نظریه حافظه رنگ دیوید کتز
دیوید کتز ( David Katz ) متولد ۱۸۸۴ درجهٔ دکتراى خود را از میولر در سال ۱۹۰۶ دریافت کرد. او در سال ۱۹۰۷ مقالهاى دربارهٔ حافظهٔ رنگ منتشر کرد، ولى مقاله مهم او در زمینهٔ رنگ در سال ۱۹۱۱، انتشار یافت. این مقاله یک بررسى پدیدارشناسى است. کتز نشان داد که مسائل مربوط به رنگ و فضا به یکدیگر ارتباط داشته و جدائىناپذیر هستند.
روانشناسى سنتى بر این فرض بود که خصوصیات ادراک یک چشمى (Monocular Perception) بهعلت ویژگىهاى شبکیه محدودیت دارد و تنها چیزى که مىتوان با یک چشم درک کرد که یک میدان دوبعدى است، و در آن نیز شکل و اندازهٔ درک شده، تابع ثابتى از شیوهٔ تحریکپذیرى شبکیه است. ولى یک پدیدارشناس به توصیف تجربه در میدان ادراک بیشتر از ساختار شبکیه اهمیت مىدهد، لذا کتز نیز چنین کرد. او کشف کرد که سه نوع رنگ وجود دارد؛
۱- رنگهاى سطحى (Surface Colors) که دوبعدى و موضعى (Localization) بوده و معمولاً شیئى ادراک شده هستند.
۲ . رنگهاى حجمى (Volumic Color) که سهبعدى بوده و نور از آنها رد مىشود، مانند مایعات رنگی، هواى رنگى و فضاى به ظاهر بدون روشنائی.
۳ . رنگهاى فیلم، که موضعى (Localize) نبوده و ویژگىهاى فضائى (Spatial Chara cteristics) را ندارند مانند رنگى که در اسپکتروسکوپ (Spectroscop) مشاهده مىشود.
رنگهاى سطحى رنگهاى مربوط به اشیاء مىباشند که رنگ آنها در نورهاى مختلف ثابت مىماند. ولى یک رنگ سطحى را مىتوان در حد یک رنگ فیلم تقلیل داد، اگر آن را از پشت پردهٔ کوچککننده (Reduction Screen) نگاه کنیم. پردهاى که سوراخ کوچکى در آن تعبیه شده است.
پرده سبب مىشود که برگههاى (Clues) مربوط به بعد سوم حذف شود و درنتیجه، رنگ، عینیت، فاصله و گرایش به ثابت بودن، تحت تغییر نور را از دست مىدهد. این برداشت نشان مىدهد که ادراک رنگ، امرى بسیار پیچیده است، ولى مىتوان میدان پیچیدهٔ نیروهاى مختلف را به نیروها و شرایط محدودتر و سادهتر رنگ فیلم تقلیل داد، در صورتىکه بعضى از عوامل را که کل ادراک را تعیین مىکند، حذف نمائیم.
کتز در گوتینگن تا سال ۱۹۱۹ باقى ماند و با میولر همکارى کرد و سپس به استکهلم رفت. او مقالهاى در باب مطالعهٔ پدیدهاى در حس لامسه انجام داد. او همواره از حامیان جدى پدیدارشناسى بود. میولر نظر روشنى نسبت به روانشناسى گشتالت نداشت و آن را در سال ۱۹۲۳ شدیداً مورد انتقاد قرار داد، ولى نسبت به مردان جوانى که در آزمایشگاه او گرایش به روانشناسى گشتالت و پدیدارشناسى نشان مىدادند، سختگیرى نمىکرد.
کتز در نوشته هاى خود "تأسیس" روانشناسى گشتالت در سال ۱۹۱۲ را پیش بینى کرد.
هر آنچه از روانشناسی می خواهید را در این وبلاگ بجویید .