اثر زایگارنیک همان فرشته نجاتی است که جان شهرزاد قصه‌های هزارویک شب را از چنگال خشم شهریار نجات داد. در این قصهٔ جادویی، شهرزاد قصه‌گو هر شب، قصه‌ای دنباله‌دار برای شهریار، پادشاه ایران تعریف می‌کند. شهریار که مسحور این قصه‌های جذاب می‌شود، برای شنیدن ادامه داستان، کشتن شهرزاد را به شب‌های بعد موکول می‌کند و این قصه‌گویی هر شب ادامه دارد. بدین ترتیب شهرزاد، جان خود را نجات می‌دهد و در نهایت هم با شهریار ازدواج می‌کند. در آن روزگار شهرزاد و شهریار خبر نداشتند؛ اما حس ناخوشایند ناتمام ماندن قصه و درگیرشدن ذهن پادشاه در مورد ادامه قصه، در کمتر از یک قرن پیش به اثر زایگارنیک (Zeigarnik effect) معروف شد. اما این اثر فقط در افسانه‌ها نیست. رد پای این اثر در زندگی همه ما وجود دارد. کافی است سوالات زیر را از خودتان بپرسید تا این رد پا را پیدا کنید:

  • چرا وقتی در حال بازی کامپیوتری هستیم، تمرکز روی هر چیز دیگری برای ما سخت است؟
  • چرا برای ما تقریباً غیرممکن است بدون خوردن آخرین تکه پیتزای موجود در یخچال راحت بخوابیم؟
  • چرا وقتی با مطالعه شب امتحانی بالاخره سر جلسه امتحان حاضر می‌شویم، بعد از بیرون آمدن از جلسه هیچ‌چیز از محتوایی که امتحان داده‌ایم، به یاد نمی‌آوریم؟
  • چرا ساعت‌ها در مورد قسمت بعدی سریال موردعلاقه‌مان خیال‌بافی می‌کنیم؟
  • چرا همیشه برای پایان ندا‌دن به یک رابطه بی‌سرانجام خود را آزار می‌دهیم؟

شاید شما در پاسخ به هرکدام از این سؤالات به‌ظاهر بی‌ربط، برای خود تئوری‌های مختلفی داشته باشید، اما اگر این سؤالات را از یک روان‌شناس مجرب بپرسید؛ پاسخ را در یک پدیده روان‌شناختی به نام اثر زایگارنیک به شما توضیح خواهد داد.

هنگامی که کاری را شروع کرده اما آن را به پایان نمی رسانید، کار ناتمام به ذهن شما آمده حتی زمانی که کار دیگری را در دست گرفته باشید. چنین افکاری شما را به عقب رانده تا کارهایی که شروع کرده اید به پایان برسانید. به همین دلیل است که به آن کار ناتمام فکر کرده یا میخواهید بازی ویدیویی را تا پیروزی ادامه دهید. کار ناتمام حتی زمانی که سعی می کنیم کار دیگری انجام دهیم همچنان تاثیر دارد.

نمایش اپرا و سریال های درام نیز از این اثر بهره می برند. اپیزود به پایان رسیده اما داستان تمام نشده است. سازندگان تماشاگرانی را که مشتاق فهمیدن داستان هستند در انتظار گذاشته و به لطف اثر زایگارنیک، باید دیگر بار پای برنامه نشسته تا داستان را بفهمند. احتمالا این اثر را در مدرسه تجربه کرده اید. قبل از امتحان، احتمالا مطالب را به خوبی به یاد می آوردید. با این حال، پس از امتحان، دانش آموزان اغلب مطالب را فراموش می کنند. از آنجا که شما دیگر از آن استفاده نمی کنید، اطلاعات از حافظه شما پاک می شوند.

اثر زایگارنیک

“زایگارنیک” اسم یک دختر خانم کنجکاو و از قضا دانشجوی روان‌شناسی در کشور لیتوانی بود. اولین‌بار او یعنی خانم بلوما زایگارنیک (Bluma  Zeigarnik) ، در سال ۱۹۲۷ این تأثیر را در پیشخدمت‌های یک رستوران مشاهده کرد، آنها سفارش‌ها را فقط تا زمانی که سفارش در حال انجام بود، به‌خاطر می‌آوردند و به‌محض اتمام سفارش، بلافاصله تمام جزئیات سفارش را فراموش می‌کردند.

