مراحل رشد هری استک سالیوان
هری استک سالیوان برخلاف فرويد که رشد شخصيت را بيشتر در مراحل تحولي غريزه ي جنسي مي ديد، آن را بيشتر مربوط به مراحل نمو رواني و اجتماعي مي داند، يعني روابط انساني را در رشد و نمو داراي تأثير بيشتري اعلام مي دارد.
او چنانکه اشاره کرده ايم، منکر اهميت عوامل زيستي در رشد شخصيت نيست، ليکن آنها را تحت الشعاع عوامل اجتماعي قرار مي دهد. حتي معتقد است به اينکه عوامل اجتماعي احياناً عليه نيازهاي زيستي برخاسته و اثرات نماياني بر روي شخصيت مي گذارند.
سالیوان که نظریه ی مراحل رشد را بنیانگذاری کرد، برای تکوین این نظریه، نظریه ی روانپزشکی تاثیر متقابل اشخاص را برای شناخت بیشتر روان آدمی، بنیان نهاد. نظریه ی وی، سطوح مختلفی از شخصیت را مورد بررسی قرار می دهد.
بر اساس اين اعتقاد ساليوان براي رشد شخصيت هفت مرحله يا دوره قائل است که عبارتند از دوره ي اول کودکي ؛ دوره ي دوم کودکي ؛ دوره سوم کودکي ؛ دوره ي پيش از نوجواني ؛ دوره نوجواني ، دوره جواني و دوره بزرگسالي اينک توضيحي مختصر درباره هر يک از اين دوره ها.
مراحل رشد؛ سالیوان برای رشد هفت مرحله به قرار زیر در نظر گرفته است که از نوباوگی تا بزرگسالی را شامل می شود.
1- دوره ي اول کودکي : نوباوگی ( از هنگام زادن تا هجده ماهگي )
در اين دوره کودک از لحاظ بدني، مرحله دهاني و از لحاظ رواني، مرحله ي احساس محض را مي گذراند و کاملاً تحت حمايت و مراقبت قرار دارد؛ ضمناً آغاز به تکلم مي کند. این دوره و مرحله از بعد از زایمان شروع شده تا زمانی ادامه پیدا میکند که کودک کم کم می تواند به صورت واضح و روشن سخن بگوید.
سالیوان معتقد بود که کودک بدون محبتی که از مادر خود می بیند، بدون غذا، بدن گرم، تماس فیزیکی نخواهد توانست زنده بماند. این مادر است که از طریق رابطه همدلانه خود با کودک او را انسان میکند کودک برای اولین بار در اثر ارتباط همدلانه با مادر خود دچار اضطراب می شود. به عبارتی اضطراب مادر به او منتقل می گردد. بنابراین برای رفع اضطراب خود از هر چیزی استفاده میکند و هر کاری را اقدام میکند. از جمله رد پستان که البته این کار اضطراب او را کم نخواهد کرد. رد کردن پستان مادر از طریق کودک، علت اولیه اضطراب مادر نیست اما به آن اضافه می شود. تا اینکه سرانجام کودک پستان خوب (سمبل مادر با یا محبت را از پستان بد مادر بد مضطرب و بد) تشخیص میدهد.
2- دوره دوم کودکي : کودکی ( از 18 ماهگي تا 6 سالگي )
در اين دوران کودک متوجه مي شود که پسر است يا دختر، تصويرهاي ذهني پيدا مي کند و با علائم رمزي آشنا مي گردد. در سخن گوئي به سرعت پيش مي رود، خود را به داشتن همبازي نيازمند احساس مي کند. از رويدادهاي مهم دوره دوم کودکي يکي اين احساس است که از بدخواهان و دشمنان احاطه گرديده است؛ از اين رو به محبت و ناز و نوازش جواب مثبت نمي دهد و ممکن است به دوره ي ماقبل بازگشت کند. علت اين بدگماني حادثه ي ناگوار و رنج آوري است که با شخص يا اشخاصي ( والدين يا اشخاص ديگر ) قبلاً داشته است.
