روش چند حسی گریس فرنالد
خانم گریس ماکسول فرنالد ( Grace Fernald ) متولد 29 نوامبر 1879 در کلاید اوهایو و متوفای 16 ژانویه 1950 ، روانشناس تربیتی و چهره ای تأثیرگذار در آموزش سواد آموزی در قرن بیستم بود. فرنالد "اولین کلینیک برای آموزش های درمانی در سال 1921 در دانشگاه لس آنجلس کالیفرنیا " را تاسیس کرد. ردیابی گرایش های یادگیری لمسی به Quintilian ، Séguin و Montessori ، روش هجی و خواندن جنبشی فرنالد دانش آموزان را مجبور به جستجوی کلمات کرد. سالها تحقیق در سال 1943 با کار کلاسیک او ، تکنیک های بهبودی در دروس پایه مدرسه به اوج خود رسید. روش محبوب حرکتی ، آموزش مدرن را در زمینه آموزش ویژه و خواندن اصلاح کننده لنگر می اندازد. یادگیری حرکتی نیز به عنوان یکی از هوشهای چندگانه هوارد گاردنر وجود دارد. تصور فرنالد مبنی بر تلفیق جسمی با عناصر شنیداری ، کلامی و بصری آموزش خواندن ، که اکنون به عنوان "VAKT" ، یادگیری چند حالته یا تصاویر چند حسی شناخته می شود ، امروزه نیز به راهنمایی مربیان ادامه می دهد.
گریس ماکسول فرنالد به دنبال جوانی که در نیویورک و نیوجرسی گذرانده بود ، فرنالد پس از فارغ التحصیلی دبیرستان ، در دانشگاه Mt. Holyoke و Bryn Mawr گذراند . در سال 1907 دکترای روانشناسی خود را از دانشگاه شیکاگو دریافت کرد. تا سال 1911 فرنالد موقعیتی را در UCLA پذیرفت. وی سرانجام به ریاست گروه روانشناسی و آزمایشگاه در مدرسه عادی ایالت رسید. این در کلینیک UCLA بود که تحقیقات او در مورد روند خواندن و نوشتن شهرت پیدا کرد.
تحقیقات اولیه در مورد روش فرنالد
خانم دكتر گریس فرنالد كار خود را در مدرسه ای آغاز كرد كه در سال 1921 به عنوان مدرسه ضمیمه ی دانشگاه كالیفرنیا در لس آنجلس تاسیس شده بود و گروهی از اساتید و دانشجویان در آن به تحقیق و مطالعه درباره ی دانش آموزان با انواع اختلالات مشغول بودند. با آمدن خانم فرنالد دانش آموزان این مدرسه به تدریج از میان دانش آموزانی انتخاب شدند كه دارای هوش متوسط یا بالاتر بودند اما در یك یا چند زمینه ی درسی به ویژه خواندن و هجی كردن ناتوانی شدید داشتند. پس از سالها مطالعه خانم فرنالد در سال 1943 مقاله ی تحقیقی خود را كه بیانگر روش چند حسی او بود منتشر كرد.
مجله تحقیقات آموزشی 1921 شامل مطالعه بنیادی فرنالد در مورد چهار پسر است یادگیری هجی کردن و خواندن با استفاده از روش حرکتی او. این روش بر سایر محققانی که همزمان در زمینه مشکلات خواندن کار می کنند تأثیر داشت. نمونه های قابل توجه شامل ساموئل اورتن و آنا گیلینگام است. مقاله در مجله تحقیقات آموزشی ، "تأثیر عوامل کینستتیک در توسعه شناخت کلمات در مورد افراد غیرخواننده" ، پنج مرحله از روش پویایی را ترسیم می کند. با تأکید بر انتخاب دانش آموز ، کلمات کانونی توسط دانش آموزان در مرحله اول تولید می شوند. هر کلمه توسط معلمی معرفی می شود که آن را روی تخته سیاه می نویسد. دانش آموز ضمن ردیابی کلمه روی صفحه ، این کلمه را تکرار می کند. هنگامی که دانش آموز اطمینان دارد که این کلمه را می داند ، سعی می کند آن را هنگام گفتن هر هجا بنویسد. مطالعه واژه موفق مرحله دو است که در آن جملات به روشی مشابه ایجاد می شوند. مرحله سوم شامل یک کتاب انتخاب شده توسط دانش آموزان است که کلمات پاراگراف های خاص برای خواندن جدا شده اند. در مرحله چهارم ، از دانش آموز خواسته می شود که عبارات کامل پاراگراف ها را بخواند. سرانجام ، دانش آموز تشویق می شود که برای مرحله پنجم خود بخواند بی صدا. بعد از مدتی هر چهار پسر با موفقیت خواندن را به خوبی آموختند تا بتوانند در سطح پایه عمل كنند. پیگیری های انجام شده با شرکت کنندگان نشان دهنده حفظ سطح مطالعه و برای برخی از خوانندگان مشتاق ، جهش های اضافی در مهارت خواندن است. اگرچه ادعای تعمیم پذیری گسترده را ندارند ، فرنالد و کلر چندین یافته را برشمردند. امروزه یک نتیجه جالب توجه یادگیری هر دانش آموز را توصیف می کند و نشان می دهد "توانایی تلفظ کلمات جدید اگر شبیه کلماتی باشد که وی قبلاً آموخته است". این یک استراتژی جبرانی است که در حال حاضر استفاده می شود. مطالعه پایان نامه وارن در سال 1977 با كودكانی كه دارای اشکال خفیف در خواندن بودند ، به ترتیب 147٪ و 77٪ كلمه تشخیص و فهم برتر را با ردیابی فرنالد در مقایسه با آواشناسی اورتن-گیلینگام نشان داد ، اگرچه OG در رمزگشایی كلم 10٪ موثرتر بود.
