پردازش های ذهنی بعنوان شاخص های عملکرد ابعاد مختلف شخصیت، درسه سطح هوشیار، نیمه هوشیار و ناهوشیار فعال می گردند. وابسته به آنکه هر پردازش ذهنی درچه سطحی از هوشیاری اجرا می گردد، میزان دسترس، اطلاع و کنترل آگاهانه فرد برکیفیت اجرا و نتایج حاصل ازآن تعیین می شود. از سوی دیگر هرقدر پردازش ذهنی از هوشیاری و آگاهی دورتر بوده، کنترل و جهت دهی و یا تغییر آن دشوارتر خواهد بود.

همچنین میزان قدرت و اثربخشی فرآیندهای ذهنی، نسبت معکوس با سطح هوشیاری دارد. لذا هرقدر پردازش ناخودآگاه تر باشد، قدرتمندتر و مؤثرتر خواهد بود.

پردازشهای اجرایی در سه سازمان اصلی شخصیت، یعنی نهاد، من و فرامن درچه سطحی از هوشیاری صورت می گیرند. این بررسی کمک شایانی به ارزیابی و شناسایی این سه سازمان جهت کنترل و میزان اثربخشی آنها می نماید.
ازآنجا که سه سازمان اصلی نهاد، من و فرامن را به ترتیب نمایندگان غریزه جویی، خردورزی و اخلاق می توان دانست. تعیین میزان کنترل شعورآگاهی آدمی برفعالیت آنها بسیارحائز اهمیت است.
نهاد، حاوی غرایز و تمایلات لذت جو و درد گریز انسان است و علاوه برآن مکان استقرار و نگهداری جریانات سرکوب شده و واپسزده شده توسط مکانیزم های دفاعی "من" است. انرژی غرایز بطور طبیعی در ناخودآگاه انسان جریان دارند و تمایلات سرکوب شده نیز توسط مکانیزم های دفاعی از سطح آگاهی به ناخودآگاه رانده می شوند، تا دیگر دیده نشده و اسباب مزاحمت را فراهم نکنند.

شعورآگاه تمام تجربیات ناخوشایندی که تحمل دردسر و مزاحمت آنها را نداریم به طور ناخودآگاه می فرستد.
بنابراین می توان پذیرفت که کلیه پردازش های ذهنی درحوزه نهاد در سطح ناهوشیاری جریان پیدا می کنند و از دسترس آگاهی انسان دور هستند.
سازمان "من" مکان برنامه ریزی آگاهانه و سازماندهی مدبرانه برای برقراری ارتباط شایسته میان کشش های درونی و واقعیات دنیای بیرون می باشد. بنابر این پردازش های ذهنی در حوزه "من" عمدتاً هوشیار و برخی نیمه هوشیارند. سازمان "من" امکان محدودی برای اجرای پردازش های ذهنی ناهوشیار دارد.

پردازش های ذهنی در "فرامن" در هر سه سطح هوشیار ، نیمه هوشیار و ناهوشیار صورت می گیرد.

فرامین کنترلی و نظارتی فرامن، هم در قالب های کاملاً آگاهانه و مرئی اجرا می شوند و هم نیمه هوشیار یا ناخودآگاه انسان را تحت تأثیر قرار می دهند.

توجه به این توزیع، بیانگر آنست که پردازش های غریزی نهاد کاملاً ناخودآگاه صورت می گیرند. به نحوی که در آگاهی انسان این تمایلات و کشش ها به روشنی قابل درک و تحلیل نیستند و به سبب همین ناهوشیاری از توان مضاعفی برخوردارند.
سازمان "من" برنامه ریزی و سازماندهی ارتباطات و همچنین بازداری ها و سرکوب های خود را هوشیارانه و نیمه هوشیار صورت می دهد. یعنی درسطح آگاهی به روشنی می توان این فعالیت ها را مشاهده کرد و یا با کمی تعمق و تدبیر درلایه نیمه هوشیار مسیرها را شناخت.

گرچه برخی از این فرآیندها همچنان دور از دسترس آگاهی بوده و ناخودآگاه صورت می گیرند. هرچه فعالیت های "من" ناخودآگاهتر باشد از قدرت و تأثیر بیشتری برخوردار است.
فرامن نیز در هر سه سطح پردازش های خویش را اجرا می کند. به همین سبب دربسیاری موارد ما متوجه دلایل احساس گناه می شویم و در بسیاری نیز گرفتار نوعی حس گناه و عذاب ناخودآگاهیم که درآگاهی خویش قادر به درک ماهیت آنها نیستیم. بازهم احساس گناه ناخودآگاه نیرومندتر و تأثیرگذارتر از گناه آگاهانه است.