فرضیه ناکامی-پرخاشگری جان دالرد
جان دالرد (John Dollard) یک روانشناس و جامعهشناس آمریکایی بود که در سال 1900 به دنیا اومد و در سال 1980 از دنیا رفت.
مهمترین دستاوردها و فعالیتهای دالرد:
- فرضیه ناکامی-پرخاشگری: همونطور که قبلاً هم اشاره کردیم، دالرد بیشتر به خاطر مطرح کردن فرضیه ناکامی-پرخاشگری در سال 1939 به همراه همکارانش (نیل میلر، لئونارد دوب، او. اچ. موورر و رابرت سیرز) شناخته میشه. این فرضیه تاثیر زیادی بر روانشناسی اجتماعی و درک ما از علل پرخاشگری گذاشت.
- مطالعات در زمینه نژادپرستی و تبعیض: دالرد تحقیقات زیادی در زمینه نژادپرستی و تبعیض انجام داد و تلاش کرد تا عوامل اجتماعی و روانی موثر بر این پدیدهها رو شناسایی کنه. یکی از مهمترین کتابهای او در این زمینه، کتاب “Caste and Class in a Southern Town” (کاست و طبقه در یک شهر جنوبی) هست که به بررسی روابط نژادی در یک شهر کوچک در جنوب آمریکا میپردازه.
- تحقیقات در زمینه یادگیری و رفتار: دالرد در زمینه یادگیری و رفتار هم فعالیتهایی داشت و به بررسی نقش عوامل محیطی و اجتماعی در شکلگیری رفتار انسانها علاقهمند بود.
فرضیه ناکامی-پرخاشگری دالرد، که در سال 1939 مطرح شد، یکی از نظریههای کلاسیک در روانشناسی اجتماعیه که به ارتباط بین ناکامی و بروز رفتار پرخاشگرانه میپردازه.
اساس این فرضیه اینه که:
- ناکامى هميشه منجر به پرخاشگرى مىشود: هر وقت فردی در رسیدن به یک هدف یا خواسته ناکام میشه، این ناکامی باعث ایجاد انگیزه برای پرخاشگری میشه.
- پرخاشگرى هميشه ناشى از ناكامى است: هر رفتاری که به عنوان پرخاشگری تعریف میشه، ریشه در یک ناکامی قبلی داره.
البته، این فرضیه در طول زمان مورد بازنگری و اصلاح قرار گرفته، چون تحقیقات نشون داده که ارتباط بین ناکامی و پرخاشگری همیشه به این سادگی نیست.
نکات مهم دیگه درباره این فرضیه:
- پرخاشگری میتونه به سمت منبع ناکامی هدایت بشه، اما گاهی اوقات به دلایلی مثل ترس از تنبیه یا عدم دسترسی به منبع ناکامی، ممکنه به سمت افراد یا اشیاء بیگناه دیگه منحرف بشه (که بهش میگن جابجایی پرخاشگری).
- شدت ناکامی و میزان مانع ایجاد شده برای رسیدن به هدف، در تعیین میزان پرخاشگری نقش داره. هر چقدر ناکامی شدیدتر باشه، احتمال بروز پرخاشگری هم بیشتر میشه.
- عوامل دیگهای مثل یادگیریهای قبلی، هنجارهای اجتماعی و ویژگیهای شخصیتی هم میتونن در بروز پرخاشگری نقش داشته باشن.
عناصر اصلی این نظریه نگاهی بندازیم:
- تعریف ناکامی: ناکامی به وضعیتی گفته میشه که فرد در تلاش برای رسیدن به یه هدف یا خواسته با مانعی روبرو میشه. این مانع میتونه هر چیزی باشه، از یه مانع فیزیکی ساده گرفته تا یه مانع اجتماعی پیچیده.
- تعریف پرخاشگری: دالرد و همکارانش پرخاشگری رو به عنوان یه رفتار در نظر میگیرن که هدفش آسیب رسوندن به یه فرد دیگه یا یه شیء دیگهست.
- فرضیه اصلی: فرضیه اصلی اینه که ناکامی همیشه منجر به یه نوع پرخاشگری میشه، و پرخاشگری همیشه ناشی از یه ناکامی قبلیه. به عبارت دیگه، هر وقت کسی ناکام میشه، یه انگیزه برای پرخاشگری در اون فرد ایجاد میشه، و هر رفتاری که به عنوان پرخاشگری تعریف میشه، ریشه در یه تجربه ناکامی داره.
اما نکته مهم اینجاست که دالرد و همکارانش معتقد بودن که این رابطه بین ناکامی و پرخاشگری میتونه تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار بگیره:
- قدرت مانع: هر چقدر مانعی که جلوی رسیدن به هدف رو میگیره قویتر باشه، احتمال بروز پرخاشگری هم بیشتر میشه.
- تعداد ناکامیها: اگه فرد به طور مکرر با ناکامی روبرو بشه، احتمال بروز پرخاشگری افزایش پیدا میکنه.
- عوامل بازدارنده: وجود عوامل بازدارنده (مثل ترس از تنبیه یا از دست دادن موقعیت اجتماعی) میتونه از بروز پرخاشگری جلوگیری کنه. در این صورت، پرخاشگری ممکنه به شکلهای دیگهای بروز پیدا کنه (مثل جابجایی پرخاشگری).
