تشویق وسیله ای برای ایجاد شوق و انگیزه و رغبت برای کارهای نیک و ایجاد عادتهای پسندیده است.بی شک استفاده از عامل تشویق در تربیت و تعلیم مفید و ضروری است چون انسان موجودی است که انگیزه خویشتن دولتی در او بسیار نیرومند است به همین علت محور فعالیتهای او موجب نفع و دفع ضرر است یعنی اگر در کاری برای خود نفعی بشناسد نسبت به آن رغبت پیدا می کند و اگر زیان و خسارتی نسبت به خود احساس کند از آن دوری می جوید. تشویق عامل سازنده است که به کمک آن می توان گرایش به کارهای پسندیده را در انسان تقویت کرد استفاده از روش تشویق نه تنها در دوران کودکی بلکه در تمام مراحل زندگی انسان لازم و مفید است.

در دوران کودکی به کارگیری صحیح روش تربیتی و تشویق اهمیت بیشتری دارد. زیرا هر چه رشد فکری و معنوی انسان ضعیف تر باشد به همان اندازه نیاز او به تشویق و تنبیه بیشتر است. حضرت علی (علیه السلام ): در فرمان تاریخی خود به مالک اشترکه او را به فرمانروایی مهر برگزیده بود دستور می دهد که: « مبادا نیکوکار و بدکار پیش تو یکسان باشند زیرا چنین روشی نیکوکار را از کار نیک دور ساخته، بدکردار را به کار بد سوق می دهد

در تعلیم و تربیت اسلامی تکیه بر تشویق بیش از تنبیه است، اصل حیات بر محبت و تفاهم استوار است، و آنگاه که سودی نبخشید. مسئله انذار و تنبیه مطرح خواهد شد این امر بدان نظر است که از طریق افق، بهتر می توان با کودک کنار آمد تا از طریق استبداد.آدمی به هرگونه که باشد در برابر فرد مستبد می کوشد خودی نشان دهد و مقاومتی ابراز نماید.

روش تشویق و نقش و فایده آن

این خطا است که تصور کنیم مثلاً فلان کودک یا نوجوان بدون تشویق به وظایف خود عمل کنند و دیگر نیاز به تشویق ندارد، تشویق سبب می شود کودک یا نوجوان انگیزه برای انجام کارهای شایسته پیدا کند و از این راه عادت به انجام آن کار در او بتدریج پیدا شود. تشویق در روح و نهاد کودک اثر می گذارد و او را به انجام اعمال نیک تحریض و ترغیب می کند. اگر کودک بعد از انجام کاری شایسته مورد تشویق قرار گیرد، شیرینی تشویق در خاطرۀ او باقی می ماند و انگیزه او را در تکرار آن عمل قویتر می کند

« نقش و فایده تشویق »

تشویق عمل وادار کننده است که به انسان نیرو و انرژی می دهد. تحسین و تشویق مایۀ تقویت روحی است، روح شکست خوردۀ کودک را ترمیم می کند، حقارتش را به عزت تبدیل می نماید. و باعث پیمودن را کمال و تعالی می شود. و حس اعتماد به نفس کودک را پدید می آورد، تشویق باعث می شود استعدادهای کودک رشد کنند و قوای درونی اش به فعلیت برسند. وقتی کودک مورد تحسین و تشویق واقع شود احساس می کند که مسئولان تربیتی با کودک و قدر و موقعیت او به ارزش و اهمیت کارش پی برده او را به حساب آورده اند.  لذا این امر نشاط او را بر می انگیزد. تحسین و تشویق نوعی تلقین قدرت به حساب می آید و اگر شکست هایی هم در سر راه کودک واقع شود از میان بر می دارد. بخصوص اگر این حساب شده باشد در سازندگی شخصیت کودکان بسیار مؤثر است.

نمونه ای از تشویق در قرآن کریم

کتاب آسمانی ما قرآن مجید نقش تشویق را به ما و دبیران گوشزد کرده است. مهمترین کاری که یک مسلمان بنام دینش ممکن است انجام دهد فداکاری و از خود گذشتگی و جانبازی است. گاهی لازم می شود مسلمان در راه دینش به جهاد بپردازد وظیفه رهبر و پیشوا است که او را به این کار تشویق کند.

