به نظر آدرنو همه افراد به يك اندازه آمادگي اعمال خشونت آميز را ندارند اينها را شخصيت استبدادي ناميد . وي مقياسي به نام مقياسF بوجود آورد تا بتوان شخصيت هاي استبدادي را شناسايي كرد .

به نظر او فرد مستبد داراي خصوصيات زير مي باشد: در اعتقادات خود خشك و متحجر است . ارزشهاي سنتي دارد ، نسبت به ضعف و ناتواني بردباري وشكيبايي ندارد بسيار كيفر دهنده است مظنون است و نسبت به همه سوء ظن دارد نسبت به صاحبان قدرت احترام فراوان قائل است سوالاتي در اين آزمون مطرح مي شود و درجه موافقت فرد با آنها مورد اندازه گير قرار مي گيرد در سوالات از مطالبي نظير مطالب زير استفاده شده است :

1ـ چه مجازاتي براي جنايتهاي جنسي به زنان و كودكان بايد در نظر گرفته شود .

2ـ اكثر مردم تشخيص نمي دهندتا چه حد زندگي آنها با توطئه هايي كه در خفا به عمل مي آيد مهار مي گردد .

3ـ فرمانبرداري از صاحبان قدرت و احترام به آنها مهمترين فضايل هستند كه بايد به كودكان بياموزند .

آدرنو و همكارانش از طريق مصاحبه هاي باليني و طولاني با كساني كه نمره هاي بالا و پايين دراين مقياس داشتند . پي بردند كه تكوين اين نگرشها و ارزشها به دوران كودكي بر مي گردد و در خانواده هايي رخ ي دهد كه معتقد بهتنبيه و تربيت پدرانه سخت و تهديد آميزند افرادي كه نمره بالايي داشتند والديني داشتند كه عشق و محبت ومضايقه آن را به عنوان وسيله اصلي اطاعت و فرمانبرداري به كار مي بردند .

عموماً شخصيت استبدادي در كودكي فاقد تامين است و به والدين خود بسيار متكي است و از آنان هراسان است ونسبت به آنان خصوكتي ناخودآگاه دارد اين تركيب صحنه را براي پرورش فردي بسيار خشمگين آماده مي كند به علت ترس از عدم تامين پرخاشگري او را به صورت پرخاشگري جابه جا شده تظاهر مي كند در حاليكه براي صاحبان قدرت ظاهراً حرمت و احترام قائل است .