نظریه رشد روانی نوجوانان دیوید الکایند
دیوید الکاینددیوید الکایند (متولد 11 مارس 1931) روانشناس کودک و نویسنده آمریکایی است. الکایند و خانواده اش هنگامی که هنوز نوجوان بود، به کالیفرنیا نقل مکان کردند. وی در دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس تحصیل کرد و لیسانس هنر را در سال 1952 و دکترای فلسفه را در سال 1955 بدست آورد. دیوید همچنین دکترای افتخاری در علوم را در کالج رود آیلند کسب کرد (1987).
زمانی که نوجوانان عملیات صوری کسب می کنند، دوست دارند آنها را به کار برند. آنها که زمانی کودک انعطاف پذیری بودند، اکنون بدخلق واهل جرو بحث می شوند و حقایق و عقایدی را برای ایجاد مرافعه ردیف می کنند ( الکایند ، ۱۹۹۴). (به نقل از برک، ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۴)
الکایند (1970) براي هر یک از مراحل رشدي ارائه شده توسط پیاژه یک تکلیف شناختی اصلی تعیین کرده است. به عنوان مثال، تکلیف شناختی اصلی مرحله حسی - حرکتی را چیرگی بر شیء، تکلیف شناختی اصلی مرحله پیش عملیاتی را چیرگی بر نماد و تکلیف شناختی اصلی مرحله عملیات عینی را سلطه بر روابط و کمیت ها نام نهاد.
دﯾﻮﯾﺪ اﻟﮑﺎﯾﻨﺪ از روانﺷﻨﺎﺳﺎن ﻣﻌﺎﺻﺮ،وﺟﻮد ﻧﻮﻋﯽ ﺧﻮدﻣﺤﻮری را در ﺑﯿﻦ ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن ﻣﻄﺮح ﮐﺮده اﺳﺖ.وی ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن اﻏﻠﺐ ﻗﺎدر ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﺑﯿﻦ اﻧﺪﯾﺸﻪﻫﺎی ﺧﻮد و ﻗﻀﺎوﺗﻬﺎی دﯾﮕﺮان ﺗﻤﺎﯾﺰ ﮐﺎﻓﯽ ﻗﺎﯾﻞﺷﻮﻧﺪ. اﯾﻦ ﺧﺼﻮﺻﯿﺖ ﻧﺎﺷﯽ از ﻇﻬﻮر ﻧﻮع ﺟﺪﯾﺪی از ﺣﺎﻟﺖ ﺧﻮدﻣﺤﻮری ﯾﺎ ﺧﻮد ﻣﺮﮐﺰﺑﯿﻨﯽ اﺳﺖ.
دیوید الکایند (1987) برخی ویژگی هاي روانی نوجوانان را که حاکی از تفکر خودمیان بین ( خود مرکز بینی ) آنهاست به شرح زیر بیان کرده است (به نقل از احدي و جمهري، 1380) :
1- انتقاد از افراد صاحب قدرت ( ناسازگاری با مراجع قدرت )
نوجوانان با توجه به آرمانی تجسم کردن دنیا ممکن است به این اندیشه برسند که صاحبان قدرت مثل والدین و معلمان، همانند دیگر افراد بی نقص نیستند. این تغییر در نگرش گاهی نهادهاي اجتماعی و ساختار حکومت را نیز در بر می گیرد و والدین با طبیعی تلقی کردن این امر که ناشی از رشد شناختی آنهاست، در مواجهه با فرزندان موفقیت بیشتري خواهند یافت.
نوجوان میتواند دنیا را به صورتى بسیار آرمانى تجسم کند. به همین دلیل بسیارى از آنان ممکن است به این اندیشه برسند که افراد صاحب قدرت، از جمله معلمان و والدین که در گذشته مورد قبول و تحسین بودهاند، دیگر افرادى بىعیب و ایراد نیستند. دیگر افراد صاحب قدرت را بی عیب و نقص نمی داند و از آنها انتقاد می کند.