- هدف پرخاشگری: پرخاشگری ممکنه به سمت منبع ناکامی (یعنی همون چیزی که باعث ناکامی شده) هدایت بشه، یا اینکه به سمت یه هدف دیگه (مثل یه فرد بیگناه یا یه شیء بیجان) منحرف بشه.
انتقادهایی که به این فرضیه وارد شده:
- عدم قطعیت رابطه ( ارتباط بین ناکامی و پرخاشگری همیشه قطعی نیست ) : تحقیقات نشون داده که ناکامی همیشه منجر به پرخاشگری نمیشه، و پرخاشگری همیشه ناشی از ناکامی نیست. ممکنه فرد در مواجهه با ناکامی رفتارهای دیگهای (مثل تلاش مجدد، جستجوی کمک، یا پذیرش شکست) رو از خودش نشون بده. ممکنه فرد در مواجهه با ناکامی، رفتارهای دیگهای مثل غمگینی، ناامیدی یا تلاش مجدد رو نشون بده.
- سادهسازی بیش از حد ( پرخاشگری میتونه دلایل دیگهای هم داشته باشه ) : یکی از انتقادهای اصلی به این نظریه اینه که رابطه بین ناکامی و پرخاشگری رو خیلی ساده و مستقیم در نظر گرفته. در واقعیت، عوامل دیگهای هم میتونن در بروز رفتارهای پرخاشگرانه نقش داشته باشن (مثل یادگیری، الگوبرداری، عوامل بیولوژیکی، و غیره). مثلاً ممکنه ناشی از یادگیری، الگوبرداری، یا عوامل بیولوژیکی باشه.
به طور کلی، فرضیه ناکامی-پرخاشگری دالرد یک نظریه مهم و تاثیرگذار در زمینه روانشناسی اجتماعیه که دیدگاههای ارزشمندی رو درباره علل پرخاشگری ارائه میده، اما باید با در نظر گرفتن سایر عوامل و انتقادهایی که بهش وارد شده، مورد بررسی قرار بگیره.
توضیحات تکمیلی:
ماهیت ناکامی: ناکامی میتونه شکلهای مختلفی داشته باشه. ممکنه یه مانع فیزیکی باشه (مثل بسته بودن در)، یه مانع اجتماعی (مثل رد شدن درخواست دوستی)، یا یه مانع درونی (مثل کمبود مهارت برای انجام یه کار). مهم اینه که فرد احساس کنه در رسیدن به هدفش با مانعی روبرو شده.
شدت پرخاشگری: پرخاشگری هم میتونه طیف وسیعی داشته باشه، از یه حالت خشم و عصبانیت خفیف گرفته تا رفتارهای خشونتآمیز جدی. شدت پرخاشگری معمولاً با شدت ناکامی و میزان اهمیتی که فرد به هدفش میده، ارتباط داره.
جابجایی پرخاشگری: همونطور که گفتم، گاهی اوقات فرد نمیتونه یا نمیخواد پرخاشگری خودش رو به سمت منبع اصلی ناکامی هدایت کنه. در این حالت، ممکنه پرخاشگری به سمت یه هدف دیگه منحرف بشه. مثلاً، کارمندی که از رئیسش عصبانیه، ممکنه خشمش رو سر خانوادهاش خالی کنه.
عوامل تعدیلکننده: عوامل دیگهای هم وجود دارن که میتونن تاثیر ناکامی بر پرخاشگری رو کم یا زیاد کنن. مثلاً، اگه فرد انتظار داشته باشه که با ناکامی روبرو بشه (مثل شرکت در یه آزمون سخت)، احتمال بروز پرخاشگری کمتر میشه. همچنین، اگه فرد مهارتهای مقابلهای خوبی داشته باشه (مثل توانایی حل مسئله یا کنترل خشم)، میتونه به شکل موثرتری با ناکامی کنار بیاد.
مثالهایی از زندگی روزمره:
- ترافیک: فرض کنید تو ترافیک گیر کردید و دیرتون شده به یه قرار مهم برسید. این ناکامی ممکنه باعث بشه که عصبانی بشید، بوق بزنید، یا حتی با رانندههای دیگه درگیر بشید.
- بازیهای ویدیویی: وقتی تو یه بازی ویدیویی نمیتونید به مرحله بعد برید یا توسط یه بازیکن دیگه شکست میخورید، ممکنه احساس ناکامی کنید و رفتارهای پرخاشگرانه نشون بدید (مثل فحش دادن یا شکستن وسایل).
- روابط عاطفی: اگه در یه رابطه عاطفی نیازهای شما برآورده نشه یا با بیتوجهی طرف مقابل روبرو بشید، ممکنه احساس ناکامی کنید و با پرخاشگری (مثل بحث و جدل یا قهر کردن) واکنش نشون بدید.
- محیط کار: اگه در محل کار به دلیل حجم زیاد کار، عدم حمایت همکاران، یا انتقادهای ناعادلانه احساس ناکامی کنید، ممکنه رفتارهایی مثل غیبت کردن، کمکاری، یا درگیری با همکاران رو از خودتون نشون بدید.
یه مثال جالبتر:
یه مطالعه نشون داده که وقتی قیمت بلیط هواپیما افزایش پیدا میکنه و مردم نمیتونن به راحتی سفر کنن، میزان پرخاشگری در فرودگاهها بیشتر میشه. این نشون میده که حتی یه ناکامی کوچیک و به ظاهر بیاهمیت هم میتونه باعث بروز رفتارهای پرخاشگرانه بشه.