نظریه های روانشناسی شناختی و رشدی خوان پاسکوال - لئونه
خوان پاسکوال-لئونه (متولد 1933 در اسپانیا ) یک روانشناس مغز و اعصاب در حال رشد و بنیانگذار رویکرد نئوپیاژه ای در رشد شناختی . وی این اصطلاح را به ادبیات معرفی کرد و پیش بینی های کلیدی نئوپیاژه در مورد توجه ذهنی و حافظه فعال را در زمینه رشد رشد ارائه داد. از درون "پردازش وظیفه افراد". وی این چشم انداز را "فرابوژه" می نامد ، و آن را با دیدگاه ناظر خارجی مقایسه می کند. مدل سازی فرا سوژگی به تجزیه و تحلیل وظیفه ارگانیکال علی نیاز دارد. وی با استفاده از این روش تمایزهای بین یادگیری (از جمله یادگیری توابع اجرایی) ، فرایندهای رشد و نمو و حافظه فعال ، مطالعه روابط متقابل آنها را از نظر ارگانیسم سازنده-رشد ، روشن کرد.
روشهای نظری و تجربی تحقیق و نظرات سازنده گرا در مورد معرفت شناسی علمی منجر به طرح نظریه اپراتورهای سازنده (TCO) ، مدل علی کلی عصبی روانشناختی وی با توجه به عملگرهای ارگانیسم ، طرح ها و اصول شد. .
پاسکوال-لئونه در دانشگاه والنسیا پزشکی را تحصیل کرد ، با تخصص روانپزشکی و عصب شناسی در سانتاندر ، در ساحل شمالی اسپانیا و پاریس . سوابق وی به عنوان پزشک پزشکی و روانپزشک اعصاب و تجربه تحصیل در روانشناسی با ژان پیاژه ، به درک پیچیده ای از نظریه پیاژه کمک کرد. ؛ و منجر به توسعه تئوری اوپراتورهای سازنده شد - گسترش و ارایش ارگانیکال عللی که در کنار هم ، ایده های مربیان وی پیاژه و هرمان ویتکین ایده ها را ادغام می کند.
در 1963–69 ، پاسکوال-لئونه روانشناسی را در دانشگاه ژنو ، سوئیس ، که در آن ، 1964 ، وی MA (مجوز) خود را در رشد تجربی کودک و در سال 1969 ، دکترای خود را در روانشناسی دریافت کرد. در اینجا ، او تحت نظارت مستقیم ژان پیاژه (1896-1980) ، در اوج شهرت خود به عنوان روانشناس کودک و محقق رشد سازه ، که از او به عنوان "پدر فکری من در روانشناسی" نام می برد ، بود. . وی به عنوان یکی از دانشجویان تحصیلات تکمیلی بعدی پیاژه ، دانش دست اول نظریه پیاژه را کسب کرد و در کتاب تصویر ذهنی پیاژه همکاری کرد. وی یکی از اولین دانشجویان پیاژه بود که به صراحت کاستی های نظریه استاد را برجسته کرد.
پاسکوال-لئونه نیز نزد روانشناس آمریکایی هرمان ویتکین (1979-1616) تحصیل کرد. ویتکین - دانشجوی ماکس ورتهایمر ، بنیانگذار روانشناسی گشتالت - تحقیقات ارگانیسم-آزمایشی را در مورد تفاوتهای فردی (سبکهای شناختی ) انجام داد در روانشناسی شناختی و درک و همچنین رشد شخصیت ؛ تمرکز وی روی فرایندهای روانی - اجتماعی و تمایز شناختی بود. ویتکین نوآوری بود که از منظر ارگانیسم نظریه های سبکهای شناختی ، تمایز روانشناختی و سبکهای یادگیری .
پاسکوال-لئون از تز دکترای خود در روانشناسی در ژنو ، با سرپرستی پیاژه و ویتکین دفاع کرد . در سالهای 1964–65 ، پاسکوال-لئونه در آزمایشگاه ویتکین در دانشگاه ایالتی نیویورک ، مرکز پزشکی Downstate تحقیق کرد. این تحقیقات نهایی دکترا تحت حمایت و نظارت ویتکین و با کمک بورسیه فوق دکترا از بنیاد بنیاد تحقیقات در روانپزشکی انجام شد. کار با ویتکین بر نظریه TCO بعدی پاسکوال-لئونه تأثیر گذاشت ، که بیشتر فرایند تحلیلی و تکاملی بود اما مطابق با نظریه ویتکین بود.
