روان‌شناسی زرد یعنی روان‌شناسی ساختگی و غیرواقعی. در زبان انگلیسی به این نوع روان‌شناسی «POP Pysochology» می‌گویند که قسمت اول آن مخفف «Popular» یا عامه‌پسند است. در این نوع روان‌شناسی ممکن است یک نظریه آن‌قدر گسترش یافته باشد که عموم مردم آن را باور کنند. این نظریه‌ها اغلب در مجلات منتشر می‌شوند یا افرادی که روان‌شناس نیستند در برنامه‌های گفت‌وگومحورِ تلویزیونی یا اینترنتی مطرحشان می‌کنند.

روانشناسی زرد شامل مفاهیم و تئوری‌هایی در مورد رفتار و زندگی ذهنی بشر است که ادعا می‌شود بر مبنای علم روانشناسی است. ولی در واقع، روانشناسی زرد و روانشناسی علمی، کاملا از هم مجزا هستند.

رنگ زرد می‌تواند تداعی کننده معانی متفاوتی در ذهن شما باشد. یکی از این معانی برگرفته از فصل پاییز است، فصلی که رنگ زرد  در آن، بیشتر از هر موقع دیگری در طبیعت دیده می‌شود. این رنگ در فصل پاییزتداعی کننده به پایان رسیدن و شوکی موقت به فرایند رشد طبیعت است. در روانشناسی نیز رنگ زرد به معنای نگاهی غیرتخصصی و غیرعلمی است.

در روانشناسی شخصیت، یکی از روش‌های پرکاربردی که افراد برای توجیه رفتارهای نابهنجار خود استفاده می‌کنند، «عقلانی سازی» است. یعنی، برای هر واقعیتی که نمی‌خواهیم بپذیریم دلیلی می‌آوریم تا صورت مسئله از «چه کسی دزدید» به «چرا دزدید تغییر کند»!

روانشناسی زرد در اصل به دلیل ایجاد مسیری برای بقا و کسب درامد شکل گرفته است. روانشناسانی که عمیقا باور دارند که هیچگاه نمی‌توانند به عمق احساسات افراد نفوذ کنند طرفدار روانشناسی زرد هستند. این افراد هیچگاه نخواسته‌اند تحلیل عمیقی از شخصیت خود داشته باشند چون این تحلیل عمیق باعث روبه‌رو شدن روانشناس با واقعیت تلخی خواهد شد که سعی در فراموش کردن آن داشته است. در نتیجه برای توجیه این عدم توانایی در شناخت خود و دیگران، مجبور می‌شوند روانشناسی را از سطوح پیچیده تحلیل شخصیت به مفاهیم پیش‌پاافتاده تنزل بدهند تا بتوانند در سایه این سطحی‌نگری، درامد و شهرتی کسب کنند.

روانشناسی زرد در قالب‌های مختلفی دیده می‌شود از جمله:

  • کتاب‌های خودیار یا سلف‌هلپ (self-help) کتاب‌های پرفروشی هستند که عناوینی چون «صد و یک راه برای موفقیت»، «ده راز پولدار شدن» و… دارند. این کتاب‌ها ایرادات شما را عنوان می‌کنند، راه‌حل‌هایی هم ارائه می‌دهند ولی لزوما همه آنها علمی و قابل اجرا نیستند.
  • توصیه‌ها و سخنرانی‌هایی که از طریق تلویزیون، شبکه‌های اجتماعی یا رسانه‌های چاپی منتشر می‌شود
  • حقایقی که در بین عامه مردم رایج است و ممکن است واقعی و درست نباشد
  • و…

برخی افراد با استفاده از روانشناسان زرد و کتاب‌هایی در این زمینه از مسیر موفقیت منحرف می شوند و نه تنها دستاوردی نخواهند داشت بلکه از هدف هایشان هم فاصله خواهند گرفت. بهتر است تفاوت بین روانشناسی زرد را ازسایر مشاوره ها تشخیص دهیم. در مقاله امروز به موضوع روانشناسی زرد با جزئیات بیشتر می پردازیم. 