بلوما زایگارنیک ، تأثیر وقفه در پردازش حافظه را در سال ۱۹۲۷ مشاهده کرد. در حالی که در دانشگاه برلین تحصیل می کرد ، استاد او ، کورت لوین ، یادآوری کرده بود که چگونه پیشخدمت ها در یک کافه سفارش های پرداخت نشده را با کارآیی بالاتر از آن چه پرداخت شده است ، به یاد می آورند و کاملا آن را در ذهن خود دارند. به نظر می رسید که این مسئله نشان می دهد که صرفا با انجام یک کار می توان آن را به فراموشی سپرد. در واقع زمانی که صورت حساب ها پرداخت می شد، پیشخدمت ها جزئیات دقیق سفارش را فراموش می کردند.

در واقع اثر زایگارنیک نشان می‌دهد، کارهایی که تکمیل نشده‌اند و نیمه‌کاره مانده‌اند، بهتر از کارهایی که تکمیل شده‌اند و به پایان رسیده‌اند، در حافظه شما می‌مانند. هنگامی که یک کار را کامل به پایان می‌رسانید، تنش روانی آن کار از بین می‌رود، حافظه شما دیگر از تلاش قابل ‌توجهی برای به‌خاطر سپردن آن کار استفاده نمی‌کند و می‌توانید آن را از حافظه خود پاک کنید.

اثر زایگارنیک بیان می‌کند که افراد تمایل دارند کارهای ناتمام خود را بهتر از کارهای انجام شده به‌خاطر بسپارند.

آگاهی از اثر زایگارنیک می‌تواند به غلبه بر اهمال‌کاری، بهبود عادات مطالعه و ارتقای سلامت روان کمک کند. شما می‌توانید با استفاده از این اثر مغز خود را هک کنید تا مطالب را بیشتر در حافظه خود نگه دارید و بازدهی بیشتری داشته باشید.

طبق نتایج اثر زایگارنیک کافی است قدم اول برای انجام کاری را بردارید و آن را شروع کنید. از آن به بعد این اثر محرک ذهنتان برای به پایان رساندن آن کار خواهد شد.

تکالیف ناتمام

تا حالا اصطلاح “معتاد به سریال” رو شنیدید؟ یا تا حالا شده خودتون وقتی سریال مورد علاقتون تموم می‌شه با خودتون بگید: “اه، …”؟ بعدشم تا دفعه بعد لحظه شماری کنید که قسمت جدیدش شروع بشه؟ تا حالا فکر کردید چرا کمپانی‌های بزرگ انقدر سرمایه‌گذاری می‌کنند که سریال‌های پرهزینه بسازن تا در کنارش تبلیغ کنن؟ جوابش یه کلمست: تکالیف ناتموم!

سریال‌ها یه ویژگی مشترک دارن، اونم اینه که تو نقطه اوج داستان، قطع می‌شن و این باعث می‌شه داستان از ذهنتون خارج نشه؛ چرا؟ چون مغز ما علاقه داره همه چیز رو به طور کامل ببینه، نه نصفه و نیمه. برای همین وقتی یه سری اطلاعاتی به طور ناقص و کامل نشده به ما داده می‌شه، دائم توی ذهن ما میاد، چون مغزمون دلش می‌خواد کاملش کنه.

آزمایشات بلوما زایگانیک

زایگارنیک تصمیم گرفت این فرضیه را در یک محیط آزمایشی آزمایش کند.او یافته های خود را در “درباره کارهای تمام شده و ناتمام” در سال ۱۹۲۷ منتشر کرد. در این آزمایش ، او از هر شرکت کننده خواست که یک سری کارهای جداگانه مانند حل یک معما یا جمع آوری مهره ها را انجام دهند. زمانی که حدودا نیمی از کار ها انجام شده بود، ادامه روند توسط ناظران قطع می شد. سپس یک ساعت وقفه ایجاد شد.  به دنبال این آزمایش و پس از وقفه مورد نظر، زایگارنیک با هر یک از شرکت کنندگان مصاحبه کرد و از آنها خواست جزئیات هر کاری را که امتحان کرده اند به خاطربیاورند.

