آن سی کمپبل ( Anne Campbell ) متولد 1951 و متوفای 10 فوریه 2017 ، یک دانشگاهی و نویسنده انگلیسی متخصص در روانشناسی تکاملی است . تحقیقات او عمدتاً مربوط به اختلافات جنسیتی که در پرخاشگری بین زن و مرد است . او استاد دانشگاه روانشناسی در دانشگاه دورهام بود .

در مجموع ، كمبل بیش از 80 مقاله علمی در زمینه طیف گسترده ای از موضوعات از جمله موارد ذیل ارائه داد : اکسی توسین در رفتار انسان ، اندازه گیری استراتژی های تاریخ زندگی , پرخاشگری در مشارکت صمیمی, "تریاد تاریک "از ویژگی های شخصیتی ، رقابت بین زنان ، ایستاده یک شب ( فعالیت جنسی بدون تعهد عاطفی یا درگیر شدن در آینده ) ، مناطق اختلاف و توافق بین فمینیسم و روانشناسی تکاملی ، و حتی کمردرد.

در سال 2010 کمپبل در مجموعه مستند نروژی Hjernevask ('Brainwash') حضوری به یاد ماندنی داشت ، که در آن او به شدت علیه نظریه های جنسیتی دانشمندان علوم اجتماعی نروژ استدلال کرد. او همچنین اظهار داشت که تأثیرات روانشناسی تکامل یافته انسان بستگی به زمینه اجتماعی دارد.

مطالعه خشونت

در دهه 1980 كمبل خشونت زنان را در باند زنان نیویورکی مطالعه كرد ، از چگونگی پذیرش قتلهای غیراخلاقی ، بمب گذاری در آتش ، و جنگ و خشونت خیابانها گزارشی ارائه کرد . وی بعداً بازنمایی های اجتماعی پرخاشگری را بررسی کرد: توضیحات مختلفی که زنان و مردان برای پرخاشگری خود ارائه می دهند. کمپبل دریافت که زنان بیشتر از مردان کنترل مهاری پرخاشگری نمایش می دهند ؛ هنگامی که پرخاشگری انجام می شود ، زنان تمایل دارند که آن را به عنوان از دست دادن بهانه کنند خود کنترلی ، در حالی که مردان تمایل دارند آن را به عنوان وسیله ای برای کنترل دیگران تفسیر کنند.

مقاله "زنده ماندن" کمپبل در سال 1999 توضیحات تکاملی برای تفاوت جنسیت در پرخاشگری ارائه داد ، با این استدلال که "رقابت زنان به احتمال زیاد به شکل پرخاشگری غیرمستقیم [...] نسبت به مردان است ". وی در ادامه راه های احتمالی را بررسی کرد که در آن تکامل ممکن است ، روانشناسی زنان و مردان را به ویژه در مورد تکانشگری و ترس آنها شکل دهد .

کمپبل دریافت که مردان پرخاشگری خود را نسبت به شریک زندگی خود در روابط صمیمی کاهش می دهند و زنان بسته به صمیمیت با شریک زندگی خود پرخاشگری خود را بالا می برند.

ردان یاد می‌گیرند روابط زناشویی را نوعی جنگ قدرت پیوسته بدانند که در آن همیشه یکی از طرفین باید پیروز و مسلط باشد و دیگری بازنده و تحت سلطه‌. بنابراین، خشونت از این طریق به عنوان وسیله‌ای برای به‌دست‌‌گیری دوباره قدرت و اعتماد به نفس به کار گرفته می‌شود‌ ( کمپبل،جریسا و شارپس‌، 2004).