پاسکوال-لئون اکنون استاد برجسته و دانش آموخته ارشد دانشگاه یورک ، تورنتو ، اما همچنان به یک آزمایشگاه فعال در دانشگاه یورک ادامه می دهد. وی با دکتر جانیس جانسون به اتمام رسانده است ، و اکنون در حال تجزیه و تحلیل طولی رشد ظرفیت توجه ذهنی است. وی ، همراه با دکتر ماری ارسالیدو ، کمک هزینه تحقیقاتی از شورای ملی تحقیقات علوم و مهندسی کانادا (NSERC) را دریافت کرد. این کار شامل مطالعه بیشتر اندازه گیری توجه ذهنی با استفاده از یک الگوی n-back اصلاح شده است که در دامنه های محتوا (وظیفه همسان سازی رنگ ، وظیفه همسان سازی نامه ، وظیفه تطبیق عدد و غیره) قابل اجرا است. این وظایف با وظایف ثابت ذهنی (مانند وظیفه تقاطع شکل (FIT)) مقایسه می شوند و مربوط به زبان (به عنوان مثال دوزبانگی) و سایر حوزه ها هستند. همین پروژه NSERC با استفاده از تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی (fMRI) ارتباط مغز وظایف را در کودکان بررسی می کند. در جهتی دیگر ، آزمایشگاه پاسکوال-لئونه در حال مطالعه چگونگی انرژی بخشیدن به توجه ذهنی عملکردی شخص است (نه ظرفیت بلوغ یا ذخیره او) با استفاده از روش ها. آزمایشگاه وی قبلاً نشان داده بود که تمرین منظم تای چی سطح عملکرد ذهنی را افزایش می دهد.
مطالعات رشد شناختی خوان پاسکوال لئون
شناختی کلاسیک پاسکوال لئون تحقیقات رشد در دهه 1960 منجر به مقاله اصلی وی در سال 1970 ، یکی از 500 مقاله پر استناد در زمینه روانشناسی شد. وی در این کار یک مدل ریاضی از توجه ذهنی درون زا را ارائه داد و توضیح داد که چگونه به عنوان تابعی از سن تقویمی در کودکان عادی رشد می کند. یافته های وی برای اولین بار نشان داد که ، هنگامی که از نظر رفتاری و از طریق تجزیه و تحلیل وظیفه اندازه گیری می شود ، ظرفیت ذهنی- توجهی کودکان پس از سه سالگی هر سال یکبار با یک واحد پردازش نماد افزایش می یابد تا اینکه در 15-16 سالگی به هفت واحد برسد. به گفته میلر و پاسکال-لئونه ، هفت واحد حداکثر ظرفیت توجه ذهنی / اجرایی در بزرگسالان است (اگرچه سطح توجه ذهنی عادی افراد بزرگسال حدود 5 واحد است). مدل توجه ذهنی وی برای اولین بار برای تعیین کمی پیچیدگی موثر مراحل پردازش در رشد انسانی بود. بسیاری از عقاید Pascual-Leone بنیان علمی آن زمان را به چالش کشید و بسیاری از کارشناسان ادعا می کنند نظریه های وی همچنان ادامه دارد. باروئله و گیلارد درمورد این کار نوشتند: "نظریه های نئوپیاژه این توانایی را دارد که با جمع آوری قدرت رویکردهای کارکردگرایانه و ساختارگرایانه ، بیشتر مشکلات یادگیری و اختلالات رشد را به حساب بیاورد."
پاسکوال لئون داده های تکاملی را از نظر پیچیدگی سازنده یک کار تحلیل کرد. وی پیچیدگی را با توجه به تعداد اپراتورهای اساسی ، روابط یا طرح هایی که کودکان باید همزمان تولید کنند ، ارزیابی کرد. در سال 1963 ، وی با تجزیه و تحلیل خود استنباط كرد كه حداكثر تقاضای ذهنی وجود دارد كه گروه سنی هر كودك می تواند از عهده آن برآید - قدرت ذهنی (M-) مشخصه هر سطح رشد. فقط وقتی رشد قدرت ذهنی در کودک مساوی یا بیشتر از تقاضای ذهنی کار باشد ، کودک می تواند با اطمینان یک وظیفه را حل کند. امروز این اطلاعات به خوبی شناخته شده است. اما در دهه هفتاد و هشتاد این ایده جدی گرفته نشد. پاسکوال-لئونه اولین کسی بود که با تجزیه و تحلیل وظایف خود ادعا کرد که مراحل واقعی ارگانیسم در واقع زیرمجموعه های پیاژه است. اخیراً ارسلیدو ، پاسکال-لئونه ، جانسون ، موریس و تیلور داده هایی را ارائه داده اند که نشان می دهد این سطوح عملکرد در بزرگسالان با افزایش فعالیت مغز در دستگاه های اجرایی (لوب های پیشانی شبکه.