نتایج شگفت آور بود و به نظر می رسید که مشاهدات اولیه لوین از اثر وقفه در حفظ حافظه پیشخدمت ها را تأیید می کند. یافته های اولیه زایگارنیک نشان داد که شرکت کنندگان قادر به یادآوری بهتر و حتی نود درصدی جزئیات کارهای قطع شده بودند و این یادآوری بهتر از کارهایی بودند که بدون مزاحمت قادر به انجام آنها بودند. این نتایج حاکی از آن است که تمایل به انجام یک کار می تواند باعث شود که آن در حافظه فرد باقی بماند. زمانی که کار کامل شود ، نهایی بودن اتمام آن فرایند فراموش شدن آن را امکان پذیر می سازد. اگر این اثر دقیق باشد، درک ما از عملکرد حافظه را پشتیبانی می کند ، به این دلیل که تمرین فعال اطلاعات، حفظ آن را امکان پذیر می کند. در حالی که اطلاعاتی که تکرار نمی شوند بیشتر دور ریخته می شوند.

در یک سری از آزمایشات، از شرکت کنندگان خواسته شد تا تکالیف ساده مانند قرار دادن مهره بر روی یک رشته، کنار هم قرار دادن قطعات پازل، یا حل مشکلات ریاضی را تکمیل کنند. فعالیت نیمی از شرکت کنندگان در طول این تکلیف قطع شد. پس از یک ساعت تاخیر، زایگارنیک  از شرکت کنندگان پرسید که چه کاری انجام می داده اند. او متوجه شد که کسانی که تکالیف آنها قطع شده بود بهتر می توانستند تکالیف خود را به خاطر آورند.

در نسخه دیگری از آزمایش او متوجه شد که شرکت کنندگان بزرگسال قادر بودند تکالیف ناتمام را 90 درصد بهتر از تکالیف تمام شده به یاد آورند. مطالعات اولیه زایگارنیک در مقاله ای با عنوان “تکالیف تمام شده و ناتمام” در سال 1927 منتشر شد.

زایگارنیک بر این باور بود که عدم تکمیل یک کار باعث تنش شناختی شده که نیاز به تلاش و تمرین ذهنی بیشتر برای نگه داشتن آن در حالت آگاهانه دارد. بعد از اتمام تکلیف، ذهن نیاز به تلاش بیشتر ندارد.

او آزمایش های دیگری انجام داد: برای دو گروه فیلم پخش کرد، گروه اول فیلم را تا آخر دیدند و دومی ها تا اواسط فیلم را تماشا کردند.
چند روز بعد، از دو گروه خواسته شد فیلم را تعریف کنند؛ گروهی که فیلم را ناقص دیده بودند، جزئیات بیشتری از آن را به یاد داشتند.نتیجه آزمایش های متعدد نشان داد: انسان ها چیزهای ناتمام را بیشتر به خاطر می آورند به عبارت دیگر، مقولات ناتمام ذهن انسان را بیشتر درگیر می کنند که این پدیده در دانش روان شناسی “اثر زیگارنیک” (Zeigarnik effect‎) نامیده می شود.

حدود ۶۰ سال پس از مطالعه زیگارنیک، کنت مک گرا و همکارانش مطالعه دیگری انجام دادند. آن‌ها شرکت کنندگان را وادار کردند تا روی پازل‌های پیچیده‌ای کار کنند؛ ولی قبل از آنکه تمام قطعات را سر جای خود بنشانند، آن‌ها را متوقف می‌کردند. آن‌ها دریافتند که حدود ۹۰ درصد شرکت کنندگانِ متوقف شده، همچنان کار روی پازل‌ها را ادامه می‌دادند.البته در اعتبار اثر زیگانیک تردید هایی هم وجود دارد و در برخی از تحقیقاتی که مجددا در کشورهای مختلف صورت گرفته نتایج ضد و نقیض مشاهده شده است.

