1. خلاقیت از دیدگاه مکتب روانکاوی

  • خلاقیت از ضمیر ناخودآگاه فرد منشاء می گیرد
  • خلاقیت محصول جانبی فرایندهای ذهنی پیش از خلاقيت است
  • اگو (خود) است که اجازه بروز ضمیر ناخودآگاه را به فرد می دهد
  • آرزوی مردم برای رسیدن به خوشبختی تبدیل به نیرویی برای بروز تخیلات می شود
  • فرويد: فقط مردم بدبخت در رویاهای روزانه و در تخیلات خود می توانند خلاقیت را بروز دهند.
  • از ديدگاه وی، مصائب و مشکلات بخش جدایی ناپذیر تخیلات و رویاها هستند.
  • يونگ نيز تقريبا همين ديدگاه را دارد.
  • نظريه فرويد درباره خلاقيت:
  • زيگموند فرويد، بنيانگذار روانكاوي نظرات متفاوتي را در ارتباط با منبع و خاستگاه خلاقيت ارائه مي دهد كه عبارت است از:

الف) منبع خلاقيت همان تضاد است

ب) خلق افكار و انديشه هاي تازه در تقليل اضطراب ناشي از تضاد تاثير دارد

ج) تفكر خلاق شكل عالي تخيلات آزاد و بازي هاي دوران كودكي است

د) فرد مبتكر و خلاق معمولاً افكار و عقايد تازه را مي پذيرد، در صورتي كه افراد عادي يا غير خلاق اينگونه افكار را عقب مي رانند

هـ) تجربيات كودكي در پيدايش افكار و انديشه هاي تازه كاملاً تاثير دارد. اين افكار ادامه همان تجربيات يا جانشين آنهاست

  • آيا مي توان خلاقیت را عملی برای رهایی از رنج و اضطراب دانست؟
  • می توان آن را یافتن راه حلی برای یک مسئله که دغدغه ذهنی (تنش فكري؟) فرد در طول زمان گذشته بوده است تلقی نمود.
  • از این رو، داشتن دغدغه به منزله یک عامل محرک برای تفکر و واکاوی زمینه های آن و نیز یافتن راه حل برای آن می تواند از این دیدگاه توجیه پذیر باشد

2. خلاقيت از دیدگاه مكتب رفتارگرايي

  • خلاقيت جزئي از رفتارهاي طبيعي انسان است
  • واتسون (ديدگاه اثبات گرايانه): خلاقيت نه در درون ذهن انسان، بلكه به منزله يك رفتار قابل مشاهده و مطالعه است.
  • رفتار منجر به خلاقیت نیز تابعی از عوامل گوناگون از جمله ضمیر ناخودآگاه، و عواملی مانند پاداش و یا تنبیه می باشد.
  • هنگامی که فرد راه حل موفقیت آمیزی برای یک مسئله پیدا می کند در واقع بر یک فشار ذهنی غلبه کرده است.
  • خلاقیت باعث به وجود آمدن احساس بهتر و خوب می شود. در واقع، خلاقیت پاسخی است برای برطرف کردن فشار روانی (اسکینر).
  • واتسون: محيط اجتماعي باعث شكل گيري شخصيت و رفتار انسان مي شود.
  • از ديدگاه وي، در طول زندگي انسان، شرايط و وضعيت اجتماعي به شكل ناخودآگاه و در حافظه و ضمير آنها نقش بسته و تاثير مي گذارد.
  • ثورندايك: پاداش مي تواند در پاسخ دهي به شرايط اجتماعي و محيطي موثر باشد و خلاقيت را به وجود آورد.
  • ثورندايك: شرط عاملي Operant conditioning و خاطرات ناخودآگاه به منزله عناصر اوليه (اصلي) در تشريح رفتاري دلايل خلاقيت
  • عمل خلاقانه، از ديدگاه رفتارگرايان، يك الگوي رفتار شناختي است كه ابتدا به ضمیر ناخودآگاه دسترسي مي يابد و سپس آن را در بافت يك محرك فوري (مثلا يك مسئله) فرآوري يا پردازش مي كند. زماني كه مسئله حل شد و يا راه حلي براي آن پيدا شد، فرد به آرامش مي رسد.

3. خلاقیت از دیدگاه روانشناسي انسان گرايي

  • روانشناسان با تمايلات انسانگرايانه مانند ابراهام مزلو بر سرشت انسان تاكيد داشه اند.
  • از ديدگاه آنان، ظرفيت انسان براي رشد نقطه مشترك بسياري از نظريه هاست و در اين راستا، خلاقيت عنصري اساسي براي رشد است زيرا افراد مي آموزند، خود را با محيط سازگار مي كنند و در خود احساس ارزشمندي به وجود مي آورند.
  • مكتب روانشناسي انسانگرايانه به وجود انسان و به فرايند خلاقيت به منزله يك كل مي نگرد.
  • ابراهام مزلو: مفهوم خلاقيت و مفاهيمي مانند سلامتي، فعاليت، و انسانيت مفاهيمي نزديك بهم بوده و شايد بتوان گفت كه يكي هستند.
  • از نظر مزلو، اينها ويژگيهاي يك انسان سالم است.
  • سرشت انسان به منزله يك فرايند آگاه، خود-مدير، خود فعال، و سالم زمينه هاي تفاوت مكتب روانشناسي انسانگرايانه از ديگر مكاتب به شمار مي آيد.

4. خلاقيت از ديدگاه مكتب تداعي گرايي

  • ارتباط دو ایده منجر به تفکر می گردد. وقتی ایده ای در ذهن باشد ایده ای مشابه آن نیز به دنبال خواهد آمد.
  • بنابراین وقتی فرد با مساله ای روبرو می شود، با تداعی اطلاعات قبلی که در ذهن دارد به ایده ای تازه برای حل مساله دست می یابد. تداعی یعنی پل زدن یا پیوند بر قرار کردن (یکی از ویژگیهای مخترعان و مکتشفان)
  • مدینگ: تفکر خلاق: شکل دادن تداعی ها به صورت ترکیب تازه و مفید که پاسخگوی الزامات خاصی باشد.
  • هر چقدرعناصر ترکیب تازه، غیر مشابه تر از یکدیگر باشند فرایند مربوطه خلاق تر خواهد بود"(مدینگ، 1962 نقل در میرکمالی و خورشیدی، 1387).
  • "تداعی گرایان معتقدند هرچه تداعی بیشتر باشد شانس یافتن راه حل خلاق بیشتر می شود.
  • در این صورت فرد از بین ترکیبات زیادی از عناصر که ایجاد نموده، به انتخاب جواب ابتکاری دست می زند."