در آستانه بازنشستگی فرنالد از کلینیک UCLA ، مجله تایم (12 ژوئیه 1948) ماجرای خواندن یک پسر بچه در کلینیک فرنالد را برجسته می کند. عنوان مقاله ، "خواندن با لمس" به درستی روش فرنالد را منعکس می کند. فرنالد پس از 27 سال از قدرت کنار رفت ، تئوری "روش جنبشی" خود را خلاصه می کند و توضیح می دهد که "مشکلات خواندن بیشتر در افرادی رخ می دهد که توانایی فراخوانی تصویر ذهنی از شکل ظاهری کلمه را ندارند". تنها الزامات وی برای ورود به برنامه کلینیک این بود که دانش آموزان از هوش متوسطی برخوردار باشند و والدین تا هر زمان که لازم باشد با کلینیک ادامه دهند. طبق تایم ، اصلاح دانش آموزان از "دو ماه تا دو سال" لازم است تا دانش آموزان به سطح معادل خواندن خود برسند. اگرچه این مقاله شامل برخی انتقادات از روش فرنالد است ، اما در پایان این یک تصویر مثبت از یک مربی متعهد است. یک کلینیک در UCLA تا امروز نام او را یدک می کشد. منتقدان معمولاً دستورالعمل های ردیابی را با وفاداری دنبال نمی کنند ، از جمله ایجاد تغییرات کوچک مانند نوشتن حروف منفرد به صورت شفاهی در کلمه به جای گفتن / ترکیب اصوات کلمه. رعایت دقیق مراحل برای "فرنالد" بودن فرآیند لازم است و هرگونه تغییر در ایجاد تسلط خودکار تداخل ایجاد می کند. رویکرد ردیابی فرنالد در هجی ، به طور سنتی ، به هیچ وجه املایی شفاهی نیست. این ایجاد تجسم ذهنی کلمه به منظور نوشتن و تصحیح صحیح نوشتاری است. املای شفاهی دانش آموزانی که مشکلی دارند ، تداخلی در دستیابی به تجسم صحیح ایجاد می کند.
گزارش شده است كه این روش در برخی از دانش آموزان بسیار موفق بوده است. دانش آموز حروف را ترسیم می كند (لامسه-جنبشی) به آنها نگاه می كند (دیداری) حروف را با صدای بلند می گوید (صوتی) و آن چه را می گوید می شنود (شنیداری) به این دلیل به این روش تكنیك VAKT (دیداری، شنیداری، جنبشی، لامسه ای) نیز گفته می شود.
روش چند حسی فرنالد
در روش چند حسی فرنالد، به کودکان داستان های خاصی که ویژه هر کدام از آنهاست گفته شده و آنقدر تکرار می شود که آن را خوب یاد بگیرند. بنابراین، دانش آموز دارای یک خزانه لغات انتخابی خواهد بود. در این روش کودکان لغت را می گویند. لغت نوشته شده را میبینند، روی آن با انگشت دست می کشند و آنرا ردیابی می کنند، لغت را با استفاده از حافظه خود می نویسند، دوباره لغت را می بینند و آن را با صدای بلند برای معلم خود می خوانند. این روش، چهار مرحله را در یادگیری ایجاد می کند.