( تفاوت جنیستی در سن هم دارد در دختران از 12 سال که تمام شد و وارد 13 سال شدند این هیجانات را تجربه میکنند و پسران از 14 سالگی به بعد این هیجانات را تجربه می کنند)، مراجع قدرت دوره نوجوانی همان الگوهایی هستند که قبل از این دوره وجود داشتند عبارتاند از: والدین – همسالان – مربیان- (مراجع قدرت حاکمیتی)
نکته مثبت در این ناسازگاری وجود دارد این است که نوجوان به هر بستر معقول و منطقی جواب مثبت می دهد و والدین باید به صورت اقناعگری پاسخدهنده باشند.
2- تمایل به مجادله
نوجوانان با توجه به علاقه مندي خود در بکارگیري توانایی هاي ذهنی ممکن است در بحث هاي مذهبی، فلسفی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادي درگیر شوند، به همین دلیل معلمان و والدین با ایجاد فرصت مناسب به گسترش ذهنی و جلوگیري از مجادله هاي شدیدتر خانوادگی نوجوان کمک
می کنند.
نوجوان علاقمند است که توانایىهاى ذهنى خود را در حل مسایل جارى به کار گیرد. به همین دلیل ممکن است در مباحث مذهبى، فلسفى، اجتماعى و … با اشتیاق فراوان درگیر شود. در بحث های مختلف مذهبی، فلسفی و غیره شرکت می کند. آنا فروید این تمایل را ناشی از فسلفه بافی می داند.
3- توجه به خود ( تماشاچی خیالی )
این ویژگی به مفهوم تماشاگر خیالی مربوط است که نوجوان فکر میکند همه او را نگاه می کنند. نوجوانان تصور می کنند که همواره دیگران رفتارهاي آنها را زیر ذره بین دارند و در مورد نحوه افکار و قضاوت دیگران درباره خود حساس و نگرانند و تصور می کنند تفکر دیگران درباره آنها مشابه تفکري است که درباره خود دارند. احتمالاً به همین دلیل نوجوانان نسبت به ظاهر، نوع پوشش، رفتار اجتماعی و موفقیت ها و شکستهاي تحصیلی و اجتماعی بیش از حد حساسیت پیدا می کنند و معتقدند که دیگران نسبت به این خصوصیات به اندازه خودِ آنان کنجکاوند. بنابراین، الکایند توصیه می کند که بزرگسالان، خصوصیات نوجوان را به ویژه در ملأ عام مورد ایراد و سرزنش قرار ندهند.
بدین معناست که در تصور نوجوان، همواره دیگران رفتار او را زیر ذرهبین دارند و به همین دلیل آنان نسبت به قضاوت دیگران درباره خود حساس و نگران هستند.
تماشاچی خیالی هم جنبه مثبت دارد و جنبه منفی یعنی هم می تواند نوجوان را به یک ابرقدرت و دانشمند تبدیل کند اگر به درستی نیاز نوجوان برطرف شود و هم می تواند به ضعیفترین و حقیرترین فرد تبدیل کند.
نوجوان تصور می کند که همواره دیگران رفتارهای او را زیر ذره بین دارند و در مورد نحوه ی افکار و قضاوت دیگران در باره ی خود حساس و نگرانند و تصور می کتتد تفکر دیگران در باره ی آنها مشابه ی تفکری است که در باره ی خود دارند. احتمالا به همین دلیل نوجوانان نسبت به قیافه ی ظاهری ، نوع پوشش، رفتار اجتماعی و موفقیت ها و شکست های تحصیلی ، اجتماعی بیش از حد حساسیت پیدا می کنند و معتقدند که دیگران نسبت به این گونه خصوصیات باندازه ی خود آنان کنجکاوند.
