روانشناسی حسادت
حسادت را می توان یک مکانیزم دفاعی دانست که ما را به اقدام و محافظت از رابطه ای که درگیر آن هستیم ترغیب می کند و رایج ترین حالت حسادت ، آن چیزی است که در روابط عاشقانه وجود دارد و در زندگی روزمره به کرات با آن برخورد می کنیم . اما حالتی از حسادت نیز وجود دارد که بر پایه تصورات غلط شکل گرفته و زندگی فرد و اطرافیانش را مختل می کند و می تواند هزینه های منفی جدی داشته باشد .
به عنوان مثال حسادت غالباً به عنوان عاملی در همسر آزاری دخیل بوده و اغلب به عنوان سومین یا چهارمین انگیزه شایع در قتل شناخته می شود .
مالاك پاينز (Ayala Malach Pines) معتقد است که " حسادت، واكنشي پيچيده است كه در زمان مشاهده شرايطي كه يك رابطه با ارزش يا كيفيت خاص موجود در آن را تهديد ميكند، در شخص ايجاد مي شود."
احساسی که ما آن را حسادت می نامیم ممکن است ترکیبی از احساسات اساسی دیگر ، به ویژه عصبانیت ، ترس و غم باشد . گاهی افراد در هنگام حسودی کردن ، تمامی این احساسات را با هم تجربه می کنند اما اغلب محققان بر این عقیده اند که فرد به جای اینکه چندین احساس مختلف را همزمان تجربه کند ، در هر قسمت از حسادت یک سری احساسات مختلف را تجربه می کند .
اینکه کدام احساس را تجربه کنید ، به این بستگی دارد که دقیقا بر روی چه موضوعی تمرکز می کنید . به عنوان مثال ، فکر کردن در مورد از دست دادن رابطه ممکن است غم و اندوه ایجاد کند ، در حالی که فکر کردن در مورد خیانت شریک زندگی ممکن است احساس خشم را ایجاد کند .
همه انسانها با حسادت آشنا هستند. حتی حیوانات هم از این حس در امان نیستند. سگی که با دیدن صاحبش در حال نوازش کردن سگی پارچهای دم تکان میدهد در حقیقت حسادت خود را بروز میدهد.
محققان به این نتیجه رسیدند که حسادت یک حس غریزی است. این حس در انسانها هم به همین شکل نمود پیدا میکند. چارلز داروین زیستشناس بریتانیایی نشان میدهد که چگونه ویلیام پسر ۱۵ ماههاش نسبت به توجه پدر به یک عروسک واکنش نشان میدهد. از آن زمان مشاهدات داروین در بسیاری از تحقیقات مورد تایید قرار گرفتند.
کافی است توجه عاطفی شخصی به شئ یا فردی به جز شریک یا صاحبش متمرکز شود تا اولین نشانههای ناآرامی بروز یابد. حسادت در طول زندگی در وجود انسان بارور میشود و دلسردیها و سلب اعتماد زمینه بیشتری برای پرورش آن فراهم میکنند.
حسادت حتی در میان دوستیها و روابط خواهر و برادری نیز دیده شده است ولی بروز آن در روابط عاشقانه بین زن و مرد به هرج و مرج عاطفی میانجامد. به محض اینکه توجه شریک عاطفی به دیگری متمایل میشود حسادت سر بیرون میآورد.
تعریف حسادت
تعریف حسادت از کتاب مفردات راغب اصفهانی : اَلحَسَدُ تمنّی زَوالِ نعمهٍ مِن مُستحقّ لَها و رُبَّها کان مع ذلکَ سعیٌ فی اِزالتِها
حسد ، عبارت است از تمنای زوال نعمت از کسی که استحقاق آن نعمت را دارد چه بسا حسود خود علاوه بر تمنای روانی در زوال آن سعی و کوشش می نماید. و در حقیقت حسادت یا حسد یک حالت روانی و یا یک تمنای درونی است که صاحب آن را دچار عذاب درونی می سازد.
تعریف حسادت از کتاب فرهنگ عمید : حاسد رشک برنده کسی است که ثروت و نعمت و سعادت دیگران را نتواند ببیند و خواستار زوال آن باشد و همه چیز را برای خود بخواهد و در نهایت نویسنده حسادت را در کتاب، رشک بردن و زوال نعمت کسی را خواستن معنی کرده است.
کتاب دائره المعارف روانکاوی ترجمه عنایت اله شکیباپور درباره حسادت اینگونه می نویسد : حسادت احساسی است عمیق ومنفی و بنا به عقیده والون احساس تدریجی است که دارنده آن از درکش لذت می برد بنا به عقیده لاکان یک نوع سنجش روانی در مقابل رقیب است و این احساس از آن جهت است که همیشه درباره آنچه که دارد اظهار نگرانی می کند و نمی خواهد آنچه را که مال خودش است به تصرف دیگری درآید حسادت در کودکان انگیزه ابتدایی آن از رابطه کودک با مادر سرچشمه می گیرد مخصوصاً در مواقعی که پدر و مادر بین دو کودک تفاوت قائل شوند.
حسود موجودی است که در خودش تمرکز یافته و همیشه در نگرانی و اضطراب به سر می برد و قبل از دیگری خودش را دوست دارد و نمی تواند نسبت به دیگران احساس محبت کند و حتی ممکن است از آن ها متنفر باشد او می ترسد ارزشش را لگد مال کنند و می خواهد دیگران او را بزرگ بدانند و احترامش را نگاه دارند تا وقتی که کسی از خودش خارج نشود (لاک زدایی) نمی تواند از حسادت رهایی یابد و این حالت را در روان شناسی درون گرایی گویند.
رشد حسادت
به نظر می رسد اولین نشانه های حسادت در اوایل زندگی رخ می دهد یعنی زمانی که نوزاد بوده ایم . برخی تحقیقات نشان می دهند که برای ایجاد حسادت در یک نوزاد 6 ماهه ، همین که والدین توجهشان را به یک کودک دیگر معطوف کنند ، کافی است . جالب اینجاست که این نوزادان وقتی مادرشان یک عروسک شبیه به نوزاد را در دست می گیرد بیشتر ناراحت می شوند تا زمانی که مادرشان به عنوان مثال یک شی مانند کتاب را در دست داشته باشد .
