طبقه بندی بازی ها
اصولاً دو نوع طبقه بندی از بازیها امکان پذیر است :
1- اول آنکه با یک فکری قبلی بازیها را طبقه بندی کنیم و بعداً نمونه هایی از بازیها را انتخاب کنیم و در چارچوبی که ترتیب داده ایم قرار دهیم. طبقه بندی هایی که به این شکل تدوین می گردند با شکست مواجه می شوند زیرا جامع نیستند و به این دلیل که با فکر قبلی نمی توان تمام بازیها را در چنین چارچوبی قرار داد.
2- دوم آنکه فهرست بسیار وسیعی از مجموعه بازیهای که بعنوان نمونه هستند تجمع کنیم و سپس با تحلیل محتوای بازی ها یک طبقه بندی اساسی یا اصولی ترتیب دهیم. اگر چه امکان جمع آوری تمام بازیها وجود ندارد ولی بنظر می رسد که تعداد بازی های موجود رقمی بین یک تا دو هزار باشد. در هر حال بدون اینکه چنین شرایطی در حد آرمانی ملحوظ باشد طبقه بندیهایی در زمینه بازیها وجود دارند که در این مقاله به شرح اجمالی آنها می پردازیم .
طبقه بندی کارل گروس :
کارل گروس و جمعی دیگر با پذیرفتن این ملاک که بازی عبارت است از یک پیش تمرین عمومی یا تمرین مقدماتی، معتقدند که میتوان بازیها را به دودسته اساسی تقسیم کرد.
الف) بازیهایی که در آن جا کنش های عمومی مطرح است
ب) بازیهای که نشان دهنده کنشهای اختصاصی اند.
طبقه بندی کرا :
کرا در طبقه بندی خود به کنشهای ارثی ، تقلیدی وتخیلی متکی است. در باره بازیها با کنشهای ارثی مانند کشتی، شکار و عروسک بازی با همان وصفی روبرو هستیم که در طبقه بندی گروس مورد بحث قرار دادیم. اما ممکن است که کودکان بازیهایشان جنبه تقلیدی داشته باشند. در حد یک تقلید ساده مانند بازیهای که در آن کودک مهمان هم می شوند و صحنه های غذاخوردن یا چای خوردن را با بازی تولید می کنند و گاهی حتی به آن شکل تخیلی می دهند و در واقع حد فاصلی بین بازیهای تقلیدی و تخیلی وجود ندارد.
طبقه بندی پرز :
پرز بازیهای کودکان را به سه دسته تقسیم می کند :
الف) بازی های منظم : بازیهای هستندکه در آنها قواعدی اعمال می شود.
ب) بازی های نامنظم: بازیهایی هستند که در آنها هیچ نوع قاعده ای نیست و جنبه های تمرینی در آنها مشاهده می شود.
ج) بازی های مهارتی: در این بازیها کودک به تجربه مهارتهای دست می زند که در حد اعلای آن جنبه ساختن مطرح می گردد. مانند ساختن یک برج،
د) بازی های سازنده: بتدریج که کودکان بزرگتر م شوند و میان تخیل و واقعیت فرق می نهند، علاقه آنها به بازیهای تخیلی کمتر شده و به بازیهای سازنده روی می آورند. که نوع متداول آن ( چیز ساختن) است. کودکی که به گل بازی می پردازد. و اشکال خاصی را با آن می سازد به این بازی می پردازد.
طبقه بندی اُسترن :
اُسترن برای اولین بار در طبقه بندی بازیها مسئله ساخت بازیها را مطرح می سازد و بازیها را به دو گروه فردی و اجتماعی ( گروهی ) تقسیم می کند.
الف) بازیهای فردی: بازیهایی هستند که می توانند جنبنه تخریبی یا جنبه ساختن و جنبه فتح اشیا وجنبه تسلط بر بدن یا اعضا و اشیا را داشته باشند. فرد آدمی با این نوع بازیها رابطه خود را با اعضای بدنش مستحکم می کند و همچنین رابطه خود را با اشیاء تحکیم می نماید. به این گروه می توان بازیهای نقش دار را افزود.
ب ) بازی های گروهی : بازیهای گروهی (اجتماعی) خود بر سه دسته هستند که عبارتند از:
1- تقلید یک بازیگر از بازیگر دیگر
2- ایفای نقشهای تکمیلی
3- بازیهایی که جنبه مبارزه و جنگ دارند.
طبقه بندی شارلوت بوهلر :
شارلوت بوهلر بررسی های جامعی از نظر تحول اجتماعی کودکان دارد و بازی کودکان را به چهار دسته بر این مبنا قرار و تقسیم می کند :
الف) بازیهای اصطلاحاً کنشی
ب) بازیهای تخیلی
ج) بازیهای آفرینشی
د) بازیهای اجتماعی
طبقه بندی الیزابت هارلوک :
الیزابت هارلوک بازیهای کودکان را به سه دسته تقسیم می کند:
الف) بازی های دالبخواه و آزاد: هیچگونه مقررات و قواعدی نمی توان مشاهده کرد و کودک هر طور دوست دارد بازی می کند و بیشتر جنبه اکتشافی دارند.
ب) بازی های نمایشی: کودک در بازیهای نمایشی از طریق زنان یا رفتار طوری با اشیاء و موقعیتها روبرو می شود که انکار آنها آنچه واقعاً هستند، نیستند. این نوع بازی ، بازی متداولی در سالهای قبل از مدرسه درمیان کودکان است، علی الخصوص در میان پسران که برای بازیهای نمایشی بیشتر از دخترها آمادگی وتمایل دارند، خصوصاً تکرار نمایش صحنه های تلویزیون که در نزد پسران به نسبت دختران شایع تر است و توسط خانواده هم تقویت می گردد.
طبقه بندی سکایا :
منجر سکایا بازیهای کودکان را به دو دسته اصلی تقسیم می کند.
الف) بازی های ابتکاری: بازیهای آفریده خود کودکان که او آنها را بازیهای ابتکاری نام می دهد که در آن آنچه را از محیط کوچکتر زندگی خود و فعالیت بزرگسالان می بیند تقلید و بازی می کند. در واقع بازیهای ابتکاری بازتابی از زندگی اند.
ب) بازی های تحمیلی: بازیهایی که توسط مربی یا والدین یا هر کس دیگر به جز کودک به او تحمیل شده و بعنوان بازی به کار می روند .
طبقه بندی امویک :
اِولین امویک بازیهای کودکان را به دو دسته متمایز تقسیم می کند :
الف) بازیهای دلبخواه ( خود انگیخته)
ب) بازیهای برنامه ریزی شده
طبقه بندی اسپارگ :
برنارد اسپارگ دو مفهوم آموزشی و غیر آموزشی را برای متمایز ساختن بازیها پیشنهاد می کند. تفاوت این دو نوع بازی را هم به نوع فعالیت یا میزان لذتی که کودک می برد ندانسته و بلکه درهدفهای
جستجو می کند که مسئولان صاحبنظر برای بازی قایل شده اند.
الف) بازی آموزشی: آموزش کودک ، نخستین هدف بازی آموزشی است. اسپارگ این بازی ها را به 4 دسته تقسیم میکند
1- بازیهای دستی
2- بازی های بدنی
3- بازی های نمایشی
4- بازیهای سرگرمی
ب) بازیهای غیر آموزشی: اسپارگ هر بازی که جنبه های آموزشی و تربیتی در آن جنبه اصلی و اساسی بازی را در بر نگیرد جزو بازیهای غیر آموزشی دانسته است . البته این صادق است که هر بازی جنبه آموزشی به کودک را هم به همراه دارد.
طبقه بندی پارتن ومیزان درگیری اجتماعی :
پارتن معتقد است اگر رفتار کودکان در سنین مختلف در گروه ها به دقت مورد بررسی قرار گیرد تغییرات وابسته به سن در بازی انان به خوبی مشاهده می گردد. او با توجه به این دیدگاه و مشاهداتش بازیهای کودکان را براساس میزان درگیری اجتماعی کودک در حین بازی به صورت زیر تقسیم کرده است. ( از انفرادی به گروهی شدن (
الف) بازی یا رفتار زودگذر
ب) بازی تنها و دور از دیگران
ج) رفتار ناظر و مشاهده فعالیت دیگران و بازی آنها بدون شرکت در آن
د) بازی موازی
و) بازی مبتنی بر پیوستگی و اشتراک
ه) بازی مبتنی بر همکاری یا بازی تکمیلی سازمان یافته
طبقه بندی جرسیلد :
آرتور جرسیلد بازیهای کودکان را به دو دسته تقسیم می کند:
الف) بازی تصویری
ب) بازی با همبازی خیالی: جرسلید به همبازیهای تخیلی و بازی کودک با آنان اشاره می کند و انتخاب همبازی های تخیلی را در دختران بیشتر از پسران می داند و سن معمول برای اختیار کردن دوستان خیالی را در بازی از سه تا چهار سالگی دانسته است.
طبقه بندی ژان شاتو :
ژان شاتو بازیها را به سه دسته تقسیم می کند:
الف) بازیهای کنشی
ب) بازیهای تقلیدی
ج) بازیهای دلبخواه