روانشناسی زرد به نوعی به دنبال ایجاد راه حل های فوری برای حل مشکلات مهم می گردد. این نوع روانشناسی به هیچ عنوان از سوی تحقیقات علمی و بالینی توسط روانشناسان تایید نمی‌گردد اما انسان های عادی و مردم را به سمت خود جذب می کند. کسانی که به دنبال حال خوب خود در دنیای پر مشغله امروز می گردند برای رسیدن به این هدف روانشناسی زرد را انتخاب می‌کنند. شما هم با کتاب ها و کلاس هایی در این زمینه روبرو شده اید که برای مشکلات پیچیده که نیازمند بررسی و ارزیابی از سوی متخصصین می‌باشد، پاسخ های کپسولی و سریع ارائه میدهند.
به عنوان مثال خیلی از تست های شخصیت شناسی و یا آزمون های مختلف وجود دارد که هیچ گونه اساس و پایه علمی ندارد و از شما سوالاتی بی‌معنی و خنده دار میپرسند تا شخصیت شما را مشخص کنند. این چنین آزمون هایی فقط با هدف سودآوری به مردم ارائه می‌شود وهیچگونه بنیان علمی ندارد و از مصادیق روانشناسی زرد به حساب می‌آید. افرادی مانند اپرا وینفری و دکتر فیل مک گرا از کسانی هستند که به عنوان روانشناسان زرد شناخته شده اند.

عناوین جذاب ولی توخالی

روانشناسی زرد عنوان هایی دارد تا با جذابیت خود توجه افراد را به سمت خود جذب کند. به عنوان مثال کتاب هایی مانند افزایش اعتماد به نفس در یک روز، به سرعت ثروتمند شوید، ۱۰ روش برای رسیدن به اهدافتان، ۲۰ راهکار زناشویی موفق و... اینها عناوینی از نمونه کتاب های روانشناسی زرد هستند که نه تنها نویسندگان آن روانشناس نیستند بلکه با پژوهش های علمی نیز سازگاری ندارد. کتاب های روانشناسی زرد عموماً موضوعاتی مانند موفقیت و اعتماد به نفس و آرامش را رواج می دهند اما خیلی از مردم نمی دانند که این گونه توصیه ها فارغ از اطلاعات علمی و پژوهشی می باشد و بیشترین هدف در پی کسب درآمد بالا است.
کتاب های این چنینی فقط تاثیرات کوتاه مدتی بر مخاطبان دارد و تصاویر غلطی از روانشناسی را در ذهن عموم شکل می‌دهد. این کتاب‌ها با اغراق گویی ها و فریب ها و گزافه گویی های بسیار سعی بر این دارند تا به مخاطب خود این امکان را بدهند که همه چیز به خوبی و خوشی به پایان می‌رسد و راه صد ساله را می توان یک شبه رفت. این را بدانید که مطالبی که درباره روانشناسی علمی ارائه میشوند دارای منبع و نویسنده معتبر هستند و همچنین اگر از تحقیقاتی صحبت می‌شود آنها قابل اثبات می باشند. 

مخاطبان روانشناسی زرد

سوال مهم این است که بدانیم چه کسانی به موضوعات رشته روانشناسی زرد علاقه مند هستند. معمولاً کسانی که دوست دارم با کمترین تلاش و خیلی سریع به موفقیت ها و نتایج بزرگ برسند از محتوای روانشناسی زرد استقبال می‌کند. آنها ترجیح می‌دهند به جای طی نمودن تدریجی مسیر و تلاش خستگی ناپذیر راه اصلی درمان را دور بزنند و متاسفانه اغلب به دام محتوای غیرعلمی اما جذاب می‌افتند .موضوعاتی که روانشناسی غیرعلمی مطرح می‌کند نیازهای روان‌شناختی افراد را تحریک می کند. آنها با دامن زدن به عواطف و احساسات مخاطبان و ایجاد انگیزش موقت در آنان راهکار های غیر علمی ارائه می دهند.
این گونه افراد به جای این که هدف های خود را بدانند و تلاش درستی برای دستیابی به رویاها و آرزوهای شان کنند گرفتار یک مشت واژه و الفاظ می‌شوند و در نهایت مایوس و ناامید می گردند. اینگونه افراد آسیب های زیادی از روانشناسی زرد می خورند. هرچند ذکر این نکته لازم است که شاید یکی از دلایل جذب مردم به روانشناسی زرد خدمات گران مشاوره روانشناسی میباشد که باعث شده بازار اینگونه روانشناسان پررونق تر گردد.