در سالهای بعد ، کار علمی پاسکوال لئون بیشتر شناخته شد. نظریه وی در آزمایشگاه وی و توسط محققان مستقل ، که اغلب بدون اشاره صریح به پاسکال-لئونه ، از پیش بینی های اصلی و نتایج بعدی وی حمایت کرده اند ، یا با استفاده از وظایف یا روش های همگرا با او ، تأیید شده است. تأثیر کار پاسکوال لئون را می توان در سه مجادله علمی مشاهده کرد: (1) بحث درباره انتقاد تراباسو از مقاله پاسکوال لئون در 1970؛ (2) بحث چند نویسنده ای درباره کمپس ، دی راملایر و دسمت در مقایسه مدل توجه ذهنی پاسکوال-لئونه با مدل حافظه فعال بدللی ؛ و (3) بحث در مورد Demetriou ، Spanoudis و مطالعه شایر در مورد سرعت پردازش ، حافظه فعال و هوش عمومی . مصاحبه های مختلف منتشر شده نشانگر میزان بیشتری از علاقه به کار پاسکوال لئون است.
سبک های شناختی
خوان پاسکوال-لئونه یکی از محققان اولیه توسعه بود که بر نقش تأکید داشت سبکهای شناختی (به عنوان مثال ، وابستگی به میدان ، استقلال ، انعطاف پذیری انطباقی) و تفاوت فردی در رشد شناختی ؛ و او اولین کسی بود که توانایی توجه ذهنی را در طول رشد کمی کرد ، این مهم است زیرا توجه ذهنی جز component بلوغ علتی حافظه فعال است. تحقیقات او در مورد ظرفیت ذهنی و توجهی کودکان و بزرگسالان و سبکهای شناختی (که بر تمایل فرد به تجربه و کنار آمدن با موقعیتهای گمراه کننده / متناقض در مقابل شرایط تسهیل کننده تأثیر می گذارد) ، و همچنین تجزیه و تحلیل فرا سوژه ("از درون") ، چشم اندازهای جدیدی برای درک فرآیندهای شناختی ایجاد کرده است و به روشن شدن روابط علalی-رشدی بین تأثیر / انگیزش ، شناخت ، تفاوت های فردی و فرایندهای پیچیده / مفهومی کمک کرده است.
کارهای پاسکوال-لئونه را می توان در چهار دسته مختلف طبقه بندی کرد:
(1) معرفت شناسی ساخت گرایانه دیالکتیکی ، نظریه عملگرهای سازنده ، مدلی برای کمی سازی توجه ذهنی / اجرایی و تجزیه و تحلیل وظایف فرآیندی.
(2) حوزه های آموزشی: ریاضیات ، فضایی ، منطق ، زبان ، آموزش علوم ، استعدادهای درخشان.
(3) تفاوت های فردی ، سبک های شناختی ، عصب روانشناسی رشد و معناشناسی مغز ؛
و (4) بهداشت روان: روان درمانی ، مراقبه و تغییرات انسانی.