فرنالد رویکردی چند حسی را مطرح می کند که هنگام یادگیری ، هم زمان چهار حس دیداری ،شنیداری، حرکتی و بساوایی را تحریک می کند .
دانش آموز کل کلمه را ردگیری می کند و بدین ترتیب قدرت حافظه و تجسم کل کلمه تقویت می شود.
روش خانم دکتر گریس فرنالد که در آن توازن و تعادلی برای استفاده از حس بینایی، حس شنوایی و حس لامسه مورد نظر است، و آنرا روش « تعقیب حسی » نیز می گویند از بقیه ی روشهای چند حسی کاملتر و دستور العملهای آن مشخص تر است. علت وجه تسمیه این نام، آن است که در این روش تعقیب با انگشتان به حواس بینایی و شنوایی برای یادگیری اضافه می گردد.
این روش آموزشی « روش تعقیب فرنالد » نامیده می شود، زیرا تعقیب با انگشتان، بعدی جدید بر روش معمول آموزش خواندن یا تشخیصکلمات است. در این روش، کودک کلمات را همزمانکلمه را « احساس می کند » ، « می بیند » ، « تلفظ می کند » و « می شنود » ، به همین مناسبت، آن را « روش چند حسی » نیز می نامند.
در روش فرنالد و اورتون حس های بینایی، شنیداری، جنبشی و لامسه ی دانش آموز درگیر فرایند یادگیری می شوند ( کاکاوند، 1389؛ خانجانی، مهدویان، احمدی، هاشمی و فتح اله پور، 1391 الف).
روش فرنالد یك روش تجربه ی زبانی و کل واژه است. در این روش دانش آموز همزمان کلمه را احساس می کند، می بیند، تلفظ می کند و می شنود. به همین سبب روش مناسبی برای ترمیم و تقویت یادگیری به حساب می آید.
چنانچه کودکی به مشکل یادگیری کلمه شدید مبتلا است و روشهای دیداری – شنیداری نیز ناموفق بوده اند ، استفاده از روش اصلاح شده فرنالد (1988) در یادگیری کلمه توصیه می شود . این روش یک نظام چند حسی است که از 4 حس بینایی – شنوایی – حرکتی و بساوایی (VAKT ) Visual) ، Auditory ، kinesthetic ، Tactile) تشکیل شده است . این روش یک روش شناختی است . زیرا کلماتی که از این طریق یاد گرفته می شوند همواره از سوی خواننده ابداع می شوند و تداعی بافتی یا معنایی دارند .
خانم فرنالد احساس می کرد کودکی که در انجام تکالیف مدرسه اش ناتوان است همیشه یک مشکل عاطفی دارد . جنبه ی مدّور این معضل را ، به دو طریق می توان شناخت : با تجزیه و تحلیل مشکل و شرطی کردن مجدد دانش آموز برای حفظ جو یادگیری مثبت ، معلم باید از موراد زیر اجتناب کند :
1) ایجاد فضایی بسیار عاطفی
2) استفاده از روشهایی که با شکست قبلی تداعی می شوند
3) موقعیتهای اضطراب آور
4) اشاره به مشکلات دانش آموزان
خوانندگان ضعیف به دو دسته تقسیم می شوند : آنهایی که از ناتوانی رنج می برند و آنهایی که ناتوانی جزئی دارند ، روش بینایی ، شنوایی ، حرکتی ، بساوایی برای کودکان هر دو گروه به هنگام ناتوانی در تشخیص کلمات استفاده می شود .
درک یک کلمه به عنوان یک کل ، پایه و اساس روش فرنالد را تشکیل می دهد . در مرحله ی اول از یک روش جند حسی استفاده می شود . وقتی دانش آموز کلمه ای را می پرسد ، آن کلمه با مداد شمعی مشکی در اندازه بزرگ روی یک ورق کاغذ برای او نوشته می شود . او با محکم گرفتن دو انگشت کلمه را ردیابی می کند ( بساوایی – حرکتی ) و کلمه را با صدای بلند بخش می کند ( شنوایی ) ،شکل نوشتاری کلمه را می بیند ( بینایی ) و هنگام ادای کلمه آن را می شنود ( شنوایی ) . او این روش را آنقدر تکرار می کند تا بتواند کلمه را دو مرتبه و به درستی بنویسد .کپی برداری از کلمه با نگاه کردن به نمونه نوشته شده و نوشتن چند حرف ممنوع است . بعد از یک دوره ردیابی ، مرحله بساوایی خاتمه یافته و مرحلهی دوم شروع می شود . در این مرحله دانش آموز با همان نگاه کردن ، گفتن و نوشتن از مرحله ی اول کلمه جدیدی را یاد می گیرد . مرحله ی سوم بدون شیوه ی حرکتی دنبال می شود و دانش آموز کلمه ی جدید را فقط با نگاه کردن به نمونه و گفتن آن برای خودش یاد می گیرد .
