پژوهش سبک های روانشناسی جکسون و جونز در 1996 نشان دادند که برونگرایی با آزمایشگری فعال و تجربة عینی همبستگی مثبت و با مشاهدة تأملی و مفهوم سازی انتزاعی همبستگی منفی داشت و همچنین بین روان پریشی خویی و شیوة یادگیری آزمایشگری فعال همبستگی مثبت و بین روان پریشی خویی و شیوة یادگیری مفهوم سازی انتزاعی و مشاهدة تأملی همبستگی منفی وجود دارد ( حسینی نسب و همکاران ، 1385 ) .
نتایج مطالعة رضایی ( 1390 ) بیانگر وجود رابطة آشکار بین باورهای معرفت شناختی ، تصورات از یادگیری و رویکردهای عمقی و سطحی یادگیری دانشجویان است . این پژوهش نشان می دهد که رویکرد عمقی یادگیری با همة متغییرهای تصورات دانشجویان از یادگیری و همچنین باورهای معرفت شناختی دانش ساده/قطعی همبستگی مثبت معناداری دارد ، ولی با باورهای معرفت شناختی یادگیری سریع/ثابت همبستگی منفی معنادار دارد . همچنین نتایج حاکی است که دو متغییر تصور از یادگیری به عنوان تغییر شخصی و رشد شایستگی اجتماعی پیش بینی کننده های معناداری برای رویکرد عمقی یادگیری هستند . رویکرد سطحی یادگیری با دو متغییر تصور از یادگیری ( به عنوان فهم و یادآوری اطلاعات ) و همچنین باورهای معرفت شناختی دانش ساده/قطعی و یادگیری سریع/ثابت دارای همبستگی مثبت و معنادار است . از آنجا که باور در یادگیری سریع/ثابت اثر آشکاری بر رویکرد سطحی دارد ، مربیان و استادان می بایست بکوشند تا این باور را ایجاد کنند که یادگیری یک فرایند تدریجی و مستلزم تلاش و صرف وقت است . نتایج پژوهش انت ویستل و رامسون در 1983 نشان می دهد که بین رویکرد یادگیری عمیق و پیشرفت تحصیلی رابطة مثبت و بین رویکرد یادگیری سطحی و پیشرفت تحصیلی رابطة منفی وجود دارد ( شکری و همکاران ، 1385 ).
حسینی نسب ، روئین و سلطان القرایی ( 1385 ) در پژوهشی نشان دادند که افراد برونگرا دارای سبک انطباق یابنده و افراد درونگرا دارای سبک جذب کننده و همگرا هستند . همچنین نمرة باوجدان بودن و دلپذیری افراد دارای سبک همگرا و انطباق یابنده بیشتر از سایر سبک هاست . علاوه بر این بین سبک های شناختی و روان رنجوری رابطه ای وجود ندارد . همچنین برونگرایی با شیوة تجربة عینی و آزمایشگری فعال همبستگی مثبت معنادار و با مشاهدة تأملی و مفهوم سازی انتزاعی همبستگی منفی دارد . و دلپذیری و باوجدان بودن با آزمایشگری فعال همبستگی مثبت و با تجربة عینی و مشاهدة تأملی همبستگی منفی دارند .
پژوهش هاشمی و لطیفیان ( 1390 ) دربارة رابطة ابعاد پنج عامل بزرگ شخصیت و سبک های یادگیری کلب نشان می دهد که وظیفه مداری با مشاهدة تأملی و آزمایشگری فعال ، هم چنین گشودگی با شیوه های یادگیری تجربة عینی و مفهوم سازی انتزاعی رابطة مثبت معناداری دارد . همچنین روان رنجوری با شیوه های یادگیری مشاهدة تأملی ، آزمایشگری فعال و مفهوم سازی انتزاعی ، رابطة منفی داشته اگر چه این رابطه فقط برای بعد مفهوم سازی انتزاعی معنادار شده است . همین طور باید گفت وظیفه مداری ، پیش بینی کنندة مثبت بعد آزمایشگری فعال برای پسران و دختران برای دانشجویان رشته های مهندسی است . در عوض آن وظیفه مداری پیش بینی کنندة شیوة یادگیری مشاهدة تأملی برای دختران دانشجوی علوم انسانی است . عامل گشودگی تجربه ، پیش بینی کنندة شیوة یادگیری مفهوم سازی انتزاعی در پسران بوده است ، همچنین این عامل پیش بینی کنندة شیوة یادگیری تجربة عینی در دانشجویان مهندسی است . برون گرایی به شکل منفی پیش بینی کنندة شیوة یادگیری مشاهدة تأملی در دختران است . گرایش روان رنجوری نیز با مفهوم سازی انتزاعی رابطة منفی و معنادار دارد . عامل توافق پذیری پیش بینی کنندة شیوة یادگیری تجربة عینی در پسران و دانشجویان مهندسی است .
طبق یافته های پژوهشی قاسمی ، فتحی آشتیانی و رئیسی ( 1388 ) افراد افسرده نسبت به افراد عادی از سبک های تفکر جذب کننده – انطباق دهنده بیشتر استفاده می کنند . ولی در استفاده از سبک های یادگیری همگرا – واگرا تفاوتی بین افراد افسرده و عادی وجود ندارد . همچنین در موقعیت های منفی و اسناد بدبینانه یادگیری همگرا از فراوانی بیشتری برخوردار است .
سبک های یادگیری ، در عین حال با ضریب هوشی ارتباط کمی را نشان می دهد ( یزدی ، 1388 ) .
برعکس نتایج فوق ، نتایج پژوهش آزادی ( 1387 ) نشان می دهد تأثیر روش تدریس و سبک یادگیری بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان معنادار نیست .
+ نوشته شده در جمعه بیست و پنجم فروردین ۱۳۹۶ ساعت 21:44 توسط جعفر هاشملو
|