با بالاتر رفتن سن کودک و رشد جنبه های اجتماعی او ، احساس حسادت در حدود سنین 4 سالگی یا پیش دبستانی به شکلی پیچیده تر خود را نشان می دهد . به عنوان مثال ، کودکان 4 ساله هنگامی که مادرشان با کودکانی ارتباط برقرار می کند که همسن و سال خودشان هستند بیشتر حسودی می کنند در حالی که حسادت در نوزادان تحت تاثیر سن رقیبشان نبود . بنابراین ، یکی از تغییراتی که با رشد ایجاد می شود این است که افراد برای ایجاد حس حسادت خود ارزیابی های دقیق تری از رقیبشان به عمل می آورند و جزئیات او می تواند در شدت حسودیشان تاثیر بگذارد .
حسادت و عشق
احساس حسادت در شكل هاى مختلف از چشم و هم چشمى در نوع زندگى، وضعيت اقتصادى و مالى، رتبه تحصيلى، درجه كارى، زيبايى، پيشرفت كودكان و غيره وغيره وجود دارد. در اينجا عمدتا به وجود اين احساس در روابط نزديك زناشويى و يا زندگى مشترك و يا رابطه اى كه با احساس عشق شناخته مى شود، پرداخته شده است.
احساس حسادت در انسان در تمام فرهنگ ها و طبقات مختلف اجتماعى، بدور از درجه تحصيلى و يا درك اجتماعى متفاوت، يافت مى شود. حسادت معمولا با نگرانى، احساس خطر، رنج، توهم طرد شدگى و انزوا، و غالبا با خشم و عصبانيت نسبت به رابطه واقعى يا خيالى همسر فرد با ديگرى است.
حسادت يا با خشونت عليه خود، يعنى خشونت درونى، به شكل افسردگى و گوشه گيرى و يا خشونت بيرونى، يعنى خشونت عليه ديگرى، خود را نشان مى دهد. هر دو واكنش موقعيت از پيش دشوار را، دشوارتر مى كنند و تقريبا ايجاد هرگونه ارتباط متقابلى را غيرممكن مى سازند. حسادت احساسى است كه در موارد پيشرفته آن حتى منجر به مختل شدن تفكر صحيح و به دنبال آن ايجاد اختلال بزرگ در كار و زندگى روزمره مى شود.
هيچ كس نمى تواند مدعى باشد كه از اين احساس بكلى مبراست و لااقل آن را تجربه نكرده است. اين احساس موضوع اصلى بسيارى از تراژدى ها، در تاريخ ادبيات قديم و جديد، در ايران و يا كشورهاى ديگر جهان است.
روانشناسان علل مختلفى از جمله كمبود محبت، توجه و عدم تأييد در دوران كودكى را، براى وجود شديد اين احساس در يك انسان نام مى برند. به غير از موارد شديد بيمارگونه حسادت، اين احساس در واقع يك بيمارى نيست و فقط نشان دهنده نياز به تأييد، اطمينان و پايدارى رابطه است . حسادت نشان دهنده احساس عدم اعتماد به نفس و ترس از دست رفتن عشق و يا تحليل و تخفيف آن مى باشد. خانم دكتر آنته اشميت با بررسى دويست مورد سرگذشت انسان ها، به تحليل روانشناسانه موضوع پرداخته و مى گويد كه در بسيارى از مردها اغلب احساس ترس از اينكه زن و يا شريك زندگيشان رابطه جنسى با ديگرى دارد، و در زن ها بيشتر احساسى به اين معنى كه مرد به زنان ديگر توجه بيشترى دارد، خود را نشان مى دهد.
اگرچه در ظاهر حسادت فرزند يك عشق است امامى تواند به دشمن بزرگ آن تبديل گردد .
حسادت چيست و چرا حتى در كسانى كه نمى توان در مورد آن ها حدس زد، خود را بصورت رفتار خشونت آميز نشان مى دهد؟ چطور مى شود با اين احساس انسانى در روابط زناشويى و مشترك به شكل مسالمت آميز آن زندگى كرد؟ احساسى كه ماكس فريش آن را ترس از مقايسه و داستايوفسكى آن را شهوتى نابخشودنى وبزرگتر از هر مصيبتى مى خواند. احساسى كه به بهانه عشق بيان مى شود ولى بيشتر در آن عشق به خود مطرح است تا به انسانى ديگر. عشق تنها در آزادى قادر به زيستن است. محدود كردن آن منجر به بيمارى و در نهايت، مرگ عشق مى گردد.
شكل هاى انعكاس حسادت در رفتار افراد متفاوتند. براى نمونه انجام تلفن كنترلى براى اطمينان پيدا كردن از اينكه فرد مورد نظر در خانه است يا نه، عدم حضور با او در اماكنى كه احتمالا افراد جذاب ديگرى در آنجايند ، تمام وقت آزاد را فقط با او گذراندن و تلاش براى جداكردن وى از دايره دوستى هايش، رفتار توأم با خشونت به همه كسانى كه گاهى فقط به او نگاهى مى اندازند، تظاهر به دوستى فوق العاده با او درحضور ديگران، اعمالى از قبيل تعقيب فرد مورد علاقه، تفتيش وسايل وى، بهانه گيرى، فحاشى، آزار و كتك زدن او، افسرده شدن، خود را بيمار و ضعيف نشان دادن و حتى اقدام به خودكشى و غيره. عكس العمل هاى ناشى از اين احساس در برخى تا بدان جا بالاست كه منجر به مختل شدن بقيه امور زندگى خود و ديگرى مى گردد.
روانشناسان معتقدند كه اين احساس وقتى در كسى به عقب زده شود و گره ناگشوده باقى بماند حتى خود را به اشكال مختلف بيمارى هاى جسمى از قبيل سردردهاى ميگرنى، افسردگى، دردهاى معده و غيره نشان مى دهد. حسادت به شكل قابل كنترل و طبيعى وجود دارد وگاه به شكل غير قابل كنترل و بيمارگونه كه با تصور و خيال سازى از صحنه هاى مختلف، بيمار تا آنجا پيش مى رود كه در دنياى تصاوير و اوهام ذهنى زندگى مى كند و آن را به جاى واقعيت مى بيند.
ولف يوردان روانشناس آلمانى با ذكر ۶ نكته راه هاى محدود كردن عكس العمل هاى ناشى از حس حسادت را چنين نام مى برد:
۱ سعى نكنيد به هر خواستى از شريكتان فقط به دليل ترس از تنهايى تن دهيد.
۲ سعى كنيد از كنترل روزانه او به شكل هاى مختلف دست برداريد.
۳ هر چقدر ترس و يا خشم در شما شديد است سعى كنيد با احترام و محبت با او به گفتگو بنشينيد. فراموش نكنيد كه در او خصوصياتى وجود دارد كه شما آن را دوست مى داريد.