تاریخچه روانشناسی زرد

تاریخچه روانشناسی زرد قرن هفدهم باز می گردد. کسانی مانند دکارت و جان لاک موضوعاتی درباره طبیعت انسان مطرح کردند و مطالبی را اثبات کردند که این روزها به عنوان یکی از تئوری های روانشناسی در نظر گرفته می‌شوند. همچنین انتشار کتاب تفسیر خواب فروید هم باعث شد تا علاقه مردم به مباحث روانشناسی و کنکاش در روان بیشتر گردد و روز به روز مخاطبان بیشتری را به سمت خود بکشاند. کتابی که در سال ۱۹۶۰ توسط اریک فروم روانه‌ی بازار شد به نام فرار از آزادی، به محبوبیت و توسعه روانشناسی زرد دامن زد.

در سال ۱۹۶۰، کتاب فرار از آزادی که آن را اریک فروم نوشته است و انتشار این کتاب باعث رشد روانشناسی زرد در بین مردم شود. این کتاب بعد از جنگ جهانی دوم منتشر شده بود و به عنوان اولین کتابی بود که در آن از مطالبی در مورد یوگا و مذاهب شرقی صحبت می شود. از این کتاب به عنوان یکی از اولین ریشه های روانشناسی زرد یاد می شود.
این کتاب بعد از جنگ جهانی دوم وارد بازار شد و نخستین کتابی بود که در آن از مذاهب شرقی و یوگا حرف میزد و نیاز انسان و آزادی می گفت. در این میان کتاب های دیگری هم نوشته شدند برای مثال کتاب من خوبم تو خوبی از توماس هریس که مخاطبان زیادی پیدا کرد. بعدها در دهه ۱۹۸۰ کتابی با عنوان مردان مریخی زنان ونوسی نوشته جان گری وارد بازار شد که در آن زمان محبوبیت زیادی پیدا کرد. شما هم شاید از کسانی باشید که این کتاب را خوانده اید و اگر تا کنون آن را نخوانده اید حتماً نام این کتاب را بسیار شنیده اید. انتشار چنین کتاب‌هایی علاقه مردم به روانشناسی عامه پسند را زیاد کرد. 

در ۱۹۸۰ نیز کتابی با نام مردان مریخی، زنان ونوسی نوشته جان گری منتشر شد که این کتاب نیز جز آثار دنیای روانشناسی عامه پسند قرار می گیرد و حتی برخی از افراد آن را یکی از کتاب های روانشناسی زرد می دانند. البته نباید از این مسئله غافل شد که برخی از نظریه ها و روش های روانشناسی برای حل مشکلات در این کتاب کارکرد داشته اما برخی دیگر نیاز به پایه های محکم تر و علمی تری دارند.

چگونه روانشناسی زرد را تشخیص دهید؟

روانشناسان زرد غالباً نظریه های ثابتی را بیان می‌کنند. به این معنا که اگر شما سخنرانی ها و موضوعات چند سال قبل آنها را با حرفهای امروزشان قیاس کنید متوجه می‌شوید که هیچگونه حرف جدیدی نخواهند زد و تغییراتی در صحبت های آنان پیدا نخواهید کرد. در اصل این گونه روانشناسان حرف های سطحی و ساده که هر کسی ممکن است آن را بداند، می‌زند و فقط با هدف کسب درآمد بیشتر روش جدیدتری را اتخاذ می کنند. در حالی که علوم انسانی و روانشناسی علمی هر روز دیدگاه جدیدی از شگفتی های بشر را نشان می‌دهد و روش‌های نوینی برای تشخیص و درمان و ارزیابی بیماری ها ارائه می دهد.
علوم روانشناسی بر این اساس است که از طریق روش‌های علمی رفتار و فرآیندهای ذهنی انسان ها را بررسی کند و آنها را به بهترین پاسخ سوق دهد. این امر زمان بر است و این تفاوت روانشناسی زرد با روانشناسی علمی است. روانشناسی زرد برخلاف علوم انسانی راهکارهای ساده ارائه می دهد و رمز موفقیت ها را همین راهکارها می داند. ی از تلویزیونی رادیویی و توصیه های شبکه های اجتماعی یا رسانه‌های چاپی موضوعاتی با محتوای روانشناسی زرد به مردم ارائه می‌دهند.
امروزه این نوع محتوا به علت استفاده روز افزون از شبکه های اجتماعی در حال افزایش می باشد. در این میان افرادی که ممکن است تحصیلات علمی و آکادمیک نداشته باشند با تولید ویدیو ها و متن های جذاب و سخنرانی های امیدوار کننده و اغوا کننده در حوزه احساسات و عواطف به خودشان اجازه ورود به روانشناسی را می‌دهند.  

