در چنین وضعیتی قرار دارید، پیشنهاد می‌کنم یک تکه کاغذ بردارید و این جمله را تکمیل کنید:

از این پس بجای آنکه بخواهم از طریق مشاهده تصاویر محرّک جنسی تمدد اعصاب کنم، خستگی خود را از طریق..........برطرف خواهم کرد.

درمان اعتیاد جنسی شامل آموزش نحوه ارضاء تمایلات جنسی به‌طور سالم و طبیعی، مشاوره فردی، بازسازی روابط از هم گسسته فرد و آموزش تکنیک‌های غلبه بر استرس می‌باشد. اما گام نخست درمان پذیرش فرد به اعتیاد و تمایل فرد به ترک آن می‌باشد.