کیس و ادلشتین در مورد کارهای ابتکاری وی در مورد تفاوت های فردی به عنوان منابع دشواری / درگیری در کارهای پیاژه ، نوشتند: « ماهیت این نزاع ، به گفته پاسکوال-لئونه ، همان درگیری است که ایجاد شده است با استفاده از آزمون ارقام جاسازی شده کلاسیک ویتکین […] در نتیجه ، مسیرهایی که باید توسط یک فرد به راه حل دو نوع کار مختلف برسد (زمینه گمراه کننده و تسهیل کننده زمینه) متفاوت است. به همین دلیل Pascual-Leone پیش بینی کرد که افراد وابسته به میدان در هر باتری که هر دو نوع کار تکاملی در آن انجام می شود ، نمایه توسعه متفاوتی از افراد مستقل از زمینه را نشان می دهند […] Pascual-پاسکوال-لئونه قادر به پیش بینی الگوی تفاوت های فردی بود در طیف گسترده ای قابل توجه از وظایف پیاژه و روان سنجی […] در سیستم نظری کلی که او تکامل یافت ، آنچه به عنوان جهانی در مورد توسعه دیده می شد ، حرکت غیرقابل تحمل آن به سمت پیچیدگی بیشتر بود ، در نتیجه افزایش دو ساله قدرت ذهنی (قدرت M) . آنچه به عنوان فردی در مورد رشد مشاهده می شد ، شرایط خاصی بود كه كودكان مختلف به آنها حساس بودند و سبك ها یا استراتژی های خاصی كه آنها برای كنار آمدن با این شرایط ایجاد می كردند. استقلال میدانی فقط یکی از سبکهای مورد مطالعه پاسکوال-لئونه بود » .
پاسکوال-لئونه دو کتاب اولیه را با همکاری منتشر کرد ، اما اکنون با جانیس ام. جانسون ، یک کتاب سنتز بلند پروازانه ، در حال تکمیل است. وی مقالات و فصلهای زیادی را منتشر کرده است (برخی از آنها را می توان در ResearchGate یافت). در سال 2006 ، وی دکترای افتخاری را از دانشگاه قبرس .
نظریه رشد خوان پاسکوال لئونه
پاسکال لیون در سال ۱۹۷۰ برای نخستین بار الگویی در تحول شناختی ارائه داد. او در این الگو مفروضههای نظریۀ پیاژه و نظریۀ پردازش اطلاعات را به شکلی نظام مند تلفیق نمود. در واقع میتوان او را نخستین نظریهپردازی قلمداد نمود که مراحل تحول شناختی پیاژه را از منظر نظریۀ پردازش اطلاعات شرح داد. او به طور خاص، این اندیشه را بنیان نهاد که تفکر آدمی به مثابۀ یک نظام است که دارای دو سطح میباشد. پاسکال لیون سطح نخست را مشتمل بر عملگرهای خاموش به عنوان « سخت افزار تفکر » توصیف میکند که به توانمندی و قابلیت شخص در نوع، میزان و چگونگی پردازش اطلاعات اشاره دارد. او این سطح را به عنوان «نیروی ذهنی» توصیف میکند و حافظۀ فعال را تجلی کارکردی آن بر می شمرد. حافظۀ فعال از منظر او به تعداد واحدهایی اشاره دارد که شخص میتواند به طور هم زمان در یک لحظۀ معین در ذهن خود نگه دارد. از منظر پاسکال لیون نیروی ذهنی در سن دو تا سه سالگی یک واحد اطلاعات میباشد. سپس هر دو سال یک بار یک واحد به نیروی ذهنی افزوده میشود و سرانجام در پانزده سالگی به بالاترین سطح خود یعنی هفت واحد اطلاعات میرسد. سطح دوم سیستم تفکر انسان از منظر پاسکال-لیون در برگیرنده تمام طرحوارههای ذهنی است که فرد پردازش میکند. این طرحوارهها برگیرندۀ طرحوارههای توصیفی که واقعیت را توصیف میکنند (از قبیل احساس و تصاویر ذهنی از واقعیت، توصیف کلامی آن و غیره) طرحوارههایی که به واقعیت تغییر شکل میدهند (عملیات ذهنی از قبیل تطابق، ترکیب، توانایی برگشت پذیری) میباشد. بنابراین در نظریۀ پاسکال-لیون اولین سطح از نظریۀ پردازش اطلاعات و دومین سطح از نظریۀ پیاژه سرچشمه میگیرد. در این نظریۀ سطح اول در بردارندۀ توضیح کارکردها و تحول سطح دوم میباشد (دمتریو، ۲۰۰۶).