معایب روانشناسی زرد

روانشناسی زرد معایب زیادی دارد که شامل موارد زیر می گردد:

1-دور کردن افراد از درمان واقعی

خیلی از مشکلات و مسائل روحی و روانی روانشناسی با روانشناسی زرد حل نمی شود بلکه نیاز به نظر کارشناس و متخصص حرفه ای در این زمینه دارد. به عنوان مثال کسی که دچار افسردگی اساسی یا دارای اختلال پرخوری می باشد هرگز نمی تواند با خواندن چند کتاب در این زمینه و گرفتن چند راهکار ساده و فوری به نتیجه برسد. به این افراد توصیه می شود که با رجوع به مشاور و روان درمانگر با صلاحیت و با تجربه و مسائل خود را با آنها در میان بگذارند تا بتوانند تغییرات بلند مدتی را در زندگی شان ایجاد کنند.

2-نشر از منابع غیر علمی

روانشناسان با تجربه و آکادمیک مطالب آثار خود را در حوزه روان در مجلات علمی معتبر و در قالب مقاله چاپ می‌کنند. اما روانشناسان زرد دست به نوشتن کتاب می زنند و هدفشان صرفاً درآمد و سود جویی می باشد. پایگاه علمی معتبری برای آثار روانشناسی زرد وجود ندارد. اگر به منابع اینگونه کتابها نگاهی بیندازید متوجه می‌شوید که خیلی از آنها پایه و اساس علمی ندارد.

3-اثرات دارونمای موقت

دارونما چیست ؟ دارونما برای آزمایش اثرات دارو یا روش درمانی خاص بر روی انسان ها به کار میرود و خاصیت دارویی واقعی را ندارد. روانشناسی زرد هم مانند دارونما عمل می کند به این معنا که شما دارویی را استفاده میکنید که فقط ظاهر و نام آن دارو را دارد ولی در واقع هیچ گونه تاثیری روی شما ندارد .چرا که راهکارهای این گونه روانشناسی موقتی و غیرعلمی می باشد. محتوای روانشناسی زرد شاید در شما در لحظه انگیزش و حس مثبت ایجاد کند اما به مرور زمان متوجه می شوید که شما هیچ گونه مطلبی را فرا نگرفته اید و هیچ فرقی با دیروز خود نکرده اید و صرفاً حال موقتی خود را بهبود بخشیده اید.

4-سود محوری

بسیاری از دوره های روانشناسی بیزینس هستند و فقط برای کسب سود تولید کننده ها طراحی و تولید می گردند. آن ها در صدد کمک به مردم نیستند بلکه فقط به دنبال پر کردن جیب سودجویانی هستند که می‌خواهند از نیاز مردم برای آگاهی سوء استفاده کنند. افرادی که به دنبال سودجویی هستند گاهی از راه شبه علمی و عوام‌فریبی در پی دستیابی به اهدافشان می باشند.

5-تضادبرانگیزی

قوانین کلی روانشناسی زرد از آنجا که از کشورهایی با فرهنگ های مختلف نشأت گرفته گاهی با دین و آداب و رسوم ملتی دیگر هم خوانی ندارد. به عنوان مثال شاید مطالبی که در قالب روانشناسی زرد برای کشورهای اروپایی و آمریکایی قابل هضم می باشد در کشورهای خاورمیانه مانند ایران با دین و اعتقادات مردم همخوانی و هماهنگی نداشته باشد. برخی مطالب روانشناسی زرد هم می‌تواند به نوعی تهاجم فرهنگی محسوب شوند و با ارائه محتوای نامناسب در پی تغییرعقیده و باورعموم باشند.

