اگر حوادث و بلاهاي طبيعي رخ ندهد ، شرايط زندگي ، تقريباً ثابت ،‌قابل اطمينان است . مثلاً در فصل زمستان پيش بيني مي شود برف و باران ببارد و بطور منطقي مي توان اطمينان داشت كه جنبه طبيعي رفتارها همچون خوشحالي و گريه در كودكان و استرس در افراد ، اتفاق بيافتد. ولي قابليت پيش بيني تنها وجه اعتماد نيست . سوء نيت ها و رفتارهاي بد ، احتمالاً قابل پيش بيني نيستند و باعث تضعيف اعتماد مي گردند (باتلرو كانترل ،1984 ، هوي و همكاران ،‌2006 ، راتر ، 1967). 

باتلر، اعتماد بین فردی را مطرح می سازد و معتقد است ادبیات نظری درباب اعتماد بر این باور همگرا هستند که اعتماد جنبه مهمی از روابط بین فردی هستند و چنین اعتمادی برای توسعه مشاغل مدیریتی ضروری است.

در مدل «كونترل و باتلر» دو معيار سازگاري و صداقت، عواملي مؤثر بر اعتماد شناخته شده‌اند. «لايكوايس و باتلر»، سازگاري، صداقت، درستي و بي‌طرفي را ابعاد اعتماد دانسته‌اند. 

همینطور باتلر و کانتلر ، ماهیت بین فردی اعتماد را به عنوان شرطی برای همکاری با نابرابری عامل در یک موقعیت یا شغل ترکیب نمودند.

آنها پنج مولفه خاص اعتماد، یا ویژگی های افراد شرکت کننده را ارائه کردند و انتظار داشتند که مقدار تفاوت هرکدام بستگی به موقعیت یا جایگاهی ؛سرپرست یا زیردست فرد است :  صداقت ، انسجام ، وفاداری، شایستگی  و بازبودن . 

ابعاد اعتماد از دیدگاه باتلر و کانترل باتلر و کانترل (1984)، صداقت، صلاحیت، ثبات، وفاداری و صراحت را به عنوان عناصر کلیدی اعتماد می شناسند (دایتز و هارتوگ، 2006: 560).

1- صداقت :

مبناي صداقت ، ادراك فرد است. صداقت انتظاري است كه بر مبناي آن بتوان بر روي حرف، قول ، بيان شفاهي يا كتبي ا فراد يا گروه هاي ديگر تكيه كرد (راتر ،1967،ص651). و به شخصيت ، راستي و خلوص شخص بر مي گردد ( شانن-موران و هوي ،‌2000،1998).

صداقت به معنای اوازه درستکاری و راستگویی بخش مورد اعتماد است.

علاوه بر دروغ گفتن ، دادن اطلاعات غلط و تحريف اطلاعات ، پنهان كردن نيت هاي شخصي و كتمان حقيقت نيز از ويژگي هاي عدم صداقت بشمار مي رود. بعبارت ديگر ، هر چقدر فرد بيشتر متقلب باشد ، صداقت در رفتار او كمتر مي شود. براي قضاوت در مورد صداقت افراد ، شخص بايد اظهارات ديگر را با ديدگاه ها و استانداردهاي خود و اطلاعات موجود مقايسه كند. اگر سازمان براي باور كردن اطلاعاتي كه افراد ارائه مي كنند ، دليل داشته باشد و افراد در مقاصد و اطلاعات ارائه شده ، جدي و مسئوليت پذير باشند، اعتماد بوجود مي ايد. افراد صادق براي اينكه از سوي ديگران پذيرفته شوند ، سعي نمي كنند نقطه نظرات غلط ارائه نمايند يا جزئيات را تغيير دهند (باتلر و كانترل ،1984 )

2- صلاحیت ( شایستگی )

شايستگي يا صلاحيت يكي از ابعاد مهم فرآيند اعتماد است. شايستگي بوسيله ميزان دانش ، تخصص و انگيزه هاي افراد و اينكه كاركرد آنها در يك شغل يا نقش خاص ، بالاتر از حد متوسط باشد، مشخص ميشود. اين نكته را هم بايد در نظر داشت كه مشاغل و وظايف مختلف نيازمند سطوح متفائتي از شايستگي است. البته ، صرف نظر از روابط موجود ميان افراد يا گروه ها ،‌اگرمهارت هاي آنها از نوع مهارت هاي مورد نياز باشد ، اعتماد ايجاد نمي شود (باتلر و كانتلر،1984). 

شایستگی به دانش فنی و مهارتهای بین فردیی اشاره دارد که برای عملکرد شغلی مورد نیاز است.

باتلر و لیبرمن از مفهوم صلاحیت و شایستگی به جای مفهوم توانایی در نظریه های « واچ - سیتکین » ، « روس » و « کوک و وال » استفاده کردند .

3- انسجام

انسجام به قابلیت اطمینان ، پیشبینی پذیری و قضاوت خوب در اداره موقعیتها دارد.

4- باز بودن

بازبودن به قابلیت دسترسی ذهنی و به اشتراک گذاردن ایده ها با دیگران به طور آزادانه می شود. 

5- وفاداری

باتلرو کانتلر به بعد وفاداری به عنوان خیرخواهی  یا تمایل به حفظ ، حمایت و تشویق دیگران  نگریستند.