الگوی سه‌مرحله‌ای دینداری کورنیژوک به‌طور خاص به کارهای جان ک. کورنیژوک (John K. Cornujok) نسبت داده می‌شود. او در زمینه روانشناسی دینی و رشد مذهبی فعالیت کرده است. این الگو به بررسی مراحل مختلف رشد دینداری و تحول ایمان در افراد می‌پردازد و بر اساس شناخت و درک مراحل مختلف سنی تنظیم شده است.

الگوی سه‌مرحله‌ای دینداری کورنیژوک (Cornujok) به بررسی مراحل رشد شناختی و عاطفی در زمینه دینداری و ایمان می‌پردازد و بر اساس سنین مختلف به تحلیل نحوه درک مفاهیمی چون رستگاری و گناه می‌پردازد. کورنیژوک الگوی سه مرحله ای تحول دینداری خود را از نظریه ژان پیاژه الهام گرفته است .

الگوی سه‌مرحله‌ای کورنیژوک به ما کمک می‌کند تا درک کنیم که چگونه افراد در سنین مختلف به مفاهیمی چون رستگاری و گناه می‌پردازند. این مراحل نشان‌دهنده تغییرات شناختی و عاطفی در زمینه دینداری و ایمان هستند و به ما کمک می‌کنند تا فرآیند رشد روحانی و اخلاقی افراد را بهتر درک کنیم.

در اینجا مراحل ذکر شده به تفصیل توضیح داده می‌شوند:

1. دوره پیش عملیاتی (2 تا 6-7 سالگی)

دوره پیش عملیاتی در الگوی کورنیژوک به‌عنوان مرحله‌ای کلیدی در شکل‌گیری شناخت و درک اولیه از مفاهیم مذهبی و اخلاقی شناخته می‌شود. در این مرحله، کودکان بیشتر به صورت عینی و تجربی به مفاهیم می‌نگرند و درک آن‌ها از رستگاری و گناه تحت تأثیر احساسات و تجربیات شخصی است. این مرحله به‌عنوان بنیادی برای مراحل بعدی رشد دینداری و تحول ایمان در نظر گرفته می‌شود.

  • ویژگی‌ها: در این مرحله، کودکان به طور کلی توانایی تفکر انتزاعی ندارند و بیشتر به صورت عینی و تجربی به جهان اطراف خود نگاه می‌کنند. در دوره پیش عملیاتی مفهوم رستگاری قابل تصور نیست گناه امر بدی که مرتبط با اعمال آنهاست.

  1. در این مرحله، کودکان به تفکر انتزاعی و منطقی دسترسی ندارند و بیشتر به صورت عینی و ملموس به جهان اطراف خود نگاه می‌کنند.
  2. تفکر کودکانه در این سن به شدت تحت تأثیر تجربه‌های حسی و عاطفی قرار دارد و آن‌ها نمی‌توانند مفاهیم پیچیده را به‌طور کامل درک کنند.
  • مفهوم رستگاری: مفهوم رستگاری برای آن‌ها قابل تصور نیست و بیشتر به صورت یک احساس یا تجربه ساده درک می‌شود.
  1. در این دوره، مفهوم رستگاری برای کودکان قابل تصور نیست. آن‌ها هنوز به درک عمیق‌تری از مفاهیم معنوی و فلسفی نرسیده‌اند.
  2. رستگاری بیشتر به‌عنوان یک احساس یا حالت مثبت در نظر گرفته می‌شود و نه به‌عنوان یک مفهوم قابل تجزیه و تحلیل.
  • درک از گناه: گناه به عنوان یک امر بد شناخته می‌شود، اما ارتباط آن با اعمال خاص خود را درک نمی‌کنند. در این سن، رفتارهای اخلاقی بیشتر تحت تأثیر بازخوردهای اجتماعی و عاطفی قرار دارد.
  1. گناه برای این کودکان به‌عنوان یک امر بد شناخته می‌شود، اما آن‌ها نمی‌توانند ارتباط بین گناه و اعمال خاص خود را به‌خوبی درک کنند.
  2. در این مرحله، کودکان معمولاً گناه را به‌عنوان نوعی نافرمانی از دستورات بزرگترها، مانند والدین یا معلمان، می‌دانند و بیشتر به پیامدهای عینی رفتار خود توجه دارند
  • تأثیرات اجتماعی و عاطفی:

  1. رفتارهای اخلاقی و مذهبی کودکان بیشتر تحت تأثیر بازخوردهای عاطفی از سوی بزرگترها و محیط اجتماعی قرار دارد.
  2. احساسات و تجربیات شخصی نقش مهمی در شکل‌گیری درک آن‌ها از مفاهیم مذهبی ایفا می‌کند. به‌عنوان مثال، اگر یک کودک پس از انجام یک رفتار نادرست احساس گناه کند، این احساس می‌تواند به رشد درک او از گناه و تأثیر آن بر روابطش کمک کند.