بنابراین الکایند توصیه می کند که یزرگسالان، خصوصیات نوجوان را به ویژه در ملآعام مورد ایراد و سرزنش قرار ندهد.
4- خودمحوري ( افسانه شخصی ، آرمان گرایی مطلق )
این ویژگی به مفهوم افسانه شخصی مربوط است که نوجوان خودش را منحصر به فرد می داند. طبق این ویژگی نوجوانان تجارب زندگی خود را منحصربهفرد تلقی می کنند و خود را خاص و متفاوت می بینند. شدت این تفکر به اندازه اي است که نوجوانان خود را از قوانین حاکم بر طبیعت و جهان جدا می بینند. مثلاً بر این باورند که با مصرف موادمخدر به صورت تفریحی هرگز معتاد نمی شوند یا با سرعت غیرمجاز رانندگی کردن، تصادف نخواهند کرد و این عامل اصلی خطرپذیري هاي نوجوانان است.
خود را قوی می داند که می تواند منجر به بزهکاری،اعتیاد و .... زده خود را شکست ناپذیر بداند
طبق این ویژگی نوجوانان تجارب زندگی خود را منحصر به فرد تلقی می کنند و خود را خاص و متفاوت می بینند. شدت این تفکر به اندازه ای است که نوجوانان خود را از قوانین حاکم بر طبیعت و جهان جدا می بینند مثلا بر این باورند که با مصرف مواد مخدر به صورت تفریحی هرگز معتارد نمی شوند یا با سرعت غیر مجاز رانندگی کردن، تصادف نخواهند کرد و این عامل اصلی خطر پذیری های نوجوانان است.
بسیارى از نوجوانان تجارب زندگى خود را منحصر به فرد تلقى میکنند و خود را موجوداتى خاص و متفاوت میبینند. شدت این تفکر به اندازهاى است که نوجوانان خود را از قوانین حاکم بر طبیعت و جهان جدا میبینند. مثلاً باور دارند با مصرف مواد مخدر معتاد نخواهندشد. این ویژگى عامل اصلى خطرپذیرىهاى متعدد است.
نوجوان در ذهن خود یک افسانه شخصی (مرد عنکبوتی) می سازد و احساس ذهنی او این است که باید این افسانه را به شکل سریالی ادامه دهد و اگر مانعی بر سر راهش قرار بگیرد سر ناسازگاری پیدا می کند واگر این افسانه های شخصی همراه شود با اختلالات خیالپردازی در دروه کودکی (خیالپردازی دوره کودکی از 3 تا 8 سالگی مطلوب است) باعث می شود نوجوان یاغی و سرکش شود.
5- بلاتصمیمی
نوجوانان با آگاهی از وجود احتمالات، خود را در مقابل طیف وسیعی از انتخاب ها می بینند و این مسئله موجب سرگردانی آنها در تصمیم گیري می شود، مثل انتخاب رشته تحصیلی، شغل و...
نوجوان خود را در مقابل انتخابهاى متنوع میبیند و از احتمالات متعدد آگاه میشود. در برخورد با انتخاب های متعدد دچار بلاتکلیفی می شوند.
6- دوگانگی در فکر و عمل ( تضاد در فکر و عمل )
مشکل در تفکیک واقعیت از خیال در نوجوانان به وجود می آید و آنها تناقض هایی در افکار و رفتارها پیدا می کنند. مثلاً در اعتراض به آلودگی محیط زیست راهپیمایی می کنند، اما همزمان دخانیات مصرف می کنند یا به نفع نهضت صلح و دوستی در جهان فعالیت و در برخوردهاي شخصی خود به شدت پرخاشگري می کنند.
بسیارى از نوجوانان در تفکیک واقعیت و خیال دچار اشکال میشوند. بنابراین گاهى به این باور می رسند که افکار آنان عین واقعیت است. تناقضهاى شدید در افکار و رفتارهاى نوجوانان این مسئله را توجیه میکند. در تفکیک واقعیت از خیال مشکل دارد به شکلی که فکر خودش را عین واقعیت می داند. بحث با دیگران می تواند به آنها کمک کند به افکار روشن تر و سالمتری برسند.