بلوما زایگارنیک

Bluma Wulfovna Zeigarnik در سال 1901 در  شهر پیرنی، روسیه متولد شد. بلوما زیگارنیک از کودکی تحصیلات خود را کنار کذاشت، اما در سال 1922 ، او موفق شد در دانشگاه برلین ثبت نام کند. وی که در سال 1927 تحت نظر دکتر کورت لوین دکترای خود را به پایان رساند ، به کار خود در دانشگاه ادامه داد و مقاله “در مورد کارهای تمام شده و ناتمام” را منتشر کرد. یافته هایی که بعداً به عنوان اثر زایگارنیک شناخته شدند. زایگارنیک عضو گروه تأثیرگذار دانشگاهیان موسوم به حلقه ویگوتسکی شد که به نام رهبر آن ، روانشناس روسی ، لو لو ویگوتسکی (1896-1934) نامگذاری شد. وی در سال 1988 در سن 86 سالگی در مسکو درگذشت.

بعد از انجام این تحقیقات جالب، بلوما زایگارنیک در مؤسسه عالی فعالیت‌های عصبی شروع به کار کرد، در آنجا بود که او دپارتمان روان‌شناسی را تأسیس کرد. در آن زمان یعنی در سال ۱۹۸۳، زیگارنیک جایزه یادبود لوین را برای تحقیقات روان‌شناختی خود دریافت کرد.

جان بدلی

در طول دهه 1960، جان بدلی، پژوهشگر حافظه این یافته ها را در یک آزمایش بررسی کرد. شرکت کنندگان مدت زمان محدودی برای حل مجموعه ای آناگرام داشتند. اگر قادر به حل آناگرام در بازه زمانی مشخص شده نبودند، پاسخ به آنها ارائه می شد .هنگامی که بعدها از شرکت کنندگان خواسته شد تا کلمه موجود در آناگرام را به یاد آورند، حافظه آنها برای کلماتی که حل نکرده بودند قوی تر بود. این مورد یافته زایگارنیک را تایید می کند که مردم حافظه بهتری برای اطلاعات ناتمام یا قطع شده دارند.

جان بددلی، روانشناس و محقق انگلیسی ، که بعداً مدل حافظه کاری را با گراهام هیچک توسعه می دهد ، در سال ۱۹۶۳ آزمایشی را انجام داد که در آن از شرکت کنندگان خواسته شد مجموعه ای از معما ها را هر یک در یک بازه زمانی مشخص حل کنند. اگر آنها نمی توانستند به موقع آناگرام را حل کنند ، راه حل به آنها داده می شد.  هنگامی که او از شرکت کنندگان خواست تا کلمه راه حل ها را به یاد بیاورند ، متوجه شد که بیشتر شرکت کنندگان آناگرام هایی را که حل نکرده بودند نسبت به آنچه که تکمیل کرده بودند، راحت تر به یاد می آورند.  این مورد برای تایید اثر زیگارنیک اطلاعات خوبی به ما می دهد.

جان اتکینسون

در مطالعه دیگری، روانشناس آمریکایی جان اتکینسون بر جنبه های انگیزشی تکمیلی کار تمرکز کرد. او همچنین اثر زیگارنیک را در یادآوری حافظه مشاهده کرد ، اما خاطر نشان کرد که به خاطر سپردن کارهای ناتمام نیز تحت تأثیر تفاوت های فردی در بین شرکت کنندگان است. اتكینسون همچنین خاطرنشان كرد: افرادی كه با انگیزه بالاتری برای انجام دادن، به كارها نزدیک می شوند ، علاقه بیشتری نسبت به آن کار دارند. در مقابل، اگر مشارکت کننده انگیزه کمتری داشته باشد ، وضعیت ناقص یک کار کمتر مورد توجه قرار می گیرد و از این رو کمتر برای او به یاد ماندنی می شود.