وقتی به مرحله ی چهارم می رسیم که دانش آموز قادر است کلمات جدی را با تشابه آنها به کلمات یا بخشهایی از کلمات ، که قبلاً یاد گرفته تشخیص دهد ( مثلاً زمانی که او می تواند مهارتهای خواندن خود را تعمیم دهد ) . میزان خواندن مورد نیاز قبل از قطع درمان و بازگشت دانش آموز به وضعیت خواندن در کلاس عادی ، به سطح آموزشی بستگی دارد که باید به آن دست یابد . علاوه بر آنچه گفته شده روش فرنالد اصول چند گانه ای دارد :
1) هرگز به دانش آموزان نگویید چه بخوانند ، بلکه آنها باید هرچه دوست دارند بخوانند .
2) دانش آموزان هیچ موقع معنی کلمات را نمی دانند مگر اینکه قبل ازخواندن پاراگراف یک نگاه اجمالی به آن بیندازند تا کلمات ناآشنا را بیابند .
3) در هر مرحله موضوعات باید با سن و هوش هر دانش آموز متناسب باشد .
باید تاکید کرد که روش فرنالد ( VAKT) اساساً یک شیوه یادگیری کلمه است و برای پیشرفت مهارتهای درک مطلب ، باید دانش آموز را به صورت گروهی یا انفرادی تحت آموزش خواندن مستقیم قرار داد .
خانم فرنالد ابراز می دارد که قبل از شروع برنامه ترمیمی و آموزشی با استفاده روش چند حسی، لازم است یک نکته اساسی و چند پیشنهاد مورد توجه قرار گیرد.نکته اساسی این است که دانش آموزان با اختلالات یادگیری درمدارس عادی شکست های متعددی را تجربه کرده اند، به همین سبب، آنان دچار ضعف در اعتماد بنفس هستند. بنابراین، توجه به این نکته و تلاش در جبران آن با استفاده از روش « شرطی شدن مجدد مثبت » و رعایت پیشنهادهای زیر موفقیت برنامه ی آموزشی چند حسی را بیشتر می سازد.
1. از جلب توجه کودک به شرایطی که باعث تشدید هیجانات او می گردد پرهیز شود. برای مثال، یادآوری و تاکید بر اینکه موفقیت در مدرسه، آینده خوبی را برای او تضمین می کند یا خانواده برای موفقیت او در تحصیلات اهمیتی بسیار قایل است، در بهترین حالت برای این کوکان بی فایده و در بدترین حالت، موجب سردی و بی تفاوتی یا برانگیختگی حالت دفاعی در آنان برای یادگیری می شود.
2. از به کار بردن روشهایی که قبلاً بر کودک آزمایش شده و فایده ای نداشته است پرهیز شود. زیرا کودک تکرار کار بی حاصل را بی ثمر می داند و نسبت به آن واکنش مناسب نشان نمی دهد.
3. از ایجاد شرایطی که در آن دانش آموز دچار دستپاچگی می گردد پرهیز شود. گاهی ممکن است انجام فعالیت های آموزشی به نظر دانش آموز بچگانه و محزک جلوه کند. در این حالت باید این فعالیت ها آنچنانئ دلپذیر و خوشایند طرح ریزی شود که این تصور دانش آموز را تحت شعاع قرار دهد.
4. از توجه مستقیم به ناتوانی کودک در انجام فعالیتها پرهیز شود. این پیشنهاد را می توان ممکمل پیشنهاد اول نیز دانست. به عبارت دیگر، تاکید بر ناتوانی کودک او را دچار هیجان و احتمالا دستپاچگی می کند.
چنانچه کودکی به مشکل یاد گیری کلمه شدید مبتلا است و روشهای دیداری – شنیداری نیز ناموفق بوده اند ، استفاده از روش اصلاح شده فرنالد ( 1988 ) در یاد گیری کلمه توصیه می شود . گرچه نویسندگان زیادی به روش درمانی فرنالد به عنوان یک روش حرکتی برای تدریس به افرادی که در خواندن مشکل دارند اشاره می کنند اما یک نظام چند حسی است که از چهار حس بینایی – شنوایی – حرکتی و بساوایی تشکیل شده است . این روش یک روش شناختی است زیرا کلماتی که از این طریق یاد تشکیل شده است ( دکتر اسماعیل بیا بانگرد – محمد رضا نا ئینییان 1381 ) .
