رابطه سن و سالمندی
پديده سالمندي يكي از مراحل حيات است كه پس از دوران جواني و ميانسالي ظاهر شده و با سپري شدن، وقتي به نقطه نهايي رسيد منجر به مرگ ميشود. سالمندي همراه با مفاهيم اضمحلال و پيري در مقابل كودكي و جواني و ميانسالي است. سالمندي را سن سوم، عصر سوم حيات، مرحله واپسين در تكامل شخص و سنين طلايي نيز ناميدهاند.
در اكثر جوامع سن بازنشستگي را شروع سالمندي ميدانند . به عبارت ديگر سالمندي آخرين مرحله تكامل است كه از 65 سالگي شروع ميشود تا مرگ ادامه دارد و از ديد بعضي از صاحبنظران به عنوان سالهاي ناتواني و از نظر بعضي ديگر سالهاي ضعف ناميده ميشود .
اصطلاحاتي مانند سالمند، سالخورده، مسن، كهنسال و پير و نظاير آن در مورد كساني به كار برده ميشود كه 60سال يا بيشتر از سن آنها گذشته باشد ولي بطور كلي پيري يك امر نسبي است و به عبارت ديگر پيري به معناي واقعي وجود ندارد. احساس پيري يك مساله دروني و رواني است و در افراد متفاوت است .
در انسان سه نوع سن شرح داده شده است.
1- سن زماني (تقويمي) كه براساس تقويم مشخص ميشود.
2- سن فيزيكي (جسمي) كه بر حسب تحولات بدني انسان تعيين ميشود.
3- سن رواني كه بر حسب هوش،عواطف و احساس و ساير عوامل رواني تعيين ميشود .
تقسيم بندي سازمان بهداشت جهاني در مورد سن سالمندي:
45 تا 59 سالگي ميانسال، 60 تا 70 سالگي مسن، 75 تا 90 سالگي سالمند (پير)، 90 سالگي به بالا خيلي پير .
فيپس و ديگران نيز سه درجه وجه مشخصه فرآيند پيري را چنين بيان ميكنند:
1- پيري بيولوژيك كه در نتيجه بالا رفتن سن، تغييرات بيولوژيك در فرد ظاهر ميشود.
2- پيري سايكولوژيك، كه با گذشت سن ظرفيت سازشي تطابق فرد با محيط تغيير ميكند.
3- پيري اجتماعي، كه با گذشت سن نقش فرد در خانواده و محل كار و اجتماع و نيز علايق و فعاليتهاي فرد تغيير مييابد .
لذا باتوجه به آنچه گفته شد شايد مناسبترين تعريف پيري ، تعريفي باشد كه توسط بيرن ورنر ارائه شده است. آنها به طور مشخص به علل انحصاري زيست شناختي ، محيطي يا اجتماعي اشاره نميكنند و راه را براي مطالعات بيشتر اعم از تغييراتي كه در فراخناي زندگي منجر به نقصان شده و يا تغييراتي كه باعث پيشرفت ميشوند باز ميگرداند. تعريف آنها به شكل زير است. «پيري به تغييرات قانونمندي بر ميگردد كه در جريان رسش در زندگي موجودات زنده بطور ژنتيكي نمايان شده و همچنان كه سن تقويمي افزايش مييابد تحت شرايط محيطي خود را نشان ميدهند .
هرچند سالمندي فرآيند مداومي در زندگي انسان است، ولي اينكه دقيقا از چه سني آغاز مي شود و چه وقت مي توان فردي را سالخورده تلقي نمود دقيقا مشخص نمي باشد! چرا كه هركس ممكن است در سن خاصي پير شود، به طوري كه برخي افراد در سنين نسبتا جواني پير ميشوند و بعضي تا دير زماني جوان مي مانند.
سير پير شدن يك فرد منحصر به خود اوست و شديدا تحت تاثير كنش بين عوامل ژنتيكي و محيطي مي باشد. سن تاريخي كه بر اساس سنوات سنجيده مي شود و سن فيزيولوژيكي كه بر اساس ظرفيت عملكردي تعيين مي گردد هميشه بر هم منطبق نيستند. يك فرد ممكن است نسبت به سن خود جوانتر يا پيرتر به نظر آيد و امكان دارد نسبت به سن خود ظرفيتهاي عملكردي بيشتر يا كمتري داشته باشد.
در حاليكه پيري يك پديده طبيعي بوده و به تنهايي باعث بروز بيماري نمي شود اما ارتباط بين پيري و بيماري رابطه اي شناخته شده است. در واقع ميزان مرگ ناشي از تمام بيماريهاي مهم با افزايش سن زياد مي شود و علت اين امر بيشتر مربوط به كاهش توانايي افراد سالخورده در پاسخدهي به فشار خارجي مي باشد.
برای شناخت صحیح و کامل از پدیده سالمندی لازم است که از جنبه های جسمی، روانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به مفهوم سالمندی نگریست. بنابراین تعریف سالمندی از چهار نقطه نظر سن زمانی، سن جسمی و زیستی، سن روانی و عاطفی و سن اجتماعی مورد بررسی قرار می گیرد.