۴ ايجاد برخورد ها و روابطى سطحى به اين منظور كه شك و حسادت را در شريك زندگيتان بر انگيزد، راهى براى رفع حسادت خود در طولانى مدت نيست.
۵ سعى كنيد احساس حسادت شما را در ديدن خصوصيات خوب شريك زندگيتان منحرف نكند.
۶ سعى كنيد نياز يتان را از رابطه مشترك براى خود روشن كنيد. موضوعات زياد براى صحنه هاى حسادت آميز زمانى پيش مى آيند كه ناخرسندى طولانى در زندگى وجود داشته است.
بسيارى از روانشناسان معتقدند از جمله راه حل هاى مقابله با حسادت در درجه اول ايجاد فضاى گفتگو است. گفتگويى كه با احترام و علاقه مندى و به شكل باز صورت مى گيرد. براى نمونه بيان ساده اينكه به شريك زندگى گفته شود: من حسوديم مى شود، من احساس ترس مى كنم كه تو را از دست بدهم. در اين صورت او با احساس ترسش تنها نمى ماند. و اين آغاز انجام يك گفتگو است كه در زندگى و رابطه مشترك از ضرورى ترين نكات ادامه حيات آن محسوب مى شود. در موارد ضرورى گفتگو با يك روانشناس و متخصص نيز به حل مسئله كمك مى كند.
اريش فرم روانشناس معروف آلمانى در كتاب خود به نام هنر عشق ورزيدن مى گويد، عشق فعاليتى است كه در نتيجه آزادى بوجود مى آيد. حسادت، جاه طلبى، كبر و هر نوع حرص ديگر به عكس، انسان را در تسلط خود مى گيرد.
اين احساس را بايد در خود شناخت، پذيرفت و طرز برخورد صحيح با آن را فراگرفت. حسادت نشان دهنده عشق نيست بلكه شايد فرزند ناخلف آن است.
حسادت و وفاداری
حسادت را به تعبیری خواهر کوچکتر وفاداری مینامند. این واکنش هیجانی که قدرتی ویرانگر دارد در زنان و مردان به گونههای متفاوت بروز میکند. گاهی تنها با مقایسه ارزشهای خود با یک شخص ثالث فرضی، حسادت برانگیخته میشود.
حسادت و جنسیت
اخیراً یک نظریه در رابطه با اختلافات جنسیتی در حسادت مطرح شده که مورد توجه بسیاری قرار گرفته و این موضوع را مطرح می کند که حسادت در زنان و مردان به یک نسبت وجود دارد اما به طور کلی مردان نسبت به خیانت جنسی و زنان نسبت به خیانت عاطفی احساس حسادت بیشتری کنند .
این ادعا از نظریه های تکاملی بشر نشات می گیرد که معتقدند ما ویژگی های روانی یا جسمی خود را از اجدادمان به ارث می بریم . از آنجا که لقاح در داخل زنان اتفاق می افتد ، مردان هرگز نمی توانند با اطمینان 100٪ بدانند که نوزادی که متولد می شود حتما فرزند خودشان است .
بنابراین ، از گذشته های دور همواره این فکر و خیالات و دل نگرانی ها با مردان همراه بوده است که نکند این کودک ، فرزند من نباشد و ادامه نسل برایم اتفاق نیفتد . این تفکرات از گذشته ، نسل به نسل منتقل شده است و جزئی از خصوصیات روانی مردان امروزی شده ، به طوری که آنها به صورت ناخودآگاه ترسی همیشگی از این موضوع دارند و در زمینه خیانت جنسی حسود هستند .
در عوض ، اجداد زن ما ، همواره نگران این بودند که مبادا همسرشان منابع مالی و عاطفی ای که متعلق به زن و فرزندانشان است را برای زنان دیگر خرج کند . بنابراین ، زنان امروزی نیز این تفکرات را از اجداد خود به ارث برده اند و نسبت به خیانت عاطفی همسرشان احساس حسادت می کنند .
اگر حسادت احساس خوبی به انسان نمیدهد پس چرا در انسان رخنه کرده و ریشه میدواند؟ دیوید باس روانشناس آمریکایی که پژوهشهای بسیاری در این زمینه انجام داده و کتابهایی نیز در این زمینه منتشر کرده است منشا شکلگیری حسادت را مورد بررسی قرار داده و تفاوتهای بروز آن را در زن و مرد نشان داده است.
او مینویسد: «خیانت جنسی زن باعث تحلیلرفتن حس اعتماد مرد برای ایفای نقشی پدر نسبت به فرزندانش میشود. یک مرد فریبخورده این حس را دارد که سالهای متمادی وقتش را صرف پرورش فرزندان دیگری کرده است.»
دیوید باس میافزاید: «حسادت در مرد در امور جنسی نقش بازی میکند. ولی در زن نقش مرد به عنوان تامین کننده معاش بیشترین اولویت را دارد. بیشتر زنان خیانتی را که بدون دخالت احساسات عاطفی صورت گیرد میبخشند زیرا زنان تحمل ندارند که رقیب تمام محبت، زمان و توجه مردشان را به خود متمرکز کند.»
حسادت زنانه
ممکن است کسی را ببینیم و با خود فکر کنیم از ما زیباتر و یا موفق تر است ، اندام بهتری دارد و بسیار محبوبتر از ماست . مشاهده چنین فردی می تواند منجر به احساس عدم امنیت شده و در نهایت این احساس با انبوهی از رفتارهای منفی مانند شایعه پراکنی درباره شخص محبوب ، توهین به او ، رفتار های خود تخریبی ، کینه و حتی انواع مشکلات روانی نظیر افسردگی نشان داده میشود .
چنین احساسی حسادت نام دارد و اگر این حس در زنان به وجود بیاید می تواند بنیان یک زندگی مشترک را از هم بپاشاند . حسادت زنانه بسیار مخرب است و بیش از دیگران خود فرد را رنج می دهد .
حسادت احساسی بسیار عادی است ، به طوری که در برخی از موقعیت ها به ویژه در مورد روابط عاطفی ، به عنوان یک احساس مثبت تلقی می شود . به عنوان مثال این کاملا طبیعی است که اگر زنی متوجه شود شخصی وارد رابطه زناشویی اش شده و توجه همسرش را به خود جلب کرده ، احساس حسادت کند . بیشتر دختران در چنین شرایطی حسادت می کنند زیرا می ترسند شخص مهم زندگیشان را که معمولا شوهریا شریک زندگیشان است را از دست بدهند .
