نظریة روان‌کاوی اجتماعی کارن هورنای بر این فرض استوار است که شرایط اجتماعی و فرهنگی، مخصوصاً تجربیات کودکی، عمدتاً مسئول شکل‌دهی شخصیت هستند. افرادی که نیازهای عشق و محبتشان در کودکی برآورده نشده‌ است، خصومت بنیادی نسبت به والدینشان پرورش می‌دهند و در نتیجه، از اضطراب بنیادی رنج می‌برند. افراد با اختیار کردن یکی از سه سبک اساسی برقرار کردن رابطه با دیگران، با اضطراب بنیادی مبارزه می‌کنند: حرکت به سوی مردم، حرکت علیه مردم، حرکت به دور از مردم. رفتار وسواسی افراد تعارض درون‌روانی بنیادی به وجود می‌آورد که ممکن است شکل خودانگارة آرمانی یا بیزاری از خود بگیرد. خودانگارة آرمانی ممکن است به صورت: جستجوی روان‌رنجور برای شهرت، ادعاهای روان‌رنجور، و غرور روان‌رنجور ابراز شود.