دموتریو (۲۰۰۶) در ارزشیابی از نظریۀ پاسکال-لیون، آن را نظریهای موثر دربارۀ تحول شناختی تلقی میکند. نخست این که پاسکال- لیون نشان داد که ساخت شناختی آدمی ممکن است دارای سطوح متعددی باشد همچنین نشان داد که یک سطح بدون فرایند، بدون زمینه و غیرمنطقی ممکن است محدودیتهایی برای چگونگی ادغام فرایندها، تشخیص و درک ساختارهای واقعی و ایجاد ساختارهای منطقی در سطح پیشرفتهتر، وابسته به فرایند، وابسته به زمینه و منطقی ایجاد کند. دیگر این که شواهدی قانع کننده مبنی بر این که یک رابطۀ علت و معلولی معناداری بین دو سطح (پاسکال-لیون معرفی کرد) وجود دارد به گونه ای که تغییر در سطح پایهای تر مسیر تغییر در سطح پیشرفتهتر را هموار میکند. همچنین او این اندیشه را رهبری میکرد که سنتها یا الگوهای معرفت شناختی متفاوت در روانشناسی را میتوان کنار هم آورد تا روابط متقابل بین جنبههای مختلف پدیده برجسته شود. با وجود این، دموتریو در نقد نظریۀ پاسکال-لیون ادعا میکند که شرح او از سیستم پردازش تنها تا اندازهای مورد قبولیت جهانی واقع شد زیرا او تنها به یکی از پارامترهای سیستم پردازش یعنی ظرفیت اشاره کرده و از لحاظ تجربی برجسته ساخته است. همچنین توضیح او از سطوح بالاتر تحول شناختی که طرحوارههای ذهنی را در بر میگیرد حداقل از دو جنبه ناقص بود. اول این که او به طور صریح به تغییرات ماهیت بازنمایی که تحول به همراه دارد، اشاره نمیکند. دوم این که به تفاوتهای احتمالی سازماندهی انواع مختلف اطلاعات نظیر اطلاعات سمعی و بصری و انواع مختلف عملیاتهای ذهنی نظیر آنهایی که با روابط علی و ریاضی سر و کار دارند یا حیطههای مختلف دانش نظیر حیطۀ دانش اجتماعی در مقابل دانش جهان مادی نمیپردازد.
در ابتدا، نظریه پردازان نئوپیاژه رشد شناختی را در امتداد مراحل پیاژه با استناد به ظرفیت پردازش اطلاعات به عنوان علت رشد از یک مرحله به مرحله دیگر و تفاوت های فردی در سرعت رشد توضیح دادند. خوان پاسکوال-لئونه اولین کسی بود که این رویکرد را پیش برد.
نخستین و بیشترین تغییر این بود که معلوم شد نیمدوره های نظریه پیاژه خود یک دوره هستند. پاسکوال لئون این موضوع را کشف کرد . به تقریب تمامی نظریه پردازان پس از پیاژه این موضوع را پذیرفته اند.
پاسکوال- لئون که باز سازه گرایی را اساسی می دانند و از نظر ایشان آنچه بیشتر مورد نیاز است، اطلاع یافتن بر پویایی های روانی فرد یا سازه ها در جریان تحول ذهنی است.
پاسکوال-لئونه معتقد بود که تفکر انسان در دو سطح سازماندهی شده است. این در تئوری اپراتورهای سازنده (TCO) تشریح شده است.
- اولین و پایه ترین سطح با قدرت یا ظرفیت ذهنی تعریف می شود. این سطح شامل فرآیندهایی است که حجم و نوع اطلاعاتی را که فرد می تواند پردازش کند را مشخص می کند. حافظه کاری تجلی عملکردی قدرت ذهنی است. ظرفیت حافظه فعال معمولاً با توجه به تعداد تکهها یا واحدهای اطلاعاتی که میتوان در یک لحظه معین به طور همزمان در ذهن داشت، مشخص میشود.
- سطح دوم شامل محتوای ذهنی است. یعنی شامل مفاهیم و طرحهایی درباره دنیای فیزیکی، زیستشناختی و اجتماعی و نمادهایی است که برای اشاره به آنها استفاده میکنیم، مانند کلمات، اعداد، تصاویر ذهنی. همچنین شامل عملیات ذهنی است که می توانیم بر روی آنها انجام دهیم، مانند عملیات حسابی روی اعداد، چرخش ذهنی روی تصاویر ذهنی و غیره.
پاسکوال-لئون پیشنهاد کرد که افزایش تعداد واحدهای ذهنی که فرد می تواند به طور همزمان بازنمایی کند، افراد را قادر می سازد تا مفاهیم پیچیده تری را مدیریت کنند.
