عقل انسان درباره ‏ي حسن و قبح اشيا و تشخيص خوب از بد، به عنوان يك منبع اجتهادي مطرح است. چيزي را كه عقل تأييد كند. شرع نيز آن را تأييد مي ‏كند، زيرا:

كلّما حَكَمَ به اَلْعَقْلُ، حَكَمَ به الشَّرعُ.

همان گونه كه «صحيحه ‏ي زراره» كاشف از حكم الهي است. عقل يك منبع كشف حكم الهي است. همان گونه كه كسي با صحيحه ‏ي زراره مخالفت كند، مجازات خواهد شد، اگركسي با حكم عقل مخالفت كند، از سوي خداوند به مجازات خواهد رسيد.

عقل، نيكي‏ ها و زيبايي‏ ها را حسن و بدي‏ ها و زشتي‏ ها را قبيح مي‏ داند. شيوه ‏هاي گوناگون تشويق اعم از كلام زيبا، تحسين ديگران، تشويق ‏هاي معنوي و عاطفي كار نيك شمرده مي ‏شود و عقل حكم مي ‏كند كه بايد از اين كار نيك بهره برد. بهره‏ مندي از تشويق به ويژه آن گاه كه تربيت واصلاح ديگران به تشويق وابسته باشد، يا دست كم آن را آسان‏تر كند، ضروري خواهد بود.

درباره ‏ي تنبيه بايد گفت بعضي درد را شر مي ‏دانند. بالطبع تنبيه را نيز شرارت مي‏ خوانند، زيرا پي آمد تنبيه، چيزي جز درد نيست. در مقابل بايد دانست پي آمد بعضي دردها، زندگي است. مي‏ پذيريم كه انسان از درد ناشي از تنبيه، نالان مي‏ شود و به طور فطري از درد گريزان است، ولي گاهي نتيجه ‏ي تنبيه برتر از درد است. بنابراين، چيز دردآور نبايد به خودي خود ناپسند شمرده شود، بلكه بايد به پي آمد آن توجه كرد. حتي در بعضي امور لذت آور نيز بايد به پي آمد آن توجه داشت. براي نمونه، كسي كه از نوشيدن نوشابه‏ هاي الكلي لذت مي ‏برد، نمي ‏داند كه ادامه دادن به اين كار، به تباهي جسم و اختلال روح او خواهد انجاميد. چنين فردي چون از پي آمد اين كار غافل است، از لذت شراب‏خواري دست برنمي ‏دارد. به همين دليل، تنبيه ي تجويز مي‏ شود كه حيات فرد و جامعه را بيمه كند. و عقل نيز تنبيه ي را حسن مي ‏داند كه اهداف انساني در آن رعايت شده باشد.1

1ـ جايگاه روش ‏هاى تنبيه در تعليم و تربيت، على فائضى، صص 31 ـ 33.