پل پاورز (Paul Powers) ، روانشناس و الهی‌دان، الگوی پنج مرحله‌ای را برای تحول ایمان ارائه داد که شباهت‌هایی با نظریه فالر دارد اما بر جنبه‌های متفاوتی تأکید می‌کند. این نظریه به تحول باورهای معنوی از یک درک ساده در کودکی تا یک تعهد آگاهانه در بزرگسالی می‌پردازد. این مراحل عبارتند از:

1- پرورش (Nurture - 0-6 سالگی) یا مرحله پرورش و تحول اولیه کودک : در این مرحله، ایمان کودک از طریق مراقبت و عشقی که از والدین و افراد مهم زندگی‌اش دریافت می‌کند، شکل می‌گیرد. درک کودک از دین و خدا، با احساس امنیت و مورد محبت واقع شدن گره خورده است. در این دوره فرد باید آگاهی از معنای زندگی پیدا کند .

در این مرحله، ایمان کودک از طریق عشق و مراقبت والدین شکل می‌گیرد. درک او از خدا و دین با احساس امنیت و محبت درهم تنیده است.

در این دوره، ایمان کودک هنوز به صورت مفهومی و شناختی شکل نگرفته است. درک او از دین، خدا و معنویت، به طور کامل به تجربیات حسی، عاطفی و مراقبتی او وابسته است.

  • وابستگی به مراقبت: باورهای اولیه کودک در مورد دین و خدا، از طریق تجربه مراقبت و عشقی که از والدین یا مراقبان اصلی خود دریافت می‌کند، شکل می‌گیرد. اگر کودک در یک محیط امن، پر محبت و سرشار از حمایت بزرگ شود، تصویری از یک خدای مهربان و قابل اعتماد در ذهنش نقش می‌بندد. برعکس، اگر محیط او پر از بی‌ثباتی یا ترس باشد، ممکن است درک اولیه او از مفاهیم دینی نیز با احساس عدم امنیت و ترس همراه باشد.

  • احساسات برتر از مفاهیم: در این مرحله، احساسات کودک بر منطق و استدلال او ارجحیت دارند. کودک کلمات یا داستان‌های مذهبی را به صورت تحت‌اللفظی درک نمی‌کند، بلکه آن‌ها را با احساساتی که از محیط خود دریافت می‌کند، پیوند می‌زند. برای مثال، اگر کودک ببیند که خانواده‌اش در زمان دعا آرام و شاد هستند، احساس آرامش و شادی را با مفهوم دعا مرتبط می‌کند.

  • شکل‌گیری پایه اعتماد: این مرحله، بنیان اعتماد اولیه را در کودک شکل می‌دهد. این اعتماد، نه تنها به انسان‌ها، بلکه به جهان و نیروهای معنوی نیز تعمیم می‌یابد. این اعتماد اولیه، پیش‌شرطی برای رشد ایمانی سالم در مراحل بعدی زندگی است.

به طور خلاصه، از دیدگاه پاورز، مرحله پرورش، یک مرحله حساس و بنیادین است که در آن، ایمان از طریق تجربه مستقیم محبت و مراقبت، به صورت ناخودآگاه در ذهن کودک شکل می‌گیرد و زمینه را برای تحولات بعدی فراهم می‌کند.

2- القایی (Indoctrination - 7-18 سالگی) یا تلقین نگرش ها و باور ها : در این مرحله، فرد به صورت فعال به محتوای آموزه‌های دینی (کتاب‌های مقدس، قوانین، مراسم) تسلط پیدا می‌کند. ایمان در این دوره بر اساس پذیرش اطلاعات و باورهایی است که از سوی مراجع دینی به او منتقل می‌شود. در این دوره کنترل فهم و غلبه بر محتوای ایمان فرد که برگرفته از کتاب مقدس و والدین و... باید به فرد تلقین شود .

فرد در این دوره، باورهای دینی را از طریق آموزش و تکرار می‌پذیرد. درک او از دین بر اساس قوانین، داستان‌ها و مراسمی است که از سوی مراجع دینی به او منتقل می‌شود.

در این مرحله، تحول در دینداری به سمت درک مفهومی و نظام‌مند پیش می‌رود. در این دوره، فرد دیگر تنها بر اساس احساسات و محبت (مانند مرحله پرورش) ایمان ندارد، بلکه آموزه‌ها و باورهای دینی را به صورت آگاهانه و مستقیم از محیط خود دریافت می‌کند.