این روش تجربیات زبان و روشهای ردیابی را به صورت یک رویکرد چند حسی با یکدیگر ترکیب کرد . در روش فرنالد به کودکان داستانهای خاصی که ویژه هر کدام از آنها ست گفته و آن قدر تکرار می شود که آن را خوب یاد بگیرد . بنابراین دانش آموزدارای یک خزانه لغات انتخابی خواهد بود . در این روش کودکان لغت را مي گويند لغت نوشته شده را می بینند ، روی لغت با انگشت دست می کشند و آن را ردیابی می کنند ، لغت را با استفاده از حافظه خود می نویسند ، دوباره لغت را می بینند و لغت را با صدای بلند برای معلم می خوانند ، در این روش لغت به عنوان یک کلیت بدون آوا آموخته می شود ( سیمین رونقی – دکتر زینب خانجانی – مهین وثوقی رهبری 1377 )
روش فرنالد اصول چند گانه ای دارد :
1 – هرگز به دانش آموزان نگویید چه بخوانند بلکه آنها باید هر چه دوست دارند بخوانند .
2 – دانش آموزان هیچ وقت معنی کلمات را نمی دانند مگر اینکه قبل از خواندن پاراگراف یک نگاه اجمالی به آن بیاندازند تا کلمات نا آشنا را بیابند .
3 – در هر مرحله موضوعات باید با سن و هوش دانش آموز متناسب باشد (دکتر اسماعیل بیا بانگرد – محمد رضا نائینییان 1381).
مراحل روش چند حسی فرنالد VAKT ( Visual, Auditory, Kinesthetic, Tactile )
در این روش به كودكان داستانهای خاصی كه ویژه هر كدام از آنهاست گفته و آنقدر تكرار می شود كه آنرا خوب یاد بگیرند. بنابراین، دانش آموز دارای یك خزانه لغات انتخابی خواهد بود. در این روش كودكان لغت را می گویند، لغت نوشته شده را می بینند، روی آن با انگشت دست می كشند و آنرا ردیابی می كنند، لغت را با استفاده از حافظه خود می نویسند، دوباره لغت را می بینند و آن را با صدای بلند برای معلم خود می خوانند. این روش چهار مرحله را در یادگیری ایجاد می كند:
مرحله1ـ معلم لغت را روی تابلو یا كاغذ می نویسد، كودك با چشم لغت را ردیابی می كند، بعد آنرا با تماس نوك انگشتانش ردیابی می كند و هر قسمت از آن را ردیابی كرد می گوید. این كار آنقدر تكرار می شود تا كودك بتواند لغت را بدون نگاه كردن به اصل آن بنویسد. به عبارت دیگر، كودك به طور كامل و یكپارچه به لغت نگاه می كند، نام آنرا می گوید و بعد آنرا پاك می كند یا به كناری می گذارد و كودك آنرا با استفاده از حافظه اش می نویسد. در فرایند خواندن كلمات و عبارت ها حافظه بینایی آموزش می بیند. آنگاه كودك لغت را در متن داستانی كه از تجربیاتش گرفته شده، می نویسد. سرانجام داستان تایپ می شود و كودك داستان تایپ شده را می خواند.
به بیانی دیگر در مرحله اول ، دانش آموز کلمه ای را که می خواهد یاد بگیرد انتخاب می کند و معلم آن کلمه را با مداد شمعی یا ماژیک روی کاغذ می نویسد سپس دانش آموز با کشیدن انگشتش روی کاغذ کلمه را ردگیری می کند (بنابراین حواس بساوایی و حرکتی هر دو به کار می افتد).همانطور که دانش اموز کلمه را ردگیری می کند معلم کلمه را به گونه ای تلفظ می کند که دانش آموز آن را بشنود( بنابراین حس شنوایی دانش آموز تحریک می شود).این فرایند ادامه پیدا می کند تا زمانی که دانش آموز بتواند کلمه مورد نظر را بدون نگاه کردن به نمونه درست بنویسد . وقتی این تکلیف با موفقیت به انجام رسید ، آن کلمه در جعبه ای قرار داده می شود. بدین ترتیب آن قدر واژه ها در جعبه جمع می شوند تا دانش آموز با استفاده از آن بتواند یک داستان بنویسد.سپس داستان به گونه ای تایپ می شود که دانش آموز بتواند داستانش را بخواند.