2. دوره عینی (6-7 سالگی تا 11-12 سالگی)

دوره عینی در الگوی کورنیژوک به‌عنوان مرحله‌ای کلیدی در شکل‌گیری و توسعه درک دینداری و مفاهیم مذهبی شناخته می‌شود. در این مرحله، کودکان قادر به تحلیل و تفکر منطقی درباره رستگاری و گناه هستند و این موضوعات را به‌صورت ملموس و عینی در زندگی خود تجربه می‌کنند. این مرحله پایه‌گذار درک عمیق‌تر در مراحل بعدی رشد دینداری و تحول ایمان است.

  • ویژگی‌ها: در این مرحله، کودکان شروع به توسعه تفکر منطقی و توانایی تجزیه و تحلیل اطلاعات می‌کنند. دوره عینی نشانگر آغاز مفهوم سازی رستگاری در قالب واژگان عینی گناه سرپیچی از دستورات خداوند

  1. در این مرحله، کودکان به تدریج توانایی‌های شناختی بیشتری پیدا می‌کنند و شروع به توسعه تفکر منطقی و تحلیلی می‌کنند، هرچند که هنوز به طور کامل به تفکر انتزاعی نرسیده‌اند.
  2. آن‌ها می‌توانند مفاهیم را به صورت عینی و ملموس درک کنند و به تدریج به تحلیل و تفسیر اطلاعات بپردازند.
  • مفهوم رستگاری: مفهوم رستگاری به تدریج آغاز به شکل‌گیری می‌کند و کودکان می‌توانند درباره آن فکر کنند، اما همچنان در قالب واژگان عینی و ملموس.
  1. مفهوم رستگاری در این دوره به تدریج آغاز به شکل‌گیری می‌کند و کودکان می‌توانند درباره آن فکر کنند، اما همچنان در قالب واژگان عینی و ملموس.
  2. رستگاری ممکن است به‌عنوان یک پاداش برای رفتارهای خوب یا پیروی از دستورات دینی در نظر گرفته شود و هنوز به‌طور کامل از ابعاد فلسفی و عمیق آن آگاه نیستند.
  • درک از گناه: گناه به عنوان سرپیچی از دستورات خداوند درک می‌شود و کودکان می‌توانند به ارتباط بین اعمال خود و پیامدهای آن فکر کنند. این مرحله نشان‌دهنده شروع توانایی تفکر انتزاعی و تجزیه و تحلیل مفاهیم مذهبی است.
  1. در این مرحله، گناه به‌عنوان سرپیچی از دستورات خداوند و نافرمانی از قوانین مذهبی درک می‌شود.
  2. کودکان می‌توانند به ارتباط میان اعمال خود و پیامدهای آن فکر کنند و درک بهتری از مفهوم گناه پیدا می‌کنند. آن‌ها می‌فهمند که گناه نه تنها بر خودشان بلکه بر دیگران نیز تأثیر می‌گذارد.
  3. در این سن، کودکان معمولاً به دنبال مفهوم عدالت و ناعادلانه بودن گناه هستند و ممکن است به‌طور فعالانه سوالاتی درباره آن بپرسند.
  • تأثیرات اجتماعی و عاطفی:

  1. در این دوره، تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی بر درک دینی و اخلاقی کودکان بسیار مهم است. نظرات و رفتارهای بزرگترها، معلمان و همسالان می‌تواند تأثیر زیادی بر شکل‌گیری باورهای مذهبی آن‌ها داشته باشد.
  2. کودکان ممکن است در فعالیت‌های مذهبی و اجتماعی شرکت کنند، که به تقویت و گسترش درک آن‌ها از مفاهیم مذهبی کمک می‌کند.

