آشنایی با روانکاوان : ماکس ایتینگتون
ماکس ایتینگون (26 ژوئن 1881 - 30 ژوئیه 1943) یک پزشک و روانکاو پزشکی بلاروسی و آلمانی بود ، و در تعیین پارامترهای نهادی آموزش و آموزش روانکاوی نقش مهمی داشت.
ایتینگون بود بنیانگذار و رئیس پلی کلینیک روانکاوی برلین از 1920 تا 1933 بود . وی همچنین مدیر و حامی اینترنشنال روانکاوان ورلاگ (1930-1921) ، رئیس انجمن بین المللی روانکاوی (1927-1933) ، بنیانگذار و رئیس کمیته آموزش بین المللی (1925-1943) و بنیانگذار انجمن روانکاوی فلسطین (1934) و انستیتوی روانکاوی اسرائیل بود .
ایتینگون در خانواده ای بسیار ثروتمند یهودی ارتدکس در موهیلف ، امپراتوری روسیه ، پسر یک تاجر موفق خز به نام چایم ایتینگتن ( Chaim Eitingon ) بود . وقتی او دوازده ساله بود ، خانواده به لایپزیگ نقل مکان کردند. وی در مدرسه خصوصی و در دانشگاه های هاله ، هایدلبرگ و ماربورگ - قبل از تحصیل پزشکی در دانشگاه لایپزیگ در سال 1902 تحصیل کرد.
قبل از اتمام پایان نامه ، ایتینگون به عنوان کارآموز در اوژن بلوئر در زوریخ کار می کرد. در سال 1907 توسط بلولر برای ملاقات با فروید فرستاده شد و در سال 1908 پنج هفته توسط فروید مورد روناکاوی قرار گرفت : "این در واقع اولین تجزیه و تحلیل آموزش بود!" وی پایان نامه خود را با عنوان "اثر حمله صرعی به مراکز ذهنی" با كمك كارل یونگ به پایان رساند و در برلین اقامت گزید. در سال 1913 با میرا جاکوولینا رایگورودسکی ، بازیگر تئاتر هنری مسکو در طول جنگ جهانی اول ازدواج کرد .
ایتینگون شهروند اتریش شد ، به عنوان پزشک به ارتش پیوست و از هیپنوتیزم برای درمان سربازان دارای ضربه جنگی استفاده کرد . پس از جنگ با استقرار در برلین ، از طرف فروید به عضویت کمیته مخفی روانکاوی دعوت شد. ایتینگون با استفاده از پسر فروید ارنست فروید به عنوان معمار ، ساختمان یک کلینیک پلی کلینیک را تأمین مالی کرد. ایتینگون ، کارل آبراهام و ارنست زیمل درمانگاه را تا زمان ظهور نازیسم در سال 1933 اداره می کردند. در کنگره بوداپست در سال 1918 ، هرمان نونبرگ "اعلام کرده بود که هیچ کس دیگر نمی تواند بدون اینکه خودش تجزیه و تحلیل شود ، تمرین روانکاوی را بیاموزد": همانطور که گزارش ایتینگون در سال 1922 روشن ساخت ، این قانون در عمل پلی کلینیک رسمیت یافت:
همه ما کاملاً متقاعد شده ایم که از این پس هیچ کسی که مورد روانکاوی قرار نگرفته است نمی تواند به درجه تحلیلگر عملی برسد. از این رو نتیجه می گیرد که تجزیه و تحلیل دانشجو خود بخشی اساسی از برنامه درسی او است و در Poliklinik در نیمه دوم دوره آموزش ، پس از مدت زمان آماده سازی نظری فشرده توسط سخنرانی ها و دوره های آموزشی ، انجام می شود.
در 1921 کنگره باد هومبورگ ، ایتینگون پیشنهاد کرد که سیستم آموزش روانکاوی برلین باید تحت یک کمیسیون آموزش بین المللی به یک استاندارد بین المللی تبدیل شود. ایتینگون به عنوان رئیس ITC منصوب شد و این سمت را تا زمان مرگ در سال 1943 حفظ کرد.
بعد از اینکه تجارت خانوادگی در ایالات متحده دچار رکود بزرگ شد ، ایتینگون برای اولین بار مجبور به گرفتن یک بیمار برای تأمین هزینه های زندگی خود شد . در سال 1932 دچار ترومبوز مغزی شد. به توصیه فروید ، ایتینگون در سپتامبر 1933 آلمان را ترک کرد و به فلسطین مهاجرت کرد. در سال 1934 او در اورشلیم موسسه روانکاوی تاسیس کرد. با این حال ، علیرغم توصیه فروید ، وی موفق به کسب کرسی روانکاوی در دانشگاه عبری اورشلیم شد .
ماکس ایتینگون در چندین کتاب به عنوان یک چهره مهم در گروهی از عوامل شوروی که در اروپا دست به ترور زدند ، توصیف شد. و مکزیک ، از جمله قتل Ignace Reiss ، General Yevgeny Miller و Lev Sedov . داستان در نیویورک تایمز بررسی کتاب توسط استیون سلیمان شوارتز احیا شد ، که منجر به بحث طولانی بین شوارتز ، مورخانی که کتاب ها را نوشتند و دیگرانی که در مورد دخالت ایتینگون در تیم ، مانند تئودور دراپر و والتر لاکر . این بحث توسط رابرت کانسپت به پایان رسید که متذکر شد اگرچه هیچ مدرک مستقیمی در رابطه با دخالت ماکس ایتینگون در قتل ها وجود ندارد ، منافع مالی وی در اتحاد جماهیر شوروی و ارتباط با همه اعضای اصلی تیم ، از جمله برادرش لئونید ایتینگون ، نادژدا پلویتسکایا و نیکولای اسکوبلین که به عنوان واسطه بین NKVD و گشتاپو در ماجرای توخاچفسکی ، زمینه هایی برای سو ظن است.
ایتینگون در 30 ژوئیه 1943 در اورشلیم درگذشت ، و در کوه اسکوپوس دفن شد .