اولین مرحله در هر برنامه ی آموزشی و ترمیمی در کلاس یا کلینیک آن است که برای کودک روش مورد استفاده را توضیح دهیم و یادآور شویم که دانش آموزان دیگر نیز مشکل او را داشته اند، اما آنان با این روش، در خواندن، هجیکردن و نوشتن پیشرفت حاصل کرده اند.
مرحله2ـ هنگامی كودك به این مرحله می رسد كه دیگر نیازی به ردیابی لغات جدید ندارد. دراین مرحله دانش آموزان قادر هستند لغات را بوسیله ی خود لغات، هنگامیكه معلم آنها را می نویسد یاد بگیرند. آنها به نوشتن لغات با استفاده از حافظه و خواندن متن تایپ شده آنچه نوشته اند ادامه دهند.
به عبارتی دیگر در مرحله دوم ، دانش آموز از این پس دیگر کلمه ها را ردگیری نمی کند ، اما یاد می گیرد با نگاه کردن به نوشته ی معلم واژه های جدید را پیش خودش تلفظ کند و بنویسد .
دومین مرحله از روش چند حسی آن است که از دانش آموز بخواهید هر کلمه ای را که دوست دارد یاد بگیرد، انتخاب کند و سپس نوشتن و تشخیص آن را ( خواندن ) به او بیاموزید ، و سپس نوشتن و تشخیص آن را( خواندن) با رعایت نکات ذیل به او بیاموزید:
1.کلمه ای را که توسط کودک انتخاب شده است، با ماژیک در صفحه ای سفید و با خطی نسبتا درشت، بنویسید. دکتر فرنالد برای آموزش خواندن زبان انگلیسی در ابتدا از نوشتن سرهم حروف در کلمات به جای حروف جدا از هم چایی استفاده می کند. هدف او این است که کودک کلمه را به عنوان یک کل و نه بصورت یک سری حروف جدا از هم ببیند و احساس کند.
2. از کودک بخواهید با انگشت خود کلمه ای را که بر روی کاغذ نوشته اید، در حالی که آن را بلند تلفظ می کند، تعقیب نماید. این عمل آنقدر تکرار شود تا کودک بتواند بدون نگاه کردن به کلمه، آن را رسم کند.
3. از کودک بخواهید کلمه را بر روی کاغذ بنویسد و چنین وانمود کنید که کلمه « ار » است با همین رو کلمات بسیاری را یاد بدهید و هرگز کودک را از نظر زمان یادگیری محدود نکنید.
4. وقتی این حقیت برای کودک که او می تواند بنویسد و کلمات را تشخیص دهد درونی شد، او را تشویق کنید که داستان بنویسد. در ابتدا، داستان های او باید از نوعی باشد کمه او دوست دارد. ضمنا آموزگارهر کلمه ای که او بدان نیاز دارد(علاوه بر آن کلماتی که او یاد گرفته است) در اختیارش می گذارد تا داستانش را تکمیل کند.
5. بعد از این که داستان نوشته شد، آن را برای کودک تایپ کنید و او باید تایپ شده ی آن را در زمانی که داستان در ذهنش است، بخواند.
6. پس از اتمام داستان و به کار برد صحیح کلمات جدید، کودک باید تک تک کلمات جدید را بر کارتهایی بنویسد و این کارتها را به صورت الفبایی در بایگانی شخصی خو بگذرد. تهیه این بایگانی کلمات، روش خوبی برای آموزش الفبا بدون تاکید صرف بر حفظ آنهاست.
مرحله3ـ در این مرحله دانش آموز لغات چاپی را اول برای خود تكرار می كند سپس آنها را می نویسد و بدین ترتیب آنها را یاد می گیرد. حالا كودك یاد گرفته مستقیماً از طریق لغات چاپ شده آنها را یاد بگیرد. بسیاری از كودكان سرانجام توانایی عطف توجه اجمالی به یك لغت، تكرار آن یك یا دو بار برای خودشان و سپس نوشتن آن بدون نگاه به مدل اصلی را پیدا می كنند. به عبارت دیگر آنها حافظه بینایی برای لغات را بهبود و تكامل بخشیده اند. در این مرحله كتابهایی به آنها معرفی می شود.