عملکرد اثر زایگارنیک بر حافظه

اثر زایگارنیک به سایر روان‌شناسان بینش خوبی در مورد نحوه عملکرد حافظه داد. روان‌شناسان متوجه شدند، اطلاعاتی که دریافت می‌کنید معمولاً به‌محض دریافت برای مدت کوتاهی در حافظه حسی شما ذخیره می‌شود. اگر به اطلاعات توجه خاصی داشته باشید، ممکن است در حافظه کوتاه‌مدت شما باقی بماند؛ اما بیشتر این خاطرات به‌زودی بعد از انجام کامل کار فراموش می‌شوند. البته اگر به طور فعال اطلاعات را تکرار کنید، می‌تواند در حافظه بلندمدت شما باقی بمانند.

تنش  روانی را که قبلاً ذکر کردیم به‌خاطر دارید؟ این تنش روانی به شما امکان می‌دهد به‌راحتی اطلاعات مربوط به یک کار ناتمام را بازیابی کنید، از طرفی برای این کار انرژی ذهنی بیشتری مصرف می‌کنید، زیرا همچنان به جمع‌آوری و حفظ اطلاعات در ذهن خود ادامه می‌دهید تا بتوانید آن‌ها را در خط مقدم ذهن خود نگه دارید. اما قطعا این تنها تکنیک برای ساختن یک حافظه قوی نیست. کوین هورسلی در کتاب حافظه نامحدود توضیح می‌دهد که چگونه با استفاده از تکنیک چهار c و دسته‌بندی مؤثرتر اطلاعات، هرچیزی را به خاطر بسپاریم و حافظه‌مان را تقویت کنیم.

اثر زایگارنیک یک پدیده روانی ساده و تأثیرگذار در توسعه فردی شناخته می‌شود. با درک نحوه استفاده از این اثر می‌توانید زندگی خود را در زمینه‌های مختلفی بهبود بخشید. زمینه‌هایی مانند:

  • حافظه بهتر
  • افزایش انگیزه
  • کاهش اهمال‌کاری
  • نمرات آزمون بهتر
  • بهره‌وری بیشتر

وقتی اولین قدم را برداشتید، ضرورت انجام کار تا زمانی که آن را به اتمام نرسانید، در ذهن شما باقی بماند و بدین ترتیب کارهای بیشتری را می‌توانید انجام دهید. اگرچه این تکنیک ساده به نظر می‌رسد، اما ما اغلب آن را فراموش می‌کنیم زیرا در فکرکردن به سخت‌ترین بخش‌های کار‌هایمان غرق می‌شویم. تنها شروع کردن کار با همه توانایی و امکاناتی که در همین لحظه دارید و به کار بردن ۵ ابزار مهم که جیسون ووماک در کتاب انگیزه شروع در بوکاپو در اختیارتان می‌گذارد، فرمول موفقیت در شرایط سخت است. پیشنهاد می‌کنیم نکات مهم این کتاب را در اولین فرصت مرور کنید.

البته اثر زایگارنیک یک استثنا مهم دارد. زمانی که انگیزه خاصی برای رسیدن به هدف خود نداشته باشیم یا توقع نداشته باشیم کارها را به‌خوبی انجام دهیم، اثر زایگارنیک چندان خوب کار نمی‌کند. این موضوع در مورد اهداف به‌طورکلی صادق است: زمانی که آنها غیر جذاب یا غیرممکن به نظر می‌رسند، برای رسیدن به آنها به خودمان زحمت نمی‌دهیم. در این صورت پیش از باز کردن پرونده کاری جدید، باید دلیل خود از انجام آن کار را بیابیم زیرا در لحظات سخت همان دلیل است که انگیزه ادامه را برایمان فراهم می‌کند. در این مورد نیز دنیل پینک با راهکارهای مؤثر کتاب انگیزه کمکتان می‌کند تا سطوح مختلف انگیزه را بشناسید و منطق پنهانی که انگیزه‌های شما را شکل می‌دهد را عمیق‌تر درک کنید.

