روانشناسی هاشملو

از اين ديدگاه، رفتاِر انسان و عملکرد ذهني او به انتخاب طبيعي ( انتخاب موجود شايسته تر توسط طبيعت ) نسبت داده مي شود.

روانشناسان تکاملي ، فعاليت هاي مردان در جامعه را، بازتاب رقابت ايشان در بدست آوردن منابع با هدف جذب زنان مي دانند. زنانِ جامعه نيز در جريانِ تکامل، کسي را به عنوانِ جفت ترجيح مي دهند که از عهده ي تامين منابع براي آنها و فرزندان شان برآيد.

از اين ديدگاه، مردان تمايل دارند براي قطعي شدنِ نقش پدري شان و تامين منابع براي فرزندانِ حقيقي، بر تمايلات جنسی زنان نظارت و کنترل داشته باشند.
ديدگاهِ تکاملي همچنين عقيده دارد که گرايش براي نظارت و کنترل زنان توسط مردان در تمامي فرهنگ ها مشترک است. به اين ترتيب از اين ديدگاه، تمايلاتی که طی تکامل در مردان به منظوِر جمع آوري منابع و کنترل ميل جنسی زنان ايجاد شده است، مسئول تقسيم بندي جنسيتی موقعيت، قدرت و منابع در تمامی فرهنگ ها مي باشد.
اگر اين نظريه درست باشد، اساسا انتظار مي رود که در تمامی فرهنگ ها مردان مسئول تهيه ي منابع بوده و قدرت و موقعيت در اختيار آنها باشد. 

امبر در سال 1978 بر روی 181 جامعه ی غیر صنعتی مطالعه کرده و به این نتیجه رسید که در 99% جوامعی که جمع آوری منابع غذایی از طریق شکار و ماهیگیری صورت می گیرد مردان در تهیه ی منابع غذایی نقش پررنگ تری نسبت به زنان داشتند . در مقابل در جوامعی که تهیه منابع غذایی از طریق برداشت محصول صورت می گرفت زنان نقش اساسی در تهیه ی غذایی داشتند . 

شلگل و باری در تحقیقی در سال 1986 دریافتند که در جوامع پایه کشاورزی ، تابوهای جنسی بلند مدت تری نسبت به سایر جوامع وجود دارد . بر مبنای این تابوها زنان اجازه ی بارداری مجدد تا مدت نسبتا طولانی پس از زایمان را ندارند . این قانون منجر به کاهش شمار فرزندان خانواده شده و به نوبه ی خود فراغت لازم را برای زنان جهت شرکت در فعالیت های برداشت محصول را فراهم می آورد .

ویت نیز در سال 1978 تحقیقی در 93 جامعه ی غیر صنعتی انجام داد و دریافت که در 67% این جوامع مردان بر زنان تسلط دارند ، در 30% جوامع برابری بین دو جنس برقرار است و در 3% این جوامع زنان بر شوهران خویش تسلط دارند .