به بیانی دیگر در مرحله سوم ، دانش آموز قادر است کلمات جدید را از شباهتشان به واژه های چاپی یا اجزای واژه هایی که قبلا یاد گرفته است ،تشخیص دهد.بنابراین ، دانش اموز می تواند دانشی را که از طریق مهارت های خواندن کسب کرده است تعمیم دهد.منحصر به فرد بودن روش فرنالد در مرحله ی یک مشهودتر است ، افزون بر این ، روش فرنالد برای تدریس املا نیز موثر است .
مرحله4ـ در این مرحله كودك قادر است لغات جدید را بخاطر شباهت آنها به لغاتی كه قبلا یاد گرفته شناسایی كند. حالا كودك به مرحله ی تعمیم لغات شناخته شده به لغات جدید رسیده است. معلم مواد خواندنی كافی برای كودك فراهم می كند تا او بتواند مفاهیم لازم برای باز شناسی لغات جدید را ایجاد كند، ایجاد و تكمیل یك خزانه ی لغت خواندن و درك و فهم معنی گروهای لغات هنگام خواندن هر متن جدید از ویژگیهای این مرحله هستند.
نكات قابل تأمل در این روش
دکتر فرنالد ابراز می دارد كه قبل از شروع برنامه ترمیمی و آموزشی با استفاده از روش چند حسی، لازم است یك نكته اساسی و چند پیشنهاد مورد تو جه قرار گیرد.
نكته اساسی این كه دانش آموزان با اختلالات یادگیری در مدارس عادی شكست های متعددی را تجربه كرده اند، به همین سبب آنها دچار ضعف در اعتماد به نفس هستند. توجه به این نكته و تلاش در جبران آن با استفاده از روش «شرطی شدن مجدد مثبت» و رعایت پیشنهادات زیر موفقیت برنامه آموزشی چند حسی را بیشتر می سازد.
1ـ از جلب توجه كودك به شرایطی كه باعث تشدید هیجانات او می گردد پرهیز شود.
2ـ از به كار بردن روشهایی كه قبلا بر كودك آزمایش شده و فایده ای نداشته است امتناع گردد.
3ـ از ایجاد شرایطی كه در آن دانش آموز دچار دستپاچگی می گردد پرهیز شود.
4ـ از توجه مستقیم به ناتوانی كودك در انجام فعالیت ها جلوگیری شود.
5ـ كلمه و همچنین موضو ع داستان توسط كودك انتخاب شود، تا انگیزه یادگیری در او بیشتر شود.
6ـ تعقیب كلمه نوشته شده با انگشت بسیار ضروری است.
7ـ كودك باید در حالی كه كلمه را با انگشت خود تعقیب می كند و یا آن را می نویسد، آن را با صدای بلند تلفظ كند.
روش دکتر فرنالد از سال 1920 در مورد كودكان و بزرگسالانی كه هوش بهنجار دارند ولی دچار مشكلات حاد در یادگیری خواندن هستندبه كار رفته است. بسیاری از متخصصان از این روش با ایجاد تغیییراتی، نظیر حذف ردیابی در مرحله 1 استفاده كرده اند؛ استفاده از این روش در طول سالیان دراز ثابت كننده ی اعتبار آن برای بعضی كودكان است.
نکات ضروری برای کسب موفقیت در روش چند حسی:
1. کلمه و همچنین موضوع داستان باید توسط کودک انتخاب شود، زیرا در این صورت انگیزه ی یادگیری در او
بیشتر می شود.
2. تعقیب کلمه نوشته شده با انگشت ضروری است.
3. لازم است کودک پس از تعقیب کلمه با انگشت خود و تکرار بسیار این عمل، کلمه را بدون نگاه کردن به آنبنویسد.
4. اگر کودک هنگام نوشتن کلمه، حرفی را اشتباه نوشت، در این صورت تمام کلمهرا باید از نو بنویسد.
5. کودک باید در حالی که کلمه را با انگشت خود تعقیب می کند و یا آنرا می نویسد، کلمه را با صدای بلند تلفظکند.
6. هنگامی که تعقیب با انگشتان بجز موارد استثنایی لازم نیست، بایگانی کلمات با خط درشت به بایگانی کلماتتایپ شده تبدیل می گردد.لازم به توضیح است که دکتر فرنالد علت بیشتر موارد نارساخوانی را مسدود شدن فرایند یادگیری به خاطر روشمعمول آموزش خواندن در مدارس عادی می داند. او می گوید روش معمول آموزش خواندن در مدارس تاکیدیبیش از حد بر حس بینایی دارد و از حواس دیگر بویژه حس لامسه کمتر کمک می گیرد.