با این حال ، حسادت هایی وجود دارند که کاملا غیر قابل قبول و وسواسی هستند ، به طوری که یک اختلال روانی محسوب می شوند . علت این گونه حسادت ها معمولا توهم ها و خیالاتی است که واقعیت ندارند مانند زنی که مدام به همسرش تهمت خیانت می زند ، تمام صفحات مجازی و پیام های همسرش را چک می کند . این نوع حسادت گاهی اوقات حتی افراد را وادار به انجام انواع کارهای دیوانه وار و خطرناک می کند .
اغلب این نوع حسادت بیمارگونه از اعتماد به نفس پایین ناشی می شود و ریشه آن را باید در تجربیات و گذشته فرد جستجو کرد . دختری که احساس کم ارزش بودن می کند ، همواره به او تفهیم شده که زشت و بی ارزش است و هرگز در زندگی موفق نخواهد شد یا زنی که طعم خیانت را در روابط قبلی خود چشیده ، به احتمال زیاد دچار کمبود خواهد بود و عزت نفس خود را از دست خواهد داد .
بنابراین دخترانی که نسبت به زنان دیگر احساس حسادت و کمبود می کنند دائماً خود را با دیگران مقایسه می کنند . آنها احساس ترس و ناامنی کرده و عقیده دارند که به اندازه کافی برای دیگران به خصوص همسرشان جذاب و کافی نیستند . این احساسات منفی قبل از هر چیزی به خود فرد آسیب وارد می کند و باعث می شوند که یک زندگی شاد محروم شود .
حسادت زنانه می تواند برای فرد و اطرافیانش مخرب باشد و اغلب افراد حسود فکر می کنند که راه فراری از این حس منفی ندارند و حسودی کردنشان دست خودشان نیست . اما با رعایت نکاتی که در این بخش مطرح شده است می توانید مشکل حسادت خود را به طور ریشه ای برطرف کنید .
اگرچه حسادت زن غیر معمول نیست و همه دختران ، صرف نظر از میزان جذابیت ، موقعیت شغلی یا وضعیت مالی ، تمایل دارند که نسبت به سایر زنان حسادت کنند . اما نکته مهم این است که گاهی اوقات حسادت می تواند روابط را از بین ببرد و فرد را از یک زندگی شاد محروم کند ، بنا براین لازم است که هر چه زودتر این احساس شناسایی شود و به طور مناسب برطرف شود .
روانشناسی حسادت و مغز
دانشمندان ارتباط بین حسادت و مناطق مختلف مغز را روشن کرده اند و نشان داده اند که هنگامی که حسودی می کنید ، قسمت هایی از پیشانی فعال می شوند . این بخش های مغز نقش مهمی در تنظیم کارکرد های عاطفی و عملکرد های اجتماعی ما دارند . مطالعات بیشتر نشان دادند که اگر قسمت هایی از مغز که در سمت چپ پیشانی قرار دارند ، تحریک شوند ؛ فرد حسادت بیشتری بروز می دهد .
قسمت های جانبی مغز نیز با حسادت مرتبط است ، زیرا درد ها و ناراحتی های اجتماعی ، تجربه احساس تحقیر شدگی یا آسیب دیدن توسط دیگران در موقعیت های اجتماعی در این قسمت مغز پردازش می شوند . احساس حسادت باعث استرس نیز می شود و مغز را وادار به ترشح هورمون های استرس می کند که علاوه بر این که ممکن است عامل اختلالات روانی مانند افسردگی شوند ، می توانند به سلامتی جسمی فرد نیز مضر باشند .
جامعه شناختی حسادت
از دهه 1970 نظریات گوناگونی در حوزه جامعه شناسی احساسات ارائه شده است. اگر یک طیف نظری برای رویکردهای مختلف در جامعه شناسی احساسات تصور کنیم، نسخه های برساختگرایی اجتماعی و اثباتگرایی دو سر این طیف را تشکیل میدهند و چندین نظریه مختلف در حد وسط جای میگیرند. نظریه هایی که بر بعد اجتماعی احساس و ماهیت ذهنی آن تأکید دارند (برای مثال، نظریه تعاملی، کنش متقابل نمادین،روش شناسی مردمی، پدیدارشناسی، نظریه نمایشی) به برساختگرایی اجتماعی نزدیک هستند و نظریه هایی که بر ابعاد زیستی، جهان شمول و ماهیت عینی احساس تأکید دارند (نظریه ساختاری، تضاد، مبادله) به طرف اثباتگرایی گرایش دارند.
براساس مباتی هستی شناختی رویکرد تفسیری- برساختی ، واقعیت آفریده انسانهاست و مستقل از فعالیتهای اجتماعی آنها وجود ندارد. واقعیت اجتماعی به منزله محصول فرایندهایی در نظر گرفته میشود که از طریق آنها کنشگران اجتماعی همراه با یکدیگر به مذاکره و توافق درباره معناهای کنشها و موقعیتها نائل میشوند؛ برخلاف واقعیت فیزیکی که باید توسط دانشمند تفسیر شود، واقعیت اجتماعی پیش تفسیر شده است؛ این واقعیت پیش از آنکه دانشمندان اجتماعی کار تفسیر خود را آغاز کنند، مورد تفسیر قرارگرفته است.
برای تبیین و تفسیر حسادت ابتدا باید دانست، حسادت چیست؟ حسادت نسبت به چیزهای مطلوبی است که شخص ندارد. خصومت نسبت به مافوق و احساس منفی نسبت به کسی که بهتر از فرد است. به عبارت دیگر حسادت نسبت به کسی است که دارای برخی اشیاء و ویژگیهای با کیفیت و مطلوب است که شخص ندارد و نمیتواند به دست آورد. هرگونه کیفیت و دستاوردی که باعث تحسین است، بهاحتمال زیاد به تحریک حسادت منجر میشود. برخی از این ویژگیها عبارت است از: ثروت، جایگاه طبقاتی، قدرت، شهرت، منزلت، استعداد، سلامتی، نمرات خوب، چهره خوب و محبوبیت. حسادت فقط آرزوی به دست آوردن شی یا مزیتی که حسادت را تحریک میکند نیست، بلکه آرزویی بسیار تیره است که از دست دادن شی یا مزیت کسی که دارای آنهاست را میخواهد. حسادت لذتی مخرب است، شادی های مخرب است که از مواجه با شکست یا رنج کسی که مافوق فرد است حاصل میشود.