برای مثال، فرد باید بتواند دو واحد ذهنی را در ذهن داشته باشد تا بتواند تصمیم بگیرد که آیا یک عدد بزرگتر از عدد دیگری است یا خیر. برای اینکه بتواند آنها را جمع کند، فرد باید بتواند سه واحد را در خود نگه دارد، یعنی دو عدد به اضافه عملیات حسابی که باید اعمال شود، مانند جمع یا تفریق. برای اینکه بتوان تناسب را درک کرد، باید بتوان پنج واحد را در نظر داشت، یعنی دو جفت عددی که باید با هم مقایسه شوند و رابطه آنها.
به گفته پاسکوال لئون، قدرت ذهنی برابر با 1 طرح یا واحد اطلاعات در 2 تا 3 سالگی است و هر دو سال یک واحد افزایش می یابد تا اینکه در 15 سالگی به حداکثر 7 واحد خود می رسد. او کودکان 8،10،12 و 14 ساله و سپس بزرگسالان را مورد مطالعه قرار داد و دریافت که رشد حافظه کوتاه مدت به دلیل رشد ظرفیت است.
او ادعا کرد که هفت مرحله کلاسیک پیاژه - پیش از عملیات، شهودی، بتنی اولیه، بتنی دیررس، انتقالی انضمامی به رسمی، اولیه اولیه و تفکر رسمی متأخر - به ترتیب به قدرت ذهنی 7 واحد ذهنی نیاز دارد. داشتن درجه قدرت ذهنی کمتر از نیاز یک کار، حل این کار را غیرممکن می کند، زیرا روابط لازم را نمی توان نمایش و محاسبه کرد. بنابراین، هر افزایش قدرت ذهنی با افزایش سن، راه را برای ساختن مفاهیم و مهارت ها به سطح جدیدی از ظرفیت باز می کند. کوتاه آمدن یا فراتر از قدرت ذهنی که در یک سن مشخص است، به ترتیب منجر به سرعت رشد کندتر یا سریعتر می شود.
نظریه اپراتورهای سازنده پاسکوال-لئونه
پاسکوال-لئونه نظریه اپراتورهای سازنده (TCO) را ارائه داد - یک شناخت ارگانیک- نظریه رشد که از نظر روانشناسی از نظر فرایندهای فیزیولوژیکی مغز قابل تفسیر است. وی اولین کسی بود که در شرایط حل مسئله جدید و در مراحل مختلف رشد ، محدودیت های پردازش شناختی را کمی کرد و اولین کسی بود که از روشی صریح برای تجزیه و تحلیل وظیفه فرایند برای تخمین با دقت کمی خواسته های توجه ذهنی استفاده کرد.
این نظریه عملکرد روانشناختی انسان را به عنوان محصول ترکیبی از برنامه های پویا ("نرم افزار" مغز - اطلاعات / کنش های حاوی فرآیندهای سیستم عملکردی ، تجسم شده توسط مجامع یا شبکه های سلولی) و "پنهان" توضیح می دهد. سخت افزار "اپراتورهای مغز. اپراتورهایی که براساس این طرح ها عمل می کنند ، افکار ، اعمال و یادگیری را ایجاد می کنند. اپراتورهای پنهان مکانیزم منابع مغزی هستند که عملکرد طرح ها را تنظیم می کنند (و می توانند تغییر کنند). پیاژه این منابع را بدون توضیح رها کرد و اغلب از آنها به عنوان اصولی مانند "مقررات" ، "محل اقامت" و "تعادل" نام برد. اپراتورها در تمام فرآیندهای عصب روانشناختی دخالت می کنند که ظهور یافته و خودکار نیستند یا بیش از حد یادگیری نمی شوند: اپراتور M (ظرفیت توجه ذهنی ، که پایه رشد ذاتی حافظه فعال را توضیح می دهد) ؛ I-operator (مکانیسم مهار توجه که باعث قطع شدن توجه می شود) ؛ L-operator (به عنوان مثال ، توانایی یادگیری ساختاری منطقی) ؛ یادگیری C (قابلیت یادگیری محتوا) ؛ اپراتور F (به عنوان مثال ، "اثرات میدانی" یا "حداقل اصل" یا "سازگاری S-R" جدید Neo-Gestaltist) ؛ و غیره. جدول 1 اپراتورهای مختلف TCO و برخی از مناطق اصلی مغز آنها را نشان می دهد.