6-گمراه کنندگی

نظریات ارائه شده در روانشناسی زرد غالباً منسوخ شده و از دور خارج گشته اند. مطالب روانشناسی زرد در عصر کنونی امروز جواب نمی دهد و صرفاً افراد را از مسیر اصلی پیشرفته شان منحرف می‌کند. بنابراین اگر به دنبال تغییر واقعی در زندگی خودتان هستید بهتر است به دنبال راه های جدید و نوین باشید. 

توصیه های مهم در مورد روانشناسی زرد

این که در پی خودشناسی باشید و کتاب های مختلفی برای کندوکاو در روانتان مطالعه کنید فکر بدی نیست. هر فردی ممکن است به دنبال کتاب‌هایی در زمینه روانشناسی مثبت نگر و یا موضوعات و تغییر اساسی در روح و روانش باشد. مطالعه کردن برخی کتاب ها باعث بهبود روابط بین فردی شما، نگرش مثبت به زندگی، ایجاد آرامش و حال خوب می شود اما متاسفانه نبود پشتوانه علمی باعث آسیب دیدن برخی افراد می گردد. برای مثال افرادی که مشکلات جدی در زمینه سلامت روان دارند با استفاده کردن از راهکارهای بیهوده از مسیر اصلی درمان دور می‌شوند. بهتر است به نکات زیر در رابطه با روانشناسی زرد دقت کنید:

1-مشورت با روانشناسان

با روانشناسان و مشاوران حرفه ای و با تجربه درباره توصیه‌های روانشناسی زرد صحبت کنید. اگر از توصیه‌هایی در کتابهای روانشناسی زرد خوشتان آمده و می‌خواهید آن را در زندگی به کار بگیرید بهتر است آن را با یک درمانگر حرفه ای که مدرک آکادمیک روانشناسی را دارد در میان بگذارید. این نکته را در نظر بگیرید که راهکار ارائه شده در کتاب روانشناسی زرد که ممکن است برای یک نفر جواب دهد، امکان دارد برای شما چالش خطرناکی باشد. پس به راحتی از آن عبور نکنید. این را بدانید که هرکس داستان زندگی خودش را دارد پس با نسخه یک کتاب نمی توان همه بیماریها را درمان کرد.
در خرید بسته های روانشناسی و دوره‌های آموزشی به محتوای دوره های روانشناسی زرد توجه داشته باشید و حواستان باشد که در دام صیادان عوامفریب نیافتید. گاهی قیمت ارائه این کلاسها و فروش دوره های آموزشی روانشناسی زرد بسیار بالا است.

2-سنجش محتوا با معیارهای علمی

اگر شما از محتوایی در کتاب های روانشناسی زرد یا یکی از سخنرانان خوشتان آمده ایرادی ندارد تا آن را در زندگی خود به کار بگیرید. ولی باید توجه کنید که بی منطق و کورکورانه هیچ حرفی را نپذیرید و سعی کنید برای توصیه هایی که ارائه می‌شود به دنبال راهکارهای علمی بگردید. پیشنهاد می شود که همیشه محتواهای خوب روانشناسی زرد را با روشهای علمی و درمانی هماهنگ کنید.
شما می توانید در کنار هدف هایی که مشخص می کنید و مشورتی که با متخصصان روانشناسی دارید، در کنار تمام این موارد ضروری گاهی مطالب مفید روانشناسی زرد را هم مطالعه کنید. اما این را بدانید که روانشناسی زرد به عنوان تنها منبع علمی برای گرفتن راهکار استفاده نکنید. به عنوان مثال فردی که دچار افسردگی است می تواند با مراجعه به روانشناس و گذراندن دوره های روان درمانی بلند مدت، گاهی برخی مطالب در مورد زندگی و حال خوب را مطالعه کند. اما این به این معنا نیست که فرد افسرده فقط با خواندن چند کتاب حالش بهتر شود بلکه می تواند از آن به عنوان راهی فرعی و جزئی در کنار درمان اساسی استفاده کند.