جنبه منفی اثر زایگارنیک از دید روانشناسی

گفتیم با استفاده از اثر زیگارنیک یک موضوع ناتمام، بخشی از فضای توجه ما را به خود اشغال می‌کند و اگرچه باعث می‌شود آن موضوع راحت‌تر به‌خاطر سپرده شود؛ اما تمرکز بر مسائل دیگر را دشوار می‌کند. در واقع اثر زیگارنیک، به دو دلیل بر بهره‌وری شما تأثیر منفی می‌گذارد:

  • اول از همه، هر کار ناتمامی که به آن فکر می‌کنید، تمرکز را روی کاری که در حال حاضر انجام می‌دهید، دشوارتر می‌کند.
  • از طرف دیگر اثر زیگارنیک به این معنی است که کار ناتمام از محل کار با شما به خانه می‌آید. فراموش‌کردن کارهای ناتمام بسیار سخت است و به همین دلیل آرامش یا رهایی از آنها بسیار سخت‌تر از سایر کارها خواهد بود.

بهترین راهکار برای خنثی‌کردن جنبه منفی اثر زایگارنیک، استفاده از یک دفترچه یادداشت و نوشتن کارهای ناتمام است. می‌توانید به کمک نکات کتاب چک لیست، یک فهرست کاربردی از همه کارهای نیمه‌تمام خود تهیه کنید و به مرور زمان هر کدام را طبق اولویت‌بندی انجام دهید و بعد از انجام هرکدام، تیک انجام کار را در کنار آن بزنید. حس خوب تمام شدن و خط خوردن آن کار از جدول برنامه‌هایتان، خود عامل محرکی است که سایر برنامه‌هایتان را نیز با اشتیاق بیشتری پیگیری کنید. اما این تنها فایده چک لیست نیست. آتول گاواند به تاثیرات مهم و چشمگیر دیگری از این روش برنامه‌ریزی در همین کتاب اشاره می‌کند که پیشنهاد می‌کنیم آن‌ها را دست کم یک بار مرور کنید.

در صورتی که پرونده برنامه‌های متعددی را در ذهنتان باز نگه داشته باشید، اثر زایگارنیک می‌تواند مخل آسایش و آرامشتان شود، تمرکزتان را بهم بریزد و کیفیت کارتان را تحت تاثیر قرار دهد. پس بهتر است برای انجام چند کار محدود در یک زمان مشخص از آن بهره بگیرید.

اثر زایگارنیک در بازاریابی

آیا اثر زایگارنیک می‌تواند توسط بازاریابان برای تشویق مصرف‌کنندگان به انجام خرید یا توجه به پیام تبلیغات استفاده شود؟ قطعاً بله. اثر زایگارنیک کاربرد زیادی در دنیای تجارت و کسب‌وکار دارد. به‌عنوان‌مثال، اغلب در سریال‌های تلویزیونی یا بازی‌های ویدئویی با نمایش یک پایان ناتمام و کنجکاوانه از این اثر استفاده می‌کنند تا بینندگان و کاربران را با محصول خود درگیر نگه دارند. آیا تابه‌حال به فکر فرورفته‌اید که در قسمت بعدی سریال تلویزیونی موردعلاقه‌تان چه اتفاقی می‌افتد؟ اگر پاسخ مثبت است، شما اثر زیگارنیک را تجربه کرده‌اید.

همچنین می‌توان از اثر زایگارنیک در خریدهای آنلاین استفاده کرد. ارائه یک احساس واضح و مثبت از میزان پیشرفت و نهایی شدن خرید با استفاده از مواردی مانند نوار پیشرفت، می‌تواند به مشتریان شما کمک کند، تا از میزان پیشرفت در پرداخت هزینه یا فرایند ثبت‌نام، آگاه شوند و آنها را تشویق کند تا به تکمیل فرایند تا پایان خرید یا ثبت‌نام ادامه دهند. به‌عنوان‌مثال لینکدین از این ترفند استفاده می‌کند تا کاربران را وادار به تکمیل پروفایل خود کند.

استفاده از اثر زیگارنیک بهترین روش برای این است که به مشتریان بالقوه انگیزه دهید تا کاری را به پایان برسانند، خواه فرایند ثبت‌نام، خرید آنلاین یا پرکردن پروفایل باشد. علم بازاریابی پر از تکنیک‌های مشابهی است که با تحت تاثیر قرار دادن ذهن ناخودآگاهمان ما را وادار به خرید می‌کند در حالیکه تصور می‌کنیم آن‌ها بخشی از فرآیند طبیعی فروش محصول بوده‌اند. این همان هنر بازاریابی است.