همچنین حسادت از تقلید متفاوت است. در گفتار روزمره میتوانیم بگوییم که حسادت چیز خوبی است، زیرا به مردم انگیزه میدهد، برای داشتن آنچه موجب حسادت آنان به دیگران شده است، سختتر تلاش کنند. به جای حسادت به صاحب یک خودرو خوب، ما باید از او تقلید کنیم. این احتمالاً به آن معنی است که ما باید به سختی کار کنیم، مقدار زیادی پول پس انداز کنیم و چنین خودرویی را برای خودمان خریداری نماییم. اخلاق سرمایه داری ما را تشویق میکند، حسادتمان را به تقلید تبدیل نماییم، در نتیجه کاهش خطر آن حسود فقیر درخواست توزیع مجدد ثروت و مزایا را مطالبه مینماید. چون حسادت بسیار برانگیزاننده تفاوتهاست، نمیتواند به وسیله تقلید از بین برود، این نظرها حقیقت ندارد. اندکی حسادت میتواند به تقلید تبدیل شود در صورتیکه افزایش سودمندی در دسترس است، اما مقدار زیادی حسادت در نتیجه تحمل نابرابری است که نمیتوان از طریق تلاش زیاد آن را کاهش داد.
یکی از جامعه شناسان برجسته رهیافت ساختمندی اجتماعی در جامعه شناسی احساسات آرلی هوقشیلد است. هوقشیلد با استفاده از مدیریت عاطفه توانسته رابطه ای بین تجربه عاطفی، قواعد احساسی و ایدئولوژی را بررسی کند. آن گونه که وی توضیح میدهد قواعد احساسی جنبه ای از ایدئولوژی است که با عواطف سروکار دارد، ملاکهایی است که «آنچه در جریان احساس به درستی تصدیق شده یا تصدیق میشود» را تعیین و مشخص میسازد. در مقابل مدیریت عاطفه عمل لازم برای کنار آمدن با این قواعد احساسی است. از این نظر اعمالی که بر اساس مدیریت عاطفه صورت میگیرد صرفاً اعمالی شخصی نیست بلکه اعمالی است که تحت «هدایت» قواعد احساسی همگانی در تبادلات، مورد استفاده قرار میگیرد. قواعد احساسی در واقع، به اعمال مبتنی بر مدیریت عاطفه «الگویی اجتماعی» میدهد: الگوهایی که میتواند کم و بیش، بر حسب توزیع قدرت و اقتدار در جامعه ای خاص، شکلی یکسان و مشابه داشته است .
مثالهای متعدد روزانه از اینکه انسان چگونه باید در یک موقعیت از خود ابراز احساسات کند، حکایت از وجود قواعدی دارد که بر نحوه مدیریت احساسات ما تأثیر میگذارند. همچنین با توجه به اینکه دیگران چگونه احساسات ما را استنباط میکنند و بر آن واکنش نشان میدهند، میتوان به وجود این قواعد پی برد. همچنین قواعد احساسات در مورد حسادت میتواند بگوید که افراد در چه موقعیت هایی باید حسادت کنند.
حسادت یک احساس پیچیده است، احساسی که معمولا با حس های دیگری مثل رنجش، خشم، خصومت و اوقات تلخی همراه است، همه افراد در موقعیت های مختلفی از زندگی دچار حسادت می شوند. اما گاهی این حس افزایش یافته و تاثیرات منفی بر فرد و زندگی وی می گذارد.
به طور کلی حسادت یک حس منفی است و نباید آن را با غبطه اشتباه گرفت. دلیل اصلی حس حسادت کمبود های فرد در زندگی می باشد . زمانی که فرد خود را با دیگران مقایسه کند بی شک با یک تفاوت کوچک در ظاهر و یا حتی موقعیت فرد حس حسادت در او برانگیخته خواهد شد . اگر چه گاهی حسادت در رابطه دو نفره افراد هم به وجود می آید.
برخی از افراد پس از آنکه به دیگران حسودی کردند ، در صدد رفع کمبود خود برمی آیند . گاهی ممکن است این کمبود حل شود و گاهی دیگر نیز این کمبود پابرجا باقی خواهد ماند . افراد اینگونه نه تنها خودشان را اذیت می کنند بلکه ممکن است باعث آزار و اذیت دیگران نیز شوند .
در این مواقع فرد باید اینگونه فکر کند که اگر این فرد کمبود داشته باشد ممکن است برای رفع این کمبود ها از من درخواست کمک کند ، پس همان بهتر که هیچ کمبودی ندارد . با خود بگویید که موفقیت او شاید در زندگی من مفید نباشد اما مهم این است که ضرری نیز به من نمی رساند .
در واقع این استدلال بسیار با ارزش است که باید همه آن را سرلوحه زندگی خود کنند ، باید خود را قانع کنید که اگر دوستان ، آشنایان و یا اقوام نزدیک ما وضعشان بهتر باشد ، نه تنها به ما ضرری نمی رسد بلکه ممکن سود اندکی نیز داشته باشند .
تبیین جامعه شناختی حسادت
تمام کنشهای انسانی دارای پیوست هیجانی است و تعاملات اجتماعی در بستری از هیجان شکل میگیرد.اگر هیجان را از زندگی بشر کنار بگذارند، شور زندگی باقی نخواهد ماند.
در قرنهای هفده و هیجده فیلسوفان غالباً تصور میکردند، هیجان یا عاطفه امری غریزی و غیر عقلانی است.
احساس در نگاه اول پدیدهای روانشناختی مینماید؛ اما روانشناختیترین پدیده ها نیز میتوانند تبیین جامعهشناختی بیابند.
احساسات به وسیله فرآیندهای اجتماعی و نیروهای اجتماعی، شکل میگیرند. بنابراین میتوان گفت احساسات منعکس کننده هنجارها، نگرشها، ارزشهای گروه و همچنین افراد هستند.
از نگاه جامعهشناختی میتوانیم از احساساتی سخنگوییم که اساساً بدون وجود ارتباط اجتماعی و کنش متقابل انسانی وجود خارجی نمیتوان یافت. حسادت یکی از این احساسات است.
گورنیه و روسو معتقدند: حسادت احساس منفی است که با دیدن امتیازی که نداریم یا آرزو داریم فقط ما داشته باشیم، به ما دست میدهد.
حسادت در میان همه مردم از سنین و فرهنگهای مختلف فراگیر است و یک احساس جهانی است.
میتوان گفت، حسادت یک واکنش ذهنی به وضعیت نامطلوب اجتماعی است که از مقایسه با مزایای دیگران در حوزه های ارتباط شخصی ساخته شده است و هر جا که مردم خود را با دیگران مقایسه میکنند و احساس کنند که از آنها کمترند حضور دارد.
