نظریه خواب جان آلن هابسون

جان آلن هابسون ( Allan Hobson ) می گوید مشخصۀ رؤیا دیدن تصویرسازی دیداری ( همانند توهم ) ، بی ثباتی زمان و مکان شخص ( شبیه به گم گشتگی ) و ناتوانی در یادآوری ( شبیه به یادزدودگی ) است . از این رو رؤیا شبیه روان آشفتگی ( Delirium ) است. رؤیاها را دارای کارکرد حل مسئله نیز دانسته اند ؛ اما به این نظریه در زمینه های روش شناختی انتقاد شده است. علاوه بر این محتوای رؤیاها به تناسب فرهنگ، جنسیت و شخصیت خواب بیننده تفاوت می کند که نشان می دهد رؤیاها نوعی معنای روانشناختی دارند .

ادامه نوشته

نظریه تعبیر رویای فروید

در سده های جدید، اولین نظریۀ ساختاریافته و کل گرایی علمی در مورد رؤیا را زیگموند فروید عنوان کرد؛ نظریه های زمانه او، نظریات فلسفی بودند که رویاء را با ریشه های مسائل روحی و ماوراء طبیعی در پیوند می دیدند و تصاویری که فرد در رویا می دید را ناشی از ظهور قدرت های فراسوئی می دانستند. از آنطرف هم عالم پزشکی آن زمانه، رویا را تزاحم های اورگان های داخلی بدن می دانست و لذا رویاها خالی از معنا و کاملاً مربوط به گرفتاری ها و بیماری های روان تنی تلقی می شد. اما فروید نه راه فیلسوفان و نه راه پزشکان، بلکه راه نوینی را در پیش گرفت که بنیان گزار آن خود او بود. فروید بستر و مبداء رویا را در ارتباط با زندگی روانی فرد در هنگام بیداری و اینکه آیا افکار متناقض عجیب و غیر عادی فرد در هنگام بیداری، ناهماهنگی میان تصاویر و احساسی که در فرد ایجاد

ادامه نوشته

نظریه های مختلف در باره خواب و رویا

نه تنها در جوامع ابتدایی بشر، بلکه امروزه، مردمي وجود دارند كه سعی در تفسیر ماورائی رؤيا دارند. بر اساس عملكردهاي متفاوت خواب و رؤيا در زندگي روزانۀ انسان، رؤيا و خواب مورد توجه علوم مدرن قرار گرفته اند. بشر همواره کوشیده است به طرق گوناگون به دنیاي رازآلود خواب وارد شود و به ویژگی هاي این جهان نامکشوف پی ببرد. مقولۀ رؤیا، با توجه به تصویرسازی منحصر به فردی که در آن مشاهده می شود، از دیرباز مورد توجه بسیار بوده است. 

ادامه نوشته