تبلیغ کنندگان و بازاریابان نیز از اثر زایگارنیک برای تشویق مصرف کنندگان به خرید محصولات استفاده می کنند. برای مثال، فیلمسازان، تریلرهای فیلم را طوری طراحی می کنند که با حذف جزئیات اصلی توجه مخاطب را جلب کنند. آنها توجه تماشاگر را جلب کرده، و آنها را ترغیب می کنند. برای تماشای تمام جزئیات، باید به گیشه مراجعه کرده یا فیلم را خریداری کنید.

برنامه های تلویزیونی نیز از این استراتژی استفاده می کنند. اپیزود ها اغلب در یک لحظه هیجانی پایان می یابند، سرنوشت شخصیت ها مشخص نمی شود. برای برطرف کردن تنش چنین پایانی، تماشاگران باید قسمت بعدی را تماشا کنند.

اثر زایگارنیک در عشق

پیامد اصلی اثر زیگارنیک در روابط، دشواری در قبول یک جدایی ناخواسته و طردشدن است.

این اتفاق معمولاً در دو موقعیت ظاهر می‌شود:

  • علاقه یک طرفه
  • شکست عشقی

گاهی اوقات می‌توانیم به‌سرعت از طردشدن عبور کنیم و این اتفاق معمولاً زمانی می‌افتد که سرمایه‌گذاری عاطفی محدودی کرده‌ایم، رابطه یک شیفتگی کوتاه‌مدت بوده یا مسیر خود را طی کرده و به پایان رسیده است.

اثر زایگارنیک زمانی خود را نشان می‌دهد که از نظر عاطفی روی نتیجه یک رابطه، سرمایه‌گذاری کرده‌ایم و احساس می‌کنیم هنوز کار ناتمامی در آن وجود دارد. شما به طور شهودی می‌دانید باید جدایی و طردشدن را بپذیرید، از رابطه عبور کنید و به زندگی خود ادامه دهید؛ اما بخش دیگری از وجودتان به شما اطمینان می‌دهد رابطه تمام نشده است و همچنان می‌توانید به نتیجه‌ای که می‌خواهید برسید و بهتر است ادامه دهید.

در کنار همه دلایلی که این فرایند می‌تواند داشته باشد؛ خوب است اثر زایگارنیک را به‌عنوان یکی از علل مقاومتتان در پذیرش این اتفاق در نظر داشته باشید. اما بهتر است چند قدم به عقب برگردیم و ریشه این موضوع را بررسی کنیم. عشق چه چیز هست و چه چیزی نیست؟ گاهی تصورات اشتباه ما از رابطه‌ای که در آن هستیم باعث به وجود آمدن انتظارات اشتباهی می‌شود. در این زمینه اریک فروم در کتاب هنر عشق ورزیدن حرف‌های شنیدنی برای گفتن دارد.

اثر زایگارنیک در تربیت فرزندان

د‌‌‌‌‌‌ر تربیت فرزند‌‌‌‌‌‌ان، مراقب اثر زیگارنیک باشید‌‌‌‌‌‌. وقتی چیزی برای فرزند‌‌‌‌‌‌ان تان مبهم است، د‌‌‌‌‌‌رگیری ذهنی آنها نسبت به آن بیشتر می شود‌‌‌‌‌‌. بنابراین هر آنچه را که لازم است به فرزند‌‌‌‌‌‌ان تان بگویید‌‌‌‌‌‌، صریح و کامل بگویید‌‌‌‌‌‌. به عنوان مثال د‌‌‌‌‌‌ر جامعه ما جنس مخالف، به ویژه برای نوجوانان تابو و امری مبهم است و به همین د‌‌‌‌‌‌لیل اثر زیگارنیک د‌‌‌‌‌‌رباره آن صد‌‌‌‌‌‌ق می کند‌‌‌‌‌‌ و افراد‌‌‌‌‌‌ مد‌‌‌‌‌‌ام به جنس مخالف فکر می کنند‌‌‌‌‌‌. یکی از راه‌های رهایی نوجوانان مان از د‌‌‌‌‌‌رافتاد‌‌‌‌‌‌ن د‌‌‌‌‌‌ر روابط کنترل نشد‌‌‌‌‌‌ه با جنس مخالف، این است که پد‌‌‌‌‌‌ر و ماد‌‌‌‌‌‌ر د‌‌‌‌‌‌ر این باره با فرزند‌‌‌‌‌‌ان خود‌‌‌‌‌‌ صریح و صمیمی و کامل صحبت کنند‌‌‌‌‌‌.