حسادت ترکیبی از تجربه حالات روانی ناخوشایند است – ازجمله حقارت، بی عدالتی ذهنی و خشم – که تمایل داریم از دیگران پنهان کنیم بر این اساس، این هیجانات منفی ممکن است انگیزه شماری از رفتارهای ضد اجتماعی همچون جرم و جنایت، به خطر انداختن منفعت شخصی برای کاهش دادن سود دیگران و خوشحالی که در پاسخ به شکست یا زیان دیگران ایجاد نماید
نتایج تحقیقات نشان میدهد که حسادت تأثیر قدرتمندی بر رفتار مخرب افراد دارد . حسادت میتواند در سطح خرد به روابط آسیب برساند، کیفیت زندگی اجتماعی فرد را تحت تأثیر قرار دهد و رضایت از رابطه فرد را کاهش دهد
همچنین حسادت باعث میشود که روابط کاری تیره و تار گردد، تمایل به باقی ماندن در کنار همکاران موفق را از بین میبرد و درنتیجه فرصتها از دست میروند و ناکارآمدی در سازمان به وجود میآورد.
منون و تامسون متوجه شدند که حسادت در سطح میانه میتواند اثرات منفی را در سراسر سازمان گسترش دهد. برخی حتی از پیامدهای منفی حسادت در سطح کلان سخن گفته اند. به عنوان نمونه، میتسوپلاس دریافت که حسادت میتواند به اقتصاد ملی ضربه بزند.
حسادت ممکن است دیکتاتورها و نخبگان برخی از کشورها را تحریک کند که از توسعه اقتصادی کشور جلوگیری کنند، نهتنها به خاطر اینکه میخواهند از درآمد خود دفاع کنند، بلکه به دلیل اینکه میخواهند موقعیت سلطه خود را حفظ نمایند.
باوجود اینکه حسادت بدون ارتباط اجتماعی و کنش متقابل انسانی نمیتواند شکل بگیرد و اساساً یک احساس اجتماعی است و جامعه و فرهنگ نقش اساسی در تشدید آن دارد، تاکنون پاسخ دقیقی از منظر علم جامعه شناسی در مورد آن داده نشده است و باوجود مسائل مختلفی که در سطح جامعه به وجود میآورد تاکنون کمتر به آن بهعنوان یک پدیده اجتماعی نگریسته شده است. این در حالی است که حسادت یک عامل پنهان در به وجود آوردن مسائل اجتماعی است.
یکی از مسائل مهمی که جهان معاصر با آن روبه رو است، مسأله اخلاق به ویژه اخلاق اجتماعی است. اخلاق اجتماعی در انواع مختلفی از احساسات انسانی بروز میکند.احساساتی نظیر شرم، گناه، همدردی، همدلی که اغلب احساسات اخلاقی در نظر گرفته میشوند، احساساتی که برای جامعه دارای کارکردهای مثبت هستند. اما حسادت در جامعه به عنوان احساسی غیر اخلاقی در نظر گرفته میشود و افراد به دلیل اینکه حسادت ازنظر هنجارها و ارزشهای جامعه احساسی منفی تلقی میگردد و ابراز حسادت بهطور آشکار و اعتراف به حسادت، سبب کاهش منزلت اشخاص میگردد، معمولاً آن را سرکوب و تکذیب میکنند و آن را از دیگران پنهان می کنند.
همین مسأله، بررسی جامعهشناختی حسادت و مسائل آن را مشکل میکند. بررسی تجربه ها، ادراکات و تفسیرهای افراد در مورد حسادت کمک میکند که جنبه های مختلف آن، آثار نظامهای اعتقادی، هنجاری و باورداشتهای هر جامعه بر این عاطفه، پیامدها و مسائلی که در زندگی انسانها به وجود میآورد، شناسایی شود.
حسادت از دید روانشناسی
روانشناسان تکاملی زمان زیادی برای تحقیق در زمینه حسادت صرف کرده اند و ادعای زیادی نیز در این زمینه از سوی این افراد دیده می شود. نتیجه گیری های صورت گرفته از دید روانشناسی خود رویکرد تکاملی دارد. از دید روانشناسان یک مجموعه مشخص از مدارهای مغزی وجود دارد که برای واکنش های حسادت اختصاص داده شده است. به طوری که مردان نسبت به خیانت جنسی اغلب حسادت بیشتری دارند این در حالی است که زنان در راستای خیانت عاطفی رویکرد حسادتی دارند.
تلاش هایی که از سوی محققان صورت گرفته است مشخص می کند که کشف تفاوت های جنسیتی در بین زن و مرد مشکل ساز است و در نهایت منجر به حسادت می شود. تفاوت های جنسیتی در هر صورت نقش زیادی دارد و رویکرد تخصصی را در بر می گیرد.
حسادت دلایل مختلفی دارد که از اصول روانشناسی تبعیت می کند. حسادت به دلیل اختلال شخصیت ناامن یکی از عوامل مهم محسوب می شود. احساس عدم امنیت یکی از شایع ترین علت حسادت محسوب می شود. این حس به طور کلی سبب می شود که فرد در مکالمات خود اغلب عقده حقارت داشته باشد و در رویکرد روانشناسی بالینی به عزت نفس پایین ختم می شود.
موضوع دیگر این است که مرد حسود اغلب در روابط عاشقانه ای که دارد احساس ناامنی می کند. به این ترتیب توانایی حفظ جذابیت برای همسرش را ندارد. این رویکرد به صورتی است که فرد فکر می کند جذابیت برای همسرش در طولانی مدت را ندارد و به طور کلی خود را بی ارزش تلقی می کند. احساس ناامنی در مورد زنان و مردان به شکل مطلق دنبال نمی شود.
مثلاً زن های موفق زیادی دیده می شود که از حسادت رنج می برند، به طوری که از نظر مالی و شغلی بسیار توانمند هستند اما در روابط عاشقانه خود دچار حسادت شده اند. مشخص است که احساس ناامنی در این افراد دردسرساز می شود و البته که او در برقراری روابط عاشقانه به شدت دچار حسادت شده و خود را ضعیف می داند.
حسادت نتیجه آن است که فرد احساس آشفتگی ، ضعف و ناتوانی ، پوچی ، آسیب پذیری و ترس شدید می کند . انسان حسود ، علاوه بر این که آنچه دیگری دارد می خواهد ، آرزو و خواسته او این است که طرف مقابلش اصلاً آن چیز را نداشته باشد و از ناراحتی و نداری شخص مورد نظرش احساس رضایت می کند .