بر فرض نوجوان از فردی انتقاد از ویژگی های منفی او می کند اما خودش نیز دارای این ویژگی هاست؛ به خوبی ویژگی ها را می شناسد اما در عمل نمی تواند آن ها را انجام ندهد.
تفاوت تماشاچی خیالی و افسانه شخصی
ﺧﻮدﻣﺮﮐﺰﺑﯿﻨﯽ ﮐﻮدﮐﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن رﯾﺸﻪﻫﺎی ﻣﺘﻔﺎوﺗﯽ دارﻧﺪ. درﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺧﻮدﻣﺮﮐﺰﺑﯿﻨﯽ ﮐﻮدﮐﺎن ﻧﺎﺷﯽ از ﻋﺪمﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ آﻧﺎن در درک دﯾﺪﮔﺎه دﯾﮕﺮان اﺳﺖ، ﺧﻮد ﻣﺮﮐﺰﺑﯿﻨﯽ ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن ﻧﺎﺷﯽ از اﺷﺘﻐﺎل ذﻫﻨﯽ ﻣﺒﺎﻟﻐﻪآﻣﯿﺰ آﻧﻬﺎ ﺑﺎاﻓﮑﺎر و ﻋﻘﺎﯾﺪ دﯾﮕﺮان ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ آﻧﻬﺎﺳﺖ. اﻟﮑﺎﯾﻨﺪ اﯾﻦ وﯾﮋﮔﯽ ﻧﻮﺟﻮان را در دو ﻗﺎﻟﺐﻣﻄﺮح ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ آﻧﻬﺎ را ﺗﻤﺎﺷﺎﭼﯽ ﺧﯿﺎﻟﯽ و اﻓﺴﺎﻧﻪ ﺷﺨﺼﯽ ﻧﺎﻣﯿﺪه اﺳﺖ.
در ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺗﺼﻮر ﺗﻤﺎﺷﺎﭼﯽ ﺧﯿﺎﻟﯽ ﻧﺎﺷﯽ از ﻋﺪم ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﻧﻮﺟﻮان در ﺗﻔﮑﯿﮏ ﺑﯿﻦ اﻓﮑﺎر ﺧﻮد و دﯾﮕﺮان اﺳﺖ، ﻣﻔﻬﻮم اﻓﺴﺎﻧﻪ ﺷﺨﺼﯽ ﻧﺎﺷﯽ از ﺗﻤﺎﯾﺰ ﺑﯿﺶ از ﺣﺪ ﺧﻮد از دﯾﮕﺮان اﺳﺖ. اﻟﮑﺎﯾﻨﺪ ﻣﻄﺮح ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪﻧﻮﺟﻮان ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻃﻮر اﻓﺴﺎﻧﻪوار از دﯾﮕﺮان ﻣﺘﻔﺎوت ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ. ﻣﺜﻼً اﮔﺮ ﺑﺎ واﻟﺪﯾﻦ ﺧﻮد ﻣﺸﮑﻠﯽ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ،ﻣﺎﻫﯿﺖ آن را ﺧﺎص و ﺑﺴﯿﺎر اﺳﺘﺜﻨﺎﯾﯽ ﺗﻠﻘﯽ ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ او درﺑﺎره ﻋﺸﻖ، ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽﻫﺎی ﺟﺴﻤﯽ ورواﻧﯽ و ﺗﺠﺮﺑﻪﻫﺎی ﺷﺨﺼﯽ ﺧﻮد، ﻗﻀﺎوتﻫﺎی اﻓﺮاﻃﯽ و ﻣﺒﺎﻟﻐﻪآﻣﯿﺰ دارد. ﺑﺮای ﻣﺜﺎل اﮔﺮ در ﻋﺸﻖ ﺷﮑﺴﺖﺧﻮرده ﺑﺎﺷﺪ، اﺣﺴﺎس ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻧﻮع ﺷﮑﺴﺖ او ﺑﺎ دﯾﮕﺮان ﺗﻔﺎوﺗﯽ اﺳﺎﺳﯽ داﺷﺘﻪ و ﺣﺘﯽ درﻃﻮل ﺗﺎرﯾﺦ ﺑﯽﺳﺎﺑﻘﻪ ﺑﻮده اﺳﺖ! در ﻋﯿﻦ ﺣﺎل، او درﺑﺎره ﺑﺮﺧﯽ از ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽﻫﺎی ﺧﻮد، ﺑﺎورﻫﺎی اﻓﺴﺎﻧﻪای دارد. ﻣﺜﻼً ﻓﮑﺮﻣﯽﮐﻨﺪ ﺑﺎ ﻣﺼﺮف ﮔﻪﮔﺎﻫﯽ ﻣﻮاد ﻣﺨﺪر ﯾﺎ اﻟﮑﻞ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ اﻋﺘﯿﺎد ﻧﺨﻮاﻫﺪ رﺳﯿﺪ، وﯾﺎ اﮔﺮ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﻏﯿﺮﻣﺠﺎزراﻧﻨﺪﮔﯽ ﮐﻨﺪ، ﺗﺼﺎدف ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﮐﺮد. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت ﺳﺎدهﺗﺮ، ﺑﺴﯿﺎری ازﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﺗﺎﻓﺘﻪ ﺟﺪاﺑﺎﻓﺘﻪای ﻫﺴﺘﻨﺪ! (جمهری، ۱۳۸۵)
کسب هویت
در خانواده هایی که در بحث دینداری توافق دارند، کودک و نوجوان هویت موفق پیدا می کند.
نیاز اساسی نوجوان از منظر دیوید الکایند
الکایند نظریه مرحله ای خود را در باب مراحل تحول دینی برحسب تغییر در تحول عمومی روانشناختی توضیح داده است. نکته اساسی الکایند این است که نیاز های شناختی کودک به وسیله دین ارضا می شود،با افزایش سن تغییر می کند. این نیازها در طول مراحل پیچیده افزایش می یابد .
الکایند مطرح می کند که چهارنوع نیاز ذهنی وجود دارد که با رشد کودک پدیدار می شود و در سرتاسر زندگی پایدار می ماند و دین با پدیدار شدن هر نیاز به آن پاسخ می گوید. به عبارت دیگر،دین امری ذاتی و درونی است و نیازهای ذاتی را برآورده می سازد. الکایند نظریه خود را با فرایند جستجوی شناختی توضیح می دهد. جستجوی شناختی فرایندی است که طی آن نیازها پدیدار می شوند و جنبه از دین که متناظر با آن است،آن را برآورده می سازد.
1- پسرهایی که زود بالغ می شوند:آرام،مستقل،متکی به نفس،جذاب،جایگاه بالاتر بین همسالان،نقش رهبری
2- دخترانی که زود بالغ می شوند:محبوب نیستند، گوشه گیر، اعتماد به نفس کم، مضطرب هستند، تصور و نگرش نه چندان مثبت نسبت به ظاهر جسمانی خود.
3- نوجوانانی که زود بالغ می شوند: روی آوردن به افراد بزرگتر از خود،فعالیت های جنسی، مصرف مواد مخدر و الکل و اعمال بزهکارانه.
4- دختران و پسرانی که دیر بالغ می شوند: عدم احساس آرامش، احساس بی تناسبی با همسالان.
5- ترشح هورمون های مردانه در پسران موجب تغییرات فیزیکی، ظاهری، روانی می شود و باعث بالا وپایین رفتن حالات روحی می شود.