تکنیک اثر زایگارنیک و رفع اهمال‌کاری

یکی از مهم‌ترین مزیت‌های استفاده از اثر زیگارنیک، رفع اهمال‌کاری است. اگر یک پروژه بزرگ در لیست کارهای خود دارید، کافی است بخش کوچکی از آن کار را شروع کنید، مهم نیست چقدر پیش‌پاافتاده به نظر می‌رسد. بعد از اینکه آن قسمت کوچک از کار را انجام دادید کمی فاصله بگیرید و استراحت کنید، حتی می‌توانید از محیط کارتان خارج شوید. باتوجه‌ به این اثر، مغز شما پینگ‌های ذهنی را برایتان ارسال می‌کند و از شما می‌خواهد آن کار را در طول روز به پایان برسانید. این همان اثر زایگارنیک دوست‌داشتنی است که دارد، کار خود را به‌خوبی انجام می‌دهد.

یکی از راه های غلبه بر تعویق کار، استفاده از اثر زایگارنیک است. اولین قدم را برداشته هر چند که کوچک باشد. هنگامی که کار را آغاز کنید حتی اگر ناتمام رها کنید، به کار فکر کرده و در نهایت، آن را تمام می کنید. ممکن است آن را به یکباره کامل نکنید، اما هر گام کوچک شما را به هدف نهایی نزدیکتر می کند.

این رویکرد نه تنها به شما انگیزه داده که کار را تمام کنید، بلکه هنگامی که کار را به پایان رسانده و می توانید انرژی ذهنی خود را صرف کارهای دیگر کنید احساس خوبی خواهید داشت.

تکنیک اثر زایگارنیک و ارتقای کیفیت مطالعه

اگر دانش‌آموز یا دانشجو هستید، بعد از گذشتن مدت زمانی مشخص، مطالعه خود را برای انجام فعالیت‌های غیرمرتبط (مانند مطالعه موضوعی متفاوت یا انجام یک بازی) به حالت تعلیق درآورید، خواهید دید مطالب را بهتر از افرادی که مطالعه خود را بدون وقفه ادامه می‌دهند، به‌خاطر می‌آورید؛ بنابراین حالا دلیلی داریم، برای اینکه وسط درس‌خواندن به بیرون از خانه برویم و کمی بازی کنیم. اما پیشنهاد می‌کنیم روش های کاربردی قوی کردن حافظه را نیز مرور کنید تا کیفیت و دستاورد زمان مطالعه‌تان به بیشترین حالت ممکن برسد.

تکنیک اثر زایگارنیک و افزایش بهره‌وری شخصی

بهتر است روز خود را به بخش‌های مجزا تقسیم‌بندی کنید و در هر روز، فهرستی از کارهایی که باید فردا انجام شوند را بنویسید. این کار به برنامه‌ریزی و همکاری بهتر ذهنتان برای انجام آن برنامه‌ها کمک بسیاری می‌کند. اما این فقط یکی از تکنیک‌های افزایش میزان بهره‌وری است. افراد مختلف ممکن است با چالش‌های متفاوتی در استفاده بهینه و بیشینه از زمان ارزشمندی که در اختیار دارند، دست‌ و پنچه نرم کنند. بنابراین پیشنهاد می‌کنیم به خلاصه کتاب‌های افزایش بهره وری و مدیریت زمان سر بزنید و برای هر چالشی که با مدیریت زمانتان دارید، راهکارهای مؤثری بیابید.