انسان حسود پشت سر دیگران ، حرف می زند ، با غیبت از فرد ، او را ترور شخصیت می کنند . حسادت رفتار و عملی است که فرد در مقابل عدم موفقیت در رقابت با دیگران ، از خود نشان می دهد . گاه این رقابت های خواسته یا ناخواسته در کنار نقص تربیتی در کودکان و نوجوانان باعث به وجود آمدن حسادت شده و در درون آنها ریشه می دواند و همه ی عمر آنان را آزار می دهد .
در خانواده هایی که بین فرزندان خود تبعیض قائل می شوند و در این کار زیاده روی می کنند ، فرزندان آنان به آسیب پذیری حاد دچار شده و به حسادت شدید می رسند ، آنان حالتی جبران کننده و تلافی جویانه می گیرند و علاقمند هستند آنچه دیگری دارد از او بگیرند و او را از داشتن آن چیز یا موقعیت محروم کنند . حسادت یکی از آن احساساتی است که در شکاف های تاریک قلبمان کمین کرده و در نامناسب ترین موقعیت ها ظاهر می گردد . حسادت ریشه در احساس ناامنی دارد و اصولاً در نتیجه ترس از دست دادن ایجاد می گردد ، مثلا ، حسادت وسواس گونه یک مرد به علت ترس از دست دادن همسر و یا دوستش . ریشه حسادت ترس و ریشه ترس ، نا امنی است .
انسان همواره علاقهمند به پیشرفت و تکامل بوده و هست . ضمیر ناخودآگاه انسانهایی که روان آنها پرورش کامل نیافته است ، به این نقص آگاه بوده و برای پوشاندن آن تلاش مینماید و چون در اثر ضعف و خود کم بینی قادر به تکمیل خود نیست ، پیشرفت و موفقیت اطرافیان را مورد حمله قرار میدهد و تمام توان خود را برای از بین بردن آن به کار میگیرد . حسادت به خود فرد و هم به اطرافیانش آسیب می رساند .
حسادت واکنش هنجاری است که فرد نسبت به از دست دادن محبت واقعی، فرضی و یا تهدید به آن از خود نشان می دهد. در بسیاری از موارد حسادت نتیجه طبیعی خشم است و به تدریج به صورت نگرش نفرت نسبت به افراد بدل می شود. فرد حسود در روابط خود با شخص مورد علاقه اش احساس ناامنی می کند و به خاطر از دست دادن پایگاه خویش در رابطه با محبت شخصی، احساس خطر می کند خانم دکتر شکوه نوابی نژاد علت حسادت را با توجه به ماهیت آن بسته به تربیت فرد می داند که در هر صورت به ناشادی فرد حسود می انجامد.
حسادت در کودکی بر نگرشهای فرد نسبت به افراد و جهان نه تنها در دوران کودکی بلکه در سراسر زندگی خویش اثر می گذارد. حسادت مستقیم به صورت لگد زدن، ناخن کشیدن، کتک زدن رقیب و … از طرف حسود نشان داده می شود ولی واکنش های غیرمستقیم حسادت به شکل های شب ادراری، انگشت مکیدن، جلب توجه، ترس های تازه، دل بهم خوردگی، خرابکاری، بدزبانی، فحاشی و گاه ابراز محبت غیرعادی نشان داده می شود.
روان شناسان معتقدند که در حسادت تفاوت جنسی و سنی وجود دارد در هر ۳ کودک حسود ۲ نفر دخترند. نقطه اوج حسادت یکی در ۳ سالگی و دیگری درست قبل از بلوغ حدود۱۱ سالگی است. حسادت را فرزندان بزرگتر بیشتر از بقیه تجربه می کنند و در خانواده های کم جمعیت بیشتر از پرجمعیت تجربه می کنند در مجموع حسادت را ایشان محصول موقعیت خانوادگی بویژه نگرش مادر و روش های انضباطی او می داند.
طرفداران تکامل شخصیت ، معتقدند که حسادت بی ارتباط با ارضای نفس نیست و ارضای عزت نفس خود را به وجوه مختلف ظاهر می کند در اول تحصیل افرادی که در تحصیل خوشبختی دچار مشکل نگردیده اند دارای عزت نفس مقبول می باشند. مرحله دوم استقلال طلبی و کسب قدرت است. مرحله سوم کبر و غرور که از آفت های نفسی بوده و شخص مبتلا به این بیماری از نظر نفسی در ارتباط با ارضای عزت نفس دچار بحران می گردد. مرحله چهارم احتیاج به ارزیابی شخص از هیجانات روحی که دقیقاً مورد شناسایی قرار گرفته و این هیجانات در کنترل شخص قرار گیرند و اصولی مدیریت شوند در نهایت حس تملک افراد است که سبب می شود به تصرف چیزی پرداخته و اراده خود را به دیگری تحمیل نماید.
فروید
فروید معتقد است، ریشه همه حسادتها در عقده اُدیپِ حسادت به مادر نهفته است. دورانی که عشق و نفرت کودک نسبت به مادر حل نشده است و از او فردی با ویژگیهایی، چون دروغگو، وسواسی و حسود ساخته است. فروید همچنین معتقد است افراد حسود چند ویژگی مشترک دارند که شامل: غم و اندوه از دستدادن، خودشیفتگی، احساس دشمنی در برابر رقیب و انتقاد از خود است.
از دیدگاه فروید حسادت همیشه رفتاری کاملا منطقی نیست، بلکه گاهی میتواند حاصل پیشبینی و گاهی حاصل توهم فرد باشد. در برخی از موارد نیز ماهیتی رقابتی دارد. اما نکته مهم این است که معمولا برای حسادت کردن مولفه انگیزشی وجود دارد بهعنوان مثال: علاقه به شریک زندگی، که فرد ترس از دست دادن شریک زندگیاش را دارد و برای جلب توجهش تلاش و یا از او انتقاد میکند.
درواقع حسادت اولین تجربه و دفاع ناخود آگاه دربرابرناکامی هاست. حسادت، یک احساس عاطفی است که همه باید تجربه اش را داشه باشند اگر کسی نداشته باشد . ازمکانیسم دفاعی سرکوب استفاده کرده است که درلایه های عمیق ناخود آگاه است.
و سه جور حسادت داریم ( حسادت رقابتی یا بهنجار، حسادت فرافکنی شده، حسادت توهمی)
1- حسادت رقابتی ،ازدست دادن محبوب وزخم ناشی از نرسیدن به محبوب است.