نیازهای دوره نوجوانی:
- توجه
- محبت
- مسئولیت پذیری
- اقتدار
- احترام
- و...
راهنمایی نوجوانان
همچنین بر اساس نتایج تحقیقات الکایند که ویژگی های روانی نوجوانان را مطرح می نماید، نوجوان زمانی می تواند همه آنها را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارد و به سلامت عبور نماید و تنش های ناشی از آنها را حل نماید که دارای پشتیبان و راهنمای قوی و مستحکم مثل خانواده داشته باشد یعنی او را درک کرده و به موقع به نیازهای او پاسخ دهند و او را در این گیر و دار به درستی راهنمایی نماید.
بهمین منظور خانواده ها زمانی می توانند به وظیفه خود عمل نمایند که در زمینه فرزند پروری و طرز رفتار و برخورد و تربیت فرزندان خود آگاهی کامل داشته باشند و دارای سبک فرزند پروری قاطع باشند چون در این سبک احتمال گرایش فرزندان به طرف آسیب های اجتماعی کمتر است و فرزندان این قبیل خانواده ها کمتر طعمه ی دام آسیب های اجتماعی می شوند به دلیل که راه های مقابله را بخوبی می آموزند.
جست و جو برای درک
مرحله چهارم الکایند "جست وجو برای درک" است.فرد در دوره نوجوانی ظرفیت تفکر صوری پیدا می کند و می تواند به طور کاملتری درباره اشیا،حوادث، و روابط اجتماعی بیندیشد و در مورد چرایی روابط بپرسد. نوجوان می تواند در نتیجه اندیشه و استدلال به نظریه ای درباره روابط اشیا یا روابط اجتماعی دست یابد. الکایند متناظر با ظرفیت نظریه پردازی در نوجوان می گوید: نوجوانی که به مراحل شناسایی مفهوم خدا، نمادسازی و رابطه با خدا دست یافته، پرسش از چرایی روابط به منظور دستیابی به نظریه را آغاز می کند. از آنجا که بسیاری از چیزها به نظر می رسد قابل تبیین نباشد، دین دوباره راه حلی را ارائه می کند.طبق دیدگاه الکایند دین تبیین هایی را برای چیزهایی که فهم ما از تبیین آن ناتوان است فراهم می کند.
استقلال شخصی
منظور الکاین استقلال رای است. همزمان با استقلال شخصی نوجوان رشد اجتماعی نیز پیدا می کند.
- استقلال در مکان
- استقلال در تصمیمگیری
- استقلال در مسئولیت
- استقلال در زمان
- استقلال در انتخاب
- استقلال در اراده
مشکلات دوره نوجوانی:
- افسردگی
- بزهکاری
- خودکشی
نقش بازی
در خصوص نقش بازی در رشد کودکان، الکایند بر این است که آن ها از بازی برای تقویت رشد ذهنی اجتماعی و احساسی خود استفاده می کنند ولی هرگز تلاش نکرد که درباره ارتباط بین بازی و رشد در سنین مختلف صحبت کند؛ اما حالا تایید می کند که حذف بازی از زندگی کودکان به اندازه هل دادن زود و سریع آن ها به سوی بزرگ سالی مضر است، البته اگر زیان بارتر نباشد. وی در کتاب « نقش بازی در رشد کودک » را بر مبنای نظریه عقل انگیزه محور درباره بازی و رشد نوشته است. فصل اول این کتاب، شرح این نظریه می باشد و بعد بر پیشرفت های اجتماعی که منجر به عدم مشارکت بچه ها در بازی های سالم شده اند تاکید می کند. سپس برای والدین، مربیان و قانون گذاران، نقش اساسی بازی در رشد سالم ذهنی، اجتماعی و احساسی کودکان را توضیح می دهد و در نهایت برای بازگرداندن بازی های خودجوش و انگیزشی به زندگی بچه ها، توصیه هایی برای والدین و مربیان ارائه می دهد و...