  • تمرکز بر آموزش رسمی: ایمان در این مرحله از طریق آموزش رسمی و غیررسمی (مانند شرکت در کلاس‌های دینی، رفتن به مسجد یا کلیسا، و شنیدن داستان‌های مذهبی) شکل می‌گیرد. کودک یا نوجوان، قوانین و آداب دینی را بدون پرسش یا انتقاد می‌پذیرد.

  • ایمان تحت‌اللفظی: در این دوره، باورهای دینی به صورت تحت‌اللفظی و مطلق درک می‌شوند. برای مثال، داستان‌های مذهبی به عنوان حقایقی بی‌چون‌وچرا پذیرفته می‌شوند و قوانین دینی به صورت یک سیستم از پیش تعیین‌شده و غیرقابل تغییر در نظر گرفته می‌شوند.

  • پذیرش بی‌قید و شرط: فرد در این مرحله، ایمان خود را از طریق پذیرش بی‌قید و شرط مرجعیت دینی (مانند والدین، معلمان دینی یا روحانیون) شکل می‌دهد. او برای کسب هویت و احساس تعلق به یک گروه مذهبی، با قوانین و باورهای آن همراه می‌شود.

  • عدم وجود تفکر انتقادی: در این مرحله، فرد هنوز قادر به تفکر انتقادی در مورد باورهای خود نیست. شک و تردید در ایمان، نادر است و فرد به راحتی با آموزه‌هایی که به او ارائه می‌شود، همسو می‌شود.

به طور خلاصه، مرحله القایی، مرحله دریافت و جذب اطلاعات دینی است. در این دوره، باورها از محیط بیرونی به درون فرد تزریق می‌شوند و پایه یک سیستم فکری دینی را شکل می‌دهند، که در مراحل بعدی به چالش کشیده خواهد شد.

3- واقعیت‌آزمایی (Reality Testing - 19-27 سالگی): فرد در این مرحله، باورهای القایی خود را در دنیای واقعی به چالش می‌کشد. او ممکن است با تجربیات جدید، افراد با باورهای متفاوت و اطلاعات جدید روبرو شود که باعث می‌شود در باورهای پیشین خود شک کند و به دنبال یک هویت مستقل دینی باشد. در این دوره بای فرد آزمون باور ها و ارزش ها داشتته باشد .

این مرحله با شک و تردید مشخص می‌شود. فرد باورهای قبلی خود را در دنیای واقعی به چالش می‌کشد و به دنبال یک هویت دینی مستقل است. این دوره اغلب با احساس عدم قطعیت همراه است.

این مرحله با شک و تردید و تفکر انتقادی نسبت به باورهای دینی آغاز می‌شود که فرد در مرحله قبلی (القایی) بدون پرسش پذیرفته بود.

  • مواجهه با دنیای واقعی: فرد در این دوره از زندگی، به دانشگاه می‌رود، با افراد با باورهای متفاوت آشنا می‌شود و تجربیات جدیدی کسب می‌کند. این مواجهه با واقعیت، باعث می‌شود که باورهای تحت‌اللفظی و مطلق قبلی او به چالش کشیده شوند. برای مثال، ممکن است داستان‌های مذهبی که قبلاً به صورت واقعی درک می‌شدند، اکنون به عنوان نماد یا اسطوره دیده شوند.

  • تلاش برای هویت مستقل: فرد در این مرحله، به دنبال هویت معنوی مستقل خود است. او سعی می‌کند از باورهای والدین یا جامعه دینی خود فاصله بگیرد و دینداری را از آنِ خود کند. این فرآیند اغلب با پرسش‌های سخت و عمیق درباره خدا، هدف زندگی و ارزش‌های اخلاقی همراه است.

  • احساس عدم قطعیت: این دوره می‌تواند با احساس سردرگمی، اضطراب و عدم قطعیت همراه باشد. فرد ممکن است در مورد درستی باورهای خود دچار شک و تردید شود، که این موضوع می‌تواند برای او دردناک باشد.

به طور خلاصه، مرحله واقعیت‌آزمایی، یک مرحله ضروری برای رشد ایمانی سالم است. در این دوره، فرد از یک ایمان مبتنی بر پذیرش به یک ایمان مبتنی بر تحقیق و تأمل می‌رسد و زمینه را برای یک انتخاب آگاهانه در آینده فراهم می‌کند.

4- انتخاب (Making Choices - 28-35 سالگی): فرد پس از گذراندن مرحله شک و تردید، به مرحله‌ای می‌رسد که مسئولیت انتخاب‌های خود را می‌پذیرد. در این دوره، ایمان به یک انتخاب آگاهانه و شخصی تبدیل می‌شود و فرد به جای تکیه بر باورهای القایی، زندگی خود را بر اساس تصمیمات آگاهانه خود در مورد دین هدایت می‌کند. در این دوره فرد پی می برد که انتخاب های ما پیامد هایی دارند .