لازم به توضیح است که دکتر فرنالد،علت بیشتر موارد نارسا خوانی را مسدود شدن فرآیند یادگیری به خاطر روش معمول آموزش خواندن در مدارس عادی کی داند. او می گوید، روش معمول آموزش خواندن در مدارس تاکیدی بیش ازحد بر حس بینایی دارد و از حواس دیگر، به ویژه حس لامسه، کمتر کمک می گیرد. همچنین، او می گوید، ممکن است شرایطی که اغلب به عنوان ((علل)) اختلالات یادگیری مطرح می شود، در واقع نتیجه اختلالات یادگیری باشد. برخی از این موارد عبارت است از:
1.ناپایداری هیجانی
2.دشواری در ادراک بینایی و شنوایی
3. ضعف هماهنگی چشمی
4. ناتوانایی در تشخیص محرک های مشابه
5. منقلب کردن کلمات
6. وارونه کردن کلمات
7. آینه وار نوشتن و مانند اینها
ممکن است بسیاری از دانشمندان اخیر مخالف این نظر باشند که مشکلاتی مانند ادراک بینایی و شنوایی، منقلب کردن کلمات، وارونه نویسی، و آیینه وار نویسی، نتیجه اختلالات یادگیری باشد، بلکه آنان این موارد را علل اختلالات یادگیری می دانند.اما فرنالد با استفاده از شواهدی از مطالعات خود می گوید، بیشتر کودکان به هنگام یادگیری خواندن اشتباهاتی مانند منقلب کردن کلمات، وارونه کردن آن، و آیینه نویسی و پس و پیش کردن حروف کلمات مرتکب می شوند. او اضافه می کند، این اشتباهات با پیشرفت کودک در یادگیری خواندن مرتفع می گردد.
دیدگاه کودک در مورد روش فرنالد
گزارش قدرتمندتر از تأثیر روش جنبشی در کلینیک فرنالد توسط علاقه ویژه انجمن بین المللی خواندن ارائه شده است . در نسخه بهار 1998 از History of Reading News ، یک دانشجوی سابق روش حرکتی فرنالد تجربیات خود را در محیط کلینیک به یاد می آورد. او یک جلسه معمولی را با یکی از دانش آموزان معلم توصیف می کند که در آن حتی نقاشی با انگشت وجود دارد. این دانشجو که هم اکنون یک پزشک ، پژوهشگر و رئیس روانشناسی ارجمند در یک بیمارستان بزرگ نیویورک است ، در مورد "تغییر زندگی برخی دیگر از پسران در نتیجه کمک و وزارتخانه هایش" تعجب می کند. وی اذعان می کند که "هنوز هم جنبه هایی از روش فرنالد را تا امروز استفاده می کند."
دیدگاه والدین در مورد روش فرنالد
در همان مقاله بصورت اضافی نوشته شده توسط مادر همان دانش آموز سابق نیز درج شده است در نسخه 1998 تاریخچه خواندن اخبار. هرچند با جزئیات دقیق ، این متن به مربیان یادآوری می کند که کار آنها نه تنها دانش آموز ، بلکه کل خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد. والدین در تلاش برای حمایت از پسر دبیر کلاس دوم خود که در مدرسه تلاش می کرد با گریس فرنالد تماس گرفتند. مادر حتی بازدید از خانه فرنالد را بازگو می کند. گریس فرنالد ، معلم دلسوز ، از طریق این دو گزارش تأثیرگذار از داستان موفقیت یک پسر زنده می شود.
تأثیر در آموزش و پرورش
پس از مرگ فرنالد در سال 1950 ، همسالان وی تأثیر فوق العاده UCLA او را تحسین کردند تلاش های کلینیک "گریس فرنالد مدرسه بالینی را توسعه و هدایت كرد. كودكان و بزرگسالان با مطالعه و درمان در این كلینیك كمك كردند و معلمان و روانشناسانی كه در مدرسه كلینیك مشاهده و یادگیری می كردند هزاران نفر بود."
مرکز فرنالد برای مراقبت و آموزش اولیه در UCLA به افتخار وی نامگذاری شده است.
تکنیک های بهبودی فرنالد در دروس مقطع ابتدایی توسط J Bald در مکمل آموزشی تایمز ( Times ) ، 9/7/1982 مورد بررسی قرار گرفت. این کتاب شامل تکنیک های ارزشمندی برای آموزش دستور زبان ، حساب و زبان های خارجی است. این کتاب همچنان یکی از مهمترین مجموعه تحقیقات تحقیق موردی در حوزه خود است .