دراین مساله خود ملامت گری بسیاری خواهند داشت. وروزبه روز برای بدست آوردن محبوب که همان ابژه درونی است درنقش کودک میروند.
بازنوازی ناکامی دوران کودکی که می تواند محبت نگرفتن وداشتن تجربه اضطراب (نا ایمن اجتنابی ئ دوسو گرا وآشفته) باشد.
احساسی که تجربه کرده است من خوب نیستم پس اکنون هم خوب نیستم برای همان است که محبوب مرا رها کرد. درواقع ادامه ای ازقدیمی ترین هیجان های زندگی عاطفی کودکی است.واز عقده ادیپ و خواهر و برادری مربوط به نخستین مرحله ی رشد جنسی نشات میگیرد.
درواقع نداشتن های نمادین روابط میتوان پایه گذار این حسادت باشد. درروابط اولیه که ما تاییدیه اصلی را میگیریم نداشتن این تایید باعث عدم مقبولیت درونی می شود.
2- حسادت فرافکنی شده، نوع دوم که نوع قوی تری از حسادت است. هم درمردان و هم زنان است. مکانیسمی ناخود آگاه برای تسکین درد رقابت ویا طردشدگی است.
حسادت فرافکنی شده، من اصلا حساسیتی به تو ندارم. درحالی که به شدت آسیب پذیر هستم ونمی خواهم آن بخشی که باعث عدم مقبولیت من است را ببینم.
3- حسادت نوع سوم، حس حسادت پارانوییدی
که مختص کسانی است که پارانویید هستند و ابژه محبوب یک بند درحال طرداوست.
جالب آنجاست حتما آنها شبها رابطه ی جنسی خوبی خواهند داشت و ازفردای آن روز دوباره به فکرنبودن ویا شک و توهم سازی به او هستند. یک بند فکر بی ارزشی و تیزبینی بالایی دارند برای اثبات بی ارزیشان به خودشان وهمیشه و همیشه هم رنج بسیار می برند.
این ابژه نشان از نبود مادر درکودکی ویا تمام ترسهایی است که کودک آن را تجربه کرده است.
عده ای از روان کاوان معتقدند که حسادت نتیجه آن است که فرد احساس آشفتگی، ضعف و ناتوانی، پوچی، آسیب پذیری و ترس شدید می کند.
نظر فروید روانکاو و آنالیزگر مسائل روانی نسبت به حسد این است که حسد یک بیماری روحی است ترکیب یافته از حزن و اندوه در اثر از دست دادن چیزی و این فکر توأم است با ضربه و ضایعه نارس خودشیفتگی یعنی از دست دادن ارزش شخصی با احساسات خصمانه و انتقاد از خود یعنی خرده گیری و سرزنش از شخص خود برای چیزی که از دست داده است.
رشک آلت مردانه فروید
فروید معتقد بود که زنان قربانی آناتومی خود هستند و برای همیشه از مردان به خاطر داشتن آلت مردانه رنجیده خاطر هستند و به آن ها حسودی می کنند .
فروید همچنین معتقد بود که فراخود زنان خوب رشد نکرده است ( در اثر حل شدن ناکافی تعارض های ادیپی ) و چون زنان معتقدند که واقعا مردان اخته شده هستند ، تصویر بدنی حقیری دارند .
کارن هورنای
هورنای با این استدلال که مردان به خاطر توانایی زنان برای مادر شدن ، به آنها حسادت می کنند ( این نظریه در مقابل نظریه رشک آلت مردانه فروید گفته شده است ) .
موضع هورنای درباره این موضوع بر لذتی استوار بود که هنگام زایمان تجربه کرده بود . او چیزی را که رشک رحم نامیده ، در بیماران مرد خود برملا کرد .
رشک رحم و رنجشی که همراه آن است ، به صورت ناهشیار در رفتارهایی جلوه گر می شود که برای دست کم گرفتن و خوار شمردن زنان و تقویت کردن جایگاه حقیرتر آن ها ، ترتیب یافته اند . مردان با انکار کردن حقوق برابر زنان ، به حداقل رساندن فرصت مشارکت آن ها در جامعه و کوچک کردن تلاش ها برای پیشرفت کردن برتری به اصطلاح طبیعی خود را حفظ می کنند . در پس این رفتار نمونه مردانه ، احساس حقارتی قرار دارد که از رشک رحم آن ها ناشی می شود .
هورنای انکار نکرد که خیلی از زنان معتقدند که از مردان حقیرتر هستند . آن چه را که او زیر سئوال برد ، ادعای فروید درباره مبنای زیستی این احساسات بود . گرچه ممکن است زنان خود را در مقایسه با مردان بی کفایت بدانند ، اما برداشت آن ها به دلایل اجتماعی است نه به این علت که زن به دنیا آمده اند . اگر زنان احساس بی ارزشی می کنند ، علت آن این است که در فرهنگ مردسالار به این صورت با آن ها برخورد شده است . بعد از چندین نسل تبعیض اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی قابل درک است که خیلی از زنان خود را از این زاویه در نظر بگیرند .
آلفرد آدلر
از نظر آدلر ، فرزند اول برای مدتی ، موقعیت بی همتا و حسادت برانگیزی دارد و فرزند دوم به علت تقسیم شدن توجه و عشق والدین دچار حسادت شده ، احساس نفرت ، ناامنی شدید و خصومت به دیگران پیدا می کنند .
حسادت از دیدگاه قرآن
حسد یکی از زشتترین و قبیحترین خصلتهایی است که در هر جامعهای دیده میشود. عدهای همه چیز را برای خود میخواهند. از آسایش و یا پیشرفت دیگران ناراحت میشوند. خودخوری میکنند و رنج خود را بصورت آزار دادن ، بدگویی و کار شکنی کردن ابراز میکنند. به جای اینکه بکوشند تا خودشان هم پیشرفت داشته باشند ، میکوشند تا دیگران را ساقط کنند و از ارزش بیندازند. این واکنش همان حسد است که خصلتی ناپسند و نکوهیده است. کار حسد ممکن است به جایی برسد که حتی برای زوال نعمت از شخص ، محسود خود را به آب و آتش زده و او را نابود کند. چنانچه نمونهاش در داستانها و تاریخ معروف است. در نکوهش حسد همین بس که نخستین قتلی که در جهان واقع شد از ناحیه قابیل نسبت به برادرش هابیل بود که بر اثر انگیزه حسد چنین اتفاقی افتاد.
هر آنچه از روانشناسی می خواهید را در این وبلاگ بجویید .