پس از گذراندن مرحله شک، فرد مسئولیت انتخاب‌های آگاهانه خود را می‌پذیرد. ایمان به یک انتخاب شخصی و مستقل تبدیل می‌شود و فرد زندگی خود را بر اساس تصمیمات خود در مورد دین هدایت می‌کند.

پس از گذراندن مرحله واقعیت‌آزمایی که با شک و تردید همراه بود، فرد در این مرحله به انتخاب آگاهانه و مسئولانه باورهای خود می‌رسد.

  • تصمیم‌گیری آگاهانه: در این دوره، فرد دیگر بر اساس باورهای القایی دوران کودکی یا ترس از تنبیه، عمل نمی‌کند. او به صورت آگاهانه، ارزش‌ها و اصول خود را ارزیابی می‌کند و بر اساس آن، یک مسیر دینی یا معنوی را انتخاب می‌کند.

  • ایمان شخصی: ایمان در این مرحله، کاملاً شخصی و منحصربه‌فرد است. این ایمان ممکن است با باورهای گروهی متفاوت باشد و به جای پیروی کورکورانه از قوانین، بر اساس اصول درونی فرد شکل می‌گیرد.

  • پذیرش مسئولیت: فرد در این مرحله، مسئولیت کامل انتخاب‌های خود را در حوزه دین و معنویت می‌پذیرد. این پذیرش مسئولیت به او قدرت و آرامش می‌دهد، زیرا زندگی‌اش را بر اساس تصمیمات خود هدایت می‌کند.

به طور خلاصه، مرحله انتخاب، نقطه عطف در تحول دینداری است. در این دوره، فرد از یک دریافت‌کننده منفعل باورها به یک عامل فعال و مسئول در انتخاب مسیر معنوی خود تبدیل می‌شود.

5- ایثار فعال (Active Devotion - 36 سالگی به بالا) یا اخلاص در عمل : در این مرحله، فرد به ایمان خود به طور کامل متعهد می‌شود. او نه تنها به باورهای خود عمل می‌کند، بلکه به دنبال خدمت به دیگران و گسترش ارزش‌های دینی خود در جامعه است. این مرحله با یکپارچگی عمیق بین باورها و اعمال فرد مشخص می‌شود. در این دوره فرد نیاز به بروز و تجلی ایمان در زندگی روزمره دارد .

در این بالاترین مرحله، فرد به یک تعهد عمیق و فعال نسبت به ایمان خود می‌رسد. این تعهد فراتر از باور است و به دنبال خدمت به دیگران و گسترش ارزش‌های دینی در جامعه است.

در این مرحله، ایمان فرد از یک انتخاب شخصی به یک تعهد عملی و فراگیر تبدیل می‌شود.

  • تعهد عمیق و یکپارچه: فرد در این مرحله، به یکپارچگی کامل بین باورهای درونی و اعمال بیرونی خود می‌رسد. ایمان او دیگر یک مسئله نظری نیست، بلکه به عنوان یک نیروی محرک برای اقدامات عملی در زندگی روزمره عمل می‌کند.

  • خدمت به دیگران: در این مرحله، فرد به جای تمرکز بر نجات فردی یا کسب پاداش‌های اخروی، به خدمت به دیگران و گسترش ارزش‌های دینی خود در جامعه می‌پردازد. این خدمت می‌تواند شامل فعالیت‌های خیریه، آموزش، یا تلاش برای عدالت اجتماعی باشد.

  • رهبری معنوی: افراد در این مرحله اغلب به عنوان رهبران معنوی در جامعه خود شناخته می‌شوند. آن‌ها با زندگی و اعمال خود، دیگران را به سوی ایمان و تعهد فعال الهام می‌بخشند.

به طور خلاصه، مرحله ایثار فعال، بالاترین سطح تحول در دینداری است که در آن، ایمان از یک باور ذهنی به یک سبک زندگی تبدیل می‌شود. در این مرحله، فرد با عبور از شک و تردید و انتخاب آگاهانه، به یک تعهد کامل و فعال برای خدمت به جهان می‌رسد.

این نظریه، مانند نظریه فالر، یک تحول مداوم در ایمان را از یک درک ساده و وابسته به دیگران، به یک تعهد شخصی و فعال نشان می‌دهد. این الگو نشان می‌دهد که تحول ایمان یک فرآیند پیوسته است که با رشد عاطفی و شناختی فرد همراه است.