سن زمانی: ساده ترین تعریف برای سالمندی شمردن سالهایی است که از بدو تولد طی شده است. این رقم نسبی و قراردادی است و در جوامع مختلف متفاوت است. یعنی شروع سالمندی را از سن 55 تا 60 سالگی به حساب می آورند ، در اغلب جوامع شهري، مرز قراردادي 60 سال سن، يعني زماني كه فرد از خدمت باز نشسته ميشود، آغاز سالمندي را نشان ميدهد. به همين دليل افراد 60 ساله و بالاتر به عنوان سالمندان يك كشور شناخته ميشوند. اگر چه در بعضي منابع ديگر، 65 سالگي به عنوان مرز مشخص كننده در نظر گرفته شده است.
شايان ذكر است كه ابن سينا در كتاب قانون در طب، جرجاني در ذخيره خوارزمشاهي و مولوي در كتاب مثنوي، سن 60 سالگي را مرز ورود به سالخوردگي قلمداد نموده اند.
سن جسمی و زیستی: سالمندی یا پیر شدن یک فرآیند تدریجی است که در ارتباط با بعضی ویژگیهای جسمی، روانی، اجتماعی و مادی روی می دهد و معمولاً با دگرگونیهای جسمی و زیستی آشکار همراه است. بعضی از این دگرگونیها عبارتند از سفیدشدن موی سر، چین وچروک در پوست، کاهش قدرت دید، نقصان شنوایی، خمیدگی، کندی در حرکت، کاهش قدرت عضلانی، کاهش ظرفیت ریه ها ، کاهش کارآیی سیستم قلبی وعروقی ، تغییراتی در مقدار خواب ، کاهش و آشفتگی حافظه و آشفتگی فهم وادراک.
سن روانی وعاطفی: بدیهی است انسان در سن سالمندی احساسی متفاوت با سنین جوانی ومیانسالی دارد و این احساس تا حدود زیادی ریشه در تجربیات و تغییرات در محیط اجتماعی ، فرهنگی فرد سالمند دارد، از قبیل مرگ همسر ، دور شدن فرزندان ، تنهایی وغیره.
سن اجتماعی: بدین معنی است که سن اجتماعی نقشهایی را معین می کند که انسان می تواند ، می خواهد و بایستی در اجتماع برعهده بگیرد یا آرزوی به عهده گرفتن آنها را دارد. جایگاه اجتماعی سالمند را جامعه ای که به آن تعلق دارد تعیین می کند و در هر جامعه ای بر اساس فرهنگ خاص خود و نظامهای اجتماعی و سیاسی، اقتصادی، اعتقادات و سنتهای حاکم بر جامعه است که معیار ارزش گذاری بر سالمند را مشخص می کند. سالمندی برای پیرمردی که ریش سفید محل است و هنوز محور اصلی در روستا به حساب می آید، بسیار دیرتر از فردی اتفاق می افتد که بازنشسته شده و برای گریز از تنهایی و پرکردن اوقات فراغت خود به تفکر وچاره جویی می افتد.
سازمان جهاني بهداشت در پيامي كه به مناسبت روز جهاني سالمندان در سال 2003 (مهرماه 1382) تحت عنوان “سالمندان به منزله نيروي جديدي در راه توسعه”، منتشر كرده، متذكّر گرديده است كه: امروزه در سطح جهان، انقلابي در جمعيت شناسي، در شرف وقوع است چرا که رشد جمعيت سالمندان جهان در حال حاضر حدود 2.4 درصد در سال محاسبه شده است كه به وضوح، بيشتر از نرخ رشد كلّي جمعيت (1.7 درصد) مي باشد. حدود 600 ميليون نفر افراد سالخورده در كلّ جهان و حدود 165 ميليون نفر در كشورهاي توسعه يافته، زندگي مي كنند و بر اساس تخمين هاي موجود، اين ارقام تا سال 2025 ميلادي به ترتيب به حدود 1200 و 256 ميليون نفر افزايش خواهد يافت.
سازمان بهداشت جهاني افراد در سنین بالا را بر اساس گروه هاي زير طبقه بندي كرده است :
- افراد داراي سنين بين 60 تا 75 سال : سالمند
- افراد داراي سنين بين 76 تا 90 سال : پير
- افراد داراي سنين بالاي 90 سال : خيلي پير
از نظر میزان وابستگی سالمندان به 3 گروه زیر تقسیم میشوند.
سالمند مستقل: سالمندی که از حافظه خوبی برخوردار است و توان انجام کارهای روزمره زندگی (ADL) زندگی خود را دارا می باشد و فقط در انجام کارها نیاز به نظارت دارد.
سالمند نیمه مستقل: سالمندی است که در انجام بعضی و یا بخشی از کارهای روزمره خود نیاز به کمک دارد.
سالمند وابسته: سالمندی که وابسته به تخت می باشد و یا اینکه مبتلا به بیماری الزایمر شدید بوده و توان انجام کارهای روزمره خود را ندارد.
هر آنچه از روانشناسی می خواهید را در این وبلاگ بجویید .