رسول اکرم( صلی الله علیه وآله ) از راه تشویق و آگاه کردن مسلمانان به فواید دنیوی و اخروی جهاد آنها را به میدان نبرد بسیج می کرد.

صورت های تشویق

تشویق با توجه به سن و درک کودک و نوع عمل او به صورتهای گوناگون زیر ممکن است صورت گیرد:

  1. گاهی بصورت دلجویی
  2. گاهی با تشکر کردن از کودک و اظهار رضایت نمودن از کار او.
  3. برخی اوقات یک نگاه توأم با لبخند و نشاط و عمل محبت آمیز او را نوازش کردن
  4. زمانی وعدۀ ذکر یک قصه و داستان
  5. زمانی دادن پاداش یا هدایا یا جایزه ای برای کار او مانند یک بسته کوچک مداد رنگی یا شیرینی یا کتاب، اسباب بازی دفترچه، توپ، قلم، و غیره.
  6. گاهی اوقات آفرین و مرحبا گفتن، خندیدن، با او بازی کردن و غیره.

در هر مرحله از رشد کودک تشویق باید متناسب با علایق و رغبتهای او باشد. چه بسا چیزی که در سن سه سالگی رغبت کودک را بر انگیزد در ده سالگی در او اثری نداشته باشد. از آن رو باید دید در هر مرحله کودک چه علایقی دارد و چه چیزهایی در او شوق و رغبت ایجاد می کند.

نکاتی را که درباره تشویق باید رعایت نمود.

    1. باید عمل یا اخلاق نیک کودک را تحسین کرد، نه خود او را.
    2. نباید در استفاده از تشویق زیاده روی کرد. زیاده روی در تشویق، اولاً موجب بی ارزش شدن آن می شود. ثانیاً این توقع را در کودک به وجود می آورد که در برابر هر کاری هر چند کوچک و اندک مورد تشویق قرار بگیرد. تشویق نباید پیوسته و دائمی باشد بلکه باید گاه گاه باشد تا شخصیت کودک شکل بگیرد.
    3. تشویق به گونه ای باشد که از تأیید درونی کودک برخوردار گردد.
    1. اصولاً تشویق های بیجا نظام فکری کودک را مختل می کند و بر عکس تشویق ها و تحسین های به موقع و متعادل نظام فکری و ارزش صحیح و معتدلی را در اندیشه ی کودک پی ریزی می نماید رفتار او را اصلاح می کند.
    2. تشویق صورت رشوه بخود نگیرد.
    3. تشویق، به ویزه زمانی که به صورت تحسین و تجلیل است نباید طوری باشد که ایجاد غرور و خود بینی در کودک کند. از این رو باید دقت کرد که نوع تشویق و چگونگی برخورد ما به گونه ای نباشد که او گمان کند از دیگران برتر است. ایجاد غرور علاوه بر این که از لحاظ اخلاقی و تربیتی نوعی انحطاط است. تحریک و تحرک را از کودک می گیرد و موجب عقب ماندگی در او می شود.

6) دلیل تشویق باید کاملاً روشن باشد یعنی کودک باید دقیقاً بداند که به دلیل چه کاری مورد تشویق قرار می گیرد. به این ترتیب اظهارات کلی از قبیل این که او دختر یا پسر خوبی است مناسب نیست بلکه باید کاری که به علت آن شایستگی ستایش پیدا کرده است کاملاً روشن شود تا اثر تربیتی داشته باشد.

7) تشویق باید با عملی که از او سر زده است تناسب داشته باشد، مثلاً به خاطر عملی کوچک نباید جایزه ای مهم دریافت کند. همچنانکه برای هر عمل جزئی نیز نباید تشویق شود.

8) کودکان را نباید به جایزه گرانقیمت عادت داد و نوعی لوکس گرایی و تجمل پرستی در آنها به وجود آورد. این کار هم از نظر اقتصاد خانواده صلاح نیست و هم در تربیت روحی و اخلاقی کودک اثر نابجا و تأثیر منفی دارد.

9) تشویق باید بلافاصله پس از انجام گرفتن رفتار مطلوب صورت گیرد.