نظریه راتر ( Julian Rotter ) بین نیازها و اهداف، تمایز قایل می شود. وقتی تاکید روی محیط است، راتر از اهداف، حرف می زند و وقتی تاکید روی فرد است، راتر از نیازها، صحبت می کند. این دو مولفه، فقط از نظر معنی متمایز می‌شوند. در نظریه راتر ، نیازها هستند که به رفتار ما جهت می‌دهند و حالتی از محرومیت یا برانگیختگی نیستند. نیازها به نوعی اهداف، محسوب می‌شوند و نیازها مجموعه‌ای از رفتار‌های ما هستند که ما را به سمت هدف خاصی که در نظر داریم سوق می دهند. راتر برخلاف اسکینر، حالت‌های درونی نظیر نیازها، اهداف و انتظارات را در نظریه‌اش، مورد توجه قرار می دهد.

انگیزش عمده­ ی ما در زندگی، به حداکثر رساندن تقویت مثبت و به حداقل رساندن تنبیه در تمام موقعیت­ها است. راتر بر تعامل بین عوامل تعیین کننده­ی درونی و بیرونی رفتار تمرکز می­ کند. زمانی که ما شرایط بیرونی را توصیف می­ کنیم با تقویت­ کننده­ ها سروکار داریم. وقتی که از شرایط شناختی درونی حرف می­زنیم به نیازها اشاره می­ کنیم.

طبق نظر راتر، نیازهای روانی ما، آموخته می­ شوند. در نوباوگی و اوان کودکی، این نیازها از تجربیات پیوند یافته با ارضای نیازهای فیزیولوژیکی مثل گرسنگی، تشنگی، تحریک حسی و رهایی از درد ناشی می­شوند. هنگامی که کودکان بزرگ می­ شوند و مهارتهای شناختی و زبان را پرورش می‌دهند، نیازهای روانی آنها کمتر از پیوند با نیازهای فیزیولوژیکی و بیشتر از رابطه ­ی آنها با نیازهای روانی اکتسابی یا آموخته شده ناشی می­ گردد. نشانه ­های ناشی از محیط اجتماعی، از حالات فیزیولوژیکی درونی آنها مهمتر می ­شود. نیازهای آموخته شده منشأ اجتماعی دارند، زیرا آنها به افراد دیگر وابسته ­اند.

واضح است که نوباوگان و کودکان برای ارضا­ی نیاز و تقویت به دیگران، مخصوصاً والدین وابسته ­اند. بعدها، تقویت به دامنه­ ی گسترده ­تری از افراد از جمله معلمان و دوستان وابسته می­شود. در بزرگسالی برای ارضا­ی نیازهای چون عشق، محبت و شهرت به افراد دیگر وابسته می­ شویم (شولتز و شولتز، 2005، ترجمه­ ی سید محمدی، 1391).

مولفه‌های نیاز

در نظریه راتر ، نیازها شامل سه عنصر پتانسیل نیاز، آزادی حرکت و ارزش نیاز است. 

1- پتانسیل نیاز ، مجموعه رفتار‌های مرتبطی است که فرد برای رسیدن به یک نیاز انجام می‌دهد. 

2- آزادی حرکت ( قدرت عمل ) ، انتظار تقویت شدن فرد برای انجام دادن رفتار‌هایی است که فرد را به سمت ارضا کردن نیازهای کلی سوق می‌دهد. 

3- ارزش نیاز فرد ، درجه‌ای است که فرد تقویت‌هایی را به تقویت‌های دیگری ترجیح می‌دهد و آن را انتخاب می‌کند.

در نظریه رفتار ناسازگارانه ، هر گونه رفتار پایداری است که به فرد اجازه می دهد به هدف مطلوبش نزدیک تر شود . این رفتار اغلب ارزش نیاز خیلی زیاد ( یا خیلی کم ) و آزادی حرکت کم ناشی می شود .

هدف درمان راتری هماهنگ کردن آزادی حرکت با ارزش نیاز است .

طبقه‌بندی نیازها در نظریه راتر

راتر نیز مانند مزلو در مورد نیاز‌های فرد، طبقه‌بندی ارایه می‌دهد. طبقات نیاز در نظریه راتر شامل این موارد می‌شود:

  • تایید-مقام
  • تسلط
  • استقلال
  • محافظت- وابستگی
  • عشق و محبت
  • آسایش جسمانی