3- دوره سوم کودکي : بچگی ( از 6 تا 11 سالگي )
در اين دوره کودک به دبستان مي رود، با علائم رمزي بيشتري آشنائي پيدا مي کند؛ جنبه ي اجتماعي او تقويت مي شود؛ ميان امور واقعي و امور واهي فرق مي گذارد؛ مکانيسم به گرائي در او به صورت جدي تر درمي آيد؛ رقابت و هم چشمي در او پديد مي آيد. غريزه جنسي او در اين دوران در حال خمود است.
4- دوره پيش از نوجواني : پیش نوجوانی ( از 11 سالگي تا 13 سالگي ):
خصوصيات اين دوره بدين قرارند: ورود به دبيرستان، بيداري غريزه جنسي، آشنائي کاملتر به علامات رمزي؛ احتياج به گرفتن دوست از ميان همجنسان که بتوان با او درد دل کرد و با همکاري او به مسائل زندگي پرداخت: نخست به پيروي و تبعيت از دوست بزرگتر از خود، پس از آن با برابري و دوستي و همکاري متقابل.
شاید مهمترین مرحله رشد ، پیش نوجوانی باشد ، دوره ای که کودکان هنوز به سنی نرسیده اند که روابط صمیمانه آنها با تمایلات شهوانی پیچیده شود .
5- دوره ي نوجواني : اوایل نوجوانی ( 12 و 13 تا 17 سالگي ):
از ويژگيهاي اين دوره: وصول به سن بلوغ، شدت غريزه ي جنسي، توجه اين شهوت نخست به مناطق شهوتزاي بدن، بعد به جنس مخالف. جدا شدن رفاقت و شهوت جنسي از يکديگر؛ توجه رفاقت و دوستي به همجنس و توجه شهوت جنسي به جنس مخالف. اگر اين افتراق و جدائي صورت نگيرد نتيجه اش همجنس گرائي خواهد بود. از ويژگيهاي ديگر اين دوره، آشنائي بيشتري با علامات رمزي است.
6- دوره ي جواني : اواخر نوجوانی ( از 17 تا 20 سالگي ):
اين دوره ي بلوغ کامل و ورود به کالج و آشنائي کاملتر با علائم رمزي و فکر منطقي است. از خصوصيات ديگر اين دوره: اقدامات جدي تر براي مقابله با دلواپسي، آشنائي بيشتر با حقوق و مزايا و تکاليف و مسئوليت اخلاقي، عضويت در اجتماع، و به طور کلي، پا برجا شدن « عامل انگيزشي خود » يا « دستگاه خود »، به بياني که گذشت.
7- دنباله ي دوره ي جواني : بزرگسالي ( از 20 تا 30 سالگي و بعد از آن ).
در اين دوره، که شامل اواخر جواني و آغاز سالمندي است و تا آخر عمر ادامه دارد، آدمي کاملاً متمايل به جنس مخالف است و با علائم رمزي آشنائي نسبتاً کامل دارد؛ کاملاً اجتماعي شده و کاملاً مستقل گرديده است. ضمناً جنبه ي پدرانه پيدا کرده و متمايل به حمايت و دستگيري از درماندگان است. در اين دوران، به تدريج از جنبه ي حيواني فرد کاسته مي شود و بر جنبه ي انساني او مي افزايد. به عبارت ديگر ارتباط فرد با ساير آدميان او را از صورت يک ارگانيسم حيواني خارج مي کند و به صورت انسان درمي آورد.
رشد سالم
سالیوان معتقد است افراد زمانی به رشد سالم می رسند که بتوانند هم صمیمیت و هم شهوت را نسبت به طرف مقابل خود احساس کنند .
رشد سالم فرد در گرو توانایی او در برقراری رابطه صمیمانه با فردی دیگر است. اما اضطراب می تواند در هر سنی اختلالاتی در روابط بین فردی ایجاد کند.
جالب توجه اینکه روابط سالیوان با اطرافیان خود چندان رضایت بخش نبود. و در کودکی در تنهایی و انزوا به سر می برد. در نوجوانی حداقل به یک دوره اسکیزوفرنی مبتلا شد. و در بزرگسالی از روابط میان فردی سطحی و متزلزلی برخودار بود. با این همه و با وجود این مشکلات میان فردی و یا حتی شاید به علت همین مشکلات سالیوان به شناخت شخصیت انسان کمک شایان توجهی نمود