مدل توجه ذهنی پاسکوال-لئونه شامل فرآیندهای فعال سازی و مهار است. مولفه فعال سازی (ظرفیت M) طرح های عملکردی / نمایشی را تقویت می کند که باید عملکرد وظیفه را کنترل کنند (با توجه به طرح های تأثیرگذار و / یا اجرایی). ظرفیت اپراتور M بر اساس حداکثر تعداد طرح های ذهنی (با ورودی ، یادگیری یا تأثیرات شدید فعال نمی شود) اندازه گیری می شود که می تواند به حافظه فعال افزایش یابد (یعنی تمرکز ذهنی یا توجه مرکز) در هر زمان روش اندازه گیری M به منظور پیش بینی سنی که یک شرکت کننده می تواند با موفقیت آن را انجام دهد ، خواسته های شناختی یک کار را ارزیابی می کند. با تصفیه روش و جمع آوری شواهد تحقیقاتی ، پاسکوال-لئونه به مقیاس های اندازه گیری این بار ذهنی-توجهی رسید. پاسکوال-لئونه همچنین برجسته كرد مناطق مغزی كه زیر فرآیندهای شناختی مرتبط با ساختارهای نظری او هستند ، و ارائه یك نقشه زمانی آزمایشی از ظرفیت تکامل .
M عامل اصلی بلوغ حافظه فعال است . حافظه فعال به تمام طرحهایی در مجموعه افراد گفته می شود كه به اندازه كافی فعال شده اند (صرف نظر از علت) تا بتوانند روند نمایندگی یا عملكرد مداوم را تعیین كنند. دلایل دیگری نیز برای فعال سازی طرح وجود دارد (از جمله تأثیرات / احساسات ، یادگیری بیش از حد / اتوماسیون ، عوامل میدانی). به همین دلیل اندازه حافظه فعال اغلب از اندازه M- بزرگتر است.
جدول 1. برخی از اپراتورهای پنهان TCO که به ترتیب قابل قبول ظهور تکاملی ذکر شده اند :
اپراتور | توضیحات | منطقه اصلی مغز |
A | مجموعه ای از فرایندهای احساسی که در انگیزش و تحریک توجه مداخله می کنند. | ساقه مغز ، هیپو تالاموس ، گسترش یافته آمیگدالا ، سیستم لیمبیک |
C | هم فرآیند یادگیری محتوا و هم طرح های حاصل از یادگیری محتوای انجمنی. | تالاموس ؛ مناطق اولیه و ثانویه Broadmann |
F(SOP) | عملگر فیلد ، که به عنوان مکانیزم الزام آور در مغز عمل می کند و باعث بازنمایی نمایش های ذهنی به روشی نئوگستالستی می شود. این عملکردها اغلب با اصل تعیین بیش از حد عملکرد (SOP) | همه زمینه ها درهم آمیخته است |
LC | روند یادگیری خودکار منطقی-ساختاری ناشی از آموزش C از طریق تمرین بیش از حد و اتوماسیون. | نیمکره راست |
LA , LB | یادگیری منطقی-ساختاری که با قوی تحت تأثیر قرار می گیرد ، یا با ترجیحات شخصی-اجتماعی - از جمله احساسات او. | سیستم لیمبیک ، اوربیتو و پیش پیشانی داخلی ، قشر جداری آهیانه داخلی |
T | موقتاً و بدون زحمت توالی هایی از طرح های مجازی را جمع می کند ، بنابراین هماهنگی را که اشیا دور تشکیل می دهد تسهیل می کند. | مجموعه هیپوکامپ. قشر پنهانی-تمپورال |
S | در طول فعالیت عملیاتی روابط همزیستی را بین برنامه های فعال شده بدون زحمت هماهنگ می کند (عملی). بدین ترتیب ظهور طرحهای فضایی یا طرحها را تسهیل می کند. | مجموعه هیپوکامپ. قشر اقیانوس حفره ای |
I | توجه قطع شده ، که مربوط به قدرت مهار فعال مرکزی برنامه های ناخواسته فعال شده در شرایط است. | Prefrontal ، RH-medial و dorsolateral قشر گانگلیون بازال . تالاموس |
M | ظرفیت توجه ذهنی فرد. | قشر پیش و جلو ، جانبی و پشتی. گانگلیون بازال . تالاموس . |
LM | یادگیری منطقی-ساختاری ناشی از استفاده تلاشگرانه ذهنی ظرفیت توجه | نیمکره چپ مناطق سوم ، چند مد |
E | طرح های اجرایی در رپرتوار شخص ، برای وظیفه انجام شده. | نواحی جلوی قطبی ، پیشانی ، پشتی و غیره |