3. دوره صوری (11-12 سالگی و بالاتر)

دوره صوری در الگوی کورنیژوک به‌عنوان مرحله‌ای کلیدی در شکل‌گیری و توسعه درک عمیق‌تر از دینداری و مفاهیم مذهبی شناخته می‌شود. در این مرحله، نوجوانان قادر به تفکر انتزاعی و تجزیه و تحلیل پیچیده‌تر درباره رستگاری و گناه هستند و این مفاهیم را به‌صورت عمیق‌تری در زندگی خود و جهان اطرافشان تجربه می‌کنند. این مرحله به‌عنوان نقطه عطفی در تحول ایمان و دینداری افراد شناخته می‌شود.

  • ویژگی‌ها: در این مرحله، نوجوانان به توانایی تفکر انتزاعی و استدلال پیچیده‌تر دست می‌یابند.

  1. در این مرحله، نوجوانان به توانایی تفکر انتزاعی و استدلال پیچیده‌تر دست می‌یابند. آن‌ها قادر به تجزیه و تحلیل مفاهیم مذهبی و اخلاقی به‌صورت فلسفی و انتزاعی هستند.
  2. نوجوانان می‌توانند به مفاهیمی مانند رستگاری و گناه از زوایای مختلف و با در نظر گرفتن ابعاد مختلف آن‌ها نگاه کنند.
  • مفهوم رستگاری: مفهوم رستگاری به عنوان یک مفهوم عمیق‌تر درک می‌شود و نوجوانان می‌توانند درباره آن به طور فلسفی و انتزاعی فکر کنند.
  1. رستگاری در این دوره به‌عنوان یک مفهوم عمیق‌تر و پیچیده‌تر درک می‌شود. نوجوانان می‌توانند ابعاد معنوی، اخلاقی و اجتماعی رستگاری را درک کنند و به تأثیرات آن بر زندگی خود و دیگران توجه بیشتری داشته باشند.
  2. آن‌ها ممکن است به جستجوی معنای عمیق‌تری از رستگاری بپردازند و بتوانند آن را با تجارب شخصی و اجتماعی خود مرتبط کنند.
  • درک از گناه: گناه به عنوان سرپیچی از دستور خداوند در این مرحله به‌طور کامل درک می‌شود. نوجوانان می‌توانند پیامدهای گناه را در زندگی خود و دیگران تحلیل کنند و به ابعاد اخلاقی و معنوی آن توجه بیشتری داشته باشند.
  1. گناه به‌عنوان سرپیچی از دستور خداوند و همچنین به‌عنوان نقض اصول اخلاقی و انسانی درک می‌شود. نوجوانان قادر به تحلیل پیامدهای گناه بر زندگی شخصی و اجتماعی خود و دیگران هستند.
  2. در این مرحله، نوجوانان ممکن است به پرسش‌های فلسفی عمیق‌تری درباره مفهوم خوب و بد، عدالت و ناعدالتی بپردازند و به دنبال پاسخ‌های منطقی و استدلالی باشند.
  • تأثیرات اجتماعی و عاطفی:

  1. تأثیرات اجتماعی و فرهنگی بر درک دینی و اخلاقی نوجوانان به اوج خود می‌رسد. نظرات و رفتارهای همسالان، معلمان و رسانه‌ها می‌توانند تأثیرات عمیقی بر شکل‌گیری باورهای مذهبی آن‌ها داشته باشند.
  2. نوجوانان معمولاً در این مرحله به جستجوی هویت مذهبی و اخلاقی خود می‌پردازند و ممکن است به نقد و بررسی باورها و ارزش‌های خود بپردازند.

عناصر غیر مرتب با سن:

  • برخی عناصر مرتبط با عوامل اموزش و محیطی هستند و نه مرتبط با سن یا شناخت.
  • فرضیه هایی برای تحول مفهوم رستگاری :
  1. مراحل شناختی کودکان با مراحل پیاز در نظریه تحولی شناختی سازگار است
  2. فرایند تحول مفهوم رستگاری تحت تاثیر عوامل عاطفی و اموزشی دینی نیز قرار دارد
  3. ویژگی اصلی دوره پیش عملیاتی همان اطمینان کودکان به رستگاری است برخی مسایل و تردید هادر دوزه عینی اطمینان کودک را به رستگاری کم میکنند.
  4. عبور از پایین ترین مرحله تحول مفهوم رستگاری به بالاترینانها در جامعه اماری مذهبی نشان دهنده تغییر در تراز مفهوم